از کدام آدرس حرف می زنید؟ اگر منظور دولت است که به معنای جامع کلمه وجود ندارد. دولتی که با چند نفر تمامیت خواه که کاری جز ترویج و تداوم تبعیض ندارند، دولتی که عملا بدون حمایت خارجی نان و آبش را تهیه کرده نمی تواند... | ||||
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۲ ۱۳۹۷/۱۰/۲۲ | کد خبر: 156867 | منبع: | پرینت |
آقای داودزی گفته است که دولت افغانستان به آمریکا اجازه داده است تا با طالبان مذاکره کند!
آقای محب چندی قبل در اعتراض به احتمال ایجاد اداره موقت در نتیجه توافق خلیلزاد با طالبان، گفته بود که کسی صلاحیت دور زدن قانون اساسی افغانستان را ندارد.
آقای مرتضوی در پیوند به حرف های آقای ظریف واکنش نشان داده و توصیه های متقابل به جانب جمهوری اسلامی ایران داشته است و اخیراً آقای وحید عمر در همین ارتباط به ایرانی ها توصیه کرده که با مجاهدین خلق مذاکره کنند، میرحسین مهدوی و مهدی کروبی را رها کنند و با عربستان صلح نمایند.
وقتی به این بلند پروازی ها و اتکا به نفس کاذب آدم نگاه میکند در وهله نخست حس وطن پرستی اش تحریک می شود و اندکی بعد زمانی که از خر احساسات فرود می آید جز پوپولیزم و پوچی هیچ چیز دیگری در منظور و محتوای این اظهارات به چشم اش نمی خورد.
اول: اینها از کدام آدرس حرف می زنند؟ اگر منظور شان دولت است که به معنای جامع کلمه وجود ندارد. دولتی که با چند نفر تمامیت خواه که کاری جز ترویج و تداوم تبعیض ندارند رهبری می شود، دولتی که عملا بدون حمایت خارجی نان و آبش را تهیه کرده نمی تواند و دولتی که جز روی کاغذ و قانون، در عمل محسوس نیست.
اگر از موضع یک حزب سیاسی گپ می زنند که هیچ کدام متعلق به آن نیستند و اگر از موقف یک شهروند مسوول و ملی گرا گپ می زنند بازهم نیستند زیرا یا در این کشور اکثراً نبوده اند و یا تابعیت کشور دیگری را برای زندگی و روز مبادای شان باخود دارند.
دوم اینها که طی تقریباً دو دهه اشغال کشور شان به واسطه امریکا و چهل کشور دیگر دنیا هزار و یک فجایع از طرف نیروهای خارجی سهواً و عمداً علیه مردم شان رخ داد و هزاران بار موضع گیری مقام های غربی حاکمیت ملی شان را نقض کرد و حالا هم در بحث مصالحه با طالبان اصلا در قطار نیستند، کجا بودند؟
سوم هم در شرایطی که بارها رهبری حکومت موجود که ذوات فوق مامور آن هستند از طالبان تقاضای صلح و مذاکره کرده و دنیایی که حامی اینها و حکومت شان است پذیرفته طالبان را با جنگ نمی توان نابود کرد، اینها کی هستند که عوامفریبانه اکت و ادای قهرمانی در می آورند؟
واقعیت مساله این است که مردم از جنگ خسته اند و هرکه قدمی برای صلح در افغانستان بردارد (داخلی و یا خارجی) مورد استقبال مردم افغانستان قرار میگیرد. مردم قهرمانان راستین و دروغین خود را خوب می شناسند و دیری ست که طعم تلخ گروگان گیری قدرت سیاسی بواسطه مزدوران بی ریشه غرب کام و دهان شان را تلخ کرده است و فکر میکنم زمان خاک زدن به چشم مردم هم با ابزار تکراری نیز گذشته است.
شکی نیست اگر ما یک زعامت ملی می داشتیم و یا اینها میخواستند و یا می توانستند خود را به آرمان های مردم وفق دهند، مردم همه عاشقانه برای بقای آن به پای مرگ می رفتند. حالا که چنین نیست نباید جوانان ما بیشتر ازین قربانی منصب و اقتدار فروملی و ضعیف افرادی از این دست بشوند. حرف ها و حرکت هایی اینچنینی جز به مقصد منحرف کردن پروسه صلح صورت نمیگیرد. صلحی که احتمالا در پی تحقق آن اینها فکر میکنند بازندگان اصلی اند.
برنا صالحی
>>> دولت افغانستان هم بدتر از مردم خود درد دیده و زیر فشارند و طالبان مشخصاً با امریکا یا غربیها خواستار مذاکرات صلح شدند و امریکا بحیث شریک نماینده خود را با دولت افغانستان در ارتباط و گزارش دهی قرار داده ولی دولت و مردم افغانستان خصوصاً نسبت به پاکستان و ایران که از ۳۰ سال تا هنوز روزبروز در تخریب مان بوده آگاه و حساس هستند که یک همسایه ای که ۱۷ سال تماشاگر و در کمین بود تا اتحاد و پیشرفت افغانستان را صدمه بزند و از تفرقه ، تخریب و سنگرگیری در این اواخر دریغ نکرده و نمیکند ، چرا علاوه بر اینکه طالبان را بدون حضور نماینده دولت افغانستان مهمان میکند و گوش شان را به ارتباط صلح با امریکا پر میکند، بیاید و در تریبون های بین المللی بی ادبانه برای مسائل حساس یک کشور دیگر حکم تعیین کند.
دولت افغانستان گرچه نماینده غربیهاست ولی با دهها استخبارات قوی ای مثل سپاه پاسداران مرموز و هژمونی ایران هم فرهنگ مبارزه میکند و یک جامعه ای را که ۹۵% آنها درک و سازماندهی درست ندارد و اکثریت مطلق شان (چنین) دوست و دشمن خود را نمیشناسند ،با آزادی بیان و بدون حصر خانگی و خفقان جامعه ۷۵میلیونی پیش برده و یک صفحه نو را پیش چشم شان باز کرده، که بعد از این افغانها آزاد معتاد آزادی و تحرک شده اند و هیچ نیرویی جلو این ملت غیور و درد دیده را گرفته نمیتواند.
خطیبی_هرات
>>> غني و كرزي و احدي و حتي همين داود زي (كه كه زمان طالب به حيث ترجمان در يك ملاقات با ملا وكيل متوجه شده بود كه با ورود نصير بابر چگونه غلامان ذلت خودرا نشان دادند ) همه أين ها هواخواه حاكميت طالبان بودند و مشتاق اينكه در پست هاي ديپلوماتيك از جانب ملا عمر به نوكري گرفته شوند كه ISI قبول نكردوحال هم طالبوال هستند و طالب يار
>>> برادر چیزیکه شما میگوئید گپ نو نیست این سلسله از دهه 70 باینطرف دیده شده چرا درآنوقت خاموش بودید وحالا نظرمیدهید
>>> چگونگی انحلال اردوی جمهوری افغانستان توسط برهان الدین ربانی ریس جمهور اسلامی افغانستان.
پرتوکول اول در مورد انحلال اردوی جمهوری افغانستان میان برهان الدین ربانی رئیس جمهور حکومت مجاهدین و جنرال وحید لوی درستیز پاکستان :
اسلام آباد پاکستان : 7 جولای 1992 میلادی :
فشرده پرتوکول را اينجا بخوانيد:
3- تسلیم دهی راکت های اسکات به جمهوری اسلامی پاکستان که از طرف شوروی برای اردوی جمهوری دموکراتیک افغانستان توزیع گردیده بود تا خاک پاکستان را مورد اصابت قرار دهد چون شوروی دیگر حاضر نیست که مواد سوخت و بقیه لوازمات آنرا به افغانستان کمک کند و از جهت دیگر پاکستان علاقه ندارد تا این راکت ها توسط تنظیم های که مورد حمایت جمهور اسلامی ایران در افغانستان میباشد و تسلیم دهی آن به کشور ایران صورت گیرد.
4- تسلیم دهی تماما طیارات جیت های جنگی فعال و غیر فعال طیارات ترانسپورتی فعال و غیر فعال هلیکوپتر های فعال و غیر فعال قوی هوایی که توسط شوروی برای اردوی جمهوری دموکراتیک افغانستان توزیع گردیده بود و تسلمی آن به ارتش جمهوری اسلامی پاکستان.
5- انعده وسایط های زرهدار فعال و غیر فعال که شامل تانک ها ،زرهپوش ها ، و عراده جات ثقیل که اردوی جمهوری افغانستان مورد حمایت شوروی داشت تسلیم دهی ان به ارتش جمهوری اسلامی پاکستان.
6- در تشکیل جدید اردوی حکومت اسلامی افغانستان مشاورین نظامی ارتش پاکستان برای تعلیم ، تربیه و آموزش نظامی به پرسونل اردوی حکومت اسلامی افغانستان شامل این پروتوکول بوده و بعد از امضا ء طرفین مدار اعتبار است.
7- حکومت اسلامی پاکستان از هر گونه پرتوکول نظامی کشور هند به همراهی حکومت اسلامی افغانستان آنرا خلاف قوانین خود دانسته و اجازه نمی دهد که هند دشمن پاکستان در امور کشور مسلمان و برادر افغانستان دخالت داشته باشد.
8- حکومت اسلامی پاکستان همچنان به خود اجازه نمی دهد تا جمهوری اسلامی ایران همانند هند در مسایل سیاسی، نظامی حکومت اسلامی افغانستان مداخله نماید.
9- افسران عالی رتبه ارتش پاکستان این را بخود اجازه می دهد که بدون کدام ممانعت هر وقت و هر زمان در تعینات افسران عالی رتبه اردوی اسلامی افغانستان نقش بارز داشته و از صلاحیت های خود میداند.
10- این پرتوکول بعد از امضا ء نخست وزیر جمهوری اسلامی پاکستان جناب نواز شریف و برهان الدین ربانی ریس جمهور اسلامی افغانستان منحیث سند رسمی اعتبار داشته و دارایی 10 ماده که درج این پرتوکول است مورد قبول و تایید مقامات عالی رتبه طرفین میباشد.
محل امضا
نواز شریف صدراعظم جمهوری اسلامی پاکستان.
7 جولای 1992 میلادی.
اسلام آباد پاکستان
محل امضا
برهان الدین ربانی ریس جمهور اسلامی افغانستان.
7 جولای 1992 میلادی
اسلام آباد پاکستان.
>>> هرجای احمق باشد مفليس درنميماند .دردهه 70 ارتش افغانستان بهترین ارتش دراسیا بود و افراد اش فرزندان همین کشور بود چه دلیلی داشت که از طرف نرخر برهان الدین منحل شد مگر کشوری بدون ارتش در دنیا وجود دارد .رهبران خود خوانده و نا آگاه ما همیشه فریب بیگانگان را مثل گاو خوردن و طبق معمول بعد ها احساس پشیمانی نمودند.وهيج وقت با اراده خودشان تصمیم نگرفتن همیشه منتظر بودند که بیگانها برایشان تصمیم بگيرهد.در ان زمان این ها حکومت را از روی مشقاب تحویل گرفتن همه چیز سری جایش بود پوليس ملی .ارتش.دستگاه استخبارات.چه نیازی بود که همه را قله و قم بکنید مگر آن افسران و سربازان نیروهای مسلح بیگانه بودن نه تابعیت همین را داشتن.انشاالله این خائنین که از دنیا رفتند همیشه دوزخ ابدی جایشان باشد وانهاي که هم شريک جرم بودن فعلا زنده اند از خداوند میخواهم از اینکه یک کشور رابا اختلافات درونی شان تکه وپاره نمودند و ظلم را به این مردم روا داشتند ذلت وخاري را نصيبشان بگردان( آمین تجربوي سید جمال الدین
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است