سه سال قبل زیر عنوان "جمعیت جمعیت شدنی نیست" مطلبی را به نشر سپرده بودم که حالا فکر میکنم که درست فکر کرده بودم.
اگر تجربه جمعیت اسلامی را از ۲۰۰۱ به این سو مورد مطالعه قرار بدهیم، اعضای آن هیچ وقت در قالب یک تصمیم جمعی به یک راه نرفته اند. حتی در موجودیت شخص استاد برهان الدین ربانی رهبر و موسس این حزب. شما نانوشته میدانم ادعای بنده را در موضع گیری های اعضای ارشد آن از بن تا امروز مهر تایید می نهید.

پس از شهادت استاد و حتی قبل از آن هم به استثنای حوزهء حاکمیت و اقتدار عطا محمد نور، در هیچ جای دیگری شاهد یک سیستم و ساختار سامان مند حزبی ازین جریان سیاسی نبوده ایم.!
با سر و سامان بخشی سمبولیک حزب و با روی کار آمدن صلاح الدین ربانی، مشکلاتی که بین ارگ و جمعیت در بلخ پیش آمد نشان داد که باز هم حزب همان راه قدیم را می رود.

امروز وقتی حرف از تقسیم اعضا به تکت های انتخاباتی رقیب در برابر هم شنیده می شود، خبر تازهء نیست . بلکه همان چیزی ست که قبلا بارها ازین آدرس به تجربه گرفته شده است.
این خصوصیت تا آنجا در جمعیت ریشه دوانیده است که عدهء براین باور اند که همین انعطاف در برابر انتخاب های گوناگون باعث بقای این جریان در طول نیم قرن شده است.

گذشته از همه آنچه که در بالا آمد، فکر میکنم که چند عامل هنوز هم از فروپاشی قطعی این حزب جلوگیری میکند.
۱_ پشتوانهء غنی مبارزاتی و اقتدار سیاسی گذشته این حزب
۲_ ارادت بالای مردم به رهبر و فرمانده فقید این حزب
۳_ امکانات وافر مالی اعضای رهبری فعلی حزب
۴_ نبود داعیه و گزینه جایگزین برای حزب
ه_ احساس ناگزیری پیروان به حمایت از حزب علی الرغم شکایات و نارضایتی ها.

با وجود آنچه که در بالا آمد، این حزب ضرورت جدی به بازنگری در برنامه، رهبری و تشکیلات دارد که متاسفانه این نیاز به مزاق تعدادی از اعضای ارشد حزب در سطح تصمیم گیری خوش نمی خورد که خود مانع برگزاری کنگرهء حزب برای انتخاب رهبری آن شده است و ازطرفی زمینه و فرصت را از نسل تازه و تحصیلکرده متعلق به آن گرفته است.
جلسات پیهم و تکراری، استفاده جویی های بی رویه از نام حزب و بی باوری به ارزش های بنیادین آن، عامل های ویرانگر دیگر بر سر راه اصلاحات در جمعیت اسلامی است.

بنابرین راه برون رفت از وضع ناهنجار کنونی، در قدم اول راه اندازی کنگره جمعیت به منظور انتخاب رهبر و تعیین اهداف و برنامه های جامع و مدون جهت سازماندهی و بسیج مردم است تا حزب از شکل و قیافهء سنتی اش مدرنیزه شود و برخوردها در درون ساختار سازمانیزه گردد. در غیر آن باز می گویم که: جمعیت جمعیت شدنی نیست.!

برنا صالحی

>>>   همو استاد ربانی خودش بخاطر قدرت جمعیت را از بین برد.
زمانی که کرزی رییس جمهور شد،بخاطر آمادگی برای دور دیگر انتخابات ریاست جمهوری، عاجل جبهه ملی را تشکیل کرد و از هر قوم داخل آن ساخت و داعیه دفاع از طالبان را سر داد که طالبان بیچاره در جنگ امریکا در افغانستان بمبارد میشوند و تلف میشوند.
مگر همین طالبان نبود که ترا از کابل تا بدخشان دواندند و در آنجا نیز آرام نمامدند ،به تاجکستان گریختی؟
بعد از آن دید که له نتیجه نرسید،باز از طریق شورای صلح قصد رییس جمهور شدت را کرد و به پاکستان سفر کرد و به ایران سفر کرد.
آخر کرزی دید که والله ای استاد ماندن والای مه نیست،یک کبوتر صلح را از جانب طالبان برایش فرستاد،این کبوتر صلح نبود که کلاغ انتحاری بود و استاد ربانی را پر پر کرد و حامد کرزی برایش در سر یک کوه یک حوض کند و در مابین حوض دفن اش کرد.

>>>   با سیاه کردن بینی نمیشود که خود را اهنگر عنوان کند اقای برنا صالحی ازین سخنان تان بر می اید شما خیلی مغروران و خود کامه و با دانش تر از همه میپندارید در حالیکه خود خواهی و مغروریت معنی دانش و فهخم شخص نیست .

>>>   درجریان این سی سال جمعیتی ها بیشتر از هرتنظیم دیگر دست به غارت اختلاس وراهزنی زدند

>>>   برنا شايد عمرت ، سابقه جمعيت اسلامي افغانستان را درست درك نتواند، كاميابي ها و بلند پروازيهاي جمعيت از شروع الي قتل استاد رباني همانا افغانستان شموليت جمعيت بوده است ، چون مؤسس جمعيت استاد نيازي پشتون بود و شوراي جمعيت حتي كاميابي جهاد هم أفغانستاني بود، جبهات جهادي جمعيت در مناطق پشتونها قويتر بود، و اكثر امراي جهاد آن متدين ، مردم دوست و كثير الأقوام بود و از همين سبب هيچ كس خود را بيگانه فكر نميكرد، و حتي با جدا شدن سياف ، ياسر ، انجينر احمدشاه و بلال و ... هنوذ هم جمعيت پا بر جا و به قوت باقي ماند، اما بعد ها با ورود استاد سائف از طريق سعودي با ويزاي حج و بعد از پاليدن كار روز مزد براي مدت طولاني در مكه و جدة ، ( و حتي كه خودش ميگفت كه من رفتن به كابل را برفتن پاكستان ترجيح ميدهم و ميگفت كه من پسر خاله استاد هستم مگر من جمعيتي نبوده و نيستم ) آهسته آهسته تنظيم رو به شركت سهامي سمتي و فاميلي كرد، و هم چنان تشكيل شوراي نظار پنجشيري ها كه هدف شان تنها استفاده از نام جمعيت و كسب شهرت چند پنجشيري بود، با عث شده بود كه أصيلان جمعيت مانند، انجينير أيوب ، استاد احمدزي، داكتر نجيب، سيد نورالله ، حمزه ، سخيداد فائز و حتي استاد توانا و صوفي قربان هم كنار زده شده و بعد از كاميابي جهاد اكثر اينها را نو واردان مانند داكتر عبدالرحمن، عبدالله عبدالله و پرچمي ها ، به حيث انسان هم حق ندادند، كه از نتيجه استاد توانا دوستم را بر استاد رباني ترجيع ميداد.
اما فعلاً تنها خود صلاح الدين يك اندازه فكر وسيع حكومت اسلامي نوين دارد، و چندان اعتقاد به قوم گرائي ندارد، كه مورد دلچسپي تجاران پول جمعيت نيست و هميشه عمر صلاح الدين بهانه گرفته و او را بي تجربه ميگويند، (بلي بي تجربه در قوم گرائي و رزالت هاي سابقه دور از اسلام است) . اما در شرائط فعلي امكان كنگره جمعيت اسلامي افغانستان شمول ممكن نيست ، بايد همه در فكر ايجاد و إيجاب تغيرات نوين تشكيل سابقه و مرامنامه مختصر جهادي سابقه ، شويم ، و زمينه را ما كهنه ها براي نسل جوان و شايد به رهبري صلاح الدين برابر نمائيم تا بتوانند اساسات اسلام را در سياست آينده افغانستان محافظت نمايند، چون خواست و شرائط فعلي دنيا بسيار تغير نموده ، و تنظيم ها بايد سياسي باشند، كدر علمي داشته باشند، استعداد تشكيلات حكومت را داشته باشند، در غير آن عاقبت ما بدتر از اخوان ما در مصر خواهد بود، و بزرگان بايد اين را بپذيرند كه جمعيت و سائر تنظيم ها جاي و منبع در آمد يا وظيفه نيست (مانند دوران جهاد). اكثراً اعضاي احزاب سياسي منبع مالي و مصارف گردش حزب ميباشند.
به اميد كاميابي و سر بلندي تنظيم ها و احزاب اسلامي افغاني .

>>>   راه حل تشكيلات جوانان جمعيت است كه متشكل منسجم و با برنامه و أفغانستان شمول رشد كنند و كمبود ها و نواقص گذشته را بررسي و إصلاح كنند و أينده را رقم بزنند

>>>   جناب برنا ! جمعيت اگر نباشد پنجي ات پول سياه ميشود. ايا فكر ميكنيد در انصورت كسي به شما اجازه گپ زدن و مضمون نويسي را بدهد؟

>>>   آقای برنا جمعیت اسلامی هنوز هم یک حزب خوب برای مردمان این مرزبوم است اما اینکه اختلافات قدرت چشمان آنها را کور کرده موضوع کاملأ جدا است اگر آنها روی اساس خویش کار کنند ودر این وآن را نزنند و. متکی به اساس خود باشد موفق است چون. آنها همه منابع را در دست دارند ،پول دارند که به شکلی از اشکال بدست آورده اند اشخاص وافرادی که در طول پانزده سال گزشته در دانشگاه های افغانستان تحصیل کرده اند و. در طول این مدت مبارزات سیاسی کرده اند و مانند حزب اسلامی از صحنه سیاست دور نبوده اند ،امید کمی عاقلانه فکر کنند و اشخاص و افراد ناسالم را از دور وبر خوددور کنند باز میتوانند بر سرزمین مقصود برسند
عبدالله ریحان

>>>   هيچ تاجك هيچ هزاره هيچ ازبك به شكل پراگنده برد ندارد. يگانه گروه كه توان برد را دارد تنها و تنها ايتلاف ملي است. تمام توطه ها بخاطر از هم پاشي ايتلاف است. ولي ايتلاف پيروز ميدان است انشاالله

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است