تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ ۱۳۹۷/۱۰/۲۳ | کد خبر: 156878 | منبع: | پرینت |
مشکل مردم و بسیاری از جوانان این است که امر سیاسی را همچون امری اخلاقی می دانند و مناسبات حاکم بر آن را گاه حتی مناسباتی عیارانه و جوانمردانه تلقی می کنند. در حالیکه سیاست عرصهٔ تقابل و تعامل است و فلسفهٔ واقعی آن بر ابتنای منافع فرد و در بهترین حالت بر اساس منافع گروه استوار است.
تصور دیگران هرچه باشد، اندیشهٔ سیاست گر ، اندیشهٔ معطوف به قدرت و هدف های منفعت جویانه است. و این امر از دید منافع غلط نیست؛ چون ذات و جوهر سیاست همین است.
سیاست، انسان ها را به خودی و بیگانه و دوست - دشمن تقسیم می کند و در صدد آن است تا دشمن را دوست بسازد و بیگانه ها را به اردوی خودی بکشاند. سیاست گر گاه برای انسجام و تقویت بیشتر جبهه خودی دشمنانی می تراشد و برای کسب قدرت و منافع بیشتر خطوط دوست - دشمن را - تا هر زمانی که لازم بود-برجسته نگه می دارد.
سیاست، میدان فریب های کلان و دروغ پردازی های بزرگی است که در چشم عوام به رنگ راستی و تقدس درآورده می شوند.
سیاست مدار بر اساس محاسبه، مصلحت و منافع تصمیم می گیرد نه بر اساس خواست موج های مفتی که گاه به گاه و در اثنای ضرورت برایش سواری می دهند.
و اما در بازی ها و معاملات سیاسی مردم فقط یک بعد آن را می بینند؛ در حالیکه عوامل گوناگون دیگر و نیروهای نامرئی و پشت پردهٔ زیادی هستند که در مجموع سرانجام بازی را تعیین می کنند. هر که زیرکی و هنرمندی بیشتر داشت و تکیه گاهش قدرت واقعی و منسجم بود، پیروز میدان است.
در آخر باید یاد بگیریم که هیچ سیاست مداری عیار نیست و هیچ عیاری سیاست مدار نمی شود. و نیز باید بدانیم که کشت احساسات مردم را سیاست مداران زیرک درو می کنند، نه خود آنها.
بناء لازم است، سطح انتظار مان را از سیاست و سیاست مدار معقول و منطقی بسازیم و دیدمان را نسبت به این امر اصلاح کنیم و هیچگاه کاسه یی داغتر از آش نباشیم!
عزیزالله آریافر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است