میتوانم یک سوال کنم: گرچه در سیستم ریاستی متکی بر منافع قومی معاون اول یا دوم پستهای تشریفاتی اند و ما سرنوشت معاون اول اشرف غنی را دیدیم و معاون اول داکتر عبدالله که حتی اسم آن برای اکثیت مردم شناخته شده نیست. با آنهم چه وقت آنها شما را شایسته معاونت اول خواهند دانست؟

مگر سرور دانش معاون وفادار و پرکار و چهره خوب و سالم اشرف غنی نبود؟
مگر از نگاه کمیتی داکتر عبدالله تصور میکند که هزاره ها بانک رای شان کمتر از ازبک ها میباشد؟
من هیچ اعتمادی به انتخابات در افغانستان ندارم. دموکراسی بدون دموکرات ممکن نیست، بمثابه درخت پوسیده و بدون ریشه است. تصورش را کنید که گلبدین حکمتیار با آن گذشته اش کاندید ریاست جمهوری است، یعنی او هم دموکرات هست. پروسه انتخاباتی آنطوری که شما طی ۱۸ سال دیدید تقلید میمون وار رژیم های واقعآ دموکرات است و هیچ اصالتی ندارد، هرکس که بیشتر در تقلب ابتکار و حمایت ارباب خارجی را داشته باشد مسابقه را میبرد. ولی برای فریب و اغوای مردم برای چند روزی کار آمد دارد.

با آنهم از نگاه قومی که هزاره ام، گرچه من مخالف قومگرایی هستم، در این پست با خطاب به دوستان و آشنایان و سیاسیونی که در انتخابات شرکت میکنند و براحتی از خدمت یکی به خدمت دیگری میروند و هیچ نگاه انتقادی به کارنامه های خود ندارند و یا مدنی هایی که در غوغا سالاری درجه اول هستند و بیش از هر کسی به این نظام و رژیم قومی و قبیلوی مهر دموکراسی زده اند، ناخردانه راه حل برای بیعدالتی در جامعه را فقط در تظاهرات خونین و پر هزینه دیدند، انگار که آنها "جلیقه زرد" اند و افغانستان، فرانسه است و کار تشکیلاتی و سازماندهی طولانی مدت را نادید گرفتند.
(حداقل از روز اول ده پست در این مورد خطاب به رهبران جنبش روشنای نوشتم) ،اشاره میکنم:

داکتر عبدالله، حنیف اتمر، اشرف غنی ظاهرآ ۳ کاندید پیشتاز احتمالی دور اول خواهند بود. هریک آنها یک معاون دوم دارند، به ترتیب، اسدالله سعادتی، محمد محقق و سرور دانش که هر سه بازماندگان یک حزب اند، حزب وحدت اسلامی. عجب وحدتی!

چه وقت شما به شرط معاونت اول در یک تیم میروید؟ تا چه وقت نقش دومی، یدکی و جا پرکن روی لیست را بازی میکنید؟
آیا فراموش کرده اید که در نخستین انتخابات اینگونه هزاره ها در وجود محمد محقق یک کاندید داشتند؟
میدانم که برای اقناع مردم دلیل میآورید که "مصلحت" همین است که حتی در نقش دومی و سمبولیک هم در کنار قدرت باشیم بهتر است تا بیرون آن. من به این عقیده نیستم. اگر شما توانایی حضور در معاونت اول را ندارید به سببی است که توانایی اثر گذاری در تناسب قوای سیاسی و مردمی را ندارید.

برای اینکه سیاست نمیکنید، مصلحت کاری میکنید. یقین دارم که اگر شما با یک کاندید متحدانه در انتخابات ریاست جمهوری با دو معاون که پیشینه سالم داشته باشد حضور یابید، با نیروی عظیم جوانان فعالی که دارید آرای شما بیشتر از آرای تنها هزاره ها خواهد بود و اگر کاندید پیشتاز دور اول نباشید به یقین در دور دوم حاضر خواهید بود. اگر هم به مقام ریاست جمهوری نرسیدید، تناسب قوای سیاسی نوینی را در جامعه ایجاد خواهید کرد که تضمین کننده مقام معاون اولی تان خواهد بود.

ولی خوب این حرفها برای رهبران سیاسی و مدنی هزاره، بی اتفاق ترین قوم در جامعه قومی افغانستان، یعنی دست کشیدن از امتیازاتی است که شرکت در قدرت برای آنها مهیا میسازد. به این میگویند عدم برنامه و پروژه استراتژیک و طولانی مدت.
متاسفانه ما مصلحت گر داریم، غوغاگر داریم ولی سیاستمدار نداریم.

کریم پاکزاد

>>>   مردم مومن،صادق وزحمت کش هزاره های مناطق مرکزی افغانستان در انتخابات گذشته های دورونزدیک صادقانه وفعالانه شرکت کرده اند که تاریخ گواه این ادعا است هدف ازشرکت این مردم زحمت کش درانتخابات افغانستان سهم گرفتن در دیموکراسی سازی وحکومت مردمی بوده وهستند.دردوران حکومت دیموکراسی شاهی که وسائط نقلیه خیلی به ندرت براب مردم میسر بود مردم مومن هزاره جات ازدهات و روستاهای دور با پیاده ویا مرکب واسپ درمرکز ولسوالیها وولایات مربوطه شان برای رای دادن درانتخابات میرفتند اما آنزمان طبقه اناث دردهات به رای گیری های انتخابات سهم نمیگرفتند.اکنون که زمینه دیموکراسی وحکومت مردم سالاری درافغانستان بیشتر ازهرزمان دیگر میسر گردیده اند و احزاب سیاسی نیز در انتخابات نقش عمده واساسی دارند لذا مردم زحمت کش ومومن هزاره جات ازطریق احزاب سیاسی ورهبران سیاسی شان عم ازذکور واناث برای رای دادن به پای صندوق رائ انشاالله خواهند رفتند وبه دشمنان حکومت مردم سالاری ودیموکراسینشان خواهد داد که هیچ قدرت ونیرو نمیتواند که سدراه حکومت مردمی ودیموکراسی درافغانستان گردد.مردم محروم وزحمت کش هزاره جات ازرهبران وسیاست مداران خدمتگار هزاره باکمال احترام تقاضا مینماید که با هرکاندیداتوری که ائتلاف کرده اند درصورت کامیابی درانتخابات ریاست جمهوری آتی ملیت محروم وصادق هزاره جات ورای آنان را فراموش نکنند وبه اسرع وقت نیازمندی های مردم شریف ومومن هزاره جات رابا پلان منظم دولتی بازسازی ونوسازی و عملا اجرا نماید.تاجاییکه دردوران سه دوره ریاست جمهوری حکومات مرحله نوین دیموکراسی ۱۷ سال گذشته همانطوریکه که ضرورت مردم زحمت کش ومومن هزاره جات بوده متاسفانه کار عملا صورت نگرفته است.درسه ماه فصل زمستان اکثر مناطق هزاره جات راه عبور مرور شان با پایتخت ویا مراکز ولایات شان باباریدن برف مسدود میباشدومریضان این مردم محروم ازتداوی وعلاج محروم میمانند وتلف میشوند دولت مکلف است که راه عبور مسافرین ووسایط نقلیه باوسایل پاک کردن راه ها ازبرف اقدام عملی نماید.نبودن نرس هاوکلنیک های صحی برای جلوگیری از تلفات اطفال وزنان دروضع حمل نیز یک ضرورت عمده برای مردم هزاره جات میباشد.برای رشد زراعت وتربیه حیوانات درهزاره جات اعمار بندها وحفر چاهای عمیق درمناطق مختلف هزاره جات نیز وظیفه دولت مرکزی افعانستان میباشد.قرضه های طویل المدت وکوتاه مدت برای رشد تجارت و ایجاد صنایع دستی کوچک وکلان نیزبرای مردم هزاره جات مفید وضروری است.تکمیل ساختمان مکاتب درمناطق دورافتاده هزاره جات برای ارتقای علم ودانش ومحو بیسوادی وجهل باید حکومت مرکزی توجه خاص داشته باشد.اینکه مردم هزاره جات نتوانسته است که کاندید واحد برای مقام ریاست جمهوری معرفی کند جای تاسف است با آنهم ائتلاف سیاست مداران هزاره جات با سایر احزاب و اقوام کارمثبت ونیکو بوده وازینطریق ازانزوای سیاسی خودهارا نجات داده اند.امیدوارم که انتخابات ریاست جمهوری آتی افغانستان با موفقیت،صلح ،امنیت و مشارکت تمامی طبقات واقشارزجرکشیده ومومن افغانستان برگزار گردد ونتایج مفید مطابق خواست واراده ملت مومن افعانستان بدست آید.
انشالله ومن الله التوفیق.الحاج انجنیرع. ناصری ازآسترالیا

>>>   بسیار عالی به نظر مه هزاره ها باید به کاندید مشخص خود رای بدهند تا از هرج مرج رای کاسته شود

>>>   هزاره ای که حافظه خود را از دست داده باشد دنبال محقق روان است.

>>>   معلوم شود

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است