تاریخ انتشار: ۱۱:۵۳ ۱۳۹۷/۱۱/۴ | کد خبر: 157060 | منبع: | پرینت |
در انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، هفده نفر کاندید اند اما تنها دو بینش سیاسی در برابر هم قرار دارند. یکطرف اقتدارگرایان و تمامیتخواهان اند، در چند تکت و یک طرف عدالتخواهان و استبدادستیزان اند در یک یا دو تکت.
مهم نیست کدام تکت انتخاباتی از کدام گروهها متشکل اند. مهم این است که در راس این گروه چه کسانی قرار دارند و از چه پیشینه و زمینه فکری و گروهی برخوردار بوده اند.
غنی در راس تکتهای تمامتیخواهانه قرار دارد که «آفغانستان را با خون خود» به دست آورده است و با خون باید حفظش کند و برنامه های ناتمام شوونیستی و فاشیستی عبدالرحمن خان- امانالله خان و نادر خان را تمام کند.
اتمر کاپی بخملی و بیروکرات و چربزبان غنی است که در ماهیت از هم تفاوتی ندارند. عبدالله به هردو تیم حاضر به سرویس دهی است. هرچند دیگر برای عبدالله کاری و وظیفهیی نمانده است. کار تقسیم و تضعیف جمعیت به پایان رسید.
حضور امرالله صالح با آن ظاهر با صلابت و منطق بران و پیشینه اطلاعاتی و آگاهی از امور شاید بتواند چهره اغواگرانهیی برای تیم غنی بدهد تا شماری از جبهه عدالتخواهان را جذب کند. اما با در نظرداشت این که امرالله صالح درین سالها برآمد خودمحورانه داشته و در جبهه مقاومت رادیگالترین کنش و روش را به نفع روایت افغانمحورانه از هویت و اقتدار ملی داشته است و به هیچ مرجع و محفلی هم پاسخگو و تابع نیست، محال است از «معامله» او با غنی انتظار خیری داشت.
صالح در بهترین صورتش یک فرد است در برابر یک جبهه پرپیشینه و دارای استراتیژی مدون فاشیستی حاکمیت قومی بر افغانستان. کار صالح همین خواهد بود که درست مانند جنرال دوستم مرکب غنی را از پل انتخابات بگذراند. کنار گذاشتن و یا مجبور ساختن صالح به کنارهگیری برای غنی مثل آب خوردن است. هیچ تضمینی و هیچ مانعی هم سرراهش نمی تواند باشد.
نظام چنین اختیاراتی را به غنی داده است که دست همه را می تواند ببندد. برای غنی عنوان ریاست جمهوری کافیست. نه معاون کار دارد و نه کابینه و وزیر. خودش همه کاره خواهد بود و تمام دوران حاکمیت آینده را نیز مانند حاکمیت کنونی اش بدون معاون و با نیم کابینه و باقی وزرای سرپرست ادامه خواهد داد. ازینرو بیانیه احساساتی، هرچند منطقی و عوامجذبکنانه، امرالله صالح نه می تواند تضمینی برای صالح ساختن نظام باشد و نه هم می تواند سرپوشی بر آنهمه ناصالحانه حکومت کردن غنی درین چهار سال گذشته باشد.
تنها عبدالطیف پدرام و احمدولی مسعود اند که باید از جبهه عدالت و آزادی دفاع کنند. شاید هنوز وقت باشد که این دو بتوانند قدرت زر و زور و تزویر را بدان حدی به چالش بکشند که سبب تغییر بازی شود. اما استقامت شان به یقین که جاده را برای آینده و آیندگان صاف خواهد کرد. همین حالا نیز با کمترین امکانات و تنها با اتکا به حق و عدالت- موفقیت دلخواهی را به دست دارند و مردم به آنها باور یافته روان اند.
انتخابات ما را به عدالت نمی رساند اما می تواند زمینهای باشد برای هموارکردن راه برای تامین عدالت.
شما چه فکر می کنید؟
صبور رحیل دولتشاهی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است