تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ | کد خبر: 157363 | منبع: | پرینت |
اگر رهبران سیاسی پشتون و تاجیک به این فکر باشند که آنها با دروغگویی و فریب و چال و نیرنگ میتوانند یک ملت واحد را بنام افغان متشکل از همه اقوام و قبایل و زبانها بسازند عملی ساختن چنین فکر سخیف در عصر انفجار تکنالوژی معلوماتی محال است.
چند روز پیش؛ آقای عبدالباری جهانی با ارسال یک پیام فیسبوکی به هواداران جنبش قومی پشتونهای پاکستان در ویرجینای امریکای نوشت که پشتونهای دو طرف مرز؛ در افغانستان بیش و کم بیست و یک سال اخیر زیر اثر ظلم و شکنجه ای مردم یک ولسوالی و در پاکستان زیر اثر پنجاب قرار دارند.
آقای جهانی از بس که بر دروغ بودن این ادعایش باور دارد از شرم و خجالتی نام این ولسوالی را نبرده است. حالا سوال این است که چرا آقای باری جهانی با خواننده های پشتون صریح صحبت نمیکند؟ آیا واقعا چنین ولسوالی کوچک که بر تمام مناطق پشتونی تسلط داشته باشد و پشتونها را زیر ظلم وشکنجه قرار بدهد وجود دارد؟
اینطرف دیګر؛ آقای امرالله صالح که تا دیروز لقب قاتل پشتونها را از جانب نویسنده های پشتون کسب کرده بود؛ حتی از خود اشرفغنی و اسمعیل یون کرده افغانتر شده و بر طبل حمایت از افغانهای پاکستان می کوبد. سوال این است که: اگر امرالله صالح افغان است؛ چرا هنوز سنگ دشمنی با طالبان که بدنه اصلی قوم پشتون را تشکیل میدهند و اکثریت پشتونها خواهان صلح و مذاکره و حتی تسلیمی قدرت به آنها هستند برسینه میکوبد؟ چرا طلبه های کرام را آقای امرالله خان؛ مانند کرزی و اشرفغنی برادران ناراضی خطاب نمیکند؟
چرا در مورد اظهارات اسمعیل یون که از مولوی فضل رحمان و اسفندیار ولی خواسته که بیایند و زمام امور کشور بی در وبی دروازه افغانستان را بدست بگیرند خاموش است؟
آیا واقعا امرالله صالح؛ طرفدار رییس جمهور شدن مولوی فضل رحمان و اسفندیار ولی در افغانستان است و یا نی؟ اگر نیست چرا؟ و اگر هست چرا؟
پس معلوم است که هر دو طرف در چشم مردم بیچاره پشتون و تاجیک خاک می پاشانند و با چنین خاک افشاندن ها ملت ساخته نمیشود.
شبیر کاکر
>>> Lalzad
به گپ های تکتیکی غنی «دلخوش» نکنید!
============================
* غنی یا حواس خود را از دست داده، یا متوجه نیست که چه می گوید و یا همگان را «بچه خر» تصور می کند...
* دیروز طالبان را «برادران ناراضی» می نامید و امروز «دشمن» خواند...
* دیروز به نیرو های مسلح فرمان «زدن» دشمن را داد و امروز برای شان پیشنهاد دفتر در کابل و جلال آباد و قندهار کرد...
* تعدادی این گفته های غنی را ستراتژی تهاجمی خواندند، ستودند و سزاوار تایید دانستند (غافل از اینکه فاشیزم قابل اعتبار نیست)...
* التماس تفکر!
>>> Raheel
پالیسی حزب وحدت برای جدایی جاغوری از ولایت غزنی و تبدیل کردن آن به یک ولایت مستقل اینست تا سه ولایت هزاره ادعا کنند و داعیه هزارستان را بیشتر تحقق ببخشد. در حالی که در افغانستان هیچ ولایت به گونه صد فیصده متعلق به یک قوم نیست.
اما فاشیزم حاکم در کشور با استفاده از همین فرصت و بهانه قصد ایجاد ولایتهای دیگر را از بدنه ولایات اکثرا تاجیکنشین دارد و اهداف خاینانه قومی را از این کار در نظر دارد. اسکان کوچی و تامین حاکمیت پشتونی درین مناطق هدف اصلی است.
هیچ نیاز اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و اداری انگیزه این تقسیمات جدید نیست و نه هم از سوی مردم مناطق مورد نظر، بدون جاغوری، خواهان این تشکیلات نیستند.
فاشیزم به کار خود ادامه میدهد و اما ایا کسی هست مانع آن شود؟ ممانعت از یکه تازی فاشیزم وظیفه کیست؟ کی لاف ایستادگی می زند؟ درین مورد چه کس و کسانی و نهادهایی مسوول و متعهد به ادای دین اند؟
>>> Anwar Rawi
نجات افغانستان فقط بدست روشنفکران آزادیخواه و عدالت پسند ممکن است و بس ؛ ولی افسوس که جایی همچون نیروی در کشورما خالی است و تصور همچون چیزی در این شرایط که فاشیزم اوغانی همه جریانات سیاسی کشور را در چوکات هدفهای ضد بشری خود فشرده و به زنجیر اسارت در آورده است نیست !
با وجود تسلط کامل فاشیزم بر اوضاع سیاسی کشور ما نباید مایوس بشوم و امکانات همچنین حرکتی را برای نجات کشور از چنگال استعمار و نوکران فاشیست اش نادیده بگیریم . کشور ما از تیف های برزگ روشنفکری انقلابی و آزادی خواه برخوردارمی باشد و این امکان وجود دارد که این نیرو های پراگنده و مختلف روشن فکری کشور بخاطر نجات کشور و مردم مظلوم آن ؛ دست بدست هم دهند و حرکت نجات مردمان ستم دیده و مظلوم کشور را ایجاد کنند ...
تسلیم شدن به جریان های تحت سلطه استعمار و فاشیزم , پست ترین کاری است که یک روشنفکر میتواند به آن تن دهد ؛ بنا براین روشنفکران انقلابی و آزادی خواه ما باید در قدم اول خودشانرا را دنباله روی تبلیغاتی سیاسی فاشیزم نجات دهند و در گام بعدی در جهت ضرورت اتحاد و ایجاد یک حرکت و الترناتیو روشنفکری تبلیغ کرد و در بین روشنفکران وآزدیخواهان ذهنیت سازی کرد .
تا جایی که دیده میشود ؛ روشنفکران ما تبدیل به تحلیل گران حوادث و عمل کرده های فاشیزم شده اند و شب روز وقت شانرا صرف تجزیه و تحلیل کنش ها و واکنشهای آنه می سازند ؛ حالا وقت آن رسیده است که ما به حیث روشنفکران آن کشور خونبار و مصیبت زده حرکت مستقلی را برای نجات مردمان کشورمان مد نظر گیریم و در آن جهت حرکت و تبلیغ کینم ؛ ما باید رسالت تاریخی خودمانرا در قبال مردم کشورمان انجام دهیم .
>>> اسماعیل یون و خانمش جاسوسان ای اس ای پاکستان بودند وهستند و تلویزیون ژوندون بگردانندگی همین اسماعیل یون از پول ای اس ای و بنفع ای اس ای پاکستان اجاد گردیده و تبلیغات نفاق افگنی در ان جریان دارد که نفاق افگنی بین ملت افغانستان یکی از خواستهای پاکستان است دروغگویی ها و عوام فریبی های اشرف غنی احمدزی در طول بیشتر از چهار سال راست جمهوری توافق شده دو تیم انتخاباتی به همه واضح گردیده که شخص قومگرا معتصب قوم وزبان و قدرت خواه یکتاز و مغرور متکبر است امرالله صالح که خیلی علاقمند بقدرت داشتن را در پست های دولتی دارد در جای پای اشرف غنی پا گذاشته و تاریخ خود را با اینکار سیاه کرده بفکر این شده که در انتخابات سال اینده اشرف غنی برنده خواهد بود و امرالله صالح معاون اول ان در پست معاونیت تکیه خواهد زد که این فکر ان کاملا اشتباه بوده در حالیکه اشرف غنی در انتخابات پیشرو که بطور شفاف برگزار گردد دو فیصد رای را بشمول طرفداران امرالله صالح بدست اورده نمیتواند مگر اینکه مانند انتخابات سال ۱۳۹۳ ماشین چاپ کارت انتخابات را بازهم در وزیر اکبر خان فعال کنند و تقلب و جعلکاری را توسط اعضای کمیسون های انتخاباتی انجام دهند اینبار همه متوجه انها خواهند بودند و امکان انرا برایشان نمیگذارند .
>>> امرالله صالح چهارملیون دالر پول اپراتیفی ریاست شرکت انحصاری پنشیر وردک را که سابق بنام ریاست امنیت ملی یاد میشد زمانیکه ازان ریاست سبکدوش شد با خود برد
>>> Mehr
اگر موضوع تصب قومي و زباني شديد اشرف غني مغز متعفن نميبود، بخاطر اقدامات اخيرش در برابر جنرال كم جرئت قابل تقدير بود
چون همين اقاي جنرال كم جرئت از نخستين كساني بود كه در افغانگويي از ناصالح داشت پيشي ميگرفت
اشرف غني كار خيلي عالي و شايسته كرده است تا اين استخوان خوران و آرمان فروشان را رسوا ميكند
اينها را در نخست از مردم شان تجريد ميكند سپس نامش را كشمش گذاشته بيعزتش ميكند همانگونه كه با اقاي دوستم چنين كردند
اميدوارم كه نوبت نا صالح و مرتضوي بزودي برسد بخير ههههه
>>> باری جهانی پشتون نیست بلکه هندو مسلمان غزنیچی است پدر کلانش حاجی کالی در زمان هندو بودن سوربت سنگه نام داشت همگی او را میشناسند پدر باری مامور تانگ تیل در قندهار مقرر شد و این ناخلف همانجا تولد شده
>>> پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را حذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.
>>> اول اینکه انتخابات هیچ گاه تحت مدیریت حکومت اشرف غنی قابل تطبیق نیست و کسی آنرا قبول ندارد و از همین رو امریکا می گوید که قبل از انتخابات باید موضوع صلح با طالبان یک طرفه و بعداٌ انتخابات همه شمول و دور از تقلب صورت گیرد زیرا امریکا میداند که غنی دل را به تقلب و ساخته کاری بسته کرده است که این خود جنجال و درد سری دیگری را خلق می کند. از جانب دیگر برگزاری انتخابات را عدم موجودیت ۱۵۰ ملیون دالر بودجه نا محتمل ساخته است.
>>> پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را حذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.
>>> پشتونها به مساوات برابری و احترام ارزش های متقابل دیگر اقوام باور ندارند. بهترین کاری که آنها میکنند اینست که بزور ویا به رضا یکسان سازی میکنند و اسمش را هم گذاشته اند وحدت ملی. هویت دیگران را حذف میکنند و همه را به جبر افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی تلقی میکنند.
>>> درسطح جهانی ما یا جایی اول هستیم ویاهم جای دوم...
خدا سایه این چنین آدم بی برکت را از سراین ملت آگاه و شجاع ومجاهد پرور; هرچ زو د تر کم کن دومین متفکر «جهان»! که صد ها هزار نفر کشته وزخمی تنها 45000 هزار سرباز شهید . واین خاک را به قبرستان تبدیل و اوج تعصب قبیله گرایی بینظر که درهیچ نقطه کره زمین وجود ندارد.
- دست آورد هروز به سه ملیون لشکر معتادین مواد مخدره یک ملیون مهاجر در کشور فزوده میشود. شفاخانه های دهلی واسلام آباد پر از مریض مردم افغانستان ا ست.
اشر غنی در این فرصت 18 سال شکوه و جلال خود را برای زن بچه های خود نشان داد؛ این روزها اما افول غنی رخ کشیده است.
او در برنامههای کلان-صلح و انتخابات-حمایت هیچ طرف مطرح سیاسی کشور همسایه ها را ندارد، برنامههای او تنها در داخل ارگ حمایت میشوند و گاهی هم تاییدیههای سرور دانش چینهای پیشانی او را صاف میکنند.
امروز این تنهایی، غنی عصبی را بیشتر از پیش عصبی و پریشان ساخته است. حاشیهرانیهای غنی از طرف امریکا با داراش و بعد به حاشیه رفتن خودش درس بزرگی در تاریخ افغانستان است، این درس "نه" به انحصارطلبی و دیکتاتوری است.
تصمیم گیری های سبکسرانه و دیکتاتورمابانه آقای غنی روند حکومتداری را مختل و نظم اجتماعی و ثبات سیاسی را برهم زد، نه تنها فاصله بزرگ میان ملت و حکومت وحدت ملی ایجاد شد بلکه ایالات متحده آمریکا، به شکل فوری و یکبارگی، آقای غنی را تحریم کرد و تمام صلاحیت ها و امکانات واگذارشده پیرامون روند صلح را نیز از او گرفت. تحریم آمریکا چنان بزرگ و جدی بود که حتی رهبران آمریکایی از پذیرش و ملاقات با آقای غنی نیز خودداری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است