از همان روزها ی نخست سهمیه بندی کانکور، صدا برکشیدیم که علیه این تبعیض علمی واستعداد کشی نسل جوان ما برخیزید که برای مشتاقان تحصیل و آموزش، این سهمیه بندی فاجعه بار است.

فاشیزم در طول تاریخ موجودیت این کشورانواع استبداد را برجوامع محروم افغانستان تحمیل کرده است و اینک درست همان چیزی را نشانه گرفته است که با کسب آن فرزندان این جوامع، زنجیرها ی ستم را میگسلند و زولانه های استبداد شوونیزم را از دوش مردم شان برمیدارند. این زمانی ممکن است که مدارج آگاهی، تحصیل و دانایی را طی نمایند. اما فاشیزم و چاکر منشان هزاره، تاجیک و ازبیک شان بر خلاف ماده 22 قانون اساسی کشور، دست به اقدام خایینانه و ددمنشانه ای زدند که تا هنوز در هیچ گوشه از جهان، حتی دیکتاتورترین نظام، تحصیل علم و دانش را سهمیه بندی نکرده است. اما اشرف غنی این مدعی تفکر و دانایی، در برابر چشمان مردم، با بیشرمی تمام و مخالف با تمام نورمهای ملی و بین المللی در افغانستان کانکور را «سهمیه بندی» کرد.

در آن زمان به جز از چند اعتراض فیسبوکی، همه سکوت کردند. حال که نتایج نمره عصمت الله علیزاده هزاره را با نمره احسان الله پشتون به چشم سردیدند که 312 نمره درمقابل 145 نمره به دلیل این سهمیه بندی کانکور، شکست خورده است. از تبعیض می نویسند و از تردستی و مهارت رییس جمهور متفکر که چگونه جهالت پروری قبیله اش را ضمانت کرد تا در آینده همین سپاه جهل در حاکمیت سیاسی حکمرانی نمایند و مانند وزیر مخابراتش، یک میلیون سال قبل افغانستان را صاحب پست و مخابرات اعلام نمایند.

این را میگویند مهارت سیاسی؛ این را میگویند ضمانت لشکریان نادانی درلباس دانایی؛ این را میگویند جلوگیری از تحصیل و آموزش فرزندان جوامع محروم افغانستان؛ این را میگویند تبعیض علمی و اوج تعصب قبیلوی؛ این را میگویند حق کشی آشکار در عرصه آموزش و پرورش؛ و...؛

حال که سخن بدینجا کشیده است، تنها برای علیزاده دادخواهی نکنید؛ باید این روند را متوقف ساخت ورنه علیزاده های زیادی همینگونه قربانی خواهند شد. باید ریشه های این تبعیض ضد قانون، ضد دانش و ضد همه اصول متعارف آموزش و تحصیل را خشکاند. مردم باید برخیزند و تا آنجا پیش بروند که نه تنها این سهمیه بندی بطور رسمی طی فرمان اشرف غنی لغو گردد بلکه از ملت معذرت خواهی هم صورت گیرد.

مردم سراغ سرور دانش را بگیرید، سراغ امرالله صالح را بگیرید، سراغ تمام اراکین بلند پایه ای هزاره، تاجیک و ازبیک را بگیرید. اینها باید اشرف غنی را وادارند تا این سهمیه بندی را ملغی اعلان کند. در غیر آن باید خیابان را انتخاب کرد. این درست همان نقط اتصال همه آنانی است که مشتاق اند تا فرزندان شان علم و آگاهی را فرا بگیرند ولی اشرف غنی و باند تبهکار ضد دانایی اش میخواهند که فرزندان این ملت به آگاهی نرسند و مدارج دانش و علم را به مفهوم واقعی آن طی نکنند.

ملت با عظمت و دارای تاریخ و فرهنگ با ابهت؛ نگذارید که فرزندان شما را از حق آموزش و تحصیل به بهانه های مختلف محروم نمایند. بپاخیزید و از حق مشروع تان دفاع کنید. زمانش رسیده است که اطرافیان و هم تیمی های اشرف غنی (هزاره، تاجیک و ازبیک) را مورد بازپرس جدی قرار بدهید. لحظه ای غفلت نکنید ورنه تاریخ سیاه را دوباره برایتان رقم میزنند.

علی تقوایی

>>>   علیه سهمیه یعنی علیه وحدت ملی،
حالا که برادران پشتون به مصیبت آی اس آی گرفتارشده اند ودرمناطق شان اکثر مکاتب ولیسه ها مسدود یا نیمه فعال است وجنگ جریان دارد از انصاف بدور استکه به نسبت نمره کم حکومت هم چانس تحصیل را ازآنها بگیرد درینصورت یک ظلم پاکستان دیگری ظلم حکومت ، زمانیکه جنگ ختم شد همه چجیز بحالت عادی برگشت آن زمان لیاقت درنظر باشد نه سهمیه ،
ر

>>>   این هم یک لکه سیاه بر کار نامه این حکومت فاسد و متقلب. در حکومت غنی عدد ۱۴۵ از عدد ۳۱۲ بشتر است. مرگ موش بخورید نام حکمت و افغانستان را در تاریخ سیاه کردید. از غنی نباید شکایت کرد دانش و امرالله چطور دویده روان است آیا این دو به فردایی نمی اندیشند.

>>>   مردم آگاه غیرتمند پشتون و غیرپشتون!
طرفداری قوم و نفاق شیطانی را بس کنید!
هر مسئول دولتی یا غیردولتی که از قوم خودتان یا دیگر اقوام بود و فساد کرد را لطفاً افشا کنید و به شدت با فساد مبارزه کنید اینها با آبروی شما معامله و بازی میکند!
حتی یک شخص بی ظرفیت مثل وزیر تحصیلات پیدا میشود که مسئولیت مستقیم دارد ولی بخاطر چوکی یا آینده خود ....و خیانت میکند پشتون و غیرپشتون باید چنین منافقین را سیاه روی و عبرت بسازند.
هزاره باشی یا هر اقلیتی باشی شجاعت داشته باش و بخاطر پیشرفت وطنت صدای حق طلبی خود را بلند کن تا قطره قطره دریا شود و وطن از شر نفاق افکنان آزاد شود.
نجیب الله غزنیوال

>>>   Salam
به خدا قسم در عصر پسا مدرن تمکین کردن به یک حاکمیت قبیله ی و کرنش در مقابل تفکر تفوق طلبانه آن ، عین ذلت و توهین به واژه ی انسان و عقلانیت آن است . برای یکبار هم که شده برای سیاسیون قبیله گرایی پشتون بگوئید ؛ دیگر بس است ، ما در جهان دیگر زیست می کنیم !

>>>   خیلی متاسفم که این مساله را می نویسم ولی از آن جایی که تاریخ معاصر افغانستان گواه عملکرد های حکومتداران افغانستان است ناچارم که این موضوع را در رابط با سهمیه بندی دانشجویان از سوی کرزی و یا هر فرد دیگر ، مطلب زیر را که بی شباهت به چنین عمل زشتی نیست در این جا بنگارم
در زمان حکومت داود خان یعنی زمانی که در سال های اول سلطنت ظاهرشاه، داود خان صدراعظم مملکت بود،مردم تشعیه بخصوص جوانان هزاره خیلی سخت علاقه داشتند که درس عسکری را بخوانند و صاحب منصب شود اما وزارت خبیث معارف به دستور داود خان جوانان پشتو زبان را به پوهنتون عسکری سوق می داد و جوانان هزاره و تاجیک و نیز جوانان تشعیه را به فاکولته طب می فرستاد. از آن جاییکه تمام کردن فاکولته طب مدت هفت سال رادر بر می گرفت ، حکومت داود خان به این نظر بود که اهل تشیعه و هزاره ها و تاجیک ها مدت هفت سال را تحمل نمی کنند و خواه نا خواه از درس دلزده و سرانجام فاکولته را نیمه تمام رها می نمایند
به این ترتیب سیاست هایی دو پهلوی داود خانه هم اجازه عبور کرده از خط سرخ را برای جوانان هزاره نمی داد و هم از سویی برای پوشش گذاشتن به سیاست هایی تبعیض طلبانه اش ، انان ها را راهی فاکولته طب می کرد
همین بود که در دهه های 50 و 60 افغانستان دارای بهترین داکتران و متخصصین قلب و اعصاب بود
در افغانستان کمتر اتفاق می افتاد که کسی برای معالجه و تداوی به هند و یا کشور های اروپایی سفر کند
حالا نیز سهمیه بندی دانشگاه نتیجه معکوس خواهد داد هر انکس که آرزو دارد شامل فاکولته شود، سرانجام با تلاش و کوشش به آرزو های دیرینش خواهد رسید .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است