شماری از این فعالان مدنی/فعالان بدنی و زدنی، ظرفیت و توانمندی هضم کوچکترین مفهوم سیاسی و اقتصادی را ندارند، بلکه تنها چیزی را که بلد هستند اشتراک در محافل خصوصی مردان سیاست و پول است | ||||
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۰ ۱۳۹۷/۱۲/۲ | کد خبر: 157530 | منبع: | پرینت |
چندی قبل در این مورد نوشته کوچک فیسبوکی داشتم و حال برای اینکه سخن به درازا نکشد، مستقیم در پیوند به فعال زدنی چند جمله قلمبه و سلمبه را با استفاده از شناختکه از این آدمها دارم خدمت شما عزیزان به عرض میرسانم.
برخی از بانوان به اصطلاح فعالان مدنی را از کابل و بعضی ولایتها میشناسم که حتی سواد خواندن یک جمله را بگونه درست ندارند؛ ولی در فیسبوکهای شان نویسنده، فیلسوف، شاعر، سیاستمدار و اقتصاد دان تشریف دارند.
در تمام محافل سیاسی و مدنی دعوت میشوند، حتی در این روزها میشنوم که قرار است شماری از این فعالان در گفتگوهای صلح با طالبان به نمایندگی از زنان به برخی ازکشورها نیز بروند.
رفتن اینها به ظاهر دموکراسی از نوع افغانی آن خوب است؛ ولی مات و مبهوت ماندهام که این جماعت چه خواهند گفت؟
به گفته برخی از سیاسیون پیام و روایتیشان را با چه دانشی از زنان ارایه خواهندکرد؟ مسلما که جز رفتن و آمدن و خوش ساختن چند سکرتر و لشمکهای درباریهای سیاستمدارن هیچ چیزی دیگری به ارمغان نخواهند آورد.
هرچند دوست ندارم به مسایل شخصی آدمها بپچیم؛ اما وقت میبینم آنانکه در یکشبانه روز پنج بار برای مردان غریبه بغل باز میکنند، از این در به آن در میروند، باعث بیحرمتی به جنس زن میشوند و تقریبا در جامعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقل مجلسها هستند، ولی دختران و زنانکه شب و روز تلاش میکنند، زحمت میکشند، درس میخوانند، به بهانههای مختلف از میدان رانده میشوند، برایشان زمینه رشد مساعد نمیشود و یا هم کارشان بخاطر تن ندادن به خواستهای نامشروع ستانده میشود و عقبمانده و متحجر خوانده میشوند، مجبور میشوم به عنوان کسیکه دغدغه عدالتخواهی دارم لب به سخن بگشایم، زیرا این طایفه شرایطی را به وجود آوردند که آدمهای پاک نفس و متعهد نتوانند پا به میدان بگذارند.
میخواهم به تاکید بگویم حساب آن عده از فعالان مدنیکه با پشتکار، توانمندی و دانش که دارند، نقش آفرینی میکنند از این قاعده استثنا هستند و اگر کوچکترین سو برداشتکه ار این نبشتگگ صورت میگیرد از ایشان پیش از پیش معذرت میخواهم. اما شماری از این فعالان مدنی/فعالان بدنی و زدنی، ظرفیت و توانمندی هضم کوچکترین مفهوم سیاسی و اقتصادی را ندارند، بلکه تنها چیزی را که بلد هستند اشتراک در محافل خصوصی مردان سیاست و پول است. امروزه این جماعت نام فعال مدنی را به حدی بد ساختند که در جامعه از فعال مدنی به عنوان یک دشنام استفاده میکنند.
از این فعالان مدنی/بدنی صمیمانه خواهش دارم که متکی به خود باشند، دانش و ظرفیتشان را بلند ببرند و بیشتر از این باعث بدنامی فعالیت مدنی نشوند.
ممکن است بگویید که زمینه این فعالیتها را مردان به وجود میآورند، در پشت فیسبوک اکثریت این فعالان مردان خفتهاند، زمینه فساد را مردان مهیا میسازند، مردان به نام دختران شعر میگویند و ... میپذیرم که اکثریت مردان دست به اینکارها میزنند؛ ولی شماهایی که ادعای برابری جنسیتی دارید، از فعالیت مدنی حرف میزنید، حق زن و حق بشر میگویید، با انجام این کارها با چه چشم نگاه میکنید؟ با کدام زبان از حق برابری دفاع میکنید؟ چون وقت شما متکی به اقتصاد خود نباشید، دانش نداشته باشید و همچنان بخواهید مطرح باشید و کارتان را درخفا مردان به پیش ببرند، واضح است که در بازار مردانه به عنوان بردههای جنسی نگاه میشوید نه فعالان مدنی.
امین کاوه
>>> درود جناب کاوه عزيز، مطلب خیلی جالب و خواندنی، مدت خیلی وقت می گذرد از فعالین مدنی خبری نیست، و یا به قول معروف مشغول فعالیت های به گفته جنابعالی بدنی هستند که در جامعه چه می گذرد ،حقوق زنان، خانه های عفاف سازمان زنان حقوق بشر و... به چه کاری مشغول اند ،،در دنیای امروزی که پول حرف اوله می زنه ،نه شرافت، نه انسانیت، نه معنویت، نه شرف، نه اخلاق، خلاصه همه چیز به پول ختم می گردد چه می توان توقعی از کسی داشت، دنیای حقیقی دیگه وجود خارجی ندارد و همه چیز دنیای مجازی است و این که این فعالین مدنی از دنیای حقیقی به دنیای مجازی پناه بردند و از کمبود محبت حقیقی محروم گشته اند باید ایجوری خودشون ارضا کنن، کمبود محبت عاطفی انسانه مجبور میکنه به یه چیزی معتاد شود و الان انسان از کمبود عاطفی در رنج اند مجبورند به یه چیزی پناه ببرن تا مشکل عاطفی حل گردد.
>>> کاملا درست است. امریکاییها و نوکران داخلی شان از این زنان فعال مدنی بغلی و زدنی نهایت استفاده میکنند.
>>> همانگونه که عقل و شعور و خرد و استعداد و تدبیر و خلاقیتها، آگاهی و علم و دانش انسان را رشد داده و موفق و حفظ کرده و پایدار میکند، اگر این موضوع را به جامعه بسط و ربط دهیم، می توان گفت که سیاستهای ملی ( دموکراسی) و قوانین دموکراتیک حقوق بشری اقتصاد، فرهنگ و مدنیت...، کشور را اداره کرده و هدایت و کنترل و موفق می سازد. هر جا که جامعه مانند آمریکا و اروپا آزادانه و بصورت دموکراسی صاحب و ناظر بر سرنوشت سیاسی، اقتصادی،...، خود گردد، در آنجا صلح و ثبات سیاسی و پیشرفتهای اقتصادی جای دیکتاتوری و عقبماندگی و فقر و فلاکت را می گیرد. بقیه داستانها و ادعاها به نظر من نسیه و وعده های سر خرمن و یا تحریف حقایق برای سرپوش گذاشتن به ضعف و بی عملی های حاکمان هست.
پیروز باد مردم دلیر افغانستان
>>> دقیقآ .همین چند نفر هستند که تمام زنان را به گروگان گرفته در هر جلسه دانسته یا نا دانسته جاضر هستند و بعضی شان از الفبای ابجد هم قرضدار هستند چی رسد به الفبای سیاست و مدینیت .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است