تاریخ انتشار: ۱۹:۰۶ ۱۳۹۷/۱۲/۱۴ | کد خبر: 157663 | منبع: | پرینت |
در كشتار كه از طرف تروريستان قبايل پشتون در هلمند بالاي اردوي ملي صورت گرفته از جمله پنجا سرباز ٣٣ تن آنها تنها از قوم شريف تاجيك بوده كه مربوط ولايت هاي بدخشان تخار هرات بلخ و پروان است.
غني چرا در اين مورد سهميه بندي نمي كند ؟
زمانيكه امتياز گيري سياسي ميشود باز غني (پشتونها )از همه كرده دست پاچه ميزنند تمام پست هاي مهم و سر نوشت ساز را به خود اختصاص ميدهند
مانند سهميه انتخاب كميشنران و ديگر...
غني عليه اقوا غير پشتون تعصب دارد ولي درمقابل بردران تاجيك ما عقده و همواره درتلاش منزوي ساختن اين قوم است.
با وجود اينكه به خاطر استحكام حاكميت اين فاشيست اكثرآ همين قوم دفاع و تلف ميدهند.
يعني مكافات حكومت را پشتون به شكل بي شرمانه تصاحب ميكند اما مجازاتش را اقوام غير پشتون متحمل ميشوند.
من تاجيك نيستم و كدام منافع من هم در مورد نيست اما اين را به صراحت ميگويم كه تاجيك ها در گرفتن حق خويش ضعيف و بي تفاوت هستند و فاشيزم هر لحظه شمشير خويش را تيز كرده به فرق اين قوم مي كوبد ولي شعور سياسي اينها بيدار نمي شود
مینا
>>> فرار از تقدیر چاره نیست،
آنکه هفـــت اقلیم عــــــالم را نهاد
هرکسی را هـــرچـــه لایــق بود داد
برای تاجک ها بندگی شرط است همین خصوصیت شان است ، اگر به نسبت پاشاگردشی چند روزی سر قدرت آیند ظالمانه ترین بی بندوبار ترین حاکمیت را شاهد خواهی بود این چانس دومراتبه برای تاجک ها میسر شده ونتیجه اش را هم همه دیدند،
ر
>>> Saboor Raheel
ارگ چهارنعل مرکب خودکامگی و تمامیتخواهی قومی میتازاند.
میدان برای ارگ و دارودسته شوونیست/فاشیست آن خالی است. ازینروست که با وقاحت، پررویی، استبداد و خودکامگی به پیش میرانند. در کمیسیون انتخابات همه آمرین از یک قوم انتخاب میشود. هیچگونه اعتراضی که مانع این خودکامگی و غبن فاحش تمامیتخواهانه شوونیستی شود، از هیچ جناحی وجود ندارد.
همه به دنبال ماموریت اند. کاری به کار ارگ ندارند. در برابر ارگ هیچ سربلندی که سودای سربالا داشته باشد نیست. هرچه هست داوطلبان مزدوری و چاکری اند. گوشها و بینیها را تیز کرده اند که بوی قدرت از کدام سمت میوزد تا دمجنبانانه بدان سمت بشتابند و پاره استخوانی برای خود و توله های خود دست و پا کنند و شگفت این که لودهشیادانه نام کارنامه های شرمآور خود را "اشتراک در قدرت" میگذارند.
>>> تاجیکان از بُعدِ نا اُمیدی و آینده !
کلید موفقیت و رمز و راز پیروزی ملت تاجیک در برابر استداد، ستم، نسل کشی، هویت کشی، زبان کشی، فرهنگ کشی، استعداد کشی، فاشیزم قبیلوی، شووینیزم و همه نا انصافی ها و بی عدالتی ها، اینست که هر تاجیک همدیگر را یک تن و چند جان حس نمایند، اینست که تاجیک ها همه از روزنه منافع و نیاز های ملی تاجیکان، بایستند نه منافع و مصالح فردی! تاجیک ها چه بخواهند چه نخواهند، چه خوش باشند چه خفه،
اینرا باید بپذیرند که در طول تاریخِ ۵ تا ۶ قرن اخیر، ستم شده ترین از هر بُعد، چه سیاست، چه تاریخ، چه فرهنگ، چه ارزش قومی، و چه ارزش کُلی هم که باشد؛ اند. من در این اندیشه نبوده ام ، نیستم و نخواهم بود ، که تاجیکان با همت و با عزم و جزم و پر قدرت با مزدور شدن چند آدمی که آنقدر جایگاه مردمی هم نداشتند، زیر تاثیر روند و خود را از دست دهند! بلکه باور من اینست ، که نسل اندر نسل ملت بزرگ و پر افتخارِ ((تاجیک))، از هر فرصت مانند ارزش الماس استفاده خواهند کرد و به پیش تا دم پیروزی و شادی واقعی خواهیم رفت. وجودِ اشخاص پاک نیت و خوب، در میان این همه جوان و نوجوان، قطعاً که محسوس است. بیایید تا برای بازسازی ، تاریخ ، سیاست ، فرهنگ ، اجتماع = دانش و در مجموع تمام ابعاد و جنبه های ضروری برای اقتدار یک ملت ؛ دست به دستِ هم داده و با روشی عاقلانه و مدبرانه، برای آینده بهتر تفکر و پشت کار کنیم! هیچ ههم نیست که یک آدم یا دو آدم یا بیش که عمدتاً معتمد بوده اند ، خط عوض کرده و از میان ما رفته اند، ما که هنوز وجود داریم! از فیضِ یک همبستگی ملی((تاجیکانه)) و هم نظری برای تدوینِ یک برنامه دراز مدت و بسیار سرنوشت ساز ، میتوانیم به موفقیت های مهم نایل آییم.
شاد زی ، آباد زی ، آزاد زی ...
ادریس خراسانی
>>> ادفر اویانی
فرمانداری، طالب است و طالب، فرمانداری ست
هر دو برادر اند و جنگ فاشیزم افغانسازی ست
اشرفغنی تنها نیست و او فرجام ستم تباری نیست
کشتار تبار فرمایش «فصل نا تمام» افغانسازیست
با همان شیوه و نقشه ی که در درون چهار سد بستر و درون جا های بیشمار دیگر و در درون ستاد ارتش شاهین برنامه ریختند و آتش کشودند و همه کشی (تباری!) کردند؛ همانگونه در هیرمند کردند و در درون ستاد ارتش برنامه ریختند و همانگونه آتش کشودند و همه کشی (تباری!) کردند و جان سد ها (گفته میشود، دو سد) فرزند ما را گرفتند.
هر بار گفته اند و میگویند:
کدام «انتحاری»، یا کدام چند تا طالب (نمی گویند تروریست و اشرار تبهکار و جانی های ضد بشری!) یورش بردند و سد ها سرباز و افسر ما را کشتند و خیر و خیریت است.
پرسش:
این چند تا طالب با کدام تفنگ است که ساختمان ها را می ترکاند و ویران می کند (هتا شهر کهن سال غزنه را)؟
هممیهن گرامی!
آن دشمن در درون ستاد ارتش است؛ در ارگ است؛ فرماندار کشور است و آن یکیست -فاشیزم افغانسازی!
این فاشیزم بیدادگر پشت ها کشته است و میکشد و باز هم پشته ها کشته دارد هر بار.
جانباخته های ما از ما میخواهند:
روان شاد فرزندان جانباخته ما در راه پاسداری از میهن در برابر فاشیزم افغانسازی، همیشه خواهند خواست از ما تا بنویسیم در تخته سنگ گور شان و در کتاب ها بنویسیم که «کی ها کشتند؛ چرا کشته شدند؛ برای چی کشتند و ... چرا کشتند؛ چرا کشتند و چرا...؟»...
>>> خائن و خود فروخته؛ بایستی نزد همه اقشار یکسان شناسانده شوند!
این وظیفه ایمانی و وجدانی هر تاجیکِ دور اندیش است که معامله گران، پابوسان و خود فرختگان در برابر پول را، برای مردم ما افشاء و با بهترین شکل استدلال و پاسخ متقابل همه اطرافیان خوشباور و سیاست زده ی خویش را قانع ساخته و نگذارند که دیگر بخاطر شهرت، ثروت و گپ های شیرین عوام فریبانه خود را در پای دفاع از چهاردانه بی وجدانِ خودفروش ضایع سازند.
ادریس خراسانی
>>> تاجیک های ستم کَش و خواب آلود!
پشتونیستها با انتخاب شش اوغان، چهار هزاره و سه تاجیک در میان کمیشنران کمیسیون انتخابات میخواهند نشان بدهند که تاجیکان نه تنها نصف نفوس مجموعی پشاتین نیستند بلکه حتا از لحاظِ نفوس قومی در اوغانستان سومین قوم اند.
شما قضاوت کنید!
تاجیکانی که ادعای بیشتر از چهل و پنج درصد نفوس مجموعی کشور را دارند ؛ باید از سوی فاشیست های اوغان اینگونه به باد تمسخر گرفته شوند و تحقیر گردند.؟
مرگ باد و نفرین باد بر این چهاردانه معامله گر و ناموس فروش بی اصل و نسب که از نشانی ملت بزرگ تاجیک به آب و نان وثروت بیشمار رسیدند ولی اکنون هم نمیخواهند دست از سر این مردم ستم شده و بی سرپناه بردارند.
خدا گفته است این شمایید که سرنوشت خود تانرا رقم میزنید! اگر من مداخله کنم آنگاه آزمون بی معنا خواهد بود.
آیا ما در برابر حق تلفی هایی که بر ما روا داشته اند تکان خورده ایم تا خدا مارا یاری رساند؟
این چگونه خواب بی ننگی و بی عزتیست؟.
ادریس خراسانی
>>> خانم مینا شما تاجک نیستید ولی حرف های تان بجای مرحم مزخم ناسور بر پیکر این جامعه مینشند ِ انتقاد ساختاری باشد نه باعث از بین بردن روحیه مردم شود
>>> نوشته از : درویش "دریادلی"
افتخاراتش به یکسو، اگر میخواهی خون گریه کنی تاریخ درهم شکسته شدن گام به گام تاجیکان را بخوان : که چگونه شکوه و اقتدار شان نابود شد؟ چگونه درهمکوبیده شدند؟ چگونه پارچه پارچه و پراگنده شدند؟ چگونه لگدمال غلامانی شدند که خود پروردند؟ چگونه سرزمین های شان اشغال شد؟ چگونه فریب دشمنان خویش را خوردند؟چگونه به منافع قومی خویش اعتنا نکردند؟ چگونه با دشمنان خویش همدست شدند؟چگونه تبر تقسیم را دسته کردند؟ چگونه همه چیزخود را باختند؟ اگرمیخواهی دلت به ترقیدن برسد، به وضع کنونی تاجیکان خراسان (اوغانستان) یک نگاهی کن !
>>> داد وفریاد نزنید .
خود کرده را درد است مگر درمان { علاج}نيست شما خود کرده ايد فلهذا تاأبد همین بار ظلم بیعدالتی تحقیر و اهانت بدوي هاي بيخرد را بكشيد
>>> اغوت شكن طاغوت
زبان فارسی : احترام به تمام زبان ها
زبان ششم دنیا
زبان دوم اسلام
زبان دوم بهشت
زبان سلمان فارس.
زبان امام ابوحنیفه رح
زبان امام ترمزي
زبان امام بخاری
زبان امام غزالی
زبان ابو علیسینای بلخی پدر پزشک و فلسفه جهان
زبان مولانای بلخی که امروز بدون توپ و تانک، شرق و غرب عالم را فتح کرده است.
زبان فردوسی بزرگ
زبان سعدی که شعرش در دروازه سازمان ملل نبشته است بنی آدم اعضای یک دیگر اند .
زبان حافظ ،سنایی ،بیدل ،خیام ،امیر خسرو و ابوسعید .
زبان ناصر خسرو ،رودکی اقبال لاهوری ،فاطمه بلخی و زبان رابعه بلخی.
زبان ابومسلم خراسانی ،کی کاووس ،فریدون ،رستم و زبان داریوش ،کوروش و آرش عیار .
زبان ساسانیان ،
ابومسلم خراساني ، زبان طاهر فوشنجي ، زبان قارن هراتي ، زبان سامانیان ، زبان غزنويان ، زبان غوریان ، زبان صفاریان ، كوشاني ها ، يفتلي ها ، برمكي هاو زبان امپراتوری ها وخراسان بزرگ بزرگ .
چه زیباست پارسی
باید دوستان این موضوع را تا حدی شیر کنند تا مردمان نا فهم بفهمند و ٱنانیکه شناخته خوب تر بشناسند
>>> آیت الله العظمی محسنی
دینی که دین فقرا و گداها باشد، هیچ نقشی در دنیا ندارد و باید این دین را درست کرد تا با تمدن انسانی همراه شود.
#شیعیان_تاجیک
>>> همه چیز درست میشود.
درانی و غلجایی چند ماه بعد آنقدر همدگر را خواهند کشت که نه این خواهد ماند و نه آن.
>>> تاجیک ها شر نیستند آدمکش نیستند و از اسلام و اسلامیت اگاهی دارند بنا با افراد شرور و غاصب روبرو هستند که باید برای نابودی شان کمر همت ببندند و این شتر چران های اسرائیلی را به خاک سیاه بنشانند
>>> در هر چیز نام سهمیه بندی را میگیرد اولتر باید در اموال چور نیز سهمیه بندی شود چون افغانستان را تاجک تا یک متر خاک نیز چور وغارت کرد نظر به این چور وغارت کشتن سی چهل نفر هیچ ارزش ندارد
>>> دانشمند گرامی آقای عبدالحی خراسانی پیرامون شکل درست واژه « تاجیک » مطلبی تهیه کرده اند که بخشی اصلی آن را خدمت دوستان تقدیم میکنم:
(( به املاء واژه تاجیک در لغتنامه های معتبر توجه نمایید:
تاجيک: لغتنامه دهخدا
غیر عرب و ترک را تاجیک نامند(شرفنامه منیری ).
تازیک و تاژیک ، بر وزن و معنی تاجیک است که غیر عرب و ترک باشد. (برهان قاطع ).
در منابع لغات ترکی، تاجیک را بمعنی اهل فرس نوشته اند.(غیاث اللغات )
مولف فرهنگ نظام آرد می نویسد:«تاجیک نسل ایرانی و فارسی زبان است»
«در افغانستان و توران نژادی هستند که خود را تاجیک می گویند، مبدل لفظ مذکور تازیک است و از آن بعضی از اهل لغت چنین قیاس کرده اند که معنی لفظ مذکور نسل تازی (عرب ) است که در عجم بزرگ شده باشد لیکن صحیح همان است که نوشتم ، و این لفظ در ایران مورد استعمال ندارد فقط در افغانستان و ترکستان به فارسی زبانان آنجا گفته می شود و بیشتر در مقابل ترک استعمال میشود و اصل این کلمه پهلوی تاجیک منسوب به قبیله تاج است که از قبایل ایران بوده است»
شادروان استاد سعید نفیسی در معرفی مردم بخارا می آورد: در زمان رودکی شهر بخارا چون دیگر شهرهای ماوراءالنهر شهری بوده است مرکب از نژاد ایرانی و شاید یکی از قدیمترین مداین باشد که نژاد ما در آن رحل اقامت افکنده است.
بهمین جهت مردم آن شهر بجز عده ای معدود از نژادهای دیگر که بعد بواسطه حوادث بدان جا رفته اند از نژاد ایرانی بوده اند و پارسی زبان ، مخصوصاً از زمانی که بخارا پایتخت سامانیان مرکز ادبیات فارسی شد و امرای آل سامان در رواج این زبان هیچ فرونگذاشتند، بخارا معروفترین مرکز زبان ما شد چنانکه هنوز پس از هزارواَند سال زبان اکثریت مردم بخارا و زبان بازار آن ، زبان پارسیست و هنوز اکثر مردم آن از نژاد ایرانند که امروز ایشان را به اصطلاح محلی «تاجیک » می خوانند... (احوال و اشعار رودکی ج 1 صص 67 - 68).
مولف همان کتاب درباره مردم سمرقند آرد: در زمان حاضر جمعیت ولایت سمرقند نزدیک به نهصدوشصت هزار نفر است که بیست وهفت درصد آن از نژاد ایرانیست که امروز به اسم «تاجیک » خوانده میشود. (احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 120).
در لاروس بزرگ آمده است: تاجیکان مردمانی هستند که در مشرق ایران و شمال افغانستان ، در ترکستان روس و همچنین در ارتفاعات 3000 متری فلات پامیر پراکنده اند.
شاید که بپادشه بگویند
ترک تو بریخت خون تاجیک .
سعدی (ترجیعات ).
عرب دیده و ترک و تاجیک و روم
ز هر جنس در نفس پاکش علوم .
سعدی بوستان
گر ترکست و تاجیکست بدو این بنده نزدیکست
چو جان با تن ولیکن تن نبیند هیچ مر جان را
مولانا
ترکی همه ترکی کند تاجیک تاجیکی کند
من ساعتی ترکی شوم یک لحظه تاجیکی شوم
مولانا
یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی
چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی
مولانا
خود چه جای ترک و تاجیکست و زنگ
فهم کردست آن ندا را چوب و سنگ
مولانا
مولانا عبدالرحمن جامی
گفت او ترک هست و من تاجیک
لیک داریم خویشی نزدیک
در فرهنگ لغات دانشگاه آکسفورد هم تاجیک تلفظ می شود.
>>> روبردار از رخنامه جناب راوی؛
اثبات هویت تاجیکی مولانا جلال الدن بلخی !
تاجیکان خراسان ، در خوشباوری های خود غرقه بودند و خبر نداشتند که دیگران زیر پای شان را کاواک می سازند ، دار و ندار هویتی شان را به تاراج می برند و در پی انکار حضور و هستی شان می باشند. از هزار کار ، یکی این که بدخواهان ملت تاجیک ، برای یکه یکه چهره های درخشان ملت تاجیک ، هویت های دیگری جعل کردند. مثلن ، این را شایع ساختند و بعد جدی ادعا کردند که مولانا جلال الدین بلخی ، از نگاه تباری ، « تورک » است . شاعر و عارف بزرگ که امروز همه بشریت به والایی و بی همتایی اش می بالند، « افغان » شد ، « تورک » شد ، اما هویت تباری راستین اش را ، یعنی تاجیک بودنش را ، انکار کردند.
در چند سال پسین جدالهای بسیار در این زمینه بالا گرفت و شماری از تاجیک های گرامی بر جعل ها و دروغ ها و مسخ کاری ها تاختند و گفتند که حضرت مولانای بلخی ، افغان و تورک نبود ، تاجیک بود. برای حقانیت این سخن ، دلیل ها و شواهد زیاد پیشکش کردند.
امروز ، دوست و برادر و یار بسیار گرامی و مهربانم جناب فیاض مهرآیینFayaz Mehrayen، یک پیام بسیار دل انگیز را به نشر رساند که برای من بهترین هدیه و دلشاد کننده ترین سخن بود.
جناب مهرآیین گرامی ما ، چندی پیش به کشور ترکیه یک سفر رسمی داشت. در هنگام دیدار از تربت حضرت مولانا در قونیه، سری نیز به کتابخانه تربت مولانا زد و در آن جا به یک نسخه خطی اشعار مولانا دست یافت. در جریان مطالعه آن اشعار، به سخنی رسید که میتواند یک هدیه ای زیبا باشد به جوینده گان حقیقت :
بيگانه مگوييد مرا ، زين كويم
در شهرشما خانهء خود مي جويم
دشمن نيم ارچه دشمن رويم
تاجيكم اگرچه هندي گويم
مولانا جلال الدين محمد بلخي(رح)
چنانچه می نگرید ، حضرت مولانای بلخی - رومی ، تاجیک بودن خویش را به بسیار روشنی بیان کرده است .
من از جناب مهرآیین صاحب پرسیدم که این سخن مولانا را دقیقا از کجا گرفته است ؟ ایشان در پاسخ من نوشتند که :
(( اين بيت را ازيك نسخهء قلمي كه در كتابخانهء تربت مولانا در قونيه نگهداري مي شود يادداشت كرده بودم براي اين كه فراموش نشود در اينجا نگاشتم.
سوگمندانه اجازه براي گرفتن فرتور وفلم ندادند ناگزير يادداشت كردم. آن نسخه قديمي ترين نسخه و از روزگار مولانا ومتفاوت تر از نسخه هاي متأخر است حتا از همان بيت نخست كه مولانا ميگويد:
بشنو از ني چون شكايت ميكند
وَز جداييها حكايت ميكند
در مصرع اخير دو بيت بالا متعصبين بعدها دكرديسي آورده اند و به جاي واژهء تاجيك چيزي ديگر نوشته اند اما آن واژه واضحاً يك وصلهء ناجور است و از نگاه وزن،معنا و رواني شعر مولانا همين روايتهاي نسخهء خطي قديمي تربت مولانا درست و دقيق اند. )) ( فیاض مهرآیین ) . Fayaz Mehrayen
من ، از آقای مهرآیین گرامی به خاطر شریک ساختن این رهآورد شادیبخش سفر شان ، از ته دل سپاسگزاری می کنم و برای شان پیروزی های بیشتر و سرافرازی های همیشگی آرزو دارم.
با سپاس . تاجیکم با تاجیکانم زنده ام . عمر راوی .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است