پاسخ استاد عطا محمد نور به‌نامه‌ی دانشمند گرامی، جناب ستیز صاحب!

من نامه شما را به دقت خواندم، در کنار آنکه از نقد‌ها و پیشنهادات شما و همه نویسندگان کشور به گرمی استقبال می‌نمایم. پیشنهاد دارم که پیش‌رفت‌های کنونی بلخ را با توجه به رنج‌های چهل سال اخير کشور منصفانه به ارزیابی بگیریم و فارغ از ایده‌ها و پیش‌ فرضهاي خویش قضاوت نماييم.

من زمانی که مسئولیت اداره محلی بلخ را بدوش گرفتم، پيكر خسته اين ولايت از زخم‌هاي عميق دوران حضور ارتش سرخ و مزدوران آن‌ها و همچنين نبرد با تروریسم دردمند بود و روح و كالبد اين شهر را بی‌نظمی‌ها و اوباشگري بشدت آشفته كرده بود. در طی هجده سال اخیر اما با تلاشهاي ما و همکاری شهروندان شریف، اين ولايت دوباره جایگاه ویژه‌ای در مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی كشور پیدا نمود.

پیشرفت‌های بلخ با ایجاد فضای مناسب و بستر آرام در رشد و توسعه اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی از قبیل اعمار زیر ساخت ها مثل ايجاد تنها خط ريل كشور در حيرتان و فراهم سازی سهولت برای ایجاد دانشگاه‌های دولتی و خصوصی، شکل‌گیری فضای باز مدنی و سیاسی، رشد و توسعه شهری و در مقایسه با سایر مناطق افغانستان از قضاوت مردم بهتر درک می‌شود.

هرگاه بياد بياوريد كه ١٨ سال قبل ولايت بلخ دارنده تنها يك دانشگاه و قريب به سه هزار دانشجو بود اما اكنون در حدود بيست دانشگاه و بيش از چهل هزار دانشجوي برحال در اين ولايت مصروف تحصيل هستند، آنگاه به عمق توسعه و تحول بلخ پي خواهيد برد! و چه افتخاري بالاتر از اينكه در سايه دو دهه «حكومت داري خوب»، يك نسل تحصيل كرده و فرهيخته در اين ولايت فرهنگ پرور به ظهور رسيده است كه آينده سازان ميهن خويش مي باشند.

علاوه بر دانشگاهها، صدها مكتب، موسسات و نهادهاي آموزشي مختلف نيز در همين دوره راه اندازي شده است و خدمات صحي نيز در قالب افتتاح يك شفاخانه ٦٠٠ بستر و يك شفاخانه ٣٢٠ بستر نسايي-ولادي در مركز ولايت گسترش يافته و تعداد زيادي شفاخانه در ولسوالي ها و حتي دورترين مناطق تاسيس شده كه ضمن ارتقاء شاخصه هاي «توسعه انساني» به كاهش چشمگير نرخ مرگ و مير اطفال و مادران ياري رسانده است.

من در طی ماموریتم به عنوان والی بلخ در یک نظام بشدت متمرکز که والی‌ها صلاحیت خیلی محدود داشتند توانستم با همکاری تاجران ملی و فرهنگیان، رنگ و روح تاریخ بلخ را با نوسازی، بازسازی و نام‌گذاری هاي اصيل بومي آمیخته سازم. در گذشته، زماني بود كه حتي كسي نام مشاهير بلخ را نيز گرفته نمي توانست اما شما اكنون با قدم زدن در شهر مزار شریف مي توانيد نام‌ها و نمادهای تاریخ با افتخار بلخ بامی را بر سركها، ديوار فرهيختگان و حتي صالون ولايت به وضوح مشاهده نماييد. افزون بر اين مردم کشور شاهد اند که فراتر از سرنوشت بلخ، برای تامین حقوق سیاسی، فرهنگی، برابری و عدالت اجتماعی برای همه ملت عزیز افغانستان، پیوسته صدای مردم خویش را بلند نگه‌داشته‌ایم.

در كنار اين اقدامات طي دوران مديريت اينجانب آئين اصيل و كهن نوروز نيز جهاني شد و هر ساله با زحمات و برنامه ريزي گسترده، فرهنگ ملي نوروز به عنوان سنت كهن آرياناي باستان و جشن مشترك ملل غرب آسيا با حضور نمايندگيهاي سياسي و فرهنگي دهها كشور منطقه و جهان بويژه كشورهاي عضو اكو به صورت باشكوه برگزار شده است و افزون بر آن، با تدوير چندين «همايش بين المللي مولاناشناسي»، تاسيس «كتابخانه مولانا» و ايجاد «خانه مولانا» نيز طي همين مدت توانستيم چهره حقيقي بلخ امروز را به عنوان ميراث دار راستين «ام البلاد» تمدن كهن اين سرزمين نزد جهانيان مجددا به خوانش گرفته و احياء نماييم! اگر جهان امروز بلخ را با نام خاستگاه نوروز و با نام خانه مولانا مي شناسد بدون شك اين افتخار حاصل ١٨ سال سرمايه گذاري و فعاليت شبانه روزي روي ارزشهاي اصيل اين «كهن ديار» بوده است كه قطعا نبايد از ديد هيچ منتقد منصفي پنهان بماند.

همچنين جا دارد که از همکاری و همراهی نسل تحصیل یافته و دانشگاهی کشورم بويژه اساتيد محترم دانشگاه سپاسگزار باشم که با ایجاد اتاق‌ فکر و نهادهاي تحلیلی-پژوهشی در طی سالیان اخیر و بویژه در موضوع انتخابات و صلح با تحقيق و تحلیل از اوضاع پیچیده کشور و جهان همواره کمک کننده‌ تیم سیاسی ما بوده اند، که انشاالله با پیروزی در انتخابات پیش‌رو نه تنها کار‌های باقی مانده بلخ را تکمیل می‌کنیم بلكه برای افغانستان وضعیت جدیدي می‌آفرینیم که ديگر بیش از این تنگ‌نظری، قوم‌گرایی، جنگ و خشونت مانعي در برابر شكوفايي استعدادهای نسل جدید و آینده با عزت کشورمان در میان ملت‌های جهان نشود.

من با تجربه قريب به چهار دهه فعاليت سياسي و دفاع از عزت ميهن، باور دارم كه رابطه عميق ميان من و مردم ام هرگز گسستني نخواهد بود از همين روي ايمان دارم كه آينده كشورم نيز با همين اراده مشترك مردمي ساخته خواهد شد.

در اخير صراحتا بيان مي دارم كه از هرگونه نقد، البته نقد منصفانه و دلسوزانه استقبال كرده و ضمن احترام به اهل قلم و فرهنگيان اين سرزمين، با آغوش باز و روي گشاده پذيراي راه كارها، انتقادات و پيشنهادات سازنده همه دانشمندان عزيز، علي الخصوص ستيز صاحب مي باشم.

مرتضی جلالی

>>>   عطا صاحب : اگر بیاد بیاوریم 18 سال پیش چند بلند منزل ومارکیت داشتی وحالا چند بلند منزل ومارکیت داری نتیجه همه واضح میشود ،اگر بیاد بسیاوریم که هژده سال پیش رمانیکه درغارها بودی ریشت چند متر بود وحالا ریشت چند سانتی است به این گفته طالبان ذهن ما معطوف میگردد که میکویند ما آن طالبان سابق نیستیم ، حالا تو هم آن عطای سابق نیستی حالا اسلام تغیر کرده یاتو .طالبان؟ آن روش سابق شما اسلامی بودیا ریبش استایلی ونکتائی؟؟
آن کیبل زدن طالب صحی بود یا شراب نوشی عباس استانکزی کدامش اسلامی استف
آنان راکه تو مزدوران روس میگوئی ، تو بخاک پای شان هم نمیرسی آنان اختلاس گر غاصب دزد نبوده عواید حیرتان را غارت وبین خود تقسیم نمیکردند ، کاری که تو سالها کردی،
ر

>>>   مگر نفوس کُلی پشتونها ؛ دوبرابر تاجیکان است که باید دو برابر آنها کمیشنر در کمیسیون انتخابات داشته باشند؟
این نه آن دیو است که به لاحول بشود!
چون تو پیش آیی شهامت کار میشود!
ادریس خراسانی

>>>   نظر دهنده اول
کاش همه والی ها چون آقای نور ولایت مربوطه خودرا میساختند و خود را هم صاحب بلند منزل ها میساختند.

>>>   دوست عزیز همین پرسش تانرا چرا از گلاب منگل والی هلمند و وزیر اقوام و قبایل و والی ننگرهار بود نکرده اید که از چور این دو ولایت و وزارت اقوام و قبایل تنها در پروژه احمد شاه بیشتر از ده تعمیر رهایشی و بلند منزل بلند قیمت خریداری کرده پول نقد و بلند منزل ها و سرای های انرا که در جاهای دیگر خریداری کرده خو بگذارید گلاب منگل که در زمان حزب کمونیست جناح خلق یک افسر بود نه موتر های قیمت بالا داشت و نه خانه های مجلل و بلند منزل و سرای و دوکان حال ببین که این همه سرمایه و دارایی را از کجا کردهواضح است که از دزدی پول بیت المال و پول قاچاق و پول جاسوسی به انگلیس و ای اس ای پول های ذخیره شده گلبیدین حکمتیار را در بانکهای پاکستان و امارات عربی و سعودی و خرید خانه ها انرا در پاکستان خو بگذارید .

>>>   چه دلاور است دزدی که به کف چراغ دارد.

>>>   ادریس خراسانی
فارسی زبانان در کل در اکثریت قرار دارند چه از دیدگاه قوم چه از دید گاه زبان . ببین پشتونها ۷۲ قوم هستند که یک قوم با قوم دیگر سازگاری ندارد پس پشتو از دیدگاه قوم از اقلیت کرده هم پایین آمد اگر از دیدگاه زبان بسنجیم تعداد فارسی زبان زیاد است یا اوغان ؟ مطمعنآ فارسی زبان بنآ پشتون و سران پشتو نمیخواهند و نه خواسته اند تا خودرا کم جلوه دهند در حالیکه از هر نگاه پایینر از همه قرار دارند و بخطار حفظ همین جعل از هیچ نوع خیانت و غلامی به خارجی ها دریخ نکرده دقرت را در انحصار خوش قرار میدهند.

>>>   خودم با وجود اینکه متن را کامل نخوانده ام اما
آقای عطا محمد نور را ستایش میکنم و همیشه به هر ولایتی آرزوی چنین والی را داشتم.
جدا از مقایسه نمودن بقیه شهر های افغانستان با مزار شریف که به همه معلوم هست، اقای عطامحمد اگر دزدید اگر خورد و اگر برد اندک خدمتی هم برای این ولایت کرد و مردم نسبتا ازش راضی هستند!
اما بقیه ولایات که هر سال والی تبدیل کردند هرسال جیب یک نفر را پر نمودند و از کار و خدمت والی ها خبری نبود درحالیکه شهر مزار شریف در 18 سال فقط جیب یک نفر را پر کرد و بقیه اش صرف خودش شد.
باقر "بهنام"
ترکیه

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است