تاریخ انتشار: ۱۱:۰۵ ۱۳۹۷/۱۲/۱۷ | کد خبر: 157713 | منبع: | پرینت |
آیا می دانید؟ رهبر ی کشور چین چطور یک میلیارد نفوس را اداره می کند، سیر می کند، عدالت می کند، کار ایجاد می کند و کشور ومردم خویش را به یک کشور پیشرفته بزرگ اقتصادی و نظامی تبدیل نموده است!
همیشه کشور ها را فساد سیاسی ویران می کند، فساد سیاسی مادر فساد هاست. نتیجه فساد سیاسی: بحران اجتماعی، اقتصادی، قومی، زبانی، مذهبی و اداری را ببار میاورد.
فساد اداری در سطح رهبری چین وجود ندارد. رهبری سیاسی در چین امتیاز نیست؛ بلکه، یک مسوولیت است. برای رهبری چین رنگ پوست، نژاد، قوم و زبان اهمیت ندارد، یگانه امتیاز فرد، میزان خدمتگذاری او در مقابل اجتماع می باشد.
در جریان سه دهه پیشرف و اعمار کشور چین 150 هزار نفر به جرم اختلاس و فساد اداری محاکمه شده است. این محاکمه شامل مقامات عالی رتبه دولتی نیز می گردد. حکم قید برای فرد فاسد یک شانس زندگی دوباره قلمداد می شود. اما، بیشتر افراد فاسد و متخلف به اعدام محکوم می شود، افراد فاسد و اختلاس گر مجبور و مکلف استند قبل از اعدام، ارگان های سالم بدن شان را برای دیگران هدیه کند. بنابرین تمام ارگان های بدرد بخورشان از طرف داکتران کشید میشود. بعد از حکم تیرباران، برای فامیل افراد فاسد حکومت یک بل روان می کند، در آن بل قیمت مرمی استفاده شده ذکر می گردد تا اقارب شان آنرا بپردازد.
در جریانی چند دهه ای که ما توسط بابا های مریض رهبری میشویم و هر روز مشکلات ما بیشتر می گردد. در کشور چین از یک دشت، شهر بزرگ، زیبای شانخای ساخته شده است. شانخای مرکز بزرگ اقتصادی آسیا و جهان بشمار میرود. همچنان صدها پروژه بزرگ اقتصادی زیرکاراست و یا به بهره برداری سپرده شده است. زیبایی های ساختمان های چین گردشگران خارجی را به چین دلبسته ساخته است. در سال جاری بعد از فرانسه، چین دومین کشور از نظر گردشگری بوده است.
حمیدکاتوزیان
>>> جرم یک عمل شخصی است و هیچ کس دیگری مسؤلیت جرم یک فرد بالغ رابدوش نمیگیرد و لو که اعضای فامیل باشد.
از نگاه دینی نیز در روز قیامت خدا اعضای فامیل مجرم را مجازات نمی کند،بلکه هر فرد جواب ده جرم خویش است.
بنأ دولت چین هیچ وقت مصرف مرمی را از فامیل مجرم نمیخواهد.
این موضوع به صدام حسین رییس جمهور سابق عراق ارتباط داده میشد که مصرف مرمی مجرمان را از اعضای فامیل اش میگرفت.معلوم نیست که این قضیه راست است ودیا مثل داشتن سلاح هستوی،این موضوع نیز دروغ بوده باشد.
چین پیشرفت اقتصادی خویش را باید مدیون حالات افغانستان بداند.
بعد از لشکر کشی شوروی به افغانستان،چین منحیث یک کشور کمونستی در عوض آن که در پهلوی شوروی که هم عقیده سیاسی اش بود،ایستاد شود،برعکس حمله نظامی شوروی را به افغانستان محکوم کرد و در پهلوی غرب و امریکا ایستاد و از مجاهدین دفاع کرد و به آنها سلاح داد.
دین سیاو پینگ که بعد از مرگ ماوتستونگ رهبری چین را به دست گرفت،سیاست بازار آزاد اقتصادی را با رهبری حزب کمونست قبول کرد و در نتیجه مناطق خاص اقتصادی سرمایه گزاری های خارجی را ایجاد کرد و سرمایه داران خارجی نیز از ین سیاست چین استقبال کرد و دست به سرمایه گزاری زدند.
با خروج ارتش شوروی از افغانستان و تجزیه شوروی،غرب در صدد از هم پاشی چین نیز شدند ،چنانچه تظاهرات میدان پیکینگ که از طرف محصلین برپا شده بود،با عکس العمل نظامی دولت مواجه شد.با آمدن بیل کلینتن به رهبری دولت امریکا،دوباره روابط چین با امریکا خوب شد و در عوض روابط کلینتن با کشور های اروپایی و شوروی برهم خورد که نتیجه اش نیز پیدایش گروه طالبان در افغانستان بود.
در دوران جورج بوش نیز روابط امریکا با چین چندان خوب نبود و در دوران بارک اوباما نیز روابط نه چندان سرد و نه چندان گرم با چین بود.
حالا در دوران دونالد ترامپ،روابط امریکا و چین روی موضوعات اقتصادی و پروگرام اتمی کوریای شمالی چندان خوب نیست.
چین در دهه نود میلادی قرن گذشته رشد اقتصادی دو رقمی در حدود دوازده و سیزده درصد داشته بود و حالا به شش فیصد تقلیل پیدا نموده است.
ریاست جمهوری چین قبلاً برای دو دوره پنج ساله بود،اما حالا با تغیر قانون ،رییس جمهور فعلی برای مادام العمر رییس جمهور خواهد بود.
اگر احیانأ او نتواند در مبارزات اقتصادی میان چین و امریکا از میدان پیروز بدر آید.شاید دوباره قانون تغیر کند و رییس جمهور جدید انتخاب شود.
>>> حمید جان !!!رهبری چین از لحاظ موضعگیری هایش در رابطه به اقلیت های داخل آن خیلی حساس است. در رهبری حزب معیار های لازم به شمول قوم و ارتباطات مذهبی فامیل کاندید به رهبری مد نظر گرفته میشود . جین در سرکوب اقلیت های «ایگور»که مسلمان اند برنامه های مشخص دارد و ملیون ها چینایی غیر مسلمان را به مناطق اقلیت ه«ایگور» برای خلط شدن با نفوس آنجا فرستاده که چند سال قبل برخوردهای جدی فیزیکی میان مهاجرین و مردم ایگور رخ داده است. چین سعی دارد تا هویت تاریخی آنها را از بین ببرد. در عرصه ی بین المللی چین همواره در کنار امپریالیزم و ارتجاع منطقه قرار داشته است. چین طی سالهای متمادی محافظ رژیم خمر های سرخ در کمبودها بود که در اثر آن سه ملیون انسان جان خود را ازدست دادند. چین همکار نزدیک پاکستان و یکی از کمک کنند گان مهم برای مخالفین جمهوری دموکراتیک افغانستان بود و سلاح چینایی جزءسلاحهایی بود که اشرار در افغانستان از آن علیه مردم استفاده میکردند. و امروز هم چین به مثابه اژدهای
قدرت مالی خود را بدور کشور های فقیر آسیا و آفریقا که دارای منابع طبیعی اند با دادن قروض حلقه زده است و در حقیقت عنقریب مالک اصلی تمام منابع طبیعی در جهان خواهد بود.
دولت چین از زندانیان در عرصه کشت و زراعت و سریعا به حیث نیروی رایگان استفاده میکند به خصوص در عرصه ی زراعت.
دولت چین با حزب کمونیست آن سراپا در سرکوب جنبش های آزادیبخش ملی در آسیا و آفریقا بخاطر رقابت با شوروی سابق نقش فعال داشت و هم در داخل جنبش جوانان را در سالهای اخیر با زور چین های تانک سرکوب کرد.
علت موفقیت چین در عرصه های ذکر شده توسط نگارنده ی محترم ابن است که در چین چیزی بنام دموکراسی وجود ندارد سیستم یک حزبی است هر تصمیمی گرفته کسی نیست که مقابل آن حرف دوم را بزند.
در افغانستان دموکراسی به شیوه ی کنونی بدرد نمیخورد این دموکراسی نه بلکه انار شیزم است . نودونو فیصد افراد مسوول در افغانستان در سه دهه ی اخیر دزد ، فساد پیشه و مافیا بوده و استند، امریکا و غرب در هر جا که پا گذاشته اند انکشور را کاملا تباه و بر باد کرده اند و زمانیکه متوجه شدند که ناکام شده اند گناه را به گردن مردم میاندازند و توده های انکشور را غیر متمدن خوانده و رفع مسوولیت میکنند . چنین کار را در امریکای لاتین آفریقا ، شرقمیانه و جنوب شرق آسیا و آسیای جنوبی کرده اند.
راه حل برای ما این است به هر قوم و ملیتی که تعلق داریم اولا دنبال این جهادی را به هر نام و عنوانی است رها کنیم یک مشت واحد باشیم و با یک خیزش واقعا مردمی به حکومات مستبد غیر مردمی خاتمه دهیم. در غیر آن ما به یک ستالین ضرورت داریم که از رییس جمهور غنی تا تمام رهبران جهادی و اراکین مفسد دولت را به سایبری برای انجام کار های شاقه روان کند و کشور را از وجود این پارازیتها پاک کند.
فخر اهنگر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است