تاریخ انتشار: ۱۰:۲۲ ۱۳۹۷/۱۲/۲۱ | کد خبر: 157759 | منبع: | پرینت |
محمد حنیف اتمر رییس پیشین شورای امنیت ملی افغانستان اظهار داشته است که نیروهای دفاعی افغانستان از اثر مدیریت ناسالم حکومت در حدود ۱۵۰ هزار کشته و زخمی در پنج سال اخیر داشته است.
در این تلفات سرسام آور فاجعه بار نیروهای امنیتی و دفاعی چند نکته قابل درنگ است؛
۱ - در این تلفات چند نفر از فرزندان شخصیت های کلیدی رجال برجسته از رییس جمهور شروع تا وزیر و وکیل... کشته شده است.
مطمئناً که فرزند هیچ یکی از این بزرگواران کشته نشده است و حتی از روی احتیاط که مبادا در کدام انتحار و انفجاری کشته نشوند همه در خارج از کشور بسر میبرند.
۲- این تعداد نیروهای امنیتی که کشته شده اند مربوط کدام قشر جامعه هستند، طبقه اشراف سرمایه دار، یا طبقه متوسط و یا طبقه غریب.
کاملا مشخص است که این نیروهای کشته شده همه شامل طبقه غریب و بیچاره جامعه است که بخاطر دریافت معاش و امرار حیات شان در صفوف نیروهای دفاعی و امنیتی پیوسته اند و قربانی توطئه های جاسوسان درون حکومتی و یا قربانی سوء مدیریت افسران بی کفایت سهمیه بندی شده اند.
۳- در این حکومتی همه چیز سهمیه بندی می شود از امتحان کانکور شروع تا تمام بخش های ادرات ملکی و نظامی را بنام ترکیب ملیتی سهمیه بندی نموده اند که در بعضی ادارات این سهمیه بندی تا ۹۰ فیصد الی ۱۰۰ فیصد برای قوم خاصی رسیده است، آیا در تلفات نیروهای دفاعی و امنیتی این سهمیه بندی و ترکیب ملیتی در نظر گرفته شده است.
آیا دولت حاضر است فیصدی تلفات نیروهای نظامی را به اساس ترکیب ملیتی اعلان نماید تا معلوم شود کدام قوم و تبار در دفاع از افغانستان بیشترین سهم را داشته اند و کمترین امتیاز را گرفته اند.
که این موضوع کاملا مشخص است که بزرگترین سهم در دفاع از کشور و مردم را تاجیک ها بدوش دارند اما کمترین سهم و امتیاز را در حکومت دارند.
که این وضعیت نه با عدالت اجتماعی سازگار است و نه با همدیگر پذیری و نه با شعار وحدت ملی.
اینچنین سیاست های تبعیض آمیز و قوم گرایانه بخیر صلاح و فلاح مردم و افغانستان نیست اگر قدرت بدستان در رویکرد های سیاسی و اعمال فاشیستی خود تغیر وارد نکنند چنین سیاست نابخردانه و قومگرایانه عواقب جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.
عبدالغفار حنیفی
>>> اقای حنیفی!نظرات تان کاملا دقیق٫ولی مطمنا هیچ عواقب ندارد٫زیرا سران تاجک صرف متوجه خودوفامیل خوداند٫انها همه چیزرابدست اورده اند وکاملا راضی هستند.به اذان ملای غریب که کس نماز نمیخواند.
عاقل
>>> مردم شریف و نجیب ا فغا نستان هیچ وقت به گپ ها ی جرب و نرم این وطن فروشان بازی نخورید.
رحیم از کابل
>>> لطیف پدرام:
در سایت انترنتی هشت صبح امروز ۲۱ حوت۱۳۹۷ مقاله ای به این عنوان"پشتون ها و تاجیک ها از یگانه گی تا بیگانه گی" خواندم و این پاسخ کوتاه را نوشتم.
هر قدر ستم گری ملی و اجتماعی عمیق شود به همان پیمانه نزاع های قومی و طبقاتی و اجتماعی عمیق می شوند.
شوونیست های بی آزرمی که در پی تحقق هویت خود بر دیگر هویت ها می باشند عامل اصلی این بحران ها و انقطاب ها اند. ظلم است که بی ثباتی،بحران،کینه و نفرت ایجاد می کند نه عدالت و عدالت طلبی. اگر پشتون ها و تاجیک ها این همه مشترکات دارند و دو روی یک سکه اند، پس درهمان تذکره ی الکترونیکی بنویسید قوم پشتون ملت تاجیک، تا بدانیم که واقعا یکی هستیم. چرا از آن زاویه مطرح نمی کنید که افغان ها هویت تاجیکان را مثلا به حیث هویت ملی بپذیرند. نام افغانستان هم که یک نام جعلی و چندروزه است کدام نام تاریخی نیست. پس توصیه ی من به همه ی آن هایی که ظاهرا ادعای عدالت خواهی و انسانیت دارند این است فریب کارانه گپ نزنید هویت های اقوام را به رسمیت بشناسید،توزیع عادلانه ی قدرت را میان همه ی اقوام و شهروندان بپذیرید این تنها راه نجات از بحران است. اگر راست می گویید چرا بر سر کلمه ی افغان این قدر حساس هستید؟
من چرا خراسان را به عنوان نام کشور پیشنهاد کردم؟ برای این که آریا و آریا بازی بوی فاشیزم هیتلری می دهد و من از هر چه هیتلر، فاشیزم، تبعیض طلبی و ستمگری بیزارم. خود را دایه ی مهربانتر از مادر جا نزنید توصیه هم نکنید فقط به عدالت احترام بگذارید.
در افغانستان اقوام در کنار هم زیسته اند اما نه به عنوان اقوام برابر و شهروندان دارای حقوق برابر،بلکه به عنوان برده گان زیر دست یک ارباب قومی. این دولت-ملت شدن ای که این آقا در این مقاله می گوید حل کردن همه ی هویت ها در یک هویت افغانی است. ما دولت-ملت ای می خواهیم که نه از طریق نفی هویت های اقوام،بلکه از طریق به رسمیت شناختن آن ها، احترام گذاشتن به آن ها با تضمین های حقوقی در قوانین، در قانون اساسی و در چهارچوب های کاملا دموکراتیک شکل بگیرد و تحقق پیدا کند.
>>> Abdul Hai Khurasani
آیا فقط پشتونها/افغانها،در دوطرف مرز این کشور حایل؛جدا از هم افتاده اند،تاجیک ها و ازبیک ها چطور؟
محمد اشرف غنی رئیس حکومت وحدت ملی در دیدار با اساتید دانشگاه سیدجمال الدین افغانی و مکاتب استان کنر به مسؤولین گفت:
«پشتونها که در دوسوی مرز جدا از هم افتاده اند؛ دارای احساسات ،فکر،تاریخ،ارزشها و آیندهٔ مشترک هستند،باید بصورت خاص مورد توجه قرار گیرند»
«پوهنتونهای: خوست،کنر، پکتیا، پکتیکا،کندهار و هلمند، باید برای پشتونهای هردو طرف،مراکز وصل و روشنایی باشند.»
« توجه داشته باشید که به این پوهنتونها فقط به عنوان پوهنتون های ولایات نگاه نکنید اینها بصورت عام برای افغانستان و بصورت خاص برای پشتونهای دوطرف جهت آینده برنامه ریزی نماید.»
آیا محمد اشرف غنی مطابق همین دیدگاه و فرمول حاضر است بپذیرد،که دانشگاهای هرات،بلخ ،فاراب/ فاریاب ،جوزجانان ،تخارستان،هیرمند و قطغن،با دانشگاه های؛ ایران،تاجیکستان و ازبیکستان عمل نمایند،یا این معیار فقط مخصوص افغان ها/ پشتونهای دو طرف مرز بین المللی می باشد؟
با توجه به معیار محمد اشرف غنی؛ تاجیک ها و ازبیک ها هم می توانند مرز های بین المللی؛با ایران،تاجیکستان،ازبیکستان و ترکمنستان را نپذیرند و به این صورت می توان پیش بینی کرد که شیرازهٔ هویت جعلی این کشور ماتمزده با همین دیدگاه بیمار رئیس حکومت وحدت ملی آهنگ فروپاشی پرشتاب را در پیش گیرد.
راه اقتدار و عظمت (این برگ بازمانده از تمام تمدن خراسان)تنها احیاء خراسان،قانون اساسی شهروند محور،دموکراسی و کثرت گرایی خواهد بود نه تفکر فاشیسم افغانی.
یادداشت:
لینک سخنرانی دکتر اشرف غنی در کامنت نخست در اختیار شماست،دقیقه ۱۲-۱۴ را مشاهده نمایید.
>>> پدرام را نقد کردن آسان است ولی پدرام شدن کار دشوار!
در اوج رستاخیز تغییر یک هیئت حکومتی بعد از این که دکتر پدرام راضی شد به خانه آمدند، پیشنهاد دو وزارت از جمله وزارت خارجه را دادند، البته چک سفید را هم روی میز گذاشتند.
دکتر پدرام به آنها گفت: زیر عکس قهرمان ملی به من چنین پیشنهاد می کنید؟
آنها دلیل آوردند...
دکتر پدرام عریان گفت: من اصل نظام تان را غیر مشروع می دانم، روز دوم تشکیل حکومت وحدت ملی در تالار لویه جرگه همایش بزرگ بر علیه تان دایر کردم، حالا بیایم وزیر وزارت شما شوم؟
آنهم وزارت خارجه، از ریش تاجیک می گیرید به سبیلش پیوند می زنید؟
سکوت سنگین حاکم شد...
باز ادامه داد: چک سفید را هم ببرید اینجا چیزی برای فروش نداریم، مشکل این وطن با معامله گری حل نمی شود عزیزان، زخم این کشور ریشه در بی عدالتی دارد از نام کشور که قومی است تا پرچم، سرود ملی، وزارت ها، ریاست ها، تمرکز قدرت و...
چای تان را بخورید مهمان و عزیز ما هستید، ما مشکلات اقتصادی شدید داریم این را هم می دانیم طرفداران ما را از حکومت به بهانه ای مختلف اخراج می کنید یا عمدی جذب نمی کنید، با این حال #ما_اینجا_چیزی_برای_فروش_نداریم!
پ.ن: آنهای که تا چند روز پیش نقد می کردند حالا به خاطر یک پستِ که تداوم آن معلوم نیست مردم را توهین می کنند.
شفقسیاهپوش
>>> اکرام اندیشمند
مي گويند فردا فرمان تقنيني صادر مي كني كه نام سادات به عنوان قوم درج تذكره برقي شود.
تو كه ٣٠ سال در جامعه غربي تحصيل و كار و زندگي كردي و شهروند جامعه مدني غرب شدي، حالا چرا در كشور خودت، جامعه قومي و قبيله اي مي سازي؟
مگر سادات آنگونه كه مدعي اند، بازماندگان نوادگان پيغمبر اسلام(ص) نيستند كه در افغانستان ميان تمام اقوام و مذاهب قرار دارند و زبان مادري همان قوم، زبان مادري شان است؟
فرمان صادر مي كني كه سادات را در تذكره، قوم سادات بنويسند، بر كدام اساس و مبناي علمي و منطقي؟
آخر اين افغانستان را دربدر كردي: قوم قبيله، قوم قبيله، قوم قبيله.
اردو قومي، پوليس قومي، حكومت قومي، وزارت خانه قومي، قانون قومي، تذكره قومي وووووو
اين جامعه، همه انسان هستند. اين جا همه بايد شهروند باشند. شهروندان افغانستان و برابر حقوق.
تو با كرزي در اين ١٨ سال در ذهنيت هر آدم اين كشور، ذهنيت قومي و قبيله اي را تلقين و تزريق كردي. حالا هر آدم در اين سرزمين و در اين كشور خود را نه انسان شهروند و اتباع اين مملكت، بلكه انسان قومي و قبيله اي مي پندارد كه حتي قوميتش بر انسانيتش چيره شده است.
آخر چرا؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است