تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ ۱۳۹۷/۱۲/۲۳ | کد خبر: 157805 | منبع: | پرینت |
در گفتگوهای صلح «جمهوریت» در افغانستان غیر قابل معامله است و امارت اسلامی طالبان پذیرفتنی نیست.
به گزارش افق، محمد یونس قانونی که در محفل بزرگداشت از هشتمین سالروز کشته شدن مولانا عبدالرحمن سیدخیلی، سخن میزد، به صلح به رهبری افغانها و حضور دولت افغانستان در مذاکرات صلح تاکید کرد.
محمد یونس قانونی گفتگوهای پشت پرده و ناروشن صلح را سوال بر انگیز خواند و افزود: «اگر مصالحه توسط چند فرد صورت بگیرد و حوزه مقاومت در آن نقشی نداشته باشد، صلح نه بلکه تغییر جغرافیای جنگ است.»
او مذاکره و توافق زلمی خلیلزاد را مهم خواند اما افزود که نگران است که در پی این مذاکرات و تعهدها، سرنوشت مردم و مساله قطعات مسلح مربوط به گروه طالبان چه خواهد شد.
قانونی میافزاید که سرنوشت قطعات مسلح طالبان پس از صلح باید روشن شود و صلحی که یک طرف «تا دندان مسلح» و طرف دیگر خلع سلاح باشد پذیرفتنی نیست.
طالبان همواره حضور نیروهای خارجی در افغانستان را «اشغال» خواندهاند و جنگیدن خود را نیز به همین دلیل میدانند اما یونس قانونی که یکی از اشتراک کنندگان نشست مسکو و گفتگو با طالبان نیز بود، میگوید که به نمایندگان این گروه گفته است که نه افغانستان در اشغال است و نه دیگر امارت طالبانی آنها پذیرفتنی است.
کد (9)
>>> حامد کرزی ریس قبیله درانی حامی اصلی طالبان است.
اشرف غنی زی ریس قبیله غلجای نیز از طالبان حمایت می کند و صدها طالب خطرناک را بدون محاکمه از زندان ها آزاد ساخت. اما اختلاف قبیله ای است و نه امنیتی و برسر صلح. اختلاف سران قبایل مثل گذشته ها ادامه دارد.
دوستانی که تاریخ افغانستان را خوانده اند ،خوب میدانند که اختلاف و درگیری و جنگ خونین بین دو قبیله بزرگ پشتون عامل اصلی فقر و گرسنگی، قتل و خونریزی و مهاجرت میلیونی در افغانستان است.
اختلاف و تفرقه، جنگ و خونریزی بین این دو قبیله پشتون دلیل آمدن انگلیس، شوروی، تروریست های عرب، پاکستان و در نهایت آمریکا به افغانستان شد.
>>> میگوید گر قافله بر گردد خر لنگ اول میشود حالا قافله برگشته وقانونی لنگ اول شده و سخن از مقاومت میزند وقتیکه کوه را عقب تان چپه گردید وزنهای تانرا در تاک های شمالی رها نمودید چیزی که همرای انهاصورت گرفت خودتان میدانید آن وقت این مقاومت کجا بود
>>> من به یک حرف یونس قانونی و دیگر مزدوران غرب تعجب میکنم که همیشه هم تکرار میشه و اون اینکه میگویند که ما میترسیم که دست اوردهای هجده ساله ی مان بر باد برود سوالم اینست که این مزدوران غربی چه دست آوردهای دارند دست آورد شان در این هجده سال چه بوده جز اینکه کشور اسلامی را رو به فحشا سوق دادید جز اینکه ملت افغانستان را قتل عام کردید جز اینکه معادن و دیگر سرمایه های ملی را دزدی کردید دیگه چه دست آوردی دارید یکی هم نیست که به این یونس قانونی پنج سانتی بگه که تو و دیگر مزدوران غربی دیگه چیکار کردید حتی انقد مرد نشدید که شهر وندان افغانستان را از محاجرت و بدبختی نجات بدهید شیش هفت میلیون افعانی فقط در ایران و پاکستان زندگی میکنند مرد نشدید که برای اینا کار ردیف کنید که بیایند به کشور خود شان کار کنند پیش خانواده های خود شون باشند واقعا خجالت بکشید برید بمیرید بدبختا خاک عالم بر سرتان جز خرابی و بدبختی جز گمراه کردن ملت مسلمان افغانستان هیچ کاری نکردید شما میگید دست آورد هجده ساله من خجالت میکشم خداوند هرچه زود تر طالبان مجاهدان راه اسلام را موفق کند و بیارد به داد ملت مسلمان افغانستان برسند این دولت مزدور فقط لکه ی ننگ است نه چیزی دیگه ای
حمید هراتی
>>> اکر آمریکائ شیطان افغانستان را بدست طالبان شیاطین
دهد دو کار فروان میشود وآزاد
یکی بچه بازی آزاد میشود
دگری خون خوار دند آزاد میشود
مبارگ برای طالبان بچه باز بی آبرو
>>> مگر قانونی درمسکو زبان نداشت که حالا اظهار نظر میکنند اینها وقتی دریک تالار جمع میشود به عوض اینکه از متوفی یاد داشته باشند عقده های شخصی را باز گومیکنند که این عادات شان از نظر مردم خوب نیست وبهتر است کهتجلیل از سالگره ها لغو قرارداده شود .
>>> بهاريه براى پرانات و راگنى و کمار و رام پرکاش ميرا رام و وازديو تقديم به هندوان لطفا به سرزمين زنبورک وزنبلک شاها ن .آ سمايى اميد مادر
هندوکش هندو ان را نه کشته اند!
در هندو کش هندوان به قتل نرسیده اند
توضیحی پیرامون نام هندوکش تهذیب هندوکش به نقل از کتاب " افغانستان در پرتو تاریخ" اثر شادروان احمدعلی کهزاد نوشته بزرگ مرد را خواندم.
معنى کوه هند و هندو کوه است.
کش بخوان کوش چندين معنى مى دهد
1- کش گياه ايست
2- کش به ريگويدا ''کوه'' را مى گويد
ريشه شناسى نام ''کوه هند'' و يا ''هندو کوه''
فردوسى بزرگ در شاهنامه يازده بار از کوه هند و يا هندوکوه نام گرفته است که در زبان آلمانى از سوى "فردريک رويکرت" يک بخش بزرگ از شاهنامه به آلمانى و يک بخش کوچک به زبان انگليسى به نظم بردگردان شده است :
فردوسى گفت:
1- ''پدر بود در ناز و خز و پرند
مرا برده سیمرغ بر '''کوه هند'''
نیازم بد آنکو شکار آورد
ابا بچهام در شمار آورد
همی پوست از باد بر من بسوخت''
فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۰
2- من امروز در '''دفتر''' '''هندو'''ان
همیبنگریدم بروشن روان
چنین بدنبشته که بر '''کوه هند'''
گیاییست چینی چور و می پرند
فردوسی کليله ودمنه دفتر هندوان پنج کتاب و يا پنجتنتره
3- ز آواز شیپور و '''هندی''' درای
همی '''کوه''' را دل برآمد ز جای
4- زمین همچو دریا بد و گرد '''کوه'''
ز خفتان وز خنجر '''هندو'''ان
5- ز پستی برآمد به '''کوه'''ی رسید
یکی بیکران ژرف دریا بدید
بفرمود کز روم و وز '''هندوان'''
;ترجمه انگليسى شاهنامه
Arthur George Warner, Edmond Warner:The Shahnama of Firdausi:, Vol. VII. 1.ed. 1915, London, pg. 424
در يگان متون آلمانى وانگليسى ''دست آورده هاى زبان شناس" (طنز) ابن بطوطه (جهان گرد) عربي قرن پانزده ام ميلادى را گرفته که ''کش ''امر از مصدر ''کشتن'' آمده يعنى ''کش هندو'' ! اول بايد ياد آورشويم که هشت قرن پيش از ابن بطوطه سبويبه شيرازى که عرب ها وى را امام نحوى خود ميدانند اولين کتاب دستور زبان عربى را تدوين و نوشته کرد و دانشمندان پارسيان ''دارا ياوشا'' اول تا داراويشا سوم دبييره زبان عربى را براى عربها اختراع که آن زبان آرامى يا اراميشى که با ارمنى امرور مقايسه. ابن بطوطه در ياداشت هاى خود آورده که تورانيان تورکستان هندوان را به برده گرفت بودند.
''برده'' و ''لغت برده و کنيز و غلام''در زبانهاى هندوايران ( اصلا وجود نداشته ڀشتو و پارسى و بلوچى وکردى وزبانهاى لاچين و ماچين و توران دخت وجود نداشت . جرگه هاى مغلوى و جرگه هاى صفا پشتونان و پټانان و روهيله ها من با هميمن سه نام افتخار مى کنم ازخون سياوش وکياوش ام همخون شاه پوريم و ب ادارا ( افغان وجود نداشت افغان را انگليس بالاى خراسان مانند) و در پيشيه نگارى سرزمين آرين همگى با يک نام ونشان ونجيب بودند.
د رز بان پارسى باستان: انت هنت و سهند و سيند سند. سنددخت بانو مهراب شاه; بيژه ومنيژه شاهزاد ه تورران افراسياب در ومنيژٛ سندخت هند.
واژۀ کاست برگرفته شده از واژه ای پرتغالی به معنی نسل و نژاد است. مفهوم «کاست» یا نظام طبقاتی در جامعه و کشور هند جامعه هند را از گذشته های دور به چهار طبقه تقسیم کرده است.
برهمن ها: طبقه روحانیان
کشاتریاها: طبقه شاهزادگان و جنگاوران
ویشایاها: طبقه بازرگانان و صعنتگران
شودراها یا سادراها: طبقه کارگران
هر کس که در این چهار طبقه بندی نگنجد «نجس» یا فرد لمس ناپذیر (دالیت) محسوب می شود.
افراد لمس ناپذیر يا «نجس» خو برده گرفته نمى شود.
ستاره هاى هندى ''يما راجا'' خداوند مرگ هندى و ستاره هاى ''جمشيد'' و اسپنديار ... اساطير ايرانى اند که جنبه بودن و نبودن آنها زيادتر جنيه وابعا نقلى و حکايتى دارد مانند استوره هاى دنيا که کمان رستم مانند کمان رستم ( رنگين) به فرسنگها بزرگ بود ولى از ديدگاه تاريخى داراويشا (داردنده هفت نيکوى) ویشایاها هندى و هفت بار دور آتش !و هفت بار تولد ديگر هفت سين هفت ميوه.
ابن بطوطه پارسى و يا پشتو ويا
زبانهاى تورانى هزارستانى ومغول نمى دانست. محمد بن عبدالله بن محمد بن بطوطه 1304 تولد- 1368 مرگ /1377 بين همين سا لها
امیرحسن سجزی(1272-1360م) و امیر خسرو دهلوی(1253-1325م)، دو تن از شاگردان مشهور مير سيد نظام الدین اولیاء( 1238-1325م) بودند، نظام الدین اولیاءخواجه و مجددى نبود بلکه شاه نظام اولیا، نظام دهلوی و نظام الدین خالدی دهلوی از مشایخ قرن هشتم هجری و اعاظم عرفای هندوستان و بزرگان طریقت چشتیه است. امیر خسرو دهلوی او چهارمین جانشین معنوی یا «خلیفه» خواجه معینالدین چشتی بود .پدر امیر خسرو اهل بخارا بود که به شبهقاره هند مهاجرت کرد و در لاهور اقامت گزید و پس از چندی از لاهور به ایالت اتارپرادش در شرق دهلی رفت و در آنجا ساکن شدند. نظامالدین در آنجا چشم به جهان گشود. او در سن پنج سالگی پدر را از دست داد و مادرش بیبی زلیخا تربیتش را به عهده گرفت.] او زنی پارسا و زاهد بود و در تربیت فرزندش بسیار کوشش کرد. در بدایون به تحصیل پرداخت ونزد مير اوليا درس مقامات معنوى خواند و به موسيقى علاقه زياد داشت وموسيقى نقش ونگار وخيال پى ريزى کرد
زندگینامه او در آیین اکبری، کتابی که در سده ۱۶ نوشته شده توسط ابوالفضل علامی وزیر پراقتدار اکبر شاه امپراتور گورکانی هند نوشته شده است.
مردم هند ' اکبر' مردم هندو ومردم چه بودايى چه عيسوى هندو و سينگ به جلال الدين محمد لقب ''اگبر'' به بانو هندو اش عيسويان ''ماريازمان'' مريم عصر و مسلمانان بيگم زمان دادند. سردار بزرگ اش آدم خان و مادر آدم خان شاه شاهان را ٻرورش نموده بود. تمام شهرهاى ايکه در هندو ايران وتوران ساخته است به ڀسرهماهون ونواسه بابر فرزند سازنده کابل نسبت دارد?
چرا? ابن بطوطه نظريه رد است
پامير٬ کشمير٬ تريشمير ٬ مير سمير
''مير او'' و صدها مير هاى ديگر وجود داشتند: زيرا پامير از کدام مصدر فارسى گر فته اشد:
1- مير مخفف امير آمر
2- مير امر مصدر مردن فارسى است
3- امر مردن براى فرمانروا کل نظام ستان افغان!
ولى اکنون مى پردازيم که کش پارسى به ريگويدا
کش = پارواتی سانسکريت و ''گيرى'' گار > غار کوه (گر> غر =)کوه پشتو
مير بڇه کوت
کش را کُش
ظاهرشدن و حُلول فرودآمدن و نازلشدن پارواتی در تجسم پيکر الهه ساتى (داکشایانی) به ''کوه دخت'' (يزد که کوه و کوهستان) مى باشد.
ساتى یک همسر خداوند شیوا است، و سرمشق رهبرى کننده نمونه و تصوير برجسته از يک زن قابل احترام ثابت قدم باعقيده راسخ هندو ٬ مادینه سات، زن راستین یا زن وفادار) باويژهگى هاى بلند کوهى اختصاص داده شده است و کورووارش اشاره به سلطنت پادشاهی شاه کورو.
کش پسر برهما بود او با وایات ازدواج کرد. آنها پسران داشتند. کش پسر سری رام و سیتا بود. او برادر لاو بود. دوگانگى (دوقلوها ) در گوشه مریم والمیکی، که او نیز معلم او بود متولد شد. او آنها را از وداها و قابلیت های استفاده از سلاح آموزش داد. پرامکى رامایانا بود و برادران را به آواز خواندن آموزش مى داد.
آواز خواندن موسيقى نوازيدن ورقص بخش جداناپزير بهارتمها هندو هند آرياورتا ناميد مى شود ايراني آرياويج و آريانا با زردشتى هم سرودهاى گاتها
از آنجا که سبزه کش (هندوکش ) که از آن لباس ومواد کارى وهم در عبادتگاها مانند سپند دودمى شد هندوکوه مقدس تلقیمى شد، یک آسانا برای این گياه استفاده می شد. در مراسم مذهبی هندو برگزاری آسانا (کوه) از کش برای عبادت بهترین ویژگی های براى حالت بين عبادت کننده والهه در فضاي بدون اخلال خارجى ايجاد مى شد. کش هندوکش خواص طبى و پزشگى دارو ودرمانى، که یکی برای از بین بردن آلودگی در جو( فضا) شناخته شده است. کش (کشور) است و این کلمات کومونواتى کش واج ازدواج کرده بود. پسر ارازمنوا و برادر کودک (سيردواى)بود یک کلاس از بود. پسوند مکانى " اواتى " (توجه آباد ) کوه ريگويدا) [هندوکش] ناب یکی از چهار پسران پادشاه بود. کش هندوکش اشتالى نام قدیمی دوراکا(دورگاه) بود. نیمه خدایان که به مندير [شیوا] کشموندا خدمت مى کردند . نام دیگری برای پارواتی )(الهه)است. کوه در زير پاى الهه مادر کوه است که در آن سری کریشنا به معراج رفت .او ماتورا ترک کردد. یک پسر راوانا (روان)،ایندرا که به عنوان فاتحان ایندرا شناخته شده . منا (مونت ) الهه کوه هندو است. همسر هيماوان و مادر گانگا و پارواتی. ماسالا الهه صغیر هندو!
کش واتى یک شهر در پادشاهی کوزاله به عنوان حماسه رامایانا از راما بود، در حالی که طبق سنت بودایی، کش واتى قبل از پادشاه کش نامگذاری شد.
پاراواتی(سانسکریت:पार्वती) ایزدبانو در آئین هندو و همسر دومین شیوا، ایزد ویرانی و جوانسازی است. او نمود بازیافته داکشایانی، همسر نخستین شیواست. پارواتی مادر ایزدان گانش و سکاندا است. برخی، او را خواهر ایزد ویشنو دانستهاند. وی را از آن روی پارواتی می خوانند که در نزد هندوان، وی دختر هیماوان ایزد کوهستان است.
کش و کاش هم کوه معنى مى دهد .
ساتى نیکبختی در زناشویی و دیرزیوی در آئین هندو است. زنان هندو وی را نماز برده و از وی طول عمر شوهرانشان را طلب میکنند.
در زمانهاى دور شوهر که مى مرد زن راهم مى سوختاند از برکت ساتى ديگر اين کار انجام نمى شد.
اکنون پرسش خواهيد نمود رود گنگاه هیمالیا در هندو بنگاله است و ساتى خداوند گا ر کوه اى هیمالیا است لطفا نگاه کنيد که نقشه آريئآريا ورتا و آريانا و ايران فردوسى و جدايى ايران تقسيم مما لک ايران درسال 1857 انجاميدوپاکستان در سال و 1947 وقسمت هیمالیا در ايران باستان و امروز از کشمير وکاشغر تا ''کُش تپه'' تاجکستان قراردارد. در اصفهان هندوکش قرار دارد. هندوکش، روستایی از توابع بخش کرچمبو شهرستان بوئین و میاندشت در استان اصفهان ایران است. که ساتى الهه در آنجا بوده . هندوکشاین رشتهکوه به دنباله رشته کوههای هیمالیا از نواحی پامیر
1- کوه هندکى 2- کوه بزکش 3- خم هندکوه هند, 4-کوه آسمايى 5- کوه ده هندو ميدان 6 - کوه هندو مير بڇه کوت 7- کوه هندو پروان 8 کوه هندو فراه 9 - کش تون غر (واه واه اولين تون خارج از ساختمان ها) 10- کش منډ غر 11- کش توز غر 12- بزکش - 13- گاوکش
داکتر ارمان زبان شناس زبانهاى باستانى و ميانه هندوايرانى وهندوجرمنى
>>> ما قوانین اسلامی میخواهیم بخاطریکه صرف در پرتو اسلام است که اشرار کثیف یعنی قاتلین.قطاع الطریقان ودزدان مثل عطا.گل حیدر وامان جنایتکار به سزای اعمالشلن برسند
حضرت کابلی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است