تاریخ انتشار: ۰۹:۴۰ ۱۳۹۸/۱/۵ | کد خبر: 157943 | منبع: | پرینت |
سیادت تا زمانی که یک جایگاه و شان معنوی و دینی بود بلحاظ دینی با ابتذال و هرزگی جمع نمی شد اما اکنون که به یک قوم تقلیل یافته است آمیختن آن با هرزگی هیچ تناقضی ایجاد نخواهد کرد.
رهبری یک لوده و توهین به مقدسات همان هویتی که سنگش را به سینه می کوبند تنها آغاز راه است. هنوز مانده است تا تبعات کثیف این استقلال خواهی که تعبیر روشن ترش همان برتری خواهی است را ببینیم.
سادات گرامی که دلی در گرو دیانت هم دارید شما زمانی به بیراهه رفتید و باختید که سیادت را با تبدیل کردن به قومیت به ابتذالی جبران ناپذیر کشاندید. سیادت دست کم بلحاظ دینی امکان محکوم کردن ابتذال و هرزگی را در اعماق خود نهفته دارد اما قومیت از آنجایی که مفهومی صددرصد غیردینی است بلحاظ مفهومی پذیرای هرگونه ابتذالی است.
به تعبیر منطقی سیادت نسبت به هرزگی "بشرط لا" و قومیت "لابشرط" است. بنابرین هیچ سیدی که به پروسه مضحک و ضددینی برتری خواهی سادات باور داشته یا هرگونه مشارکتی ولو کوچک در آن داشته است حق ندارد برگزارکنندگان آن مراسم کذایی در ایام وفات عمه سادات را محکوم کند.
پیونده فرخنده مفهوم سیادت و هرزگی بر این قوم مستقل مبارک باد.
سادات عزیز! شما همه چیز را باختید و این حقیقت دارد.
خلیل صدرا
>>> نویسنده گرامی :
اگرچه متن تحریر شده شما خیلی ها مبهم و پیچیده به نظر رسید اما صرف همینقدر میگویم که سادات نوشه کردن در تذکره نه از صلاحیت رئیس جمهور است نه از صلاحیت پارلمان و نه از صلاحیت کدام حزب چرا که حق سادات یعنی حق قرآنی ما میباشد و جنگ کسی با سادات جنگ با هویت پیغمیر اعظم رحمت اللعالمین است .
بنآ این نعمت خداوندی که در قرآن و احادیث تثبیت شده است از این نه ما میگذریم و نه گذشته ایم .
با احترام
سید امید غافل
کابل
>>> هر قومی سید حودش را داشت.
حال که سادات شده یک قوم یعنی باقی اقوام دیگر سید ندارند.
خمس را تشیع میداد به سادات هزاره . حال که هزاره سبد ندارد خمس با اشکال بر میخورد.
>>> کسانی که با چلندیات شان نسبت درج قومیت شان در تذکره های برقی توهین و تحقیر میکنند انها اینرا درک نکرده اند که سادات از مله نواده پیغمبر اکرم حضرت محمد مصطفی است توهین به انها در حالیکه عدم ضرر شان بکسی توهین به پیغمبریست که توهین کننده خود امت جد سادات اند کسانی که مرتکب چنین گناه و خطا شده اند باید درک کنند که اسلامیت خود را خدشه دار کرده اند فهمیده شده نمیتواند که برسمیت شناختن وم سادات از جانب حکومت در جمله چهارده قوم شناخته شده دیگر و انسجام انها در اخذ تذکره های برقی بنان یک قوم خاص سادات چرا منتقدین سراسیمه شده رو به توهین و تحقیر سادات کرده اند اینرا هم درک نکرده اند که خودش چکاره و با کدام صلاحیت در مورد قوم سادات ابراز نظر میکند ابلهی باشد که خود را گم کند قد خدای خانه مردم کند .
>>> شما هزاره ها دهه ها است که شعار های مشل (ایا هزاره بودن جرم است) را سر میدادید و گوش جهانیان را کر کردید. پس حالا شما نویسنده متعصب و خود خواه جواب بدهید که ایا سادات بودن جرم است.
>>> هزاره. قومیت و هرزه گی.
>>> سید یعنی عرب .سید قوم نیست.
>>> خمس با مشکل بر خورد نمی کند عزیزم چون غیر از سید یتمان وابن سبیل ووووو میباشد وغیراز اینها موارد زیاد دارم که خمس را به مصرف برسانیم و به شما مفت خورهاکاری ندارند که خمس را در کجابه مصرف برسانیم وووووو
میر ویس کابل
>>> ا صفوی
خود قضاوت کنید...!!
------------------
«شمعه ای از حقایق وناگفته های تاریخ...»
این حقایق تلخ تاریخ را بادقت مرور نمایید وخود از آن نتیجه گیری نمایید...
فقط این جاه اسناد و حقایق تاریخی است که خود سخن میگویند ؛ نه اینکه خدای ناخواسته توهین وتحقیر به فردی ویا گروهی ویا هم اتهام ناجایز وارد گردد.
بعداز مطالعه این مطلب درحقیقت مربوط میشود به شما عزیزان که چه کسی را قهرمان ،غازی ، ناجی آزادی ، ونامدار ...مینامید ، وبرعکس چه کسی را بنیان گزار تفاوق طلبی هژمونی قومی وقبیلوی ووو.... مینامید.
گرچه سالهای قبل در اینمورد مطالبی را به شکل مفصل همراه با اسناد تاریخی درسایت های اجتماعی به نشر سپرده بودم ، ولی دراین یک دوهفته بعد از صحبت اشرفغنی احمدزی درمورد اینکه امیر امان الله را قهرمان بی بدیل گفتند سروصداهای هموطنان به اوج رسید تا جایی رسید که در فضایی مجازی به تحقیر و سخنان رکیک را نثار یک دیگر کردند وحتی بعضی شان درپی مقایسه ها برآمدند وخواستند احمدشاه مسعود وامیر امان الله را باهم مقایسه کنند....
دوستان وهموطنان عزیز!
بیایید این واقعیت را بپزیریم وقتی دریک خانواده دوبرادر ازیک مادر وپدر باهم تفاوت نظر دارند وغیر قابل مقایسه اند ودیدگاه ها وعقاید مختلف دارند ، پس آیا منطقا ممکن است دروفرد جداگانه بادیدگاه های مشخص ؛ عقاید مشخص وباهم تفاوت ، کارکرد های متفاوت وبه اصطلاح دوقوم ویادوملیت باهم متفاوت رامیتوان باهم مقایسه نمود ؟ مطمین هستم جواب منفی است. بنا از شما عزیزان خواهشمندم که با این روشهای ناسالم وبی پایه خاتمه بدهید . وضمنا سخنان بی ارزش حاکم ارگ را نادیده بگیرید ، زیرا ایشان دیگر به معرفی ضرورتی ندارد ...ازیک طرف عقده وتعصب درونی اش وازطرفی هم تبلیغات کاندید شدن ریاست جمهوری ایشان را مجبور ساخته است که دست به چنین روشی بزنند وآنهم این خودیها بودند وهستند که زمینه را مساعد ساختند که چنین شود.
گرچه ممکن است تعدادی از هموطنان درزمینه بامن موافق نباشند ، ولی با اینکه دیدگاه هرکدام شما برای من محترم است ، اما فراموش نکنید که منطقآ هرگز وقطعا یک قهرمان وآنهم یک قهرمان ملی باید عاری ازتعصب ... ؛ عاری از تفکر هژمونی قومی وقبیلوی ، عاری از غاضب بودن سرزمین های دیگران ؛ و کاملا عاری از بی احترامی درمقابل عنعنات ورسم رواج مردم باید بوده باشد. . ممکن است ایشان قهرمان قبیلوی خود بوده باشند ودراین هچ جای شکی نیست ؛ اما قهرمان ؛ غازی؛ بابا.... مربوط میشود به همان تاریخ جعل شده زنگزده که اکثر هموطنان از آن باخبر هستند ودرحقیقت ممکن نیست در این عصر آنرا پنهان کرد. من چند نمونه کوچکی از اشتباهات وعملکردهای امان الله را البته نظر با اسناد انکار ناپذیر تاریخی اینجا متذکر شوم وبعدا خود دانید که ایشان را قهرمان ویا شخصیت برجسته تاریخ گویا درصف غازیان میدانید یا اینکه بنیان گزار تفکر هژمونی فاشیزم قبیلوی.؟
اینکه اشرف غنی ادامه دهنده را ه ایشان است در این شکی نیست زیرا امان الله قریب به یک صده چیزی که میخواست غنی ادامه دهنده ایشان خواهند بود. فرق نمیکند درموجودیت غنی ویا کرزی ویاکسی دیگری ..زیرا اینها پیرو یک مکتب (مکتب طرزی وامانی ) اند واین مکتب خدا داده را تعقیب مینمایند.
اگر به اسناد دقیق تاریخی وعملکرد امیرامان الله وآنهم به روی فاکت های موجود نظری بیاندازیم وآنرا البته با دقت مورد بررسی قرار بدهیم ؛ یقینآ درمیابیم ایشان متعصب تر اما زرنگتر از غنی دربسیاری قضایا داشته است ومیتوان اشرفغنی را تخم امانی نام داد ولی بایک تفاوت که یکی با کارد حلال میکند ودیگر با پخته میکشد . وحتی میتوان گفت که تهداب گزارهژمونی " افغانی " و نیز یکجا با پدر خانم اش( محمود طرزی) که وی را به اصطلاح پدر ژورنالیزم میدانند درحقیقت " پدر فاشیزم قومی" و بنیانگزارن اولین سنگ برتری جویی قومی و قبیلوی در این سرزمن نامید . لطفآ دوستان به این اسناد تاریخی ازنظامنامه ناقلین گرفته الی توهین به اقوام وملیت های دیگر توجه کنند :
با حقائق وناگفتنی های تلخ تاریخ آشنا شوید :
- امان الله خان ،در جنوری 1926 به قندهار رسید وسه روز بعد، بزرگان وسرشناسان بومی را فرا خواند ودلایل کناره گیری خود را از تاج و تخت توضیع داد :
در همان زمان ،او سوگند خورد که تا آخرین قطرۀ خون خود وتا «نابود سازی رهزنان»( حبیب الله کلکانی ) به زعم خودش برزمد .دراین حال امان الله متوسل به بر انگیختن احسا سات ملی وقبیله هایش شد :
«مطمئن هستم که هیچ اففانی [(پشتونی]) به خصوص درانی ها و غلزایی ها ، ونه حتی هیچ هزاریی از رژیم شرم آور بچۀ سقآ اطاعت نه خواهند کرد ،قدرت باید دردست افغان ها (پشتون ها) بماند .».....
مأخذ:
Ghani,Abdul,A.Brief History of Afghanistan-Labore,1989/p,/187
L/P&S/1285,Ali Ahmad, The Fall of Amanulla,p.31back-32 back
امان الله بنا بر دلائل نامعلومی به زبان پارسی سخنرانی کرد که سخنانش از سوی عبدالعزیزخان – والی قندهار به پشتو ترجمه می شد .
.Ibidem, p. 33
- چرا امان الله قوم خویشرا دعوت به برانگیختن احساسات قومی علیه دیگر اقوام نمود ؟
- روی چه منطقی این امیر گویا غازی وعادل اعلان میکند که قدرت دردست پشتون ها باید بوده باشد ؟ واین چه منطقی دارد؟ واین فرمان واختیار را به وی چه کسی تحفه داداه است؟
- صدورفرمان جابجای ناقلین که امروز به زخم خونین لاعلاج تبدیل شده است ؛ چه کسی نمیداند که به چه هدفی این فرمان صادر شده بود؟
- وقتی طرزی اقدام به نفی کردن زبان وهویت باشندگان بومی این سرزمین مینماید واین فرهنگ را بیگانه قلمداد نمود ، مکر امان الله از جریان بیخبر بود ؟
- وقتی برساکنین تاجیکان مردم صافی و شینوار درکنر حمله گردید خانه وکاشانه شان به آتش کشده شد وهمه به کوچ اجباری مجبور شدند ، عملکر د ایشان به جز از فرامین بی مفهوم چه بود ؟
اینهم سند تاریخی که توسط محمود طرزی ( پدر فاشیزم ) درافغانستان رسمی گردید:
« ما را ملت افغان، و خاک پاک وطن عزیز ما را افغانستان میگویند. چنانچه عادات، اطوار، اخلاق مخصوص داریم، زبان مخصوصی را نیز مالک می باشیم که آن زبان را "زبان افغانی" میگویند. این زبان را مانند حرز جان باید مخافظه کنیم، در ترقی و اصلاح آن جداً کوشش کنیم. تنها مردمان افغانی زبان نی، بلکه همۀ افراد اقوام مختلفه ملت افغانستان را واجب است که زبان افغانی وطنی ملتی خود را یاد بگیرد .درمکتبهای ما، اهمترین آموزشها، باید تحصیل زبان افغانی باشد. از آموختن زبان انگلیزی، ترکی حتی فارسی ، تحصیل زبان افغانی را اهم و اقدم باید شمرد... به فکر عاجزانۀ خود ما، یگانه وظیفۀ انجمن عالی معارف، باید اصلاح و ترقی و تعمیم زبان وطنی و ملتی افغانی باشد..." »
(سراجالاخبار، شماره ۲، ۲۰سنبله ۱۲۹۴)
"...زبان افغانی اجداد زبانها و ملت افغانی اجداد اقوام آریا میباشد...."
(سراجالاخبار، شماره ۹، ۳دلو
سوال اسلسی اینجاست :
آیا این است گویا نهضت امانی؟! نهضتی که آغازگرتفاوق طلبی ها و قوم گرائی های این دورۀ تاریخ در تحت رهبری امان الله ومحمود طرزی علیه دیکر ملیت های ساکن در این سرزمین از خود به جاه مانده است؟
- آیا این طرز تفکر ایشان که سایر ملیت ها را تحقیر میکند وسلطه گری وهزکونی افغانی را مال پدری اش میداند شباهتی به قهرمان ملی دارد ؟ فکر نمیکنید که به ارزش واژه قهرمان ملی توهین میشود؟
- مگر غضب زمین های مردم با فرمان اشغالگری وجاه بجایی درشمال بنام ناقلین که امروز به زخم لاعلاج تبدیل شده است سزاوار یک قهرمان ملی است؟
- وقتی هویت وتاریخ این سرزمین را درجریده سراج الاخبار بنام فرهنگ بیگانه قلمداد میکند ، آیا اخلاق یک قهرمان ملی وآنهم " آزاد منش" آزادیخواه همین است؟
- وقتی خانه وکاشانه سایر اقوام وخصوصا ملیت تاجیک توسط مردم صافی وشینوار سوختناده میشود وزندگی شان بغارت برده میشود وبه کوچ اجباری سوق داداه میشوند واین اعلیحضرت همایونی دربی تفوتی فرو میرود آیا عدالت خواه ومترقی وطنپرست همین است که برایش قهرمان ملی بگوییم.؟
پاسخ این همه پرسش ها را شما هموطنان از درون همین مطلب نوشته شده وکتاب ناقلین واسناد تاریخی دیگری میتوانید پیداکنیدومشکل هم نیست.
>>> Dr. Latif Pedram
بیایید با هم بسیج شویم تا نام افغانستان را دوباره به خراسان تبدیل کنیم.
>>> با سلام خدمت دوستان هزاره باید خدمت تان عرض کنم که چرا این همه هیاهو پر پا کردید درج قوم سادات در تذکره چه ضرری به شما خواهد رسانید این از حق مسلم سادات هست من خود هزاره هستم ولی نظرم نسبت به سادات عزیز عوض نشده ونخواهد شد وبهترین رفیقم سید هست یادم هست روزی درجای مهمان بودیم وهمه هزاره که یکباره نقل وصحبت مجلس سری سادت شروع شد ومتاسفانه یک عده علیه سادات عزیز حرف زدند واینجا بود که شیخ بزرگی در میان جمغ ما بود که خدایش رحمت کند وی ناراحت شد فرمود هرکه به سادات توهین کند بداند که در نطفه ان شیطان شریک هست واین گونه بود که کسی جرات نکرد با وی بحث کند حالا هم چنین هست
>>> دوست عزیز تو هزاره نیستی اولا دیگر اینکی نطفه انسان چه ربط به قو م سادات دارند این یکی چریندیات عوامانه است واز خرافات والقائات قوم سادات وهمانگونه که دررابط به دخترانیشان ( ازدواج)میگو یندقران زیر شکم سک واین حرف علاوه براینکه یک بدعت واضح وروشن است تو هین وتحقیر به یک ملت است است ثانیا و در طول تاریخ اینها از صداقت ما واحترام ما به الا یمه ( ع) سو ئ استفاده کرده وبه وضوح یک نزاد پریست بودند نه دین پرست ودین ومذهب برای قوم سادات یک ابزار بیش نبود والا از نظر شرع دختری قوم سادات به پسری هزاره چه اشکال دارند در عراق ایران هند پاکستان ولبنان دختران سادات به پسران عام هستند هیج سید در این جاها اشکال نکرفته ونه نکفته قران زیر شکم سک پس اشکال در دین قوم سادات وجود دارند نه در ازدواج دختری قوم سادات با پسری هزاره وووووو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است