كشور به حمام خون مبدل گشته ولي يك عده لاشخواران در پي شكستن استخوان هاي نحيف نظام شده اند!
هيچيك از اين هاي كه مدعي تاج و تخت در اين خطه اند را بصير و سامع نيافتم، همه فاقد وجدان، همه غرق در خيانت و وطن فروشي و هر كدام غلام حلقه به گوش وروسپي سياسي!

از نظام مي گويند خود آنرا بسوي بي انتظامي مي برند، از حمايت حقوق مردم جهت توجيه خود سري ها مستفيد مي شوند ولي مردم را تباه مي كنند، براي بقاي اقتدار ظالمانه و مستبدانه اي خانواده و گروه جنايتكار خود، به اختلافات قومي و مذهبي دامن مي زنند، با ديده درآيي قهرمان سازي و خودستايي مي كنند، از يونيفورم و امكانات دولت براي تداوم اعمال مافيايي و تبه كارانه سوء استفاده مي نمايند و هزاران مورد ديگر كه همه باعث فاجعه اي ملي مي گردد!

از براي خدا هر روز انسانها، اينجا قرباني مي شوند، زنها را متعفن و مرتجع ترين مرد نماهاي بي غيرت، دره مي زنند و در ملاي عام سنگسار مي كنند، كودك و نا كودك مورد تجاوز قرار مي گيرد، دارايي هاي عامه غارت مي شود، صحت انسانهای بی بضاعت از بد تر هم فاجعه بار تر است، میليونها معتاد بروي جاده ها رژه مي روند، اقتصاد مافيايي و رو به ورشكست، فقر غير قابل تعريف و فساد اجتماعي؛ كشور را به پرتگاه تباهي سوق داده، كجاي اين خراب آباد از نور انسانيت و اسلاميت روشن است؟ كجا است دستاورد هاي كه بدان مي نازند؟

مردم گيچ شده اند ولي نخبه هاي مفسد و خاين مانند مار افعي زهر مي افشانند تا همه را مسموم سازند, مرجع دهل و سرناي اين رقاصه هاي فضول خارج از سرحدات كشور ما قرار دارد، انچه را عمران پاكستاني توقع مي برد، اينها تحكيم مي كنند، بنام خدا با خدا در جنگ اند و بنام حامي اسلام، قبر اسلام را مي شگافند، ولي در اين ميان بي نوايان میليوني خساره مي دهند و قرباني مي شوند، نه غرور ملي و نه هم وجدان ملي و نه هم حب مادر وطن، اينها هم شدند نخبه و سركرده!

من وقتي تصاوير خوان رنگين اينها را نظاره مي كنم و اردوي فقرا و انسانهاي گرسنه را در أطراف شان كه هموار ه پرسه مي زنند در ذهنم تداعي مي نمايم، حد صله اي رحم و حد انسانيت شانرا قياس مي زنم و می دانم که مرجع بد بختې و تباهې مردم و کشور این ها اند! ما در مرحله ای از تاریخ قرار گرفته ايم كه اندكي بي درايتي قبر ما را حفر مي كند!

بيداري نسل معاصر كه نماينده و ممثلي در جريان استحاله اي تاريخ حاضر ندارد اهم است، براي اين اكثريت راه گم بايد نگاشت: كه يا زندگي نوين را مستحكم سازيد يا برويد به دريا ها پناه ببريد تا اگر زنده هم بوديد مزدور باشيد!

بگذاريد تا مبرهن سازم:
چه نخبه ها ي متعفنة چه مخالفين متعصب و مرتجع همه از يك آخور آب خورش دارند، از انها بِنَا بر اصل ضدافغاني و ضد ميهني بودن شان خود را وارهانيد! وطن از شما است و قصر ها هم بايد فرزندان شما را در آغوش گيرد!

سلطان

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است