تاریخ انتشار: ۲۰:۲۷ ۱۳۹۸/۱/۷ | کد خبر: 157987 | منبع: | پرینت |
بسیاری از خشونتهای جاری در افغانستان به هدف دستیافتن به قدرت انجام میشود. اگرچه خشونتگران برای اعمال خشونت، توجیهات سیاسی، حقوق بشری، امنیتی و ایدیولوژیک ارایه میکنند تا برای کار خشونتباری که مرتکب میشوند، مشروعیت و مجوز فراهم سازند؛ اما واقعیت این است که خشونت لجامگسیخته که ماهیتی مرگبار دارد، بذاته کنشی جنایتکارانه محسوب میشود.
افغانستان در سه روز گذشته، شاهد موج تازهای از خشونتهای فاجعهبار بوده است. طی این سهروز، در حملههای انفجاری مخالفان و بمبارانهای هوایی نیروهای دولتی و خارجی، دهها نفر کشته و زخمی شده اند.
اشرف غنی؛ رییس جمهوری میگوید که همواره پیش از رسیدن به صلح، خشونتها افزایش مییابد و این برای امتیازگیری است.
آقای غنی افزوده که این خشونتها نباید سبب ترس دایمی مردم شود.
رییس جمهوری تاکید کرده است که بر اساس فتوای علمای افغانستان و کشورهای اسلامی، جنگ فعلی مشروعیت مذهبی ندارد، به همین منظور باید برای آن یک راه حل سیاسی جستجو شود.
آقای غنی سال جاری را سال صلح، انتخابات و رفاه خوانده است؛ اما صرف نظر از اینکه اسمگذاری او روی سال نو خورشیدی، تا چه اندازه متناسب و با مسمی است، آنچه در آغاز امسال رخ داده، نشانگر بروز موج جدید خشونتهای خونین است؛ خشونتهایی که همه عوامل و طرفهای مسؤول ارتکاب آن، به منظور تحکیم و تعمیم دامنه سلطه و قدرت خود، آن را به صورت برهنه و بیرحمانهای به کار میبندند.
آقای غنی معتقد است که خشونتهای جاری و خونریزیهای ناشی از آن، درد زایمان صلحی است که به باور او در سال جاری، اتفاق خواهد افتاد و این امر نباید موجب بروز ترس دایمی برای مردم شود؛ اما به نظر نمیرسد که این توجیه به اندازه کافی صادقانه بوده و با واقعیتهای جاری، همخوانی داشته باشد. منتقدان بدبینتر شاید حتی تصور کنند که توجیه آقای غنی برای خشونتهای مرگبار جاری، کمی تا قسمتی گمراهکننده و انحرافی است؛ برداشتی که اگر درست باشد، بار و مسؤولیت آن برای رییس جمهوری، کمتر از کسانی که مستقیما مرتکب این خشونتهای خونبار میشوند، نخواهد بود؛ زیرا توجیه خشونت، درست به اندازه اعمال عریان و مستقیم آن، جنایتکارانه و گناهآلود است.
از جانب دیگر، نمیتوان از مردم انتظار داشت که به دلیل خشونتهای جاری، ترس دایمی به خود راه ندهند و به جای آن، به صلحی دلخوش باشند که هنوز نیامده و مشخص نیست، کی خواهد آمد، و اگر بیاید، چه شکل و شمایلی و هیبت و هیأتی خواهد داشت.
در این میان، نکتهای که بیش از همه، نگرانکننده و اضطرابآور محسوب میشود، صلح و سیاست و قدرتی است که در سایه این خشونتهای به تعبیر رییس جمهوری امتیازخواهانه، شکل خواهد گرفت.
مردم تنها نگران فراگیرشدن موج خشونتهای قدرتطلبانه و امتیازخواهانه شرایط پیشاصلح نیستند؛ بلکه آنها همزمان، از آن هراس دارند که افراد، گروهها و جریانهایی که مرتکب این نوع خشونت خونین و مرگبار و عریان و بیرحمانه میشوند، اگر در آینده، از مسیر صلح و سیاست، به قدرت دست پیدا کنند، چگونه از اعمال و ارتکاب خشونتهای بیشتر، پرهیز و احتراز خواهند کرد؟
این پرسش، دقیقا از آنجا ناشی میشود که مبنا و معنای بسیاری از خشونتهای مقدس و نامقدسی که خشونتگران برای آنها توجیهات مشروعیتآور سیاسی و حقوق بشری و امنیتی و ایدئولوژیک ارائه میکنند، دستیافتن به قدرت است، و قدرتی که از رهگذر خشونت فراهم میآید، برای حفظ و بقا و استمرار و استقرار و توسعه و تعمیم خویش، نیاز به اعمال مدام و مستمر خشونت خواهد داشت. بر این اساس، قدرت و خشونت به صورت لازم و ملزوم همدیگر در یک چرخه دورانی زاینده و فزاینده قرار میگیرند که وجود یکی، حضور دیگری را میطلبد و آن را توجیه میکند.
از این منظر، نیروهای خارجی برای ساقطکردن رژیم طالبان، «مبارزه با تروریزم» و استقرار دموکراسی و امنیت و حقوق بشر و دولتسازی و ملتسازی و اعطای آزادی و ایجاد رفاه و توسعه در افغانستان، متوسل به خشونت شدند و این خشونت، هنوزهم از غیرنظامیان بیدفاع افغان در ننگرهار و قندوز و هلمند و… قربانی میگیرد، بدون آنکه اهداف مشروع و مجاز تعیینشده برای اعمال این خشونتها تحقق پیدا کرده باشند.
دولت آقای غنی هم گاه در برابر طالبان و گاه حتی در قبال منتقدان و مخالفان سیاسی داخلی و اعتراضات مدنی غیرنظامیان بیسلاح، متوسل به مرگبارترین انواع خشونت شده است تا از حریم قدرت خود، صیانت و محافظت کند.
طالبان هم دقیقا به همین دلایل، مرتکب جنایتهای مرگبار و خشونتهای خونبار فراوانی شده اند و میشوند.
با این حساب، صلحی که در چرخه تولید و بازتولید خشونت برای قدرت و قدرت برای خشونت بیشتر، به عمل آید، چگونه صلحی خواهد بود، و چطور میتواند به امنیت و رفاه و آرامش و آزادی و قانون منتهی شود؟
علی موسوی
>>> راوی
حیف و افسوس که شمار چشمگیری از جوانان با استعداد و تحصیلکرده تاجیک ، از نا امیدی و سرشکستگی و دیدن وعده خلافی و خیانت از سوی به اصطلاح «بزرگان» خود ما، حالا دسته دسته پیش دروازه های اشرف غنی فاشیست یا کرزی و حنیف اتمر خاین صف بسته اند و مسابقه خوشخدمتی و نوکرمنشی راه انداخته اند. عجیب است که اینها ، این ضعف نفس و سقوط شخصی خویش را با این گپ توجیه می کنند که چون « بزرگان » خیانت کردند ما خود با فاشیستها زد و بند می کنیم. خوب ، بزرگان تان خیانت کردند، ضرور است که شما هم در پای فاشیست ها بیفتید؟! فرق شما از آن به اصطلاح « بزرگان » خاین تان چه است ؟!
>>> Flag
دا بله خوشحالی
فرمان تازه اشرف غنی!
باید در تمام مکتوب ها و اوراق نوشتار ادارات حکومتی از زبان پشتو استفاده شود.
نوت: مطابق تصمیم لوی جرگه و تصویب قانون اساسی افغانستان سرود ملی به زبان پشتو است نوشتار مکتوب ها ادارات رسمی و خود قانون اساسی به زبان فارسی.
حال قضیه سرود (ملی) و بانکنوت ها چطور میشود آیا در آن هم از زبان فارسی استفاده می شود یا خیر است که وحدت (ملی) خراب می شود!!
>>> Salam
برای یک لحظه فکرکنید ، نام این کشور افغانستان نه بل پشتونستان می بود ، در آن صورت حاکمان قبیله جای اوغان همه را پشتون می نویشتند و یا اینکه می گفتند هر کی در پشتونستان زنده گی می کند ، پشتون است !
پشتون و پتان و پختون و افغان همه نام یک قوم اند .
>>> GulshanyarVolgen
به فاشیزم قومی لعنت بفرستید !
روز نامه هشت صبح لست سفرا را نشر كرد.
سفير افغانستان در آمريكا خانم رویا رحمانی پشتون
سفير افغانستان در كانادا شينكي كروخيل پشتون
سفير افغانستان در جرمني علي احمد جلالي پشتون
سفير افغانستان در فدراسيون روسیه لطیف بهاند پشتون
سفير افغانستان در ويانا خجسته فنا ابراهيم خيل
سفير افغانستان در خلق چين جانان موسي زي پشتون
سفير افغانستان در هالند همايون عزيزي پشتون
سفير افغانستان در آذربايجان سپلني پشتون
سفير افغانستان در پاكستان عاطف مشعل پشتون
سفير افغانستان در جاپان بشير محبت پشتون
سفیر افعانستان در کوریا عطارد پشتون
سفير افغانستان در استراليا وحيد ويسي پشتون
سفير افغانستان در ايتاليا وحيد عمر پشتون
سفير افغانستان در ناوري شكريه بار كزي پشتون
سفير افغانستان در اردون عبدالله حبيبي پشتون
سفير افغانستان در امارات متحده عربي فريد ذكريا پشتون
سفير افغانستان در فرانسه احمد لإله
سفير افغانستان در دوحه قطر فيض الله كاكرپشتون
سفير افغانستان در عربستان سيد جلال پشتون
سفير افغانستان در بلجيم ولي منور پشتون
سفير افغانستان در ماليزيا عاطفمل پشتون
اشرف حیدری سفیر افغانستان در سریلانکا پشتون
سفير افغانستان در هند پشتون
جنرال قنسول افغانستان در ممبي نسيم شريفي پشتون
عبدالصمد افغان جنرال قنسل افغانستان در دبي پشتون
جنرال قونسل افغانستان در پشاور پاكستان پشتون
جنرال قونسل افغانستان در كراچي پاكستان پشتون
جنرال قنسل در كويته پاكستان پشتون
جنرال قنسل افغانستان در بن
جنرال قنسل افغانستان مري تركمنستان پشتون
جنرال قونسل افغانستان در إستانبول تركيه ذكريا باركزي پشتون
جنرال قونسل افغانستان نيويارك لطف الله سادات پشتون
معين سياسي پشتون
معين اقتصادي عادله راز پشتون
رييس عمومي مالي و اداري صاحب زاده پشتون
رئيس دوم سياسي هاشمي پشتون
رييس رياست سرحدي و امور امنيتي علي خَيل پشتون
رييس رياست سوم سياسي سلطان احمد بهين پشتون
رييس رياست پنجم سياسي احمد خالد ذكريا پشتون
رييس رياست امور پارلماني صابر بريا پشتون
رييس تشريفات جديد تقرر از نزديك اشرف غني پشتون
ريس روابط بين الملل خانم أصيلا وردك پشتون
ريس حقوق بشر عابده عثمان پشتون
رييس رياست انستيتوت دپلوماسي محب سپين غر پشتون
اكمل غني بچه كاكاي اشرف غني مشاور ارشد
حالا شما قضاوت كنيد !؟
>>> اویانی
جنگ، جنگ تحمیل تبار بر تبار است.
هر «حکومتی موقت» که از نماینده های تروریزم افغانی و مار های به آستین تباری ساخته-برساخته شود، برای ادامه جنگ تحمیل افغانسازی باشد!
چرا نمی شرمد آن «آگاه سیاسی»
کو مژده دارد از «حکومت موقتی»
از صلح تروریستان امارتی
با امریکا و اشغالگران جهانی
از صلح تروریزم افغانی با تروریزم امریکایی
برای ادامه تحمیل ستم و کشتار تباری
هممیهن گرامی!
از گور های بیشمار جان باخته های هر روزه ما و از بندی خانه های رژیم فاشیستی فریاد رسد و بر همگان روشن است که جنگ در کشور ما، میان رژیم افغانی و طالب افغان نیست.
نیست طالبِی که دشمنی داشته باد با دیکتاتوریی اشرغنی احمدزی.
نیست طالبی که دشمنی داشته باشد با امریکا.
نه طالب و نه رژیم، ندارند با امریکا و با پاکستان و با ایران و با جهانیان دشمنی؛ هر دو درگیر کشتار تباری/قومی اند و هر روز می کشند.
رژیم دیکتاتوری (که دولتش نامند) و گفته میشود که با طالب در جنگ است، ، درگیر کشتار تباریست.
طالبی که گفته میشود «دشمن دولت» است، درگیر کشتار تباریست.
امریکای که گفته میشود صلح خواهد، دستیار و دالر پرداز و تجهیز گر این هر دو دست یک فاشیزم تباری ست.
اینکه بسیار برملاست!!!!
بیاییم اگر گمراهیم، براه آییم؛
اگر بیخودیم، بخود آییم؛
جنگ در کشور ما تباری است.
هر دو دست افغان ما (هم رژیم کابل و هم طالب) جنگ با تبار های بومی دارند.
جنگ در کشور ما داخلی و برای تحمیل تبار بر تبار و تحمیل هویت است.
جنگ در کشور ما بسا آشکارا برای تحمیل افغان و مانیفست فاشیزم افغانسازی است.
جنگ در کشور ما، برای تحمیل مرامنامه ی است که عمرش به سده هاست.
در گروه سیاسی ی که نامش را «حکومت موقت» نامند، تا زمانیکه نماینده های راستین (نه مار های به آستین) همه تبار ها/ملیت ها جای نداشته باشند؛ این حکومت برای جنگ است و تحمیل همان یک مانیفست فاشیستی- افغانسازی که جنگ خواهند تا دستیابی به خواسته های دستگاه فاشیزم.
تازه سه/چهار سال است که «کافر!» و اخوانی و «سکولار!» و خودکفان ها، همه همدست و یکپارچه شده اند برای تحمیل «نظامنامه ناقلین» خود بر میلیون های بومی.
اینها جنگ خواهند تا زمانیکه زبان افغانی را که آرمان ستم تباری (در چوکات مانیفست فاشیزم افغانسازی) است، نکرده باشند همگانی.
>>> Parsa
حامیان حکومت آقای غنی که در کوچکترین رفتار مخالفان سیاسی وی، نقدهای وطنپرستانه و رسالههای دولتداری مینویسند و تظاهر میکنند که غنی مهم نیست نفس حاکمیت دولت مهمتر است گاهی هم در مورد دزدیهای آشکارا سخن بر زبان بیاورند یا برای پیگیری این مسایل تلاش کنند. فساد آشکار یازده ملیون دالری در قرارداد سیستم «ریل تایم» وزارت مخابرات، فرستادهشدن پولهای اوپراتیفی دفتر رولا غنی به ننگرهار که سبب بستن مراکز صحی شده است، اتهام اختلاس آقای اکلیل حکیمی که مدال عالی دولتی بر سینه زد، دوام وزارت آقای وردک با اتهام چند صد ملیونی دزدی از معارف، مشاوریت امرخیل با اتهام قریب به یقین تقلب سازماندهیشده در انتخابات فقط نمونههایی است که ممکن است حتا بررسی و حل شان مشکل افغانستان را حل نکند، اما کسانی که فکر میکنند میتواند در یکی دو مورد ادای صداقت و وطنپرستی در بیاورند و در این مسایل با خاموشی، خود را هوشیار جلوه بدهند، فقط این را بدانند که شاید در حفظ منافع خود هوشیار باشند، به روابط اشرافی شان لطمه نزنند و بسیار به راحتی به ایران و امریکا و پاکستان و سومالیا بتازند، اما در برابر وجدان و شرافت خود میبازند.
#ما_شما_را_میبینیم
>>> Zareh
از ۳۸ تا به ۴۵ فیصد مالیه میپردازند و اکثرن خوش هم هستند. چون میدانند که پول مالیه دهندگان در کمپاین و جیب اطرافیان نخست وزیر / ریس جمهور نمیریزد. فساد مالی ریاست جمهوری افغانستان و دستگاه آقای غنی، وضعیت سیستم مالیاتی افغانستان را بدتر خواهد کرد.
>>> بعضی روشن فکران ساده لوح وماجرا جو در افغانستان، تحولات سیاسی افغانستان را به اشتباه وبه چشم شک وتردید تحلیل وتجزیه مینمایند ووضع سیاسی افغانستان را اشغال وتجاوز میدانند درحالیکه دموکراسى ،رشد ،ترقی ،پیشرفت تعليم وتربيه وآزادى بيان ومطبوعات موجوده افغانستان را کاملا نادیده میگیرند وافکار مردم جامعه را با تحلیل و تجزیه ماجراجويانه وپروپاگندهای خطرناک شان مشوش ومکدر میسازند مردم افغانستان اکثرا بيسواد،ساده وخوشباور هستند لذااین اعمال خطرناک شان مانند تیشه زدن در ریشه خودشان هستند باید درین موردتوجه دقیق وبااسناد موثق ومعتبر تحليل وتجزيه نمايد درغير اينصورت درجامعه افغانستان پيامد منفی وجبران ناپذیررا به دنبال خواهد داشت وآنگاه ندامت وپیشیمانی سودی نخواهد داشت. صلح عادلانه دایمی وآشتی ملی خواست وآرزوهای اکثر مطلق مردم مومن وزجر کشیده افغانستان بوده وهستند. جنگ وخانه جنگی برای گرفتن قدرت سیاسی گروه های مختلف واحزاب سياسى متاسفانه درمدت چهل سال است افغانستان رابه ویرانه تبدیل کرده است وهزارها عالم دینی، استادان پوهنتون ودانشگاه ها ،محصلین ،معلمین، متعلمين,کسبه کاران،تجاران، دهاقین ،زمین داران وافراد عادی رابه اشکال مختلف تحت نام های مختلف به کشتارګاه فرستاده اند ،زیر بنای اقتصادی ،روابط اجتماعی وتعلیمی ونیروهای امنیتی اردو وپولیس افغانستان درطول سال های جنگ داخلی به شدت صدمه دیده ونابود ګرديده اند.خصومت های قومی ،مذهبی، منطقوی وزبانی درین مدت به اوج خودرسیده اند دراثر جنگ های خانمانسوز داخلی وشکستن مرزها وسرحدات افغانستان افراد غیر مسئول وبیگانه تحت نام ها وشعارهای مختلف داخل افغانستان گردیدند وبه وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز طولانی المدت جامعه افغانستان به شدت آسیب رسانیده اند.خلاصه انواع عوامل ماجرا جویی ونفاق افگنی ,جامعه عقب مانده افغانستان را بازهم سال های سال به طرف عقب ونابودی بردند.الحمدالله درچند سال آخر که با کومک جامعه جهانی زمینه رشد وترقی ،تعلیم وتربیه،آزادی بیان وجراید وآزادی مطبوعات درافغانستان مساعد گردیده است وبرای مردم زجر کشیده افغانستان امید واری های زندگی بهتر ،سعادتمند وآرام ترپیدا شده اند اما بدبختانه بازهم یک عده گروپ های مسلح که تاحال افکار ماجرا جویی وتسلط گرایی خطرناک درذهن رهبران شان هستند به جنگ داخلی وآدم کشی درافغانستان ادامه میدهند وباعث تشویش دوباره ملت مومن وزجر کشیده افغانستان گردیده اند این گروپ های ماجراجو دربعضی مناطق راهای عبورومرور مسافرین را درداخل افغانستان میگیرند مسافرین را به شکلی از اشکال اذیت وآزار میدهند ودربعضی حالات مسافرین را میربایند و میکشند وتحت نام های مختلف پول ازمسافرین بى دفاع میگیرند ووحدت ملى جامعه را ضعيف ونابود ميسازد.این ماجراجویان ودشمنان صلح وامنیت بدانند که انشالله روزی درافغانستان صلح عادلانه وامنیت سرتا سری آمدنى است واین اعمال شوم وماجراجویی خایینانه آنهالکه ننگین شان ثبت تاریخ افغانستان خواهدشد.ازچند مدت به این طرف فعالیت هاوجلسات صلح ازطرف جامعه بین المللی ،کشورهای همسایه وکشورهای دور ونزدیک واحزاب سیاسی افغانستان واشخاص دینی،ملی موثر ووطندوست و جامعه مدنی افغانستان درداخل وخارج ادامه دارد وانشالله به یاری خدای بزرگ به طرف موفقیت وصلح عادلانه دایمی به پیش میروند ووظيفه شرعى وحب الوطنى مردم شریف ومومن افغانستان هستند که درپروسه وتشویق عملی صلح عادلانه وآشتی ملی درافغانستان به هر شکلی سهم بیگیرند ونگذارند که ماجراجویان وعقب گرایان فاسد درداخل وخارج افغانستان باعث نفاق افگنی وبدبختی بیشتر مردم زجرکشيده وافغانستان ویران شده گردند.به پیش به سوی صلح عادلانه دایمی ،رشد ،ترقی، وآشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامى اقوام برابر افغانستان، محو ونابودباد گروه های ماجراجو ،نفاق افگن ودشمنان صلح وآشتی ملی درافغانستان.
ومن الله التوفیق
انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است