برگزاری لوی جرگه صلح در کابل هم نمایشی بیش نیست و سودی ندارد. هرگونه سخن گفتن از صلح بدون بیطرف ساختن کشور و اصلاح ساختار نظام و قانون اساسی کنونی بیهوده و ضیاع وقت است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۱ ۱۳۹۸/۱/۱۷ | کد خبر: 158098 | منبع: | پرینت |
روند نامنهاد صلح به شکل کنونی صد در صد به سود پاکستان و به زیان افغانستان است:
باید چند نکته را برای همیشه به یاد داشت:
یک اینکه راهبرد دو مرحله یی پاکستان دال بر اشغال کشور به هیچ رو کنار گذاشته نشده است. از این رو، پاکستان خو اهد کوشید از گفتگوهای نامنهاد صلح به سود راهبرد خود بهره برداری اعظمی و حد اکثری نماید و وقت کشی نماید و طعل چال برود و با ریش امریکایی ها بازی کند. پاکستان گام به گام زیر نام صلح ایادی خود را وارد ساختارهای قدرت دولتی کشور ما می سازد. مادامی که کشور بیطرف نشود، نخواهیم توانست دست های پاکستان را کوتاه کنیم. زیرا برای امریکا و کشورهای عربی پاکستان مهم است، نه افغانستان.
دو دیگر این که مساله خروج کامل امریکا و برچیده شدن کامل پایگاه های امریکایی ها اصلا مطرح نیست. از این رو، روشن نیست که کار به کجا خواهد کشید. تقسیم کشور میان امریکا و پاکستان، نه تنها ما را به سوی صلح رهنمون نمی سازد، بل که فرسنگ ها دورتر هم می نماید.
سه دیگر این که مساله بیطرف ساختن کشور اصلا مطرح نیست. از این رو، هیچ نشانه یی از به تفاهم رسیدن قدرت های بزرگ و منطقه ای بر سر کشور دیده نمی شود. گیریم که امریکا و پاکستان میان هم به تفاهم برسند، باز هم مشکل حل نخواهد شد. زیرا طرف های دیگر هم هستند. نادیده گرفتن منافع آن ها نه تنها مشکل را حل نمی کند، بل که پیچیده تر می سازد.
چهار دیگر ، هنوز هیچ نشانی از تعدیل قانون اساسی و ساختار نطام به چشم نمی خورد. این در حالی است که در قانون اساسی کنونی و ساختار نظام موجود برای طالبان جای نیست. روشن نیست که طالبان چگونه در ساختار کنونی جا داده خواهند شد؟ این در حالی است که طالبان دولت افغانستان را به رسمیت نمی شناسند.
هیچ تضمینی هم برای برگزاری به موقع انتخابات وجود ندارد و تصور نمی رود که شاهد انتخابات بدون تقلب و شفاف باشیم. تازه اگر انتخابات برگزار هم شود، روشن نیست جایگاه طالبان در انتخابات کجا است؟
پنج دیگر، گیریم که حتی اگر طالبان حاضر هم شوند به روند صلح بپیوندند و در ساختار دولت هم مشارکت نمایند، باز هم جنگ پایان نخواهد یافت. زیرا پاکستان با کارت های گوناگون بازی می کند و بی چون و چرا گروه هایی را برای دوام جنگ خواهد گماشت. مانند داعش، شبکه حقانی و حزب التحریر. در این حال از حزب اسلامی و طالبان همچون ستون پنجم در داخل دولت استفاده خواهد کرد.
از این رو، مضحکه قطر نمی تواند صلح و ثبات پایدار را در کشور به ارمغان بیاورد و تامین کند. بل که می تواند مایه تباهی ها و بربادی های بیشتری گردد.
از همین رو باید همه توان خود را برای اصلاح قانون اساسی و ساختار نظام متمرکز بسازیم.
برگزاری لوی جرگه صلح در کابل هم نمایشی بیش نیست و سودی ندارد.
هرگونه سخن گفتن از صلح بدون بیطرف ساختن کشور و اصلاح ساختار نظام و قانون اساسی کنونی بیهوده و ضیاع وقت است.
عزیز آریانفر
>>> ابهامات در روند صلح و سر درگمی و سراسیمگی سراسری:
در مشی مصالحه ملی دوره داکتر نجیب هیچگونه ابهامی وجود نداشت و همه چیز تعریف شده و معین بود. اهداف اصلی این مشی واضح و مشخص بود:
۱. تقسیم اوقات دقیق بازگشت کامل و بی قید و شرط سپاهیان شوروی
۲. تضمین بیطرفی افغانستان در عرصه سیاست خارجی
۳.به رسمیت شناختن خط دیورند از سوی افغانستان
۴. امضای توافقات همه جانبه ژنو از سوی شوروی، امریکا، افغانستان و پاکستان و تضمین این تواففات از سوی شوروی و امریکا و سازمان ملل
۵. حاکمیت نظامی فراگیر با ساختار کارا و پذیرا که بتواند سر پای خود بیستد.
۶. تخصیص نیمی از کرسی های کابینه وزیران به مجاهدان، از جمله وزارت دفاع به احمدشاه مسعود (این بند از سوی مجاهدان رد شد)
۷. قطع کمک های نظامی به دو طرف درگیری
۸. سپردن اداره شش ولایت به مجاهدان (که این بند از سوی نجیب پذیرفته نشد)
و...
اما اکنون هیچ چیزی معلوم نیست. نه تاریخ دقیق رفتن امریکایی ها، نه تضمین های بین المللی ونه....
دولت افغانستان بیخی از روند کنار گذاشته شده است و مردم اصلا نمی دانند که گپ بر سر چیست.
به هر رو، در اوضاع کنونی تدوین کانسپت نوین و جامع دستیابی به صلح و ثبات پایدار در کشور زیر نام "مشی آشتی ملی" که در برگیرنده همه عرصه های مرتبط به صلح در عرصه های خارجی و داخلی باشد، از نیازهای مبرم جامعه است.
در این طرح باید گام های مشخص دستیابی به صلح تعریف گردد.
از دید علم منجمنت برای دستیابی به یک آرمان و خواست مشخص باید چند نکته در نظر گرفته شود:
۱. تعریف هدف
۲. ارزیابی واقعی بودن و ریالستیک بودن دستیابی به هدف
۳. بررسی کوتاه ترین راه های رسیدن به هدف
۴. برنامه ریزی راهبردی و راهکاری برای رسیدن سریع به هدف
۳. زمانبندی اقدامات مشخص برای دستیابی به هدف و ترتیب تقسیم اوقات
۵. برداشتن گام های عملی
۶. کنترل و ارزیابی اقدامات انجام شده.
دردمندانه تا کنون کانسپت روشنی مانند طرح مصالحه ملی دوره نجیب در دولت کنونی دیده نمی شود.
>>> فرض کنیم که شما ساخطار نظام را تغیر دهید.از کجا معلوم که این ساخطار نظام بقی بماند.
در افغانستان چقدر نظام آمد و رفت؟
آریانا قدیم،لشکر کشی های اجانب،تشکیل خراسان،دولت شاهی احمد شاه و تیمورشاه،امارت دوست محمدخان و اسلاف او،شاهی نادرشاه،جمهوری قلابی داودخان،جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان،دولت اسلامی افغانستان،امارت طالبان،دوباره جمهوری اسلامی افغانستان.
در افغانستان آسانترین چیز عبارت از تغیر نظام است.
فقط یک لویه جرگه تدویر میشود و یک تعداد نماینده ها جمع میشوند و پلو ها را میخورند و همان نظام و قانون اساسی را که دولت میخواهد،همان را تصویب میکنند و میروند.
آیا در گذشته چنین چیز صورت نگرفته است؟
آیا فکر میکنید که نماینده هایی که دولت از ولایات تاجک نشین و ازبک نشین و هزاره نشین انتخاب میکند،به نفع شما و قانون اساسی که شما میخواهید و یا نوعیت دولتی که شما میخواهید رای میدهند؟
معلومدار نه.آنها پلو خود را میخورند و چپن و لنگی خویش را میگیرند و پدل خود را میگیرند و همان چیزی را تصویب میکنند که دولت میخواهد.
آیا نماینده های لویه جرگه را شما انتخاب میکنید و یا دولت؟
>>> اقای اریانفر این وطن جنگزده نیاز به صلح وصفا دارد و صلع مانند تابلیت درد است که دردی را مداوا میکند ،امید افراد واشخاص مانند تو کوشش نکند با نوشتن چند سطر خاطر مردم مارا مغشوش وجریحه دار سازد ،تو و امثال تو کسانی هستید که با کمونستان حزب خلق وپرچم و سازمانهای چپی ارتباط دارید و هردم و هر لحظه که زمینه را مساعد. میبنید به اشکال مختلف و تغریب آمیز به خواست مردم میتابید و خود را اشخاص غمخور وطن معرفی میکنید در حالیکه شما مردمان و. امثال شما ظاهر و. باطن تان یکسان نمیباشد
عبدالله ریحان
>>> كدام لويه جرگه خصوصاً در چهل سال گذشته كدام درد ملت را دانسته و مداوا كرده است، هميش بيشتر از شصت فيصد نماينده هاي لويه بيسواد، خواب برده و تنها بخاطر پول جمع شده و هيچ دانش شناسائي مشكلات و موضوعات مجلس را درك نكرده و حتي جملات و معني كليمات را نميدانند، و در اخير فيصله همان قسمي كه برايشان امر شده صورت ميگيرد، همين جرگه ها بود كه حكم داود خان را قانوني ساخت، كودتاي خلق را رسميت داد، حكومت هاي مجاهدين، طالب، تجاوز امريكا، رياست كرزي، معاهده امريكا و قانون غير متجانس فعلي را رسميت داده و خائنين ملي و دزدان بي وجدان را بالاي گرده هاي مردم سوار كرده اند.
در شرائط فعلي زمينه انتخابات آزاد زير نظر نماينده هاي جهاني برابر شود و بعد از آن همين نماينده ها حق تصميم و فيصله هاي ملي را داشته باشند، نه شوراي قومي يا جرگه هاي قلابي و مذهبي و نماينده هاي خارجي.
در اين عصر حاضر ملت بايد از اين خواب زمستاني بيدار شده ، در انتخاب نماينده هاي خود دانش و فهم و پيروي اسلام و داشتن تقوا و حب وطن را مد نظر گرفته و كسي را انتخاب نمايند كه درد ملت را دوا كند نه مال و ناموس شانرا مورد تجاوز قرار داده و فرار نمايند.
>>> رسول پویان
شتردزدی و خم خم
کار امریکا و طالب گـپ مبهـم گفتن است
با شتر دزدی بروی بام خم خم رفتن است
سرنـوشـت خلق را از خلق پنهان می کنند
زیر کاسه عالمی نیم کاسه قائم کردن است
جنگ طالـب بـوده از اول جـنگ زرگـری
این صدا درگوش شهروروستاوبرزن است
نقـش طالـب استخـوان گـوشـۀ چـشـم فگار
قصۀ قصاب و شاگرد حکیمجی دیدن است
نیست جـایی بهر افراط و سـتم در مملکت
آب کوفتن در میان قلب سنگ هـاون است
چل سـال در شطّ خون و آتش و پولاد داغ
پـیکـر صـد پـارۀ مـردم سـوز غجغن است
گـردن کــج را نمی بــرّد گـر شـمیـر تـیـز
پس چراقصاب راسودای تیغ وگردن است
تا که خیاطان ناشی محـو طرح دشـمن اند
جامۀ پـوسـیده تنها یخن است و لیفن است
گـر بماند زیـر ابـر تـیره خـورشـید وطـن
صبح ما تاریک ترازخیمه گاه خفتن است
مهر تاریخ خراسـان است گرما بخش دل
گلخن ویرانه از انوار فیضش گلشن است
کلک نسـل نـو زنـد تـاریـخ فـردا را رقـم
نسل نو آینده را فرمانروا و سرجن است
>>> طالب اول انسان شود بعد صلح میکند.
>>> طالبان یک گروه افراطی و تمامیت خواه هستند۰ آنها به سازش، مشارکت، و صلح باور ندارند۰ باید با تمام جدیت با ایشان مجادله شود تا مردم از شر این افراطیون جنایتکار و آدم کش های بیرحم رها گردند۰ بزرگترین قربانیان طالبان پشتونها خود هستند۰ طالبان نسل ها و جوانان پشتون را گمرا و پسمانده از دیگران بار می آورند، و روشنفکرنشانرا میکشند۰ در مناطق پشتونها هر قدر که طالبان زیاد تر نفوذ داشته باشند، فقر، جعل، بذر مواد مخدر، و عقب ماندگی به همان اندازه زیادتر میباشد۰
>>> اوغان انسان شدنی نیست۰ طالبان و صلح و مدنیت اصلن باهم سازش ندارند۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است