تا زمانیکه معیار شاخص ارتباط بین جنگ و صلح بین منطقه و فرا منطقه را در افغانستان مشخص نکنیم و تناسب و اولویت رابطه سیاسی را بر اساس منطق تدوین رعایت نکنیم هرگز به صلح نمی رسیم | ||||
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۲ ۱۳۹۸/۱/۲۰ | کد خبر: 158148 | منبع: | پرینت |
اگر از واقعیت نگذریم هیچ فرد حقیقی و یا حکمی از رییس جمهور گرفته تا اشخاص و افراد دیگر بشمول رهبران سیاسی کشور های خارجی در افغانستان فرمول مشخص برای صلح با مخالفین دولت ندارند در حالیکه صلح یکی از نیاز های اصلی زندگی فردی و اجتماعی و ساختن دنیای بهتر است. دلیل این نا توانی عدم تشخیص درست از عوامل و انگیزه های بحران است هرگاه مرض تشخیص شود داکتر میتواند نسخه خوبی برایش تجویز نماید ولی متاسفانه در مورد صلح و تفاهم ملی کشور ما در طول سال های جنگ امراض گوناگون را برای ادامه جنگ معرفی کرده ایم و نسخه های متفاوت بناً ما به فرمول نیاز داریم.
فرمولی که شرایط صلح را مشخص کند عناصر و مؤلفه صلح را مقابل هم قرار دهد و یا اینکه عاملین جنگ وخشونت را مشخص وراه های بیرون رفت از بحران را طور دقیق و حساب شده پیش روی مردم بگذارد. در طول تاریخ بر هر عملکردی انگشت انتقاد را گذاشته ایم که همه سلیقه ای بوده و گاهی هم فرمول و قاعده صلح پنداشته نمیشد دلیل این همه اشتباهات فرار از واقعیت های موجود بین افغانستان، پاکستان و کشور های دیگر که در امور افغانستان مداخله دارند چه امریکا چه اروپا چه عربستان چه ایران و چه جای دیگری!
ابعاد صلح وابسته به ابعاد جنگ و خشونت است اگر جنگ بعد داخلی داشته باشد صلح هم با جناح های داخلی قابل دستیابی است و اگر ادامه جنگ پهلو های منطقوی و فرا منطقوی داشته باشد باید همان عناصر در صلح شریک باشند به همین تر تیب محاسبه عناصر جهانی در جنگ و صلح باید نقش داشته باشد و اما تمرکز این نوشته به نقش امریکا و نماینده خاص آن آقای زلمی خلیلزاد در صلح افغانستان است که باید مورد دقت و ارزیابی قرار گیرد و در این راستا بخاطر صداقت و عدم صداقت مقامات امریکایی دو دیدگاه مطرح میشود یکی خوشبینی و دیگری هم بد بینی اگر مساله همان بی اعتمادی و بد بینی که از چندی بدینسو بین رهبری دولت افغانستان و مقامات امریکایی ایجاد شده باشد باید بگوییم صلح هم معنی اش جنگ است و اگر از منظر خوشبینی به قضیه نگاه کنیم مطالب ذیل را اضافه میکنیم.
مساله صداقت؟ این باور وصداقت از کجا ناشی شده آیا نشست و بر خواستهای اخیر جناب آقای زلمی خلیلزاد با آقای داکتر اشرف غنی و دید و بازدیدی های مکرر جناب خلیلزاد از کشور های منطقه و فرا منطقه بشمول مذاکرات شانزده روزه در قطر با طالبان زمینه این خوشباوری را مساعد ساخته و اگر چنین باشد بهتر است اول با آقای خلیلزاد آفرین گفت و دوم از خود گذری و آماده شدن در مذاکره با طالبان از حکومت افغانستان سپاس گذاری نمود و اگر قضیه تا هنوز در پرده ابهام است باز هم موضوع افغانستان به تار های سست گذشته پیوند میخورد.
بگوییم شاید این مذاکرات نتیجه مطلوب و موثری نخواهد داشت اگر صداقت همه جانبه ای از طرفین وجود نداشته باشد پس همه همان معما های گذشته است. اما حقیقت این است از زخمی که افراط گرایی بر پیکر کشور های مداخله گر در امور افغانستان زده است ادامه درد این پیچ و تاب میتواند زمینه ساز راه حل معقولی باشد.
اعتماد سازی شرط اساسی صلح شمرده میشود تا هنوز اگر از امریکا از پاکستان، روسیه و یا کشور دیگری صلح میخواهیم باید دلیل این تمایل را در یابیم، میدانیم طوریکه ما از مداخلات پاکستان در امور افغانستان ناراض ایم پاکستان نیز از سیاست های ما بخصوص در مورد روابط با هند مساله خط دیورند ناراض است. از سوی دیگر متاسفانه در ماه های اخیر نه تنها پاکستان بلکه امریکا نیز با بعضی از شکل گیری ها در سیاست داخلی و خارجی ما رضایت چندانی ندارد.
من میدانم که نقش امریکا و پاکستان نسبت به هر کشور دیگر در افغانستان سازنده تر است اگر بگوییم کلید صلح افغانستان بدست پاکستان و آمریکا است اشتباه نکرده ایم حالا که باور داریم کلید صلح بدست امریکا و پاکستان است.
باید از میانجیگری و وساطت این دو کشور نیز استقبال کنیم ما میانجیگری و وساطت امریکا را پذیرفته ایم ولی تا هنوز به پاکستان باور نداریم پس انکار از این واقعیت تلخ که امریکا وساطت نماید و پاکستان در این مورد حرفی به زبان نیاورد به عقیده من طولانی ساختن جنگ و کشمکش در منطقه است و اگر بتوانیم بر علاوه امریکا و پاکستان حمایت عربستان سعودی، ایران، فدراتیف روسیه و یک تعداد از کشور های آسیایی و اروپایی را جلب کنیم دیگر نباید از عملی شدن پروسه صلح تشویش داشته باشیم. اینکه بگوییم فشار دوستان بین المللی ما بالای طالبان ما را به صلح نزدیک میسازد اشتباه است گروه طالبان و سیاست طالبانی حالا جهانی شده است. این گروه در حال حاضر نه تنها در پاکستان در کشور منطقه و فرا منطقه حامیانی دارند سلاح و مهمات در دست شان قرار داده میشود در اکمالات بخاطر مواد لوژستیکی مشکلی ندارند.
از سوی دیگر وقتیکه میگوییم پاکستان و کشور های ذینفوذ دیگر در صلح ما را کمک کنند معی اش یک مفهوم معکوس است یعنی دست از جنگ با ما بر دارند و یا مخالفین ما را دیگر تحریک و تجهیز نکنند. در حال حاضر ما نسبت به صداقت اکثر از کشور ها بشمول امریکا و پاکستان شک داریم و نگرانیم گرچه نگرانی خاصه دولت های ضعیف است که هم بخود بی باور اند هم به دیگران اما صلح یک اصل و نیاز زندگی است میشود با یک نگرانی و یک اشتباه با همه ارزش ها و دست آورد ها وداع کرد.
وقتیکه ما به نقش پاکستان یا کشور دیگری در مورد کمک با صلح اعتراف میکنیم حقیقت ادامه جنگ را نیز شناخته ایم که همین ها بوده اند که جنگ ادامه یافت ما الحمد الله مسلمانیم خداوند پاک دستور داده است اگر دشمنان شما به صلح تمایل داشته باشند شما هم بدون تعلل تمایل نشان دهید و اما در امر نگرانی و بی اعتمادی هوشیار باشید و بر خدا توکل کنید. نمیشود شما بخاطر یک احتمال که شاید صداقت در کار نباشد اصل بزرگ مانند صلح را رد کنید.
به باور من تا زمانیکه ما معیار شاخص ارتباط بین جنگ و صلح بین منطقه و فرا منطقه بشمول عوامل و کم کاری های داخلی را در افغانستان مشخص نکنیم و تناسب و اولویت رابطه سیاسی را بر اساس منطق تدوین رعایت نکنیم هرگز به صلح نمی رسیم یعنی هر گز اعتماد ملی و بین المللی را جلب کرده نمیتوانیم.
در اخیر قابل تذکر میدانم کلید صلح تنها و تنها در دست پاکستان و امریکا هم نیست بلکه کشور های منطقه جهان هم نقش دارند و اگر تنها صاحب این کلید پاکستان را بدانیم همین پاکستان اضافه تر شش دهه میشود که توسط امریکا تقویه تجهیز و تمویل میگردد، همین پاکستان با حمایت امریکا و توسط عربستان سعودی با کمک های مالی فراوان زیب و زینت یافته و منحیث قدرت منطقوی شناخته میشود.
باور داشته باشید امریکا در هیچ عصر و زمانی پاکستان را بخاطر افغانستان زیاد ناراحت نمیسازد ولو که ده ها اسامه بن لادن را در ایبت آباد جا داده و حمایت کرده باشد.
این مطلب را بخاطر نوشتم تا دوستان قدر و جایگاه افغانستان را در تناسب با پاکستان نزد امریکا بدانند و نگویند بگذارید تا امریکا پاکستان را بخاطر افغانستان فشار دهد که هر گز فشار نمیدهد.
عوامل بیرونی در سرنوشت صلح نقش خود را دارند اما عوامل داخلی که عبارت از وحدت همدلی و همپذیری ما مردم افغانستان است از هر نیروی دیگری بخاطر آوردن صلح موثر تر است اگر ما، ما نشویم تباه میشویم.
احمد سعیدی
>>> بعضی تحلیل گران سیاسی ،روشن فکران کوتاه اندیش وماجراجو یان تنگ نظر درافغانستان، تحولات سیاسی سال های آخر افغانستان را به اشتباه وبه چشم شک وتردید تحلیل وتجزیه مینمایند ووضع سیاسی موجوده افغانستان را به حالت تمسخر واشغال مشاهد میکنند درحالیکه دموکراسى ،رشد ،ترقی ،پیشرفت تعليم وتربيه ذکور واناث وآزادى بيان ومطبوعات وشراکت احزاب سیاسی درساختار نظام وقانون آساسی موجوده افغانستان را کاملا نادیده میگیرند وافکار مردم جامعه را با تحلیل و تجزیه ماجراجويانه وپروپاگندهای خطرناک شان مشوش ومکدر میسازند.باید تحلیل های سیاسی شان در رسانه ها بااسناد موثق ومعتبر باشند و درغير اينصورت درجامعه افغانستان پيامد منفی وجبران ناپذیررا به دنبال خواهد داشت وآنگاه ندامت وپیشیمانی سودی نخواهد داشت.تجاوز قوای شوروی سابق به قومانده مستقیم برژنف ملعون با تحولات سال های آخر کومک جامعه جهانی وقوای ناتو صورت گرفته کاملا تفاوت دارد شوروی ها فقط احزاب خلق وپرچم را به حیث احزاب رهبری کننده سیاسی جامعه به رسمیت میشناختند وباقی احزاب وگروه های سیاسی در افغانستان هیچ نقش نداشتند درحالیکه فعلا بیشتر از پنجاه حزب درحکومت فعلی به رسمیت شناخته شده اند ودر سرنوشت سیاسی افغانستان نقش مستقیم دارد.صلح عادلانه دایمی وآشتی ملی خواست وآرزوهای اکثر مطلق مردم مومن وزجر کشیده افغانستان بوده وهستند خداوند متعال درقرآن کریم فرموده الصلح خیر یعنی صلح عمل خیر ونیکو است.جنگ وخانه جنگی برای گرفتن قدرت سیاسی گروه های مختلف واحزاب سياسى متاسفانه درمدت چهل سال است افغانستان رابه ویرانه وقتلگاه تبدیل کرده اند وهزارها عالم دینی، استادان پوهنتون ودانشگاه ها ،محصلین ،معلمین، متعلمين,کسبه کاران،تجاران، دهاقین ،زمین داران وافراد عادی رابه اشکال مختلف تحت نام های مختلف به کشتارگاه ها فرستاده اند ،زیر بنای اقتصادی ،روابط اجتماعی وتعلیمی ونیروهای امنیتی اردو وپولیس افغانستان درطول سال های جنگ داخلی به شدت صدمه دیده ونابود گرديده اند.متاسفانه خصومت های قومی ،مذهبی، منطقوی وزبانی درین مدت به اوج خودرسیده اند دراثر جنگ های خانمانسوز داخلی وشکستن مرزها وسرحدات افغانستان افراد غیر مسئول وبیگانه تحت نام ها وشعارهای مختلف وفریبنده داخل افغانستان گردیدند وبه وحدت ملی وهمزیستی مسالمت آمیز طولانی المدت جامعه افغانستان به شدت آسیب رسانیده اند.انواع عوامل ماجرا جویی ونفاق افگنی ,جامعه عقب مانده افغانستان را بازهم سال های سال به طرف عقب ونابودی کشیدند.الحمدالله درچند سال آخر که با کومک جامعه جهانی زمینه رشد وترقی ،تعلیم وتربیه ذکور واناث ،آزادی بیان وجراید وآزادی مطبوعات درافغانستان مساعد گردیده اند وبرای مردم زجر کشیده افغانستان امید واری های زندگی بهتر ،سعادتمند وآرام ترپیدا شده اند اما بدبختانه بازهم یک عده گروپ های مسلح که تاحال افکار ماجرا جویی وتسلط گرایی خطرناک درذهن رهبران شان هستند به جنگ داخلی وآدم کشی درافغانستان ادامه میدهند وباعث تشویش دوباره ملت مومن وزجر کشیده افغانستان گردیده اند این گروپ های ماجراجو راهای عبور ومرور مسافرین را درنقاط مختلف افغانستان میگیرند مسافرین بی دفاع را به شکلی از اشکال اذیت وآزار میدهند ودربعضی حالات مسافرین را می ربایند وبه قتل میرسانند وهم تحت نام های مختلف پول ازمسافرین بى دفاع میگیرند ووحدت ملى جامعه را ضعيف ونابود ميسازند.این ماجراجویان ودشمنان صلح وامنیت بدانند که انشالله روزی درافغانستان صلح عادلانه وامنیت سرتا سری حتما آمدنى است واین اعمال شوم وماجراجویی خایینانه آنها به عنوان لکه ننگین شان ثبت تاریخ افغانستان خواهد شد.ازچند مدت به این طرف فعالیت ها وجلسات صلح ازطرف جامعه بین المللی ،کشورهای همسایه وکشورهای دور ونزدیک واحزاب سیاسی افغانستان واشخاص دینی،ملی موثر و وطندوست و جامعه مدنی افغانستان عم ازذکور واناث درداخل وخارج ادامه دارد و به یاری خدای بزرگ به طرف موفقیت وصلح عادلانه دایمی به پیش میروند ودر ضمن وظيفه شرعى وحب الوطنى اقشار مختلف ملت مومن افغانستان هستند که درپروسه وتشویق عملی صلح عادلانه وآشتی ملی درافغانستان به هر شکلی سهم بیگیرند ونگذارند که ماجراجویان وعقب گرایان فاسد وجاهل درداخل وخارج افغانستان باعث نفاق افگنی وبدبختی بیشتر مردم زجرکشيده وافغانستان ویران شده گردند.به پیش به سوی صلح عادلانه دایمی ،رشد ،ترقی، وآشتی ملی وهمزیستی مسالمت آمیز تمامى اقوام برابر افغانستان، محو ونابودباد گروه های ماجراجو ،نفاق افگن ،عظمت طلبان جاهل ودشمنان صلح، ترقی وآشتی ملی درافغانستان.
ومن الله التوفیق.
انجنیرعبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> کدام صلح و کدام فارمول. فکر میکنید که آمریکا این همه مصرف نموده وخود را در منطقه به اینجا رسانده پایگاه های نظامی وعسکر و قوا آورده حال که به هدف های خود در منطقه نزدیک شده باز بازار صلح را گرم میکند .خیر به هیچ وجه. شما ها در خواب خرگوش هستید لطفا پهلو بزنید و بیدار شوید .
>>> فارمول مشخص برای صلح دارد منفی گرائی به درد نمیخورد
>>> لينا روزبه حيدري
من خیلی کوشیدم ملی گرا باشم..خودم را افغان خواندم و نه افغانستانی...زبانم را دری گفتم و نه فارسی...ولی با خواندن نظریات برخی در پست ها به این موضوع پی بردم که در آخر روز، من در نگاه انها هیچگاه افغان نیستم چون دری زبان و از هرات ام، من شهروند دست دو و در ذهن شان یک مهاجر ایرانی و تاجکستانی ام!!!...چه ساده و ساده لوحانه، هرات باستان را با قدامت چند هزار ساله به ثبت رسیده اش، با تاریخ غنی زبان و فرهنگ و ادبش، با ایرانی خواندن باشنده گانش، به ایران میبخشند و چه حماقت امیز و عاری از درک و فهم، زبان دری فارسی را که زبان مولانای بلخ، خواجه عبدالله
انصاری، بهزاد، رابعه بلخی، مخفی بدخشی، بوعلی سینا، جامی، ناصر خسرو.. و... زبان تاجکستان و ایران میدانند و نه زبان افغانستان و تمام اعتبار آنرا به همسایه ها مفت میدهند!..و چه غمگینانه، بخش بزرگ و مهمی از خاک و هویت افغانستان را که جهان به نام ان و ادبا، شعرا، هنرمندان و فیلسوفانش فخر میکند، از افغانستان میگیرند و دو دسته تقدیم ایران و تاجکستان میکنند!!!..با هموطنی غرق در تعصب و اینگونه، من نیازی به دشمن ندارم
>>> به بانو لینا روزبه حيدري
غیر پشتونهای ساده دِلی که از روی سادگی و خوبی خود را افغان مینامید، فردا روزش که رسید، باز هم پشتون افغان اصیل میباشد، و با کوچکترین اعتراض که اگر انجام دهید، شما افغان نا اصل میباشید، لهذا فریب بیجا بنام وحدت ملی نخورید۰
پشتونها تمامیت خواه هستند، به وحدت ملی واقعی باور ندارند، و بهترین کاری که میکنند به زور و به ریا همه را یکسان نام میگذارند، و این یکسان سازی جبری، آنهم بنام قوم خودشان را وحدت ملی تلقی میکنند۰
وحدت ملی این شکل بدست نمی آید۰ کار و مبارزه درازی در پیشرو داریم۰
>>> Anwar Rawi
فاشیست های اوغان با پیروی از قوانین نانوشته شان ,شرایط را طوری ساخته و پرداخته اند که از هر راهی که بروی باید دست در دست آنها بگذاری و مطابق خواست آنها عمل کنی ...
جنگ و صلح شان , لویه چورگه شان , انتخابات شان و دولت موقت شان , همه خم و جم هایشان , چیزی جز ازیک جوک ناقص و بی خنده نیست !
ما فریب این هیاهو ها و چرخش و گردشهای آنها را نمی خوریم و در راه های که آنها پیش پای ما گذاشته اند گام نمی گذاریم , چون میدانیم که این راه به اسارت خودمان و اسارت مردم مظلوم ما می انجامد ؛ آنهایکه فریاد های ما را نمی شنوند و چهارنعل در راهای فاشیزم گام بر میدارند , به ندامت چیزی دیگری نصیب شان نخواهد شد ...
ای مردم ! هم خدا و هم بنده گان خوب و خردمند خدا گفته اند که از عقل تان کار بگیرید ؛ عقل برای زندگیست و یکی از کار های عقل انتخاب درست است ؛ انتخابی که شما را از بد بختی ها نجات دهد ؛ از فاشیست ها توقع خیر نداشته باشید .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است