تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ ۱۳۹۸/۱/۲۱ | کد خبر: 158154 | منبع: | پرینت |
«میفهمی درد ما چیست؟ نمیفهمی. درد ما را کسی درک نمیکند. خیلیها نمیدانند ما چه میگوییم چون هیچ وقت جای ما نبودهاند. درد ما درد بیشناسنامه بودن است.»
زهرا زن ایرانی که ۱۵ سال پیش با یک مرد افغانستانی ازدواج کرده، اینها را میگوید و از درد بیشناسنامه بودن بچههایش مینالد.
موضوع اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی، تبدیل به موضوعی پیچیده شده که سالهاست دربارهاش بحث و گفتوگو میشود. قوانین مدنی ایران انتقال تابعیت از خون پدر را به صورت ذاتی پذیرفته است، اما به زن ایرانی این حق را نداده است. بنابراین فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان غیرایرانی تنها بعد از سن ۱۸ سالگی میتوانند تقاضای تابعیت کنند.
فعالان اجتماعی میگویند: تصویب لایحه پیشنهادی دولت برای اصلاح تعیین تکلیف تابعیت فرزندان مادران ایرانی گام رو به جلویی است. لایحهای که طبق آن فرزندان زیر ۱۸ سال هم به درخواست مادرشان میتوانند شناسنامه بگیرند و بالای ۱۸ سالهها هم خودشان میتوانند درخواست کنند. آنها امیدوارند این لایحه در صحن علنی مجلس تصویب و در شورای نگهبان نیز تأیید شود. این لایحه اردیبهشت ماه امسال بررسی خواهد شد.
زهرا سرش پایین است و زیر لب حرف میزند: «دخترم باید ۱۸ ساله شود تا بتواند شناسنامه بگیرد اما الان تازه کلاس سوم است. کو تا ۱۸ سالگی؟ اگر قانون اصلاح شود، خودم میتوانم برایش درخواست شناسنامه بدهم.»
مریم خودت بگو چه اتفاقهایی برایت افتاده؟
مریم دختر زهرا برایم از خاطرات تلخی میگوید که به قول خودش ما چندان درکی از آن نداریم: «همه بچههای کلاس ایرانیاند. قرار بود اردو برویم. معلممان خواست شناسنامههایمان را بیاوریم اما من شناسنامه نداشتم. همه شناسنامهها را گذاشتند روی میز. من خجالت میکشیدم بگویم شناسنامه ندارم، از کلاس بیرون رفتم و توی حیاط ماندم تا معلمم یادش برود.» زهرا حرف های دخترش را ادامه میدهد: «آنقدر توی حیاط ماند تا همه یادشان برود. هوا سرد بود و بعدش سرمای بدی خورد. سرماخوردگی برایش مهم نبود میگفت اینکه با همه فرق داشته، خیلی آزارش داده….»
۱۴ سال از ازدواج هدیه با یک مرد افغان میگذرد، اما هنوز خیلیها قبولش نکردهاند. دو اتاق تو در توی کوچک در جنوب شهر تهران دارند، سه بچه بدون شناسنامه، تحصیلات ناتمام، بدون دفترچه بیمه درمانی و… بچه ها خودشان را ایرانی میدانند اما انگار هیچ کس حاضر نیست این واقعیت را بپذیرد. دخترها ۱۰ و ۱۱ سالهاند و پسرش ۸ ساله و تنها مدرک هویتشان گذرنامهای است که از سفارت افغانستان گرفتهاند.
به هدیه گفتهاند بچهها که ۱۸ ساله شدند میتوانید برایشان شناسنامه بگیرید اما همسایهاش نتوانست این کار را بکند. بچههای ام کلثوم که ۱۸ ساله شدند از بیمارستان و کلانتری نامه گرفتند اما بازهم نتوانستند شناسنامه بگیرند. این غصه انگار تمامی ندارد: «میگویند قانونش هست اما اجرا نمیکنند. خیلی چیزها میگویند قانون شده اما اجرا نمیشود. شوهرم حساب بانکی ندارد. همه چیز، یعنی همه کارهایی که نیاز به شناسنامه و کارت ملی دارد به عهده من است. بچهها همه با پاسپورت رفتند مدرسه. هزار جا رفتم؛ میگویم مگر من مادرشان نیستم؟ مگر من ایرانی نیستم؟ یعنی بچههای من هیچ حقی ندارند؟»
طیبه سیاوشی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون زنان مجلس در این باره میگوید: «جمعیت کودکان بیشناسنامهای که از مادر ایرانی و پدر غیرایرانی متولد شدهاند، حدود ۵۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. البته برخی از مسوولان آمار بالاتر و در مواردی کمتر دراین باره ارایه کردهاند. به هر حال آمار خیلی دقیقی از این کودکان در دست نیست.
برهمین اساس رسیدگی به این موضوع نیازمند لایحهای از طرف دولت بود و خوشبختانه این لایحه مطرح شد. موضوع تابعیت در ایران و چند کشور دیگر با محدودیتهایی همراه است. اینکه تابعیت فقط از طریق پدر به کودک منتقل میشود و شرایط دیگر تابعیتی وجود ندارد. ولی خوشبختانه با این لایحه این مشکل حل میشود و در واقع با اعلام مادر قبل از ۱۸ سالگی هم، فرزند میتواند دارای شناسنامه شود. این امر خیلی مهمی است چراکه بعد از ۱۸ سال هم با اعلام خود آن فرزندان و با فرآیندهای پیچیده مدارک هویتی به آنها تعلق میگرفت اما با تصویت این لایحه این مشکلات حل میشود.»
او ادامه میدهد: «مصائب و مشکلات این قشر از افراد و خانوادهها واقعاً دردآور است. مثلاً چند وقت پیش موردی را به من اطلاع دادند که مادر خانواده حتی پس از مرگ فرزندش به خاطر نداشتن هیچ مدرک هویتی نمیتوانسته بچهاش را دفن کند و با مشکلات پیچیدهای مواجه شده. لایحه فعلی نتیجه زحمات بسیاری از کارشناسان و متخصصانی است که در بدنه دولت سالها زحمت کشیدهاند و امیدوارم مجلس هم در این زمینه بتواند بخوبی عمل کند و با تصویب این لایحه مشکلات و معضلات بیشناسنامهها در کشور تا حد زیادی حل شود.»
به گفته این نماینده مجلس، نداشتن مدارک هویتی موجب شده مشکلات و آسیبهای زنجیرواری به وجود بیاید. کلاف سردرگمی از مشکلات امنیتی و اجتماعی که از دل هم بیرون میآیند. اما معمولاً در اعلام مشکلات به معلولها می پردازیم وعلتها را نادیده میگیریم.
مادر علیرضا ۳۱ ساله، ایرانی و پدرش اهل کشور افغانستان است. او میگوید: «مادرم چند تکه زمین به نام خودش داشت الان که فوت شده تمام زندگی مان بهم ریخته. من شناسنامه ندارم و نمیتوانم مالک چیزی باشم. با اینکه ۳۱ ساله شدهام و ۵ سال اقامت قانونی هم دارم. پدر و مادرم سند ازدواج هم داشتند و تمام مدارک قانونی تکمیل است. مشکل اینجاست که من گواهی تولد ندارم. استشهاد محلی جمع کردیم که روحانی مسجد محلهمان هم تأییدش کرد اما مشکل بعدی این بود که سنم بالا رفته و…
اگر کسی مادرش ایرانی باشد پدرش خارجی، باید بین ۱۸ تا ۱۹ سالگی تقاضای تابعیت ایرانی کند و فقط یک سال برای این کار مهلت هست. من این را نمیدانستم و ۲۰ سالگی تقاضا دادم. گفتند فقط یک سال مهلت داشتهای و بعد از آن دیگر هرگز به تو تابعیت ایرانی نمیدهیم. فکرش را بکنید به خاطر فرآیند طولانی اعطای تابعیت من سه دهه ازعمرم گذشته اما هنوز شناسنامه نگرفتهام.»
معصومه و شوهرش هم خیلی تلاش کردهاند برای امیرحسین پسر شش سالهشان شناسنامه بگیرند تا موقع مدرسه رفتن مشکلی نداشته باشد. معصومه میگوید: « فعلاً که نتوانستهایم. من ایرانیام، یعنی نباید ایرانی بودنم روی بچهام تأثیری داشته باشد؟ خیلیها میگویند برو افغانستان زندگی کن آنجا به بچهات شناسنامه میدهند. اما نمیروم؛ جنگ و ناآرامی است. خواهر و مادرشوهرم هم اینجا هستند، کجا برویم؟ هرجا هم میروم و اعتراض میکنم، میگویند میخواستی شوهر افغان نگیری! اما حالا که ازدواج کردهام نباید راهی برای حل این مشکل وجود داشته باشد؟»
پسر جوانی که دلش نمیخواهد نامی از او در این گزارش آورده شود از مادری ایرانی و پدری افغانستانی در یکی از شهرهای مازندران به دنیا آمده و از همان کودکی استعدادش در ورزش کشتی چشمگیر بوده: «بزرگترین مشکلم هویتم بود؛ نه ایرانی بودم، نه افغانستانی. مجبور شدم یک شناسنامه جعلی برای خودم درست کنم و مسابقه بدهم. بعد از اینکه هویتم برملا شد، تمام عناوین قهرمانیام را پس گرفتند و بعد از آن هیچ وقت نتوانستم به کشتی برگردم. جرم من این بود که از مادری ایرانی و پدری افغانستانی به دنیا آمدهام.»
شاید هیچ کدام از ما درد بیشناسنامه بودن را حس نکرده باشیم اما از لابه لای کلمات و جملات زهرا، مریم و علیرضا و… میتوانیم گوشهای از سختیهایشان را بفهمیم. خیلی از آنها چشمشان به تصویب لایحهای است که از این پس به آنها اجازه میدهد صاحب شناسنامه شوند؛ صاحب هویتی حقیقی به نام یک شهروند ایرانی.
ترانه بنییعقوب/ روزنامه ایران
>>> نصیحت افغانی.
جانشان جور باشه٫امروز یاسبا شناسنامه خواهند گرفت .
عاقل
>>> قوانین تابعیتی ایران هرگز درست اجرا نمیشوند
بشخصه بعنوان یک ایران بسیار از این موضوع ناراحت هستم
>>> در ايران به خصوص در شهر هاى شمالى دختران زيادى هستند ٣٥ ٤٠ ولى هنوز ازدواج نكرده اند.
يك ضرب المثل ايرانى ميگويد : در بيابان ، كفش كهنه هم غنيمت است.
بلى كفش كهنه در بيابان نعمت است اما در ايران محنت و نكبت و ذلت است.
فداى سرت آبجى ! زندگى را خوش بگذران چه با كفش چه بى كفش چه كهنه و چه نو !!!
ديدى كه سيل آمد و همه كفش هاى كهنه و نو و مدرن و عتيقه را يكجا رُفت و برد.
زن افغانستانى
>>> ای وای زهرا جان چه نیکبختی توکه هنوز کتکت نزده اند وبا دختران گلت در صف استاد کرده به روی نازنین دختر گلت سلی نزده اند وپدر سگ ومادر سگ برایت نثار نکرده اند البته روی کلامم به نیروهای نظامی وانتظامی و... است هرچه ملت برادر ایران بالای همه خصوصا با مهمان ومسافر مهربون اند وکار گر را از دل وجان دوست دارند راستش خود انها هم بامشکلات فراوان دست وگریبان اند البتهین همه مشاکل از نیت نادرست انسانها بر انها مستولی میگردد اواره ومهاجر در هر جای دنیا مشکلات خودرا دارد در پاکستان در اروپاوحتی امریکا چه مظالمی نیست که در حق انها روا داشته نمیشود یگانه جای که با انسانها رویه ای خوب وانسانی مینمایند ترکیه است که خداوند اینها را در حفظ وامانش نگهدارد
بیروزگار وپریشان از سانچارک
>>> این که مادر و یا پدرت ایرانی و یا افغانی است،کدام پروبلم نیست. تو از یک زن و مرد طور نورمال به دنیا آمدی.
در یکی از ایالت های امریکا دو مرد همجنس گرا با هم ازدواج کردند و آرزوی یک اولاد را داشتند.
یکی ازین مرد ها تخمه خاله اش را گرفته و توسط القاح مصنوعی با مرد همجنس گرا اش.القاح نموده است.
مرد همجنس گرا این تخمه القاح شده را در رحم مادر بزرگش ترزیق کرده است و مادر بزرگ اش یک دخترک قندول برای هردو مرد همجنس گرا به دنیا آورده است.
حالا این هردو مرد همجنس گرا از خوشی در لباس خود نمی گنجند که صاحب یک دخترک شدند.
همین روز ها هردویشان خود را شامل یک کورس پمپرس تبدیل کردن نموده اند که آن را یاد بگیرند.
>>> تو افغانی هستی چون پدرت افغانی است وباید به افغانستان بروی واز افغانستان شناسنامه بگیری ودرافغانستان که وطن پدرت است زندگی کنی /
دایوش ایران نژاد مشهد
>>> تابعیت این فرزندان کاملا مشخص است. طبق قوانین افغانستان فرزندان حاصل از ازدواج مردافغان با زن خارجی تابعیت افغانستان را دارند و افغانستانی محسوب می شوند.
طبق قوانین ایران هم فرزندان حاصل از ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی تابعیت پدر را می گیرند و اهل کشور متبوع پدرشان محسوب می شوند.
بنابراین فرزندان دارای پدر افغان و مادر ایرانی افغانستانی هستند و جای بحث ندارد...
اکثر این ازدواج ها قاچاقی و غیر قانونی انجام شده و تعداد بسیار کمی از آنها با اجازه ی رسمی دولت ایران و قانونی بوده است و این یکی از صدها تبعات دردناک ومنفی حضور طولانی مدت و ادامه دار و چندمیلیونی اتباع بیگانه عمدتا افغانستانی در ایران است.
نگاه مردم و مسوولان ایران به اتباع خارجی بیشتر نگاه عاطفی و احساسی بوده تا نگاه منطقی و عقلانی...وغافل از تبعات منفی و مخرب ,...
>>> اینکه روزنامه ایران وابسته به دولت است وبا توضیح وتفسیر سرگذشت همسران ایرانی هموطنان ما از این معضل بزرگ بی شناسنامه بودن گزارشی تهیه کرده جای بسیار تشکر دارد اما سوالم اینست که بسیاری از روزنامه های ایران که رویکرد اجتماعی وسیاسی دارند بمثل روزنامه های سنتی جمهوری اسلامی اطلاعات وکیهان وتاکیدم روی کیهان است که روزنامه ای حق گرا ومتعهد است؛ چرا به این معضل نپرداخته اند از بعضی روزنامه های بودجه گیر دولت که تمام رنگ وبوی سیاسی دارند وشبه اپوزیسیون نظام هستند مانند شرق؛ مردم سالاری؛ قانون انتظاری نیست چون فقط دغدغه رفورمیستها( اصلاح طلبان) را دارند ورویکرد حل مشکلات مردم راندارند.ولی از کیهان گله مندم جاذبه اتباع باهر ملیتی بخصوص افغانستانیها که همیشه یار وغمخوار همسایه خود ایران هستند بدلیل ضعف قوانین مدنی بسیار ضعیف است واصلاح قوانین بمنظور کمک به فرزندان مادران ایرانی از اهمیت بسیاری برخوردار وحتی استراتژیک است.
با توطئه ها ونفوذ عوامل سرویسهای اطلاعاتی معاند نظام جمهوری اسلامی در دولتهای گذشته وحتی کنونی ایران سیاستها بگونه ای سوق پیدا کرد که زاد ولد وامار جمعیتی ایران بشدت پایین بیاید و شعار صهیونیستی وزارت بهداشت ودرمان سالهای اخیر فرزند کمنر زندگی بهتر از این نمونه سیاستهای دشمنانه ایران است که با بال رفتن سن ازدواج وفرزند اوری کمتر هرم سنی در ایران بیشترین سن را پیران وسالمندان تشکیل میدهند.
بنآءشناسنامه دار کردن وبرسمیت شناختن حقوق این فرزندان خود یکی از راههای افزایش جمعیت در ایران است. به نظر اینجانب جمههوری اسلامی ایران برای تحقق تمدن اسلامی باید بیش از اینها در جذب و محبت به همه مسلمانان جهات بخصوص مردم شریف هموطن ما کوشا باشد چون دشمنان مشترکند وافغانستان ما بدلیل بعضی سیاستها و زیر نفوذ امریکا رفتن راه جدا نگداشته شدنش توسط استکبار جهانی وصهیونیزم بیشتر هموار است وایران باید سیاستهای پیشدستانه ای داشته باشد //
داکتر عبدالرب اچک زی
>>> این ازدواج هایی که بین زنان ایرانی ومردان افغانی صورت گرفته بر اساس کدام ملاک و معیار می باشد؟؟؟!
ازدواج دارای اصول و معیارهایی از قبیل نزدیکی فرهنگی، نزدیکی مکانی و جغرافیایی، نزدیکی قومی، نزدیکی زبانی، نزدیکی دینی و مذهبی، نزدیکی نژادی نزدیکی طبقاتی ،نزدیکی تحصیلات و...میباشد .
بین یک فرد ایرانی و یک فرد افغانستانی کدام یک از اینها مشابه و نزدیک به هم است؟یک افغان از قوم هزاره ی زردپوست و چشم بادامی با یک ایرانی سفیدپوست آریایی؛آیا فرزندان حاصل از این ازدواج ها دارای بحران هویتی و نژادی نخواهند شد؟
>>> همینطور الکی که نیست . مسلمان باهم کفو خود ازدواج می کند ...اینو بدونین ما هیچوقت شناسنامه نمیدیم ، میگی نه برو از اونایی که پنجاه ساله شونه و بدون شناسنامه اند ، بپرس ! الان اگر اینکارو بکنیم از اندونزی تا عربستان سیل خواستگار سرازیر میشه ، ما اونوقت با داماد سلفی چه خاکی تو سرمون بریزیم ؟؟
>>> طبق قوانین ایران تابعیت از پدر منتقل میشود نه مادر به تازگی قانون انتقال تابعیت از مادر تصویب شده که مادر ایرانی هم فرزندش ایرانی محسوب خواهد شد اما داستانهای بالا به نظر دروغند نمونه اش داستان مریم یعنی در مدرسه ای که بدون شناسنامه مریم را ثبت نام کردند برای اردو بردن شناسنامه خواستند ؟! همین داستانهای اغراق آمیز افغانهای مقیم ایران کار را برای آنها سخت تر کرده البته در حالت کلی شرایط زندگی در ایران برای خود ایرانیها هم سخت است چه رسد به مهاجران غیرقانونی و به طور کل بهتر بود این مهاجران به کشوری که مهاجر پذیر بود یا حداقل تحریم نبود مهاجرت میکردند نه کشوری که نه مهاجرپذیر است مثل کانادا و علاوه بر آن ۴۰ سال درگیر تحریم ، مثل این است که کسی به کره شمالی یا ونزوئلای تحت تحریم مهاجرت کند و بعد شاکی باشد چرا در کره شمالی و ونزوئلا پذیرفته نمیشود کشورهایی مثل ایران کره شمالی ونزوئلا خودشان به قدری مشکل دارند که قادر به پذیرش مهاجران دیگر کشورها نیستند ولی در ایران مثل بیشتر کشورهای خاورمیانه تابعیت از طریق پدر منتقل میشود نه مادر
>>> همینطور الکی که نیست . مسلمان باهم کفو خود ازدواج می کند ...اینو بدونین ما هیچوقت شناسنامه نمیدیم ، میگی نه برو از اونایی که پنجاه ساله شونه و بدون شناسنامه اند ، بپرس ! الان اگر اینکارو بکنیم از اندونزی تا عربستان سیل خواستگار سرازیر میشه ، ما اونوقت با داماد سلفی چه خاکی تو سرمون بریزیم ؟؟
>>> بهتراست به افغانستان بروی وازدولت افغانستان شناسنامه بگیری چون تو ایرانی نیستی ودولت ایران حق و قانون دادن شناسنامه را برای افغانی ندارد.
>>> بهتراست بایک مردایرانی ازدواج کنی
>>> اگر ميشود شهريت هر دو كشور را اخذ نمائيد، داشته بكار آيد،
>>> جاینم فکر کن هر کدام که در خانه از یکی دیگه زور بود تو در پشت او برو چی پدرت سر مادرت زور باشه و چی هم مادرت بالی پدرت اگر پدرت زور بود پشت پدر برو و اگر مادرت زور بود پشت مادرت برو خلاص .
هروی
>>> فرق ایران و افغانستان ناووه و باران است، فقط بخاطر درس خواندن و غیره شناسنامه ایران در داخل خاکشان بدرد میخورد در غیران تابیعت ایرانی و افغانی ۹ و ۱۰ فرق دارند در بعضی کشور ها ایران حتی پاین تر از افغانستان است.
هرکسی حق دارد تا زندگی ارام و هویت اش معلومدار باشد اما اگر در ایران این قانون تطبیق نمیشود گلایه نکنید چون در افغانستان این قانون اصلا وجود ندارد رفته و تابعیت کشور خودت را حد اقل بگیر.
>>> در دبیرستانی درس می دادم دو برادر افعانستانی دانش آموزم بودند که مادرشان ایرانی بود. اهالی شهر و خانواده زن به آنها کمک می کردند. شناسنامه نداشتند ولی کارت داشتند. یکی از آنها دانشگاه معتبری پذیرفته شد می گفت قرار شده هم زمان در دو رشته درس بخوانم. برادر دیگر شغل آزاد دارد البته پیگیر شناسنامه هم بودند.
دولت ایران باید فکری به حال این گونه افراد کند و افغانستانی ها را کمی متفاوت از دیگر اتباع خارجی ببیند. به امید روزی که مشکل آنها در کشور ما و خودشان حل شود.
>>> نژاد پرستی و نژاد بازی ممنوع.باید به درد این بچه ها هم رسیدگی بشه.هر چند خود ما جوانان ایرانی حال خوشی از این دولت ها گذشته نداریم.
با ما جوان ها بد رفتار شد.دیگه نه میتونیم زن بگیریم نه خونه بگیریم نه ماشین .اوضاع کار هم که اینطوری
خدا خودش رحمی کنه
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است