تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ ۱۳۹۸/۲/۴ | کد خبر: 158344 | منبع: | پرینت |
سلطه سیاست قبیله و طایفه در افغانستان، بیش از عمر طبیعی اش دوام آورده است. نزدیک به سه قرن حاکمیت قبیله و طایفه، افغانستان را به کشوری تبدیل کرده است که نه گذشته دارد و نه حال و نه آینده. گذشته ندارد زیرا هیچ چیزی از گذشته دور تاریخی این سرزمین به ساکنان اکنون اش نرسیده است، حال ندارد زیرا بدون گذشته وضعیت حال معنا پیدا نمی کند، و آینده ندارد چون هیچ تصوری در ذهن مردم افغانستان از آینده به وجود نیامده است.
اما این حاکمیت قبیله بیش از اینکه ناشی از قدرت عصبیت قبیله و چیره دستی قبیله سالاران در امر سیاست و مساله اجتماعی باشد، ناشی از پذیرفتن این وضعیت از جانب مخالفان نظام قبیلوی است. حاکمیت دراز آهنگ قبیله، حاکمیت پشتون هاست اما غیر پشتون ها آنگونه که باید علیه این سلطه و استیلا ایستادگی موثر و همه جانبه نشان نداده اند. این واقعا خیلی تاسف آور است، که هم اکنون همه باور کرده اند که حاکمیت از آن پشتون هاست و دیگران نمی توانند حتی در دوره های کوتاه بر سکوی قدرت و حاکمیت بنشینند.
حاکمیت پشتون ها و محکومیت غیر پشتون ها که اکنون بصورت یک کلیشه بزرگ درآمده است، یک توهم اجتماعی و یک باور اساسا کاذب و دروغ است که باید علیه این باور و ذهنیت مبارزه فرهنگی و سیاسی صورت بگیرد.
شکستن طلسم استبداد قبیله و بیرون آوردن قدرت سیاسی از چنگ طایفه ای که بیش از دو و نیم قرن انواع جفاها و جنایت ها و مظالم را در حق دیگر مردمان این سرزمین مرتکب شده است، ماموریتی است که دست کم بعد از این تاریخ باید آن را جدی و پیگیر دنبال کرد.
اقلیت بودن پشتون ها در برابر اقوام دیگر یک واقعیت عینی است، که اکنون برای هرکسی روشن شده است. خرد و عقلانیت سیاسی طایفه حاکم نیز چیزی نیست که دیگران نداشته باشند. پس چه چیزی سبب می شود که این همه تسلیم این وضعیت منحط و بدوی شده ایم، و باور کرده ایم که حاکمیت از آن یک طایفه و دیگران همه محکوم و برده آفریده شده ایم؟
صفرمحمد مظفری
>>> سلام بردان عزیم بعد از سلام سرکردگان اقوام غیریشتون کور خوانده اند اصلا به مبارزه توان مردم خود بورندارند مردم توان خود را درطول تایخ در جنگ های با انگلی روس امریکا نشان ددن که هیچ ابرقدت حهان تاب مقاوت دربرابر این شیرمردان را ندارداماه رهران سرن اقوام را زراندوری فساد قاچاق ماد مخدر ان ها را از مبارزه سالم اصولمند باارزش های دینی دور ساخه باامریکا با پخش توزیع سرسام اور پول دالری خود به بسار ساده واسان این افراد را به انسان های فرصت طلب خودحوا وجاطلب اوباش خوش گذران تبدیل گرد اتا اینها مانع تطیق پلانهای شیطانی امریکا توسط فاشیم نشوندبهراست مسجم شده یک پیکرواحد برای نجات مردم حامعه خود دستدبکار شویم شیوهای مطوبمبازه تا هدف وجود ارد
>>> ر
آنکه هفت اقلیم عالم رانهاد
هرکسی را هرچه لایق بود داد
وای ازان روزی که تاجک صاحب قدرت عام وتام باشد آن وقت ظلم بی عدالتی قانون شکنی بی غوری خود سری غصب اختلاس را خواهی فهمید یعنی چی !
>>> هــرکه رابرای کاری آفریده اند !
>>> Hashmatullah Arwin
تشویش نکنید ، غنی در آینده های دور فورمول جلوگیری از کشتار بیشتر شهروندان کشور را طرح و مدیریت.
>>> بجواب کامنت ( هر که را برای کاری آفریده اند).چه زیبا گفتی .... ها در درازای تاریخ کار شان دزدی، قتل جور و چپاول مردمان غیر پشتون وبیغیرتی و زن ودختر فروشی وجاسوسی و خدمت به بیگانگان و خیانت به خود ودیگران بوده وهست وخواهد بود .ببخشی که کامنتت را تکمیل کردم
>>> مشکل است به آنانیکه درس تسخیر قدرت را از دستگاه های استعمار خارجی یاد گرفته وتوسط استعمار به قدرت رسیده وتا اکنون تحت نظر همان استعمارگران خون آشام دارند به تحفظ قدرت با نهایت به آبروهی ادامه میدهند کنار آمد.اینها افغانستان را به 100 سال عقب زده اند .براستی هیچ امیدی برای بقای آبرومندانه این کشور در سطح منطقه وجود ندارد و.ایجایب مینماید تادر برابر این عقب ماندگی در برابر غاصبان قدرت مبارزه نفس گیر صورت گیرد
س
>>> این یک واقعت است که هیچ کس از کسی برتری ندارد و همه انسانها مخلوق خداوند است ولی ما در هیچ جای دنیا ندیده ایم که انسان تابع حیوان بوده باشد چطور میتواند که یک دزد راه زن چپاولگر قمار باز رقاص رهبر یک جمعیت باشد موضوع اقلیت واکثریت نیست از انسانیت خدمت است اگر از اکثریت باشد در افغانستان خر واسب از همه زیات هستند ما رهبری دو قرن پشتون را هم دیدیم ورهبری چهار سال تاجک را هم دیدیم حالا اگر خود را انسان میدانید و از جمله اکثریت بالا نیستید با خود قضاوت نماید که خدمت بودن مهم است یا اقلیت و اکثریت درد های چور کابل هنوز تازه است از یاد کسی نرفته است و ادارات دولتی نیز خاطرات پیش مردم دارد که چقدر کلینر و نداف در چوکی های وزارت و ریاست نشته بودند و چطور سیستم دولتی را برابر به صفر ساخت خدمت چهار ساله اکثریت شما؟
>>> همان یک طائفه خاص اگر انسان باشد نه جنگی است نه انفجاری نه کشتنی نه تمامیتخواهی ئی نه تقلبی و نه هیچ جنجالی۰
>>> مردم حق دارند که افغانستانی بگویند چون اوغان تنها نام دوم پشتونها است، نام ملی نیست، و به زور و جبر در قانون اساسی بالای مردم غیر پشتون که اکثریت مردم کشور هستند تحمیل شده است۰
>>> ای اوغان!
اگر تو کدام اثر و یا کدام نشانی تمدنی ات را آوردی و یا ثابت ساختی که قدامت آن بیش از 350 سال باشد؛ مطمئن باش که من پس از این هرچه را تو بگویی، هرچه را تو بخواهی و هرچه را که تو نیک بشماری من آنرا بی درنگ و بدون تردید خواهم پذیرفت و با تو دیگر سر ستیزی نخواهم داشت!
اگر نمیتوانی مطمئن هم هستم که نخواهی توانست.
قبل ازینکه بحث بجایی بکشد که آنگاه دست نوشته ها، سنگ نوشته ها، آثار علمی، فرهنگی و تاریخی تعیین کننده صاحب وطن اصلی باشد، و ثابت کند که اوغان کیست!؟ چه زمانی کشف شده است!؟ چه مکانی در چه زمانی افغانستان نام داشته است!؟ و آنگاه که ثابت شود قبل از اوغان چه کسانی بر خراسان حاکمیت داشته است!؟ و همینگونه ده ها نشانی و ثبوت دیگر؛ این تو خواهی بود که بایستی کشور من (خراسان) را به خودم بگذاری و خودت به عنوان یک مهاجری که در قرون نهم تا دهم به سرزمین من (خراسان) پناه آورده بودی یا آرام و بدون مزاحمت با من و هم میهنان گرامی ام، زنده گی کنی، و یا از همانجایی که آمده ای برگردی! به حق و موجودیت دیگران احترام قایل باش تا دیگران نیز کم از کم هم که شده تو را به عنوان مهاجر نه بلکه به عنوان هم میهن و برادر بشناسند.
پس حد و اندازه ات را بشناس!
ادریس خراسانی
>>> مردم حق دارند که افغانستانی بگویند چون اوغان تنها نام دوم پشتونها است، نام ملی نیست، و به زور و جبر در قانون اساسی بالای مردم غیر پشتون که اکثریت مردم کشور هستند تحمیل شده است۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است