افغانستان در کل سرزمین تضادها و کشمش‌ها است اما پروان نمونه برجسته‌تری از تضاد و کشمش و سردرگمی است.
در این ولایت چند شخص زورمند و تفنگدار برگرده‌های مردم حاکم است. بین اشخاص زورمند رقابت خون‌بار و خوفناک جریان دارد که قربانی آن مردم و جوانان اند.

حکومت مرکزی برای تامین منافع تیمی و قومی در تشدید رقابت بین زورمندان پروانی نقش دارد و از رقابت‌های آنان سود می‌جوید. حکومت محلی به شدت ضعیف و در سایه تفنگ داران قرار دارد. سایه تفنگ برهمه جا گسترده است. جوانان بیشتر به تفنگ می‌اندیشند و به زورمندان تفنگ دار همچون الگو نگاه می‌کنند.

مردم به طرز عجیبی در حاشیه رانده شده و ساکت است. حتی در محوطه دانشگاه حرف اول و آخر را تفنگ و تفنگ‌داران می‌زنند. بارها از برخورد مسلحانه تفنگ داران در داخل دانشگاه گزارش شده است. امروز نیز گزارش شده که یک دانشجو توسط تفنگ داران در داخل دانشگاه زخمی شده است.

بازسازی در پروان وجود ندارد. کثرت نفوس و کم‌زمینی اکثرا جوانان پروان را به مهاجرت و یا پیوستن به صفوف نیروهای امنیتی سوق داده است.

در چنین وضعیتی، شاید جای تعجب نداشته باشد که وقتی یک تفنگدار بعد از مدتی بستری بودن در خارج دوباره به وطن بر می‌گردد، همچون یک«رهبر کاریزماتیک» استقبال می‌شود؛ کودکان مکتب برای گل‌کاری فرش قدومش صف می‌کشند؛ و متولیان امور فرهنگی پروان به ایشان لقب«رهبر شمالی» را می‌دهند!!!

نورالله وليزاده

>>>   Anwar Rawi
یک تعداد از روشنفکران ما را مثل سگ پاولف شرطی ساخته اند !
آنها در انتظار می مانند تا فاشیست های افغان کاری کنند تا مغزشان بکار افتد وقلم بدست گیرند و کارکرد ها و نیرنگ های فاشیست ها را توجیه و تفسیر کنند ! در حالیکه روشنفکر باید خود راهنماو راه گشا باشد .
ما میدانیم که مشکل اصلی کشورمان در شرایط کنونی فاشیزم افغانی است . میدانیم که تا وقتی که نظامی فاشیستی وجود داشته باشد و قدرت بدست فاشیست ها باشد و اندیشه های ضد انسانی و ضد آزادی فاشیستی رواج داشته باشد ؛ امکان ندارد کشورمان به صلح واقعی و صلح دایمی دست یابد و مردم ما احساس امنیت , آرامش و آسایش کنند .ما میدانیم که خلیزاد , کرزی , احمدزی , احدی , گلبیدین ,یون , سورخلقیان و طالبان و چندین گروه خرد و بزرگ دیگر , همه فاشیست اند و نظریات فاشیستی دارند و همه برای تحقق اهداف ضد انسانی فاشیستی هماهنگ و همسو و با هم کار می کنند و میخواهند قدرت انحصاری و مطلقه شان را بر مردمان شریف کشور تحمیل کنند و تمام دارایی های مردمان کشور را به چپاول ببرند و مردم را به برده گی بگیرند ...
وقتی این مسایل را میدانیم و این را هم میدانیم که فاشیست های رنگارنگ افغانی هیچ زبانی انسانی را جز زبان زور نمیدانند و هیجگس دیگر را برابر سگ هم اهمیت نمی دهند و دموکراسی و همکاری ؛ زندگی شهروندی هم برایشان هیچ پشمی نیست , پس چرا باید دست به هوا در انتظار رحمت و معجزه آنها ماند ؟!
روشنفکران ضد آزادی خواه و عدالت پسند باید در انتظار معجزه از طرف فاشیست های رنگارنگ افغان نمانند و خود برای نجات کشور و مردمان رنجبر و مظلوم کشور دست به اقدامات جدی بزنند و فاشیست ها را در موقف سگی قرار دهند , باید راه چاره پیدا کرد و همه در جهت را ه حل متمرکز شد , وقت دارد میگذرد ؛ اگر فاشیست ها همین طور موفقانه پیش بروند آینده خونبار نصیب مردمان ما خواهد شد ... اتحادو همسویی و هماهنگی روشنفکران آزادی خواه و عدالت پسند اولین گام متیواند باشد ..

>>>   شمس كچكين
چه ملتى بوديم چه فرهنگى داشتيم وچه سرزمينى داشتيم اماباتاسف عده بى ريشه وبى بنياد توسط حمايت. استعمارخونخوار بالاى گرده هاى ماسوار اند وبزرگان بيخرد وجبون مصرف جمع كردن دالر استند اياجواب وجدان راچه خواهند دادند
Dit verbergen of rapporteren

>>>   Eraj
اینها جنایت کار تر از غنی اند زیر این زمینه ها را برای شوونیزم اینها فراهم کرده اند. دلیل سکوت شان این است که ایشان حق السکوت اخذ کرده اند و می خواهند با تحریم نمودن سمبولیک خاک به چشم مردم بزنند و بگذارند شوونیزم به کار خود ادامه بدهد!

>>>   Ghiasi
رحیل صاحب شما هم از که ها چه ها توقع دارید. پنج سال است که خورد و بزرگ ملت در گوش این نامرد ها پُف کرده راهی استند که شاید کمی سر غیرت بیایند، اما اینها کجا غیرت و شهامت دارند. صدا خود را از ترس بلند نمی کنند که مبادا بودیجه دریشی های لوکس و لوازم آرایش شان را از پیش شان نگیرند. حیف آن آکسیجن که اینها تنفس میکنند.

>>>   Zyanmand
سر تسلیم گذاشتن به ظلم و استبداد، هم از نظر شریعت اسلام مردود است و هم ازدیدگاه خردمندانه و اندیشه آگاه فردی و اجتماعی.
همانگونه که شریعت اسلام ظلم را نا روا میداند، مظلوم واقع شدن و سر تسلیم گذاشتن به استبدتد را نیز مخرب دانسته نهی میدارد.
ولی اینجا سرزمین تملق و سکوت است.
بیش از چندین دهه اینجا دامن ظلم پهن و دست استبداد دراز است.
ولی ما مهر شکوت بر لب و چشمان خمیده از هزاران منفعت های فردی، اجتماعی و حتی فراتر از مرزهای کشور، گدشته و به قول معروف (بیغم باشی) اختیار نموده ایم

>>>   عمر راوی
سیاست خارجی تاجیکان خراسان !
( بخش یکم )
تاجیکان خراسان ( افغانستان ) هرگز سیاست مستقل قومی در هیچ زمینه ای نداشته اند، چه رسد به سیاست خارجی . اما اقوام دیگر، سیاست های مستقل قومی خود داشتند و دارند. موازی با سیاست های رسمی ، خود شان نیز با کشورهای مختلف وارد گفتگو میشوند و حتی تفاهم نامه های خصوصی امضاء میکنند. سیاست رسمی دولت وقت هرچه باشد، انان با کشور ها و احزاب سیاسی مقتدر و موثر رابطه برقرار میکنند و موقف قومی و سیاست قومی خویش را روشن می سازند . تاجیک ها ، تا همین امروز ، چنین کاری را نکرده اند و حتا به ذهن شان هم گذر نکرده است که میتوانند به مثابه یک قوم بزرگ و تاثیرگذار از خود سیاست خارجی مستقل داشته باشند و با کشورها و احزاب مقتدر جهان بر مبنای آن وارد گفتگو شوند و به تفاهم های ضروری برسند.
شرایط در منطقه و جهان در حال دگرگونی های بسیار ژرف است. موجهای تازه ای از حادثه ها در حال پیدایش می باشند. تاجیکان به صورت عموم و تاجیکان خراسان به طور ویژه هیچگونه آماده گی برای روبرو شدن با امواج خروشان حوادث و دگرگونی های نوین ندارند.
ما تاجیکان ، به سیاست مستقل قومی نیاز داریم . یک سیاست خارجی روشن که منافع راهبردی تاجیکان خراسان ( افغانستان ) را در الویت قرار دهد و ملت تاجیک را از دنباله روی های کورکورانه و سیاهی لشکر شدن برای شعار های قومی دیگران رهایی بخشد.

>>>   - شمالی جان
سراسر تاک انگوراست شمالی
به دزدی نامت منشوراست شمالی
نگویم من زمرچ ومرچ زارش
همیشه آماده چوراست شمالی
شمالی جان مخوان دزد را تو عیار
که از کش مروت بدوراست شمالی
شمالی جان زبانش زوروتفنگ است
زدست متفکر رنجوراست شمالی

>>>   کاملا حقیقت دارد همه به فکر ماستری دوکتورا هستند و برزگانشان هم در فکر بقای قدرت خویش توسط همان جوانان اطمینان بدست می آورند.ولی در ای ولایت فقط تعریف از قومندان تفنگ دار هر جوان بپرسی میگه مه کت فلانی هستم بلاخره تمام قدرت در دست افراد نا اگاه است آنهم بشکل موقت اگر این ولایت ها دست را کی کنند یک شورای محکم توسط یک نخبه سیاسی ایجاد کنند و با بزرگترین پایگا نظامی که ریس جمهور انتخاب میکند طرف صحبت بگیرند یک راه درشت اینده ساز را برای نسل های خود ایجاد نکنند روز را سر شان بیاورند که پدر فرزند و فرزند پدر خود را در نفاق از بین ببرد.

>>>   همین متفکر تقلبی فاشیستی اشرف غنی احمدزی و دارو دست کوچک اش را بجایش نشانده باشید روز تا روز وضعیت کشور بد وبدتر و فاشیستان در قدرت بیشتر و چور و چپاول شان بزرگتر شده میرود ودیگران را از بدنه دولت بدور میسازند و در قدم نخست باید جلو خاتک های انرا گرفت و نباید بحرفهای عوام فریبانه انها باور کرد قوماندان دزد خاین کلان طرفدار عمل فاشیستی غنی احمدزی بنام الماس قوماندان همزبان و همفکر غنی در شمالی را با دیگر دزدان همراه انرا از ساحه شمالی جلو گرفت غنی احمدزی در هر جا و منطقه بخصوص فارسی نشین و هزاره نشین همچو قوماندان دزد خاین زراندوز را با پول و چوکی و یا هر چیزی دیگری که انها خواسته باشند دهن انداز پاچه گیر کسانی که بر ضد عملکرد نادرست غنی باشند تربیه کرده است پس برای کوتاهی دست غنی احمدزی منافق عوام فریب دروغ گو ضد عدالتخواهان چوکره گک های غنی درمنطقه را از خود دور کنیم و در قدم دوم به سخنان عوام فریب غنی باورمند نباشیم و سوم اینکه در انتخاباترای خود را ندهیم و هم جلو تقلب و جعلکاری بنفع غنی را بگیریم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است