تاریخ انتشار: ۱۶:۲۹ ۱۳۹۸/۲/۷ | کد خبر: 158385 | منبع: | پرینت |
هفتم ثور 1393، مصادف با کودتای حزب دموکراتیک خلق و سرنگونی دولت نخستین رییس جمهور است.
در هفت ثور سال 1357 بازهم کودتایی در کابل صورت گرفت: این بار سردار محمد داوود خان توسط متحدان پیشین اش سرنگون گردید. حکمروای جدید، نور محمد تره کی، رسما خواست این را داشت تا مطابق به سرمشق شوروی، افغانستان را به یک بهشت سوسیالیستی مبدل کند. چنین بهشتی را، طوری که همه می دانند، افغانستان تجربه نکرد. برخلاف این تصور، وضع کشور بعد از به قدرت رسیدن حزب دموکراتیک خلق بیشتر به دوزخ شبیه گردید.
با آنكه در برخی موارد داوود خان افكاری را ارايه می نمود و روزنه هايی اميد را به رخ ملت می كشيد اما اعتبار سياسی ملت از آنها كاملا گرفته شده بود زيرا او هم در مقابله با ترفندها و بازی های سياسی خارجی ها نتوانست راه منطقی را بيابد و مسيری را برگزيند كه كشور را نجات دهد.
کودتای هفت ثور پیامدهای دردناکی برای مردم افغانستان داشت. این پیامدها شامل کشته شدن 1.5 میلیون شهروند افغانستان و مهاجرت 5 میلیون تن به خارج از کشور و معلولیت صدها هزار تن از هموطنان و یتیم و بیوه شدن هزاران تن و نابودی زیر ساخت های افغانستان بود.
اما بهشت واقعی را گروه های مختلف مجاهدین به مردم وعده دادند که در هشتم ثور 1371 به قدرت رسیدند. پیامد این وعده یک جنگ ویرانگر داخلی بود که راه را برای حاکمیت طالبان باز کرد و هنوز هم، از صلح در افغانستان خبری نیست.
با جهاد و مقاومت مردم افغانستان بعد از چهارده سال مبارزه مسلحانه علیه نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق به حکومت کابل ریاست جمهوری داکتر نجیب الله به سقوط مواجه کرد و به تاریخ هشت ثور 1371 به رهبری حضرت صبغت الله مجددی حکومت اسلامی روی کار آمد اما جنگ های داخلی از افغانستان رخت بر نبست.
حالا سوالی که مطرح می باشد، این است که آیا پیامدهای هفت ثور 1357 و هشت ثور 1371 برای مردم افغانستان یکسان است؟
پاسخ همه آن هایی که از این یا آن جناح جانبداری می کنند، به طور قاطع «نه» است. هر یک از این جناح ها چنین ادعا می کنند: مبارزه و جنبش ما صادقانه و برای رهایی مردم افغانستان از نفوذ خارجی ها، از فقر و بی عدالتی و از دیکتاتوری بود.
کد (12)
>>> از هفت وهشت ثور کدام خیری بمردم نرسید خداکند نهم ثور ختم جنگ های که سرآغاز جنگ ها بود باشد.
>>> به نظر دهنده اول!
در هفتم ثور،اختلاف بین کودتا گران و مخالفین آن یعنی مجاهدین بود.
در هشتم ثور اختلاف بین گروه های مجاهدین بود.
در نهم ثور اختلاف بین تمام گروه ها است که بغیر از اشرف غنی ،دیگر هیچ کس در لویه جرگه صلح اشتراک نمی کند،بشمول رییس اجراییه اش داکتر عبدالله،بشمول طالبان و بشمول دیگر کاندیدان ریاست جمهوری.
آیا اشرف غنی به تنهایی با اشتراک اعضای پارلمان که که نیم نتیجه آن هنوز اعلان نشده است و خود اشرف غنی میگوید که در انتخابات تقلب صورت گرفته است وبه همین دلیل اعضای کمیسیون های انتخاباتی را برطرف کرد و به سارموالی معرفی کرد و حالا این نتایج انتخابات پر از تقلب را قبول کرده و با نصف این پارلمان پر از تقلب اشرف غنی میتواند در لویه جرگه صلح،صلح را در افغانستان تأمین کند؟
خوب نبود که یک کم ذره از عقل کار میگرفتی؟
>>> در این محصولات نقش اصلی را اعضای حزب دموکراتیک خلق اعم از پرچمی و خلقی داشت. وقتی صبغت الله مجددی از پشاور به کابل آمد در کاروان او هیچ پیلوت طیاره، هیچ یک جنرال و افسر متخصص تانک، توپ، لونا، اوراگان و ..... نبود. آن ها صد ها طیاره را از شیندند، بگرام، مزار، شبرغان و ... پیلوتان خلقی و پرچمی پرواز می دادند و بمباران می کردند. تانک، اورگان ها، توپ ها را نیز آن ها به حرکت در می آوردند. من لیست یک هزار جنرال، دگروال و جگرن خلقی و پرچمی را دارم که پس از سقوط حکومت شما در طرف های مختلف جنگ سهم داشتند و...
>>> "آیا پیامدهای هفت ثور 1357 و هشت ثور 1371 برای مردم افغانستان یکسان است؟"
جواب: بدون تردید بلی و هزار بلی زیرا در نهایت هر دو یکنوع پیامد داشتند یعنی ذلت و دربدری ملت رنجدیده.
آزاده
>>> چرا به جان هم افتیده اییم ؟؟
--------------------------
در شهر هرچه مینگرم غیر درد نیست
حتا به شاخ خشک دلم، برگ زرد نیست / " شهکار" /
وقتی میبینم تعدادی ازهموطنان ما خصوصآ ملیت تاجیک اکثرآ ازخورد تا بزرگ ویا از آگاه سیاسی تا ملایی مسجد.... طوری درسایت های اجتماعی درمورد 7 و8 ثور به جان هم افتیده اند و صفحات را با کلمات زشت وحتی دور از آداب واخلاق انسانی پر کرده اند وبه یک دیگر طوری دشنام میدهند که توگویی میراث داران افتخارات ویاهم برعکس جنایات این دوروز تنها وتنها مربوط به همین ملیت است. جالب اینکه اکثر این هموطنان درسالی دوبار مست و انقلابی میشوند وتمام زهروعقده های داشت ونداشت خودرا یکباره علیه یک دیگردرهمین روز میریزند و میکشایند. وبعد ازختم این دوروز درسکوت همیشگی تا سال بعد به خواب زمستانی فرو میروند.و نتیجه هم بعد از این همه گلو پاره کردن ها با شعار های " زنده باد ، مرده باد وحق برباطل پیروز باد...." بقول معروف" چه آوردی هیچ ، چه کردی هیچ.."!!
واقعآ درد آور است که مامصروف چه کاری هستیم ودرچه لجن زار بدبختی غرق شده اییم....؟؟؟
ولی بیخبر از اینکه اگر 9 ثور ویا تاریخ اسفناک وسیاه دیگری که درحال بوقوع پیوستن است موفق گردد ؛ آنوقت رحمی نه به طرفدران ونه هم مخالفین هفت ثوری ونه هم هشت ثوری خواهد نمود وتیغ فاشیزم قبیلوی درپوشش طالب ویا داعش تیزوتیزتر میگردد وسرها رابدون تفکیک ازتن تان جدا خواهد نمود. واقوام اوزبیک ، ترکمن ، هزاره هم ازاین وضعیت مستثنی شده نمیتواند.
بهتراست تا دیرنشده است به حال آید ازاین بگو مگوهای بی حاصل خود داری کنید.
باعرض حرمت عطا صفوی.
>>> خدا نیامرزد خلقی هارا که مسبب تباهی و نابودی از بین رفتن تمام زیرساخت های وطن ما شد خوب بیاد دارم که خلقی ها بامردم خیلی افراطی وخشن وحشی برخورد میکرد چهارده قانون کمونستی را همزمام یکباره به اجرا گزاشت از جمله قانون کسیف کمونستی هر دختر جوان افغان را ۳۰۰ افغانی اعلان کرد که خیلی درد ناک بود مردان نا بخرد افغان به دختران تعنه میداد و میگفت برو توخو ۳۰۰ افغانی قیمت تو هست. آن چهارده قانون کمونستی یکباره برای مردم افغانستان غیر قابل قبول وتحمل بود وخشونت کمونستان باسیت شد تا که مردم در کوها بالا شود و کمونستان افراطی فرست را برای غربیها فراهم کرد تاکه ملت افغانستان را تسلیح وتمیل کند ودر نهاید بایست فروپاشی کمونستان شود و بر بادی تمام افغانستان که تمام زیرساخت های افغانستان از بین برود در نهایت بایست کشته شدن بیش از دو ملیون انسان افغان و معلول شدن دو ملیون دیگر و آواره شدن بیش از ۵۰۰۰۰۰۰ پنج ملیون افغان در اقصی نقاط جهان و غرق شدن دها هزار افغان در دریاها و اقیانوسها شود. نفرین دوعام بر خلقهاباد
محمد جاوید استرالیا
>>> کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری ورهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات جنوب کشور شان صورت گرفته است.درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> جاوید جان عزیز از استرالیا بخوانن..
نخست به املا و انشا تان توجه کنید به خیر تان خواهد بود.شما گفته اید که خلقی ها به ۳۰۰ افغانی هر دختر جوان را اعلان کرد. جان برادر من نه خلقی استم و نه کدام ارتباطی با انها داشته ام. اما زمانیکه افراد چون شما سطری بیسر و پا مینویسد انسان مجبور میشود که در جواب چیزی بنویسد.
خلقی ها بدون شک بدون در نظر داشت شرایط عینی و ذهنی فرامین یکی بعد دگر هر شب از طریق تلویزیون به مردم اعلام میکردند شماره وار.یکی از جمله چنانیکه شما عرض کرده اید فرمان حق و مهر دختران باید از سیصد افغانی بیشتر نباشد بود هیچ کدام عیبی در محتویات فرمان نیست اما شیوه ی تطبیق و امادگی ذهنی جامعه برای پذیرش چنین فرمان و انهم در شرایطی که گلبدین و مسعود در پاکستان تحت رهبری و رهنمایی ای اس ای پاکستان مصروف طرج ریزی ها علیه دولت وقت بودند مناسب نبود.
اما برادر جان هم اکنون در کشور ما و شما دختران نوزاد توسط دلالان از فامیل های غریب و بیچاره خریداری میشود و بعد از انکه نوجوان شد به قیمت گزاف یا برای عربها و یا برای عیاشی ثروتمندان افغان و خارجی ها به بازار فحشا کشانده میشوند. شما با فامیل تان از خیرات نا ارامی های افغانستان به استرالیا رسیدید و فرزندان تان هم شاید از تحصیلات عالی برخوردار شده باشد . چه شد زندگی کودکان ما در کشور؟؟؟؟ همان ضرب امثل مشهور است :
مسجد گرم و گدا اسوده.حالا شما و افراد چون شما که قضاوت نکنید کی کند. گپ اکثریت مطلق مردم را کسی اصلا گوش نمیدهد....
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است