تاریخ انتشار: ۰۰:۱۲ ۱۳۹۸/۲/۸ | کد خبر: 158387 | منبع: | پرینت |
موضوع هفته شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpapaer)، در سال 1398 مصادف شده است با هفتم و هشتم ثور که یکی کودتا علیه داودخان و روی کار آمدن رژیم کمونیستی می باشد و دیگری سالروز پیروزی مجاهدین.
بسیاری هفتم ثور 1357 را سرآغاز جنگها و بدبختی های سه دهه اخیر افغانستان می دانند و البته هشتم ثور روزی بود که می شد بر همه مشکلات افغانستان خاتمه داد اما متاسفانه بي تدبيري، کم تجربگي، فزون خواهي قومي برخي از گروه ها و دخالت پنهان و آشکار برخي از همسايگان و قدرت هاي فرامنطقه اي مانع تشکيل حکومت پايدار و فراگير در افغانستان گرديد.
به هر حال نکته مهم این است که باید از این اتفاقات درس گرفت؟ درسی که رهبران ما نگرفتند؟ حال در این موضوع هفته از شما عزیزان می پرسیم: مهمترین علت شکست مجاهدین در آستانه پیروزی چه بود؟
مقامات و مسوولان فعلی چقدر از وقایع هفتم و هشتم ثور درس گرفته اند؟
آیا تفاوتی بین این دولتمردان و دولتمردان آن زمان وجود دارد؟ البته خاطرات شما عزیزان از آن دوران نیز شنیدنی است.
(10)
>>> 7 و 8 ثور اولش خوب بود مردم خوشحال بود بعدا خراب شد
بعد از۷ ثور ۸ ثور امد اولش خوب بود مردم خوشحال بود بعدا خراب شد
بعد از ۸ ثور طالبان امد اولش خوب بود مردم خوشحال بود بعدا خراب شد
بعد از طالبان کرزی امد اولش خوب بود مردم خوشحال بود بعدا خراب شد
ازین به بعد باید یک کاری عاقلانه را شروع کنیم که اولش خراب با شد بعدا خوب
شود مردم خوشحال شود ازی به بعد بجای که بگویم صلح صلح ا تا قراری
باید بگویم جنگ جنگ تا نابودی افراد انتهاری
نبی جاغوری
>>> سقوط حکومت دموکراتیک ملی فاجعه عظیم تاریخ ملتهای افغانستان است چون مستقل بودیم اسیر شدیم . پندگرفتیم که تا مردم تشنه انقلاب نباشد اقدام به انقلاب فاجعه است . طی 12 سال اشغال به مردم مفتخوری را ترغیب کردند شاید درآینده درد گرسنگی را تحمل کنند خودبخودعقلشان به راه سالم سوق میگردد آنگاه حرف سالم مزه دارد .
فاریابی
>>> نظریه اول جالب بود.
>>> اغاز بدبختی افغانستان کودتای 26 سرطان داود بود 7 و 8 ثور ادامه ان ... بازی بود
>>> هفت براي همه معلوم است به بيان ضرورت ندارد. هشت ثور روز پير وزي مردم بيچاره افغانستان و افتخار بزرك براي مجاهدين كه ٩٨ فيصد مردم ما را تشكيل مي دادند و هم جنان روز سياه و تاريخ براي كشورهاي جون باكستان... بود
>>> نه اول خوب بود و نه دوم شروع شد و جریان دارد خدا به مردم افغانستان رحم کند.
>>> 7 ثور شهادت رهبر و اولین رئیس جمهور کشور به شهادت رسیده و آغاز بحران و کشتار مردم بی گناه و بی دفاع افغانستان بود.
8 ثور روز پیروزی مردم مسلمان و مجاهدین افغانستان در برابر تجاوز ابر قدرس اتحاد جماهیر شوروی سابق و حامیان آن بوده است.
>>> علت اساسی از هم پاشی مجاهدین تغیر در هدفشان بود یعنی آنچه هدف واحد شکست متجاوزین شوروی و تشکیل دولت اسلامی در کشور بود به اهداف گروهی و قومی منجانب بعضی از احذاب مجاهدین تبدیل گردید. که در نتیجه توفیق الهی از آنها گرفته شد و در گیر جنگ های داخلی گردیدند و نکته مهم باید فراموش نشود که جنایات جنگی به هیچ وچه نمی تواند تا جهاد مقدس مردم با غرور و مبارز افغانستان را زیر سوال ببرد.
فاروقی
>>> حوادث که بان اشاره شده مقدمات تباهی و بربادی که از ان میسوزیم هر یک میباشند باید از ان می اموختیم ضعف ها و اشتباهات را شناسایی و در صدد اصلاح ان باید میشدیم که هیج تغیر و اصلاح نیاوردیم با تاسف مجریان حوادث تلخ گذشته تحمل و قبول عدم تکرار اعمال خود را ندارند هر یک خود گروپ و تیم خود را مفتخر به شکست این ان و تغیر جغرافیای جهان قلمداد میکنند و تصاحب مناسب دولتی چور چپاول دارایی های عامه را حق منحصر به خود می پندارند در حالیکه عملا شاهد جریانات سه دهه میباشیم کدام تغیر مثبت در مسیر خود نداریم چالشها را بیش از قبل میبینیم
ایوبی
>>> درس بزرگ این بوده که از رهبران هفت ثور حتی یک دوکانی هم به میراث نمانده ترکی خانه گلی داشت در کارته جهار. حفیظ الله امین خانه گلی داشت در خوشحال مینه و ببرک کارمل حتی هیچ خانه یی نداشت و در خانه پدرش جنرال حسین خان زندگی میکرد . داکتر نجیب خانه یی داشت در مکروریان. بعد از مرگ شان هیچ رسانه و خبر نگاری تا کنون قادر نشده تا حتی یک بلست زمین هم بنام شان پیدا کنند....
>>> سقوط حکومت دموکراتیک و شهید شدن قهرمان ملی مردم افغانستان پکستان دیگر کشورهای که از منابع آب ما مستقما استفاده می کنند خوش شدنند. بخاطریکه دولت نجیب الله یک قدرت نظامی و داری سلاح مدرن در منطقه در آن زمان بود و کشورهای ... ما چشمه دید قدرت نظامی افغانستان را در منطقه نداشتن و هم مانند افغانستان در آن زمان مجهز به سلاح و نیرو تحصیل کرده نبودنند.
>>> 7 ثور روشنفکران کو دتا کردند چون خام بودند اشتباهات کردند ووقتیکه پحته و آب دیده شدند امپر یالیزم آنها را از بین برد. آنها به
هر اند یشه که بودند آرمانشان اعتلای وطن بود.
8 ثور دزدان و چپاولگران بنام مجاهد چور و غارت کردند و آرمان شان آباد کردن قصر ها برای خودشان بود.
ما از 7 ثور آموختیم که نباید فریب سازمان ملل و غیره ارگانهای نام نهاد حقوق بشر و امسال آن را بخوریم، در جهت سواد بکوشیم و خود ما تصمیم بگیریم.
ار 8 ثور چیزی را نباید بیاموزیم در غیر آن این وطن لانه دزدان و جنایتکاران میشود.
دانش آموز
>>> سلام واحترامات: جنایت 7 ثور نمایان بود و جنایتکاران تقریبآ به جزایشان رسیدند.اما ثمره جنایت 8 ثور فراموش ناشدنی است.
اوردوی مملکت تکه تکه شد. وتانکهای اوردو توسط ماشینهای ولدنگ و گیس قطع قطع شد و بالای غلام انگلیس (پاکستان ) به تول وترازو
فروخته شد. عزت خواهران و مادران پایمال شد.حتی ازخانه های مردم لینهای برق و اموالشان دزدی و به غارت رفت وبه کیلو به پاکستان فروخته شد.گدامهای دولتی که حتی تار وسوزن هم داشت چور شد و موقع به همسایه گان مساعد شد که امروز بدون کدام حراس درخاک ما قمار بازی میکند .حقیقت این است که مردم وطن پرست در به در شدند. محتاج شدند. بدبخت شدند
پایمال شدند.غلامی غلام شدند.جگر شان از خاطر وطن عزیز خود کباپ میشه اما از دست شان چیزی نمیشه و رنج میکشه
پروردگارا تو بالای افغانستان عزیز رحم کن.
داوری
>>> ۷و۸ثور حتمی آمدنی بود،اگر مردم ما میخواستند و یا نمیخواستند چون افغانستان همیشه مورد توجه استعمار بودو جان میلیون ها هموطن ما را گرفت۰ در پهلوی همه بربادی ها یک خوبی هم داشت و آن اینکه حکومت های تک قومی برای همیشه از افغانستان رخت بست۰
هاشم پیغام
>>> مردم نباید همه چیز را ساده فکرنمایند.
بیش از دوصد سال قبیله پشتون با حمایت خارجیها حکمرانی نمودند- ولی در هشت ثور با درهم شگستن شوروی و تجزیه آن ابرقدرت - دولت قبیلوی پشتونی نجیب درمیدان خداو راستی تنها گذاشته شد و همزمان با آن قبیله گرایان داخل حکومت میخواستند کمافی السابق به یکه تازی و غارتگری شورع کنند-
کودتاه شهنواز تنی که کاملآ با هماهنگی نجیب جهت قلع وقمع پرچمیهای غیر پشتون به همکاری پاکستان وانگلیس سازماندهی شده بود- نباید آنرا نادیده گرفت- بعد ازشگست کودتاه توسط طرفداران پرچم غیر پشتون حکومتی - در داخل حکومت نجیب - جنگهای لفظی و ترورهای منظم برعلیه جناح پرچم شروع و همزمان با آن طرح آشتی حکومت نجیب زیرنام مصالحه ملی ؟؟؟؟ فقط تنها با جناح های پشتون جهادی مانندگل بیدین -سیاف-ملانبیمحمدی-ملاگیلانی-ملاخالص-وملامجددی و غیر جهادی مانند ظاهرکل وطرفدارانش شروع و جناح های جهادی و غیر جهادی اقوام دیگر اهم از ازبک وتاجیک و هزاره بیرون کشیده شده بودند- همین زد وبندهاتحت حمایت امریکا وغرب و پاکستان بود که جناح های غیرپشتون حکومت را وادارساخت تا اینها هم با جناح مجاهدین غیر پشتون یعنی گروه جمعیت و مسعود و گروه حزب وحدت مزاری کنار آیند و حکومت قبیلوی نجیب را سقوط دهند- وبعد که دیدیم جنگهای کابل که با حمایت بیدریغ غرب وشرق یعنی امریکاییها و انگلیسها و پاکستانیها علیه حکومت نوپای مجاهدین شروع و حتی کشورایران هم با فزون خواهی به اصطلاح حقوق شیعیان خود را همنوا با سیاستهای امریکا وانگلیس ساخته در پهلوی پاکستان - حزب وحدت را از حکومت ربانی بیرون نمود و ایران هم هرروز شعار منافع ما در اوغانستان را سر میداد.
>>> safawiهموطنان آزاد ی خواه سرزمین من،
این بار اول نیست که به ظاهر برادران؟! قوم پرست و متعصب خود خواه من دست به چنین جنایت تاریخی و شرمبار می زنند، هرگاه به چند دهه قبل تاریخ دقیق نظر اندازیم، در میابیم که سیاست خصمانه و تنفرانگیز موجود ادامه همان تفکر آتشسوزی فاشیزم دهه های گزشته است که تفنکشان سیاه دل مادر زاد اینبار به شیوه دیگر و زمان دیگر با استفاده از کاربردهای نهایت دقیق و حساب شده و در موجودیت معامله گران بی عزت و میراثخوران ذلیلی که از خون پربهای هزارها انسان پاک این سرزمین تمویل می شوند صورت گرفته است. خجالت و شرمساری دیگری بر این هویت فروشان تاریخ که خود را تیکه داران من و تو قلم داد و یا جاه زده اند افزون گردید.
هموطن عزیز، نباید تاریخ تلخ گذشته را فراموش کرد، جریان جنایت حسابشده زمانیکه کوچه ها، پس کوچه ها ،قریه ها، قصبات، شهرها و مناطق عظیمی ازشرق، شمال و غرب کشور را برایش نام های جعلی هم مانند نام «افغانستان » گذاشتند و نامش را «افغان سازی» نهادند شروع می شود.
پروسۀ اول که تغیطر نام های یک تعداد مناطق و هکذا جایگزین کردن کلمات افغانی (پشتو ) به جای کلمات فارسی درنظام اداری را در بر می گرفت با روش خفاشانه، جبر و توهین عملی گردید و درد و مصیبتش هنوز ناله می کشد وهیچ مرجع عدالت خواهی هم وجود نداشت که به آن رسیدگی میشد، و مقاومتی لازم هم که می توانیست صد راه این وحشیگری ایستادگی نماید وجود نداشت و فاشیزم مؤفق کردید آنچه که میخواست کاملا عملی و تطبیق ساخت.
حالا پروسه دوم آغاز گردیده است که نامش را "پاکسازی کلمات بیگانه" نامیده اند. و شورای مزدوران دولت فاسد فرمان زمینۀ تعرض و جنایتگری دیگر را نیز صادر نمود.
این سرزمین مقدس بدست جنایتکاران تاریخ افتیده است و هر روز از روزدیگر خون گریه می کند ودر بی سرنوشتی فرورفته است، در حالیکه یک زخمش هنوز مرحم نمی گردد، ولی صیادان جلاد قسمت دیگر وجودش را زخمین مینمایند.
بلی هموطن، فراموش نکنید که تاریخ پراز درد و رنج چند قرن اخیر وخصوصآ چند دهه خونبار گزشته بیانگر آنست، زمانیکه سردمداران قبیله به هدف شوم خویش نائل میشوند فورآ دُهل برادری وهموطنی را شرینتر از هر وقت دیگربیان و می کوبند ، اما تا زمانیکه هنوز به هدف اصلی و نامیمون خویش نرسیده اند، سر و صداهای خطر «وحدت ملی؟!» و «تجزیه » را به راه می ندازند و از این طریق اهداف غیرانسانی و غیر هموطنی خویش را تعقیب و به کرسی می نشاند، که همۀ مان شاهد این وضع هستیم.
هموطنان عزیز، اگر به فکر این بوده باشیم که این ختم کار است که گویا من و تو دیگر نفس آرام خواهیم داشت و هویت ملی و فرهنگی مان دیگر از تهاجم کوردلان تاریخ حفظ و در امان خواهد ماند و فاشیزم متعصب دیگر دندان نمی گزد و دیگربرایش کفایه است، اما نخیر! هموطن عزیز نباید اشتباه تاریخی دیگری را مرتکب شد، همان که گفته اند "آزموده را باز آزموده کردن خطاست".
و صادقانه برای تان یاد آور میشوم که این گروه متهجر کمر واقعی و ناجوانمردانه نگبت آمیز برای از بین بردن تاریخ و هویت پرافتخار من و شما بسته اند. تازمانیکه هستی و موجودیت باشندگان اصلی این سرزمین را نیست و نابود نکنند آرام نخواهند نشست. این گروه قبیله پرست و عظمت خواه قبلهاست که تصمیم خود را گرفته اند، این من و شما هستیم که هنوز با کلمات فریبنده چون «برادری ... » بر ظاهرخیلی دلچسب دلگیر شده ایم ولی عملآما نخواستیم و یا نمیخواهیم بدانیم که عمق فاجعه چقدر زیانبار خواهد بود. اگر افاده و مفهوم «برادری» و «وحدت ملی » همین است که هست، نفرین بر این وحدت ملی توهین آمیز و به زبان رسائ مادری ام اعلان میدارم که من از این برادری بیزارم. و سکوت اختیار کردن در زمینه جوابگوی وجدانی و مسؤلیت سنگین تاریخی برنسل آینده را در قبال خواهد داشت.
>>> به جواب كسي كه نوشته است كه رهبران 7 ثور يك دوكان و خانه گلي نداشتند ايك كاش صد خانه گلي ميداشتند و مردم بيگنا افغانستان را زنده به گورهاي دسته جمعي نميكردند توسط بيل دوزر ها زنده به زير خاك نميكردند و بطور دسته جمعي با دستان بسته به دريا ها نه مي انداختند تاريخ هر گز واقيعت ها را فراموش نميكند و شما هم در اين فكر نباشيد كه جنايات 8 ثور آشكار و جنايات 7 ثور در انظار مردم و ملت افغانستان پنهان است مطمين باشيد كه اين ملت آنچه كه در 8 و 7 ثور گذشته است فراموش نخواهد كرد.
محمد سليم از بدخشان
>>> تاکه افراد خودخواه و بیگانه پرور و شریر در کشورما در اریکه قدرت باشند روز خوب نخواهد دیدیم .شما ببینید که هرتغیر مثبت که در کشور در حال بوقوع پیوستن بود یک تعداد بنام کفر آنرا مسما و مردم را به جنگ علیه آن دعوت کرده اند. این جاهلان همیشه به دستور بیگانگان علیه ترقی و انکشاف همیشه جنگیده اند که یک نمونه آن کودتاها متعدد از آن جمله کودتای سال 1354 هجری شمسی در لغمان ،بدخشان و پنجشیر توسط گرگ های مانند گل بدین ،رباین و مسعود را میشود نام برد. این جانیان معلمین را می کشتند حتی ملازمین مکاتب را گوش و بین بریدند این شما و قضاوت شما .
فاطمه
>>> او وطندارا
حکومت بابه کلان ملت، بابای ملت، شهید داودخان(بچه کاکای ملت)، حزب دموکراتیک خلق و مجاهدان راه خدا!!!، عمارت اسلامی و کرزی کاکا هر کدام به نحوی از انحا به قدرت فکر کردند، نه به افغانستان جناب بابه کلان ملت میراث نسبتا ملی را که غازی امان الله خان با وصف کشتارها و ستمگری های اجدادش به وجود آورده بود ربوده و از ان دوباره برای تحکیم قدرت است از ان استفاده کردند نه تنها شخص خود ایشان که خلف صالحشان یعنی بابای ملت نیز با زور سر نیزه بر تناقضات اجتماعی موجود در کشور سرپوش گذاشتند. بچه کاکای ملت نیز بر اساس ناگزیری از تغییرات طبیعی به و جود آمده در کل جهان دست به ایجاد ریفورم های اساسی زد، ولی هرگز در حل تناقضات اجتماعی کوشش نکرد. بعد از ایشان در هفت ثور که حکومت حزب دموکراتیک خلق بمیان آمد و میخواست نظام ملی و دموکراتیک به وجود آورند عده ای در داخل خود حزب با تاکید بر حفظ میراث نادرخان و ظاهرخان و داودخان به خاطر نفی تناقضات احتماعی کوشیدند و جنگ به پا کردند و سرپوش دیگ جوشان تناقضات اجتماعی را بالای نظام سیاسی افغانستان به زور توپ و تانک نگه داشتند. در نتیجه این حکومت در اثر فروپاشی اتحاد شوروی حمایت بیرونی اش را از دست داد و قدرت سیاسی در هشت ثور به دست گروه های نامتجانس سیاسی که هیچگونه تجربه حکومت داری نداشتند سقوط کرد. لازم به ذکر است چون گروه های جنگی آن دوران اکثرا از قرا و قصبات سربازگیری میکردند، اکثرشان بعد از سقوط حکومت برای اولین بار شهر را میدیدند. این باعث شد که جنگجویان تنظیم ها که بجز جنگیدن و فتح چیزی نمیدانستند ، طلای به کار برده شده در آنتن رادار میکشیدند و یک دستگاه رادار را که تنها نصب کردن آن مصارف و تخصص زیادی لازم داشت به خاطر چند گرام طلا تخریب میکردند، و یا سربازان با آتش زدن کتابهای کتابخانه مرکزی پوهنتون کابل خود را گرم میکردند، چون به آنها گفته شده بود دولت کافر است و تأسیسات دولتی را مال کفار فکر میکردند و عنیمت جنگی بافی خود قضاوت کنید
چپن سالار از سمنگان
>>> بـرادر محـترم نـبی جـاغـوری چـهار دوره، از 7 ثـــور تــا جمهور شاهی مطلقۀ کرزی را خوب و مختصر به تصویر کشیدند. اما برای اینکه مردم به تمام تاریـخ از دریـچـۀ این چهار تـصویــــر نگریسته ناامید و تاریخ زده نشوند، من دو دورۀ دیگر را هم قابل یادآوری میدانم. دورۀ سلطنت شاه امان الله که نسلها هنوز از ان به نیکــوئی یاد میکـنند. و دورۀ ریاست جمهوری داودخـان کـــــه نـمادی از پاکـنـفسی عاری از هر گونه فساد. و ممثل غرور ملی و آزادمنشی بود. از فامیل داود خان گمان نمیکنم که کسی در قید حیات باشد ولی در گرانبهاای از سلالۀ شاه امان الله، شاهدخت ایندیانا چون نور درخشان در میان جمع و جامعه میدرخشد. امـــیدوارم که کاندید و برندۀ انتخابات ریاست جمهوری این دوره باشد.
دور اندیش از اشعـۀ نـور
>>> از 7 ثور : بدبختی، سیاهی، بربادی همه کشور، ازبین رفتن 3 میلیون افغان، فروختن وطن توسط باند بدنام خلق و پرچم، ویرانی کشور، خرابی همه سیستم های کشور. اما 8 ثور: روز آزادی، روشنی، گریز خلقی ها و پرچمی ها به روسیه و دیگر غارها، با وجود جنگها داخلی، آزادی بیان، بیشرفت تاجایکه من و تو را اینقدر آزادی بیان داده است که به کرزی مداری هم گفته میتوانیم و به این جرم دیگر اعدام نمی شویم،
هراتی
>>> حالا کمونست ها را ببینید، جهادی ها را ملامت می کند. بخاطر چی بخاطر برائت دادن خودشان. این کمونست ها بیایند و به مردم حساب بدهند که این کشارهای دست جمعی که اینها کرد و حتی هموطنان ما را به جرم این که نماز می خواند و به مسلمانی خود راست است، می کشتند. زمانی که بالای کسی مشکوک می شدند که مسلمانی خوبی دارد، او می بردند و در خندقی می کشتند و زن، بچه و برادر او سرگردان که او چی شد، به همین قسم به لکها هموطن ما را همین کمونست ها به همین قسم کشتند. آفرین به جرحت اینها که باز در مقابل کمره های تلویزیون ظاهر می شوند و از حکومت و حزب شان دفاع می کنند، اینها هیچ شرم و حیا ندارند.
صمیم وطن دوست
>>> رهبران هفت و هشت ثوری درس شانرا آموختند. اینها دیگر با دست ها و جیب های خالی افغانستان را ترک نخواهند کرد. اما مردم بیچاره افغانستان باید بیاموزد که بار دیگر خود را برای خواسته های این رهبران آزموده شده قربانی نکنند. بلکه رهبران جدیدی از میان خود که به مردم و وطن شان وفادار باشند، انتخاب کنند.
نادر
>>> اگر فراتر از مرزهای افغانستان برویم و به قضایا و رویدادهای افغانستان نگاه کنیم در میابیم که هیچ حرکت افغانها خصوصاً در سه دهه اخیر خود جوش نبوده . انقلاب 7 و 8 ثور همه برنامه ریزی شده توسط قدرتمندان و سازمانهای استخباراتی منطقه و فرا منطقه ئی بوده است. یکی تفنگ روسی بر شانه گذاشتند و دیگر امریکائی. ولی متاسفانه در میان انقطاع جنگ سرد میان دو ابر قدرت افغانهای مظلوم که فاقد سواد و دانش سیاسی بودند قرار گرفت، نتیجه اش را ما همه به چشم دیدیم. هفت ثور حکومت مشروع با برنامه های حتی جهانی که داشت از بین برد. هشت ثور ... از دین استفاده ابزاری شد و حکومت مقتدر دیگری که در رأس داکتر نجیب الله قرار داشت با اردوی قوی نظام درست با یک دیدگاه و ایدیولوژی ملی، تجهیزات نظامی و زیربناهای اقتصادی همه و همه را زیر عنوان کمونیزم از بین برد حالانکه این رئیس جمهور فقید نه ناسیونالیست بود، نه هم کمونست و یک حکومت مستقل را اساس گذاری کرد بحاطر این ادعای خود من دلایل منطقی نیز دارم. مثلاً نام حزب دیموکراتیک خلق به حزب وطن تغیر داده شدن نه تنها نام بلکه تمام اندیشه ها و روش های آنها که در کنگره حزب وطن در رده اول نگاشته شده، نام دولت جمهوری اسلامی، ایجازه فعالیت به تمام احزاب داده شد، حزب از رهبری دولت برکنار شد. انقدر دین که در آن زمان رشد داده شد حالا نیست، وزارت حج اوقاف در آن زمان با مرکز تحقیقات اسلامی اساس گذاری شد و مثل این ده ها کارهای ملیگرانه. اما شماری از سران تنظیم ها این حکومت را حالانکه مستقل بود و روس ها برآمده بودند از کشور ما اما دست نشانده میدانست ولی خودشان در کریملن دیده شده و از آنها خواسته است" قدرت را از نجیب برگیرد و به ما دهید و ما از دوستان غربی خود نیز میخواهیم که برای ما مشروعیت بدهد. هموطنان عزیز ایا میدانید چرا این جریان به اتفاق افتاد ؟ چون اینها استقلالیت فکری و عملی نداشتند. اردو افغانستان که حق ملت بود نه از شخص یا حزب کاملاً منحل کردند و تنها در کابل 60000 نفر بی گناه کشته شد نمی دانم در تمام کشور چقدر. یکی از دوستان ما در اینجا گفته بود که نجیب نشنلست بود و با کمک تنی بی وجدان و مزدور خائن و طن فروش کودتا را سازماندهی نموده بود. اصلاً غلت است جرا که داکتر نجیب اگر متعب میبود باز گارد خاص خود را همه از تاجکان و دیگر اقوام انتخاب نمیکرد و در دولت اینقدر جایکاه نمیداد و مهمتر اینکه او قصد جان خود را حودش طراحی نمیکرد. خوب بیشتر از این را همه مردم میداند و قضاوت را میگذاریم به تاریخ اما باید از این حوادث پند بگیریم و خود فروش وطن فروش نشویم.تا از این بدختی ها نجات یابیم.
مصطفی ناحیه دهم
>>> 7و8ثور دو میوه تلخ تاریخ افغانستان است که خاطره های بدی را زنده می سازد ودو روز تاریک وسیاه در دل تاریخ است .
ع-ب-کابل
>>> هفت ثور اشتباهات داشت ولی به هزار مراتب ازهشت ثور کرده بهتربود
ازنام خداوند وجهاد چه کارهای این طایفه اهل چخین نکردند
>>> از این دو روزی سیاه هیچ درس عبرت وپند دولت مردانی افغانستان نگیرفتند.
زلمی
>>> هفت ثور دست امپریالیزم را به کلی از خاک مقدس ما کوتاه ساخت. هشت ثور امپریالیزم بین المللی را بخانه دعوت کرد و از زیبایی های خانه خود او را مستفید کرد.
ثور شناس
>>> در این جای شکی نیست که در تمام خرابی های هفت و هشت ثور در قدم اول ما افغانها خود ملامت هستیم اما در پشت پرده کشورهای خارجی بنا بر رقابتهای ذات البینی خود این حالت را بر سر ما آوردند. بعد از هفت ثور، افغانستان میدان شطرنج همپیمانان ناتو و و ارسا شد. در قضیه هشت ثور موضوع بسیار متفاوت نبود اما در هشت ثور و فاجعه های ناگوار آن خارجی ها بخصوص کشورهای همسایه زیرکانه در پشت پرده عمل کردند و شگاف دشمنی و بی اتفاقی را در بین افغانها عمیقتر و عمیقتر کردند و در آتش جنگ و ویرانی در افغانستان هیزم ریختند.
>>> 35 ساله شدم از دست ای... های بی دین غیر از صدای مرمی و صدای شلیک دگه چیز یاد نگرفته ام.
ابوزر آزادبیگ
>>> نهم ثور بخیر روز آینده برگذار گردیده تاریخ کشور را تغیر میدهد
>>> کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری ورهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات سرحدات کشور شان صورت گرفته است.درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> Ali Sajadi
كابل ما كه ملكيت اصلي مردم فارسي زبان است شاهد چهره هاي ناخوش آيند اينها وجرگه قومي غني سر كرده قبيله است
ما چه ملت بد بخت هستيم كه با اينها در يك جغرافيا زندگي ميكنيم و دوصد هفتاد سال است كه قبيله كوچي مهاجر به كمك انگليس روس و امريكا بالاي كشورحاكميت ميكند
>>> و باز هم حکومت خواهند کرد زیرا اینهاست که به ساز آنها میرقصند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است