هفتم و هشتم ثور دو روز نزدیک به هم در تقویم کشور است اما با پیامدهای متفاوت، یکی یادآورنده تلخ ترین خاطرات و دیگری روز شعف و پیروزی مردم و پایان رژیم کمونیستی که هیچ فرد افغانستانی نمی تواند آن را فراموش کند.

در 7 ثور 1357 کودتایی صورت گرفت که سرآغاز ناآرامی ها و درگیری هایی بود که بیش از بیست سال طول کشید و باعث تجاوز ابر قدرت آن دوران یعنی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان گردید. همچنین این کودتا سبب شد که کشور ما در باتلاق جنگ های خانمان سوز داخلی گرفتار شود و مردم مظلوم ما زجرهای بی شماری را متحمل شوند.

کودتای 7 ثور خسارات جبران ناپذیری را در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، انسانی و... برای مردم ما در پی داشت که به هیچ وجه قابل جبران نیست و افغانستان را صدها سال از قافله پیشرفت و تمدن دور ساخت.

در هفتم ثور که نقطه آغاز بدبختی ها بود، قتل، شکنجه و کشتار تا جایی رسید که کاسه صبر ملت لبریز شد. مردم با کمترین امکانات از جای جای وطن با دست خالی و تکیه بر آرمان های ملی و اسلامی جهاد را آغاز کردند.

از آنجا که هفتم ثور برابر است با سقوط نظام جمهوری سردار محمد داوود خان و روی کارآمدن رژیم کمونیستی در کشور، سرانجام رژیم کمونستی پس از 14 سال مقاومت در برابر اراده مردم افغانستان درهم شکست و مجاهدین در هشتم ثور 1371 خورشیدی وارد کابل شدند و حکومت داکتر نجیب الله را سرنگون ساختند.

گروه های جهادی، یکجا با شجاعت تمام و از خودگذری های فراوان به دفاع از ارزش های دینی و تمامیت ارضی در برابر رژیم و تهاجم شوروی پیشین برخاسته و با اهدای خون های زیادی کشور را از چنگ اشغالگران آزاد نمودند.

بنابراین، رژیمی که حمایت یکی از بزرگترین قدرت های جهانی را با خود به همراه داشت سرانجام پس از چهارده سال مبارزه، جان بازی و فداکاری مردم و بجا ماندن میلیون ها شهید، معلول و مهاجر در هشتم ثور سال 1371 در برابر اراده مردم و ملت کشور به زانو درآمد و سرنگون شد.

باید به صراحت بیان کرد که هفت ثور یک کودتای ننگین و سیاه در تاریخ کشور ثبت خواهد بود که توسط یک مشت بی سواد که به اندازه سری سوزن هم از جامعه شناخت نداشتند و بی شرمانه باعث به شهادت رساندن هزاران عالم دین و روشنفکر و همچنین انسانهای زحمتکش انقلابی و شهروندان این میهن شدند.

در حقیقت، هشت ثور نتیجه کودتای نافرجام 7 ثور و خون بهای چندین هزاران انسان بی گناه و مجاهدین سر برکف این میهن می باشد. متاسفانه دستاورد دفاع با خیانت برخی سران داخلی همراه شد و کشور را در قبال دالر و جاه و مقام مبادله کردند و آینده این سرزمین را به نابودی کشاندند.

باید از کودتای هفت ثور و پیامدهای آن درس می گرفتیم و نمی گذاشتیم که بار دیگر چنین حوادثی بوقوع بپیوندند و با هم پذیری و همکاری یکدیگر افغانستان ویران را دوباره می ساختیم و آسیب های آن دوران و پس از آن را برطرف می کردیم.

کد (16)

>>>   سرخم باد کمونیست های خاین
اجمل(پنجشیری)

>>>   کودتای 7 ثور هرگز از خاطر خانواده ام فراموش نمیشود تاریخ سیاه مردان ظالم نابکار ،کودتای 7 ثور آغار ظلم ، استبداد، قتل مردم بیگناه و......... که حاکمان کمونستی یکی پی دیگر زمام قدرت را گرفتند و به فرمان باداران خود تاریخ اتلر و چنگیز را در افغانستان یک بار دیگر زنده ساختند در سالهای آغازین تجاوز روس ها در افغانستان 13 نفر از اغضای خانواده ام را در یک شب در یک قتل عام از دست دادم هر چند ان زمان من بیش از یک سال نداشتم اما انروزها هرگز فراموش خانواده ام نمیشود.

>>>   این گروهک های تروریستی و شریر بودند که همیشه حتی در زمان ظاهر و داود خان به تحرریک پاکستان در کشور مکاتب را حریق و معلمین را شهید مینمودند. این هاروزانه از 10 تا 30 کلدار بعد مهر حاضری آی ایس آی در بالاحصار پشاور اخذ مینمودند.
آزادیخواه

>>>   به امید پیروزی مرحله سوم انقلاب مردمی هفت ثور.

>>>   من به صفت یک هموطن ببطرف تان اگر کمونییستان ببک کشور فروخته بودندحال به 56 کشور فروخته شد. اگر کمونیست آدم کشت... آدم هاکشت . مادربین سیاه و سیاهترین سوختیم .هر دو را کنار گذاشته دموکراسی را انتخاب میکنبم.
اندخویی

>>>   بــــه نويسنده محترم كد( 16)چــــو عـيـبـش بگفـــتـــي هـنــرش نيز بگـــــو! عـجــب قــضـاوتي !!
يگانه حزبي كه هزاران عضو وفادار داشت اساسنامه داشت برنامه عمل داشت در سطح داخل وخارج شناخته شده بود همان حزب بود منسجم ترين وبا انظباط ترين حزب ( مشتي بيسواد ) آفرين به اين خاك پاشيدن در چشم مردم اگر تاريخ نويس باشد خوب تاريخ براي آيندگان مي نويسي! حزبي كه تماما اعضاي رهبري آن استادان پوهنتون به سويه پوهاند و پوهندوي در كابل و در ولايات اكثريت معلمين كه براي ديگران سواد مي آموزند را تشكيل ميداد همه به آرزوهاي پاك و سالم براي خدمت به وطن خود به هر قرباني آماده بودند اما اينكه اعراب ترورست پاكستاني هاي دشمن و امپريالست هاي غربي بنابه علت دو قطبي بودن جهان توطئه كردند جنگ راه انداختند و سبب جنگ ها و مهاجرت ها شدند اين تقصير آن حزب نيست در برنامه عمل آنها كشتن و بزندان انداختن مردم نبود بلكه اصلاحات اراضي محو بيسوادي منع دختر فروشي و پيشرفت و ترقي افغانستان بود اما بيگانه ها اوضاع را خلاف ميل حزب تغيیر دادند و حكومت را مجبور به جنگ ساختند
همين حالا حكومت با مخالفينش نميجنگد؟ زنداني نميسازد؟ عمليات نميكند؟ هر حكومت از خود دفاع ميكند از زنداني هاي حكومت سابق كدامش بوده كه زنداني شده مگر عضو يك تنظيم مخالف دولت نبوده؟ كه حالا همه به آن اعتراف ميكنند جنگ و مشكلات از طرف غربي هاي آنزمان و پاكستان و اعراب بود كه امروز هم همان سلسله جريان دارد و ميگويند جهاد ميكنيم اعضاي آن حزب براي خود هيچ نميخواستند همه هدف شان خدمت به وطن و مردم بود

>>>   درود بركــــــــفـــــن كــــــش هــــــآي ســــــــآبـــــق وزير دفـــــــاع مــــلــي و عضو بيروي سياسي عضو كميته مركزي اش در خانه كرائي زندگي ميكزد

>>>   روز هفت و هشت ثور دو روز سیاه و تاریک تاریخی کشور است. هفت ثور توام کشتار و دیکتاتوری و استبداد بود ، ولی با حد اقل فساد ، چنانچه بعد سقوط قدرتشان بزرگترین قدرتمندانش توان هزینه سفرش به دیگر ولایت را نداشت و در چند تغیر رهبری کشوری و کودتاها حتا یک چوکی هم به یغما برده نشد.
هشت ثور قدرت همان مردم که عامل کشتار روشنفکران ، انفجار پل ها ، پلچک ها ، تخریب و حریق مکاتب ، کشتار استادان روشنفکران ، و جنایت و چور و چپاول مسافران بود. با به قدرت رسیدن این گروه، چور ، تاراج ، چپاول و غنیمت گرفتن ها قیامت به پا کرد ، چه...که صورت نگرفت تا...، جنگهای ویرانگر و تباه کننده میان گروهی ، گوئی قیامت بپا شده بود اردوی نیرومند و قوی منطقهٔ نابود گردید و توپ و تانک و طیارات به اشاره استخبارات پاکستان به پول ناچز به آنها تحویل و یا تخریب و بقمت ناچیز آهن پاره به پاکستان ارسال شد ، جوی خون در کابل جاری و بیش از شصت هزار تن مردم عادی شهید گردید ، فساد بیداد میکرد ، خلاصه هفت ثور روز سیاه تاریخ کشور و هشت ثور سیاه ترین روز تاریخی کشور است
مسیح مهاجر آن دوران

>>>   کاملا همینطور است

>>>   حالا آنزمان میگفتن حکومت کمونستی است داخلی خارجی افتاده بودن به جانش وهمچنین به جان مملکت وملت مدرسه مکتب پل ها را به آتش میکشیدن دوره های بعدی کاملا اسلامی بود بقول معروف 8ثور 1371 یاحالا چه ماش برنج باهم مخلوط شده دوست ودشمن باهم یکجا شدن بازهم همین آش همین کاسه پس بهفم مشکل جای دیگراست هیچ وقت زود قضاوت نکید

>>>   کد16... این من تو میگویم مردم چه میگویند بگذاریم ملت قضاوت کند

>>>   چراحالا دربرابراشغالگران جهاد نکرده ازاسلام، وطن وناموس دفاع نمیکنید؟
این قصرهارادربدل چه وکدام عرق ریزی ساخته اید؟
منافقت، معامله گری بالای اسلام ومردم فریبی بس است.
قاری نعمت

>>>   همه بدبختی ها ازدست شوروای نظاربالای این ملت افغان امده است خداوند همه انهاکه دراین بدبختی ها دست داشته خداوند همه انهاراسرنګون کند
(بهرام قل)
>>>   هفت ثور نشده بود که اشرار به ضد داو.د خان درپاکستان جنگ را براه انداخته بودند

>>>   هفتم و هشتم ثور دو روز ننگین و شرم اور و ظالمانه و و خلاف بشریت و انسانیت در تاریخ افغانستان
بصیر نظری

>>>   Zahir Ariaie
سالها قبل شنيده بودم كه حكمتيار در زاهدان ايران در مسجدى ميخواست سخنرانى كند ، تا از دروازه مخصوص ملا ها وارد مسجد شد توسط مردم مهاجر كه تعدادى كمى ان جا در صف نماز گذاران وجود داشته از مسجد رانده ميشود و فرار ميكند. اميد وإرم كابليان و ديگر ولايات اماده راندن او باشند و در حد مهاجرين شجاع شهامت نشان دهند.

>>>   من که خوب به یاد دارم چرا که بعد از هفتم ثور زاده شدم و هشتم ثور را نیز در کابل بودم و تا امروز روی خوبی ندیدم جز جنگ و کشتار و برادر کشی و درنده خویی چه از کمونیستان و چه از مجاهدان. خدا از هردو طایفه شان بازخواست کنند که هردو گروه پشت و روی یک سکه اند. زکریا
>>>   کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری ورهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات سرحدات کشور شان صورت گرفته است.درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   >>کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری ورهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات سرحدات کشور شان صورت گرفته است.
درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.
انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.
دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   هرزمانی نام راکت غصب چور را می شنوم هشت ثور بیادم می اید

>>>   نظر نفر اول که گفته سرخم باد کمونیستان خاین وما میگویم ای پنچشیری
سربلند باد شما دزدان قرن ۲۱ از شما کرده خاین ترین کس در دنیا پیدا نمیشود کمنونیست ها که این خاک را نگاه کردن اما شما خاینین انرا به ۵۰ کشور دیگر فروختین ودزدی کردین شما خاین استین ویا انها این را تاریخ قضاوت خواهد کرد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است