زلمي خليلزاد: صلح با طالبان به معني ختم جنگ در افغانستان نيست.
سياف: مجاهدين كمربند امنيتي و واسكت زره مردم است و نبايد بي قدر شوند.

باري در گفتگويي با بي بي سي گفته بودم كه در سرانجام مذاكرات صلح، نوطالبان (شايد هم داعش) و همه نيروهاي ايدیولوژيكي كه از رهبري طالبان اطاعت نمي كنند، اين پرچم را بر ميدارند و به اين جنگ ادامه مي دهند. طالبان مي روند و بايد بروند. چون اولا داعيه آنها امارت در چارچوب مرزهاي ملي است و به كار تغيير ژیوپليتيك نمي آيند و ثانيا با همه كشورها روابط تعريف كرده اند و در كنترل مطلق واشنگتن نيستند.
حرف خليلزاد، اعتراف به مهندسي پسا طالبان است.

برخلاف تصور ما كه فكر مي كنيم داعش در افغانستان پذيرش اجتماعي ندارد، اين گروه بيش از هر جاي ديگر در افغانستان زمينه رشد دارد. منطقه مرزي ما و پاكستان، از چهل سال به اينسو ميزبان پرورش تفكر افراطي است و اين ظرفيت خطرناك را نه در عراق و نه در سوريه شاهد بوده ايم.

كشورهاي عرب و واشنگتن هم بي ميل نيستند تاوان شكست هاي عراق و سوريه از ايران و روسيه را در ميدان افغانستان و در بيخ گوش ايران و روسيه بازستانند. سود ديگر اين مدل از اسلام، برسازي رقيبي براي جريان هاي مانند حماس و حزب الله و... در جهان اسلام است تا منطقه اطراف اسرایيل آرام تر بماند و نيز همه ظرفيت هاي جهادي در جهان اسلام به سود ايران تمام نشود.

فكر مي كنم آنچه مي گويم ناشي از تیوري توطئه نيست. در پروژه جهاني شدن، اسلام سياسي بيش از هر چيزي جهاني شده است و اين برنامه، ذيل ژیوپليتيك نظم نوين جهاني امريكا كاملا قابل تعريف است. مهمترين كار داعش، بي مفهوم كردن مرزهاي ملي و كاهش حاكميت ملي كشورها بوده. امري كه محيط هدف را مستعد هرگونه تغيير ژئوپليتيك مي سازد.

محيط داخلي سياست در افغانستان هم مستعد چنين برنامه اي است. دولت هاي ضعيف، مهمترين تهديد براي امنيت ملي خود هستند. با نگاهي به سابقه ١٨ ساله همين دولت به خوبي مي بينيم كه مرتبا دولت تضعيف شده است. اين تضعيف يا با بدنام كردن روندهاي دموكراتيك مثل انتخابات صورت گرفته يا با دخالت خارجي ها در قبل و بعد از انتخابات و يا هم با سياست هاي تبعيض آميز و اختلاف برانگيز سران حكومت تطبيق شده است.
ما اما هيچ كاري براي مهار اين جريان نكرده ايم. مهمترين كار، جنگ نرم و تبليغ فرهنگي بود كه كاري دراز مدت و فكري است و بايستي اساسات انديشه جريان افراط را به چالش بكشد.

ظرفيت دومي، ظرفيت هاي شبكه اي و محيطي است. كاري به سوء سابقه مجاهدين و اتفاقات جنگ داخلي ندارم. بخشي از آنچه ديروز آقاي سياف گفت واقعيت دارد. تضعيف مجاهدين به عنوان با شبكه ترين نيروي محلي در سراسر افغانستان، در ١٨ سال گذشته به جريان افراط ميدان داد.
در كنار داشتن اين شبكه، گذشته از رفتار غير ديني سران مجاهدين، آنان مدعي اسلام سياسي هستند و ازين جهت يك رقيب درون گفتماني براي جريان هاي تندرو مي توانند باشند.

شبكه مجاهدين اگرچه در جنوب و شرق پاشيده اما هنوز در شمال و شمال شرق و قسمت هايي از غرب كشور فعال است و اگر مديريت و تعهدي باشد شايد بتواند در امر مهار جريان افراط بازوي جنگ فرهنگي و نظامي دولت شود. رويه جاري در سياست افغانستان اما تضعيف همه چشمه هاي قدرت داخلي بوده و حتي دولت مركزي هم روز به روز تضعيف شده است. سران مجاهدين هم سهم بزرگي در تضعيف پيروان خود داشته باشند و مهمتر اين است كه آنان منافع خود را در همراهي با سياست واشنگتن تعريف كرده اند و هيچ خبط و اشتباهي از اين مسير تعريف شده نمي كنند.

شجاع محسنی

>>>   در کشوریکه در آن قانون اساسی و پارلمان و مجلس ثنا و محکمه عالی وجود داشته باشد چه ضرورت به جمع شدن اکثریت چند نصوار پک بیسواد و قبایلی ایکه معلوم نیست از افعانستان اند و یا از پاکستان.
نمیدانم این کسانی که در قدرت اند ازین شمله دار ها چه دیده اند و این جرگه هایی قومی در همین عمر ما چه نتیجه مثبت داده؟
داود خان بیاد میآیید که این جرگه را بخاطر منازعات با پاکستان دایر کرد ولی نتیجه اش چه بود؟؟
باز داکتر نجیب فریب همین لر و بر را خورد و چند باز لوی جرگه قومی و قبایلی را دایر کرد که ما از دانشگاه جلال آباد برای دو ماه مرخص شدیم و وقتی واپس رفتیم همه جا نصوار و تشناب هایی لیلیه ما از کلوخ پر بود و مسدود و نتیجه اش صفر
بعدا کرزی و حالا مغز متفکر این جرگه را با مصرف میلیون ها دالر دایر میکند ولی چه ضرکرت؟ چرا به قانون اساسی و تصمیم پارلمان و مجلس ثنا گوش نمی دهد .

>>>   Bahar Chopan
بیهوده نه گفته اند که " گوشت از ناخن جدا نیست." وقتی سیاف طالبان جنایتکار را برادر خطاب کرد، این حقیقت را به اثبات رسانید.

>>>   Salam
واقعیت این است که غنی می داند که امریکای ها کارش را ختم شده اعلان کرده اند و عنقریب حکومت موقت را خواهند ساخت ، غنی با سازمان دادن جرگه های فرمایشی تنها می کوشد به امریکای پیام دهد که او رهبر ی بخشی از پشتون ها است و باید جدی گرفته شود . اما تمام شواهد نشان می دهد که غنی رانده شده است .

>>>   اصل واقعيت را از بطن مشكلات بيرون نموده و چه زيبا نوشتي محسني صاحب، قلم تان پر رنگ و علم تان واسع و نافع باد!

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است