تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ ۱۳۹۸/۲/۹ | کد خبر: 158418 | منبع: | پرینت |
عبدالرب رسول سیاف از رهبران جهادی پشتون که قبلا با برگزاری جرگه مشورتی قبیله ای در کابل مخالفت کرده بود، اکنون به محل جرگه رسیده و در مراسم قبیله شرکت کرد.
این اولین باری نیست که برخی رهبران سیاسی احزاب از پشت بر دیگر همرزمان خود خنجر می زند. اینبار سیاف با وجود مخالفت قبلی، تمامی توافق با دیگر سران احزاب را نادیده گرفته و به قبل از اشرف غنی خود را به جرگه رسانید.
کد (9)
>>> زنده با د پروفیسر سیاف که بخاطر منافع مردم کار کرد.
>>> سیاف ریش تا ناف نیز از جمله فاشیستان و قبیله پرستانی است که تروریست های عرب را به منظور ترور زنده یاد مسعود تا خواجه بهاالدین تخار همراهی ورهنمایی کرد.
>>> به خاطر به نزد سیا ف رفت تا رقبای اش را بشرماند
غنی به زاری کردن به منزل سیا فرفت این قدر به یک ریس جمهور مناسب نیست به خاطر منافع خد نزد یک قو مندان جها دیبرود اصلا غنی نه شرم دارد ونه حیا یک شخص ترسو و بزدل است
>>> بعضی از سیاست مدار ها به این فکر اند که گویا طالب مانند گلبدین می اید تسلیم دولت اشفا ل گر می شود نه خیراو در طول 18 سا ل شهد داد و مبارزه کردن علیه رزیم امریکا انها هم می خو اهند در دولت در پست های بزرگ وظیفه نمایند
>>> شرکت در مجلس مشورتی کار بد نیست، اما کسانی که طرف مردم دیده نمیتوانند، برای شان سخت است که در جرگه شرکت کننددر غیر آن یک مجلس است میشد که میرفتند واگر نظریات مفید میداشتند برای مردم پیش کش میکردند حد اقل مردم میشنید حرف این خادمان مردم را.
نسیم امینی
>>> Najib Salam
در جرگه ی غنی تا هنوز صدای چند نفر با مشت و لگد شنیده شده است !
>>> akemi
درکابل جرگه صلح برگزار میکنند، اما دربغلان با مردم می جنگند.
اعتراض مردمی بغلان وارد چهارمین روز خود شد وشاهراه عمومی هنوز مسدود است.
>>> Bashir Ahmad Qasani
روايت ارگ نادرست است!
چهره ها و نزديكان ارگ همواره از خود به نام قشر سياسى جديد و نسل نو ياد مى كنند؛ ولى منتقدان شان را حريص، تجريد شده و داراي مديريت كهنه مى پندارند.
در برگزارى جرگه اين قشر كهنه كار بود كه كشتى شكسته نسل نو را به ساحل اميد رساند.
گزينش استاد سياف بدون رأى و نظر اشتراك كنندگان به رياست جرگه مشورتى صلح نشان داد كه روايت نسل نو و قشرجديد سياسى نادرست و نيازمند كهنه كاران است.
اين شيوه گزينش در هيچ ميكانيزم نو سياسى وجود ندارد.
>>> Esmatee
اين جرگه فرمايشي از ريس تا اعضايش انتصابي تيم دولت ساز است بناءً هيچ توقع از اين جرگه كمپايني در ارتباط صلح نخواهد داشت
>>> گور گردنش
شاید چند ملیون دالر سهم اش رسیده باشد.
>>> انسان های که تفکر و خرد دارند همیش یکه و تنها اند و هر گز به جمع بی سر ها و بی اندیشه ها ملحق نمی شوند . گله ها ی گوسپند را همیش یک سگ اداره می کند .
>>> این وهابی از آوان تولد کافر بوده است به همین خاطر پدرش نام او را عبدالرسول (یعنی بنده رسول) گذاشت که با خدا هیچ معامله نداشته باشد، عرب هابرای استفاده ازین نوکر حیله گر کلمه "رب" را به دم او اضافه کردند. احمد شاه مسعود به خاطر این خاین با حزب وحدت شاخ به شاخ شد مگر این دسیسه گر با راه دادن تروریست هایی عرب وهابی اش تدارک مرگ مسعود را تدارک دید.
آزاده
>>> Bahar Chopan
بیهوده نه گفته اند که " گوشت از ناخن جدا نیست." وقتی سیاف طالبان جنایتکار را برادر خطاب کرد، این حقیقت را به اثبات رسانید.
>>> كليم الله همسخن
-یک مرد و یک زن به جرم سوال کردن با ضرب و شتم از جرگه اخراج شدند!
-گویا از طریق جرگه میخواهند صدای مردم را بشنوند
>>> Rahmati
این جرگه کوچی ها است و هیچ ربطی به بقیه اقوام خراسان ندارد .😜
>>> Ariaie
بعضى ها جرگه چك چكى را با مشورتى اشتباه گرفته بودند كه به دليل إبراز نظر و تخطى از أصول از تالار با بد رفتارى بيرون كشيده شدند!
>>> ارسی
چرا در مدت پنج سال گذشته لویه جرگه برگزار نشد؟
احمد ولی مسعود یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از روند برگزاری لویه جرگه انتقاد کرده و نوشته که اگر صادق بودند، چرا در مدت پنج سال لویهجرگهای به منظور اجرای توافقنامه دولت وحدت ملی و تغییر ساختار نظام برگزار نگردید؟
>>> Zahir Ariaie
فاشيزم حاكم در افغانستان از دموكراسى و تغير ميترسد. تغير به نفع مردم مافيايى قومى حاكم را بر نمى تابد و به زيان انها تمام ميشود بناً انها تنها جرگه هاى فرمايشى كه به نفع تحكيم فاشيزم باشد داير ميكنند. مردم افغانستان از سد غنى اين اخرين مهره فاشيست نيز به زودى عبور خواهند كرد و به مردم سالارى واقعى خواهند رسيد!
>>> اءالله فقیرزاده
فاشیزم قومگرا از مردم سالاری ترسیده است حالا به جرگه های چرکین و سرگین بوی و فرسوده و۳۰۰ سال پیش روی آورده است.
>>> ارف كياني
خدایا به بزرگی خون مطهر پینجاهزار شهید که در طول پنج سال بنابر سؤ رهبری این مریض جان خود را از دست داده اند!
ما را از شر این عوام فریب دشمن مدار نجات ده!
این ادمک حاضر است که بخاطر حفظ موقف نامشروع که باتوسل به کودتا شرم آور بدست آورده است ،سی میلیون شهروند کشور را قربانی کند!
در این ایام مقدس
خداوند به برکت بزرگی
قرآن از شر این مریض ملت ما را نجات دهد!
دوام این آدم یعنی نابودی ملت و تجارت بالای عزت. و شرف ملت است!
>>> Anwary
حالا از بیچاره گی ارگ بگوئیم یا از قانون شکنی اش؟
ارگ بعد از تحریم جرگه نمایشی از سوی احزاب و سیاسیون، چنان بیچاره و در مانده شده که حتی فیسبوک چلوونکی های مثل قاری عیسی را از جرمنی دعوت کرده تا تالار از چک چکی ها خالی نباشد.
از لحاظ قانونی هیچ کس جز نماینده های انتخاب شده مردم حق اشتراک در جرگه را ندارند. از ارگ بپرسید که این قاری عیسی از کدام ولسوالی آمده؟ توسط کدام مردم انتخاب شده؟ کی به او رای داده؟
باور کنید توهین و تمسخر به ملت از این بیشتر نمی شود. ما چگونه این جرگه را نمایشی و چک چکی نگوییم؟
اینکه تا یک هفته راه ها مسدود است و امروز نیز یک طفل جان داده و میلیون ها دالر از بیت المال مصرف شده سر جایش. لطفا واژه قشنگ صلح را به تمسخر نگیرید.
>>> Motaref
غیر از اعضای یک دستهی انتخاباتی، کسی دیگری در تالار جرگه قبیلوی دیده نمیشود. چگونه میتوان این نشست را، نشست سرتاسری خواند. این جرگه بیشتر بهیک همایش انتخاباتی میماند تا یک جرگهی همهشمول. بدبختی اینجاست که بهخاطر این همایش کمپاینی، دو هفته است تمام مکاتب و دانشگاهها را در کابل بستهاند. بستن مکاتب برای یک روز، بهمعنای یک قرن مملکت را در تاریکی نگه داشتن است.
>>> Zareh
تفاوت عمده غنی با سران جمعیت در این است که غنی اهداف سیاسی اش را با پول معامله نمیکند و اینها یا هدف سیاسی ندارند و یا هم هدف سیاسی شان قابل خرید و فروخت پولی است. اینجاست که همشان به مامورین مزد بگیر تبدیل شده اند تا سیاستگر.
>>> حتمآ کدام وعده برایش داده شده است اینها به دو پیسه خودرا میفروشند
>>> یک بابای دیگر در زمره بابا های فاشیستان افزوده شد
>>> سلام.
عمل نیک است.با چنین عمل صف خود را از جنایتکاران ،وفروخته شده کان جدا ساخت.
باشنده کابل.
>>> سیاف که ... دشمن مردم است خیلی لفاظ عرب ها را فریب داده بود تا سال های دراز سیاف است دم دم مزاج هر طرف که نفع اش بود می افتید بیک پهلو دراز هرچه که در گیر اش بیاید دریغ نمیکند میخورد کندنه تا نوشپاز بحرف های عوام فریبی ان باور نکنید که سیاف است یک مار دراز .... کند این سیاف قد درازه که احمدشاه مسعود را بشهادت رساند توسط دو نفر عرب که یکماه انها را پنهان کرده بود بزیر چکمن دراز حال با گرفتن پول زیاد با اشرف غنی شده همکار و همراز داوودزی هم که دزد است و چوتار از همکاران تیم ثبات است به رهبری سیاف قد دراز .
>>> غنی سیاف با طالبا ن هم ملیت و همفکر اند شما شاید باشید که این گروه همه شا یکی است و اخر همه شا ن پشتو ن هستند
وبه یک مسیر روان هستند
وای به حال تاجک هزاره و ازبک که هچ کاری نخو اهند شد
>>> غنی سیاف با طالبا ن هم ملیت و همفکر اند شما شاید باشید که این گروه همه شا یکی است و اخر همه شا ن پشتو ن هستند
وبه یک مسیر روان هستند
وای به حال تاجک هزاره و ازبک که هچ کاری نخو اهند شد
>>> Allahyar
قرار گذارش های موثق
از جمع ۳۲۰۰ اشتراک کننده ۱۵۰۰ آن کارمندان امنیت وجنایی ولایات میباشند که در کنار هر اشتراک کننده خریده شده نشسته اند و در صورت اعتراض وظیفه اینها خاموش نمودن به چک چک ها میباشد وطرف مقابل را شناسایی نموده و گذارش میدهند تا مسولین امنیتی اخراج شان نماید
>>> همین سیاف فریبکار که از نام جهاد و مقاومت بنفع شخصی خود سوءاستفاده کرده در زمان مهاجرت در پاکستان که بین رهبران جهادی مشکل بوجود امده بود سیاف بعنون میانجی مصالح بین رهبران تنظیم های جهادی برای خودش تنظیم اتحاد را ساخته بود و از همین نام جهاد صد ها جریب زمین دولتی را از زمین ها چمتله را غصب کرده و بفروش رسانده پول انرا به جیب زده اکنون که ریس این نشست به اصطلاح دولت غنی شورای مشورتی در حالیکه هدف غنی احمدزی چیزی دیگریست از تدویر این شورا اشرف غنی بوساطت عمر داوودزی معامله گر خاین به ملت طرفدار ارگ اشرف غنی دوباره بخانه سیاف رفت و معامله ای را انجام دادند و سیاف به خاموشی کار خود را کرده و روی مجاهدین پا گذاشته به داخل صحن شورا پدیدار شده همه حیرت زده شدند که سیاف سخن قبلی خود را پس گرفته و اشرف غنی انرا بحیث ریس شورا تعین و مقرر کرد سیاف اکثرا بر ضد مجاهدین و با اساس منفعت خودش از پشت مجاهدین را خنجر زده و بی شرمانه نام مجاهدین را به استفاده خودش یاد کرده است .
>>> Sitez
به اعضای لویه جرگه!
من یک شهروند معمولی هستم. خرسندم که شما در حدود سه هزار تن از نخبگان در زیر یک چتر گرد آمده اید تا مسایل «مبرم» را به بحث گیرید. شما بزرگترین نشست سیاسی و «صدای» مردم هستید چه بهتر است که فقط به این پنج پرسش ساده پاسخ دهید:
یک: معنای جنگ در افغانستان چیست؟ ما میخواهیم بدانیم که تعریف لویه جرگه برای جنگ افغانستان چیست؟
دوم: سازندگان و جنگندگان این جنگ کیها هستند؟ دوستان و دشمنان کیها هستند؟
سوم: منابع این جنگ را کی تمویل میکند؟
چهارم: استراتژی، تاکتیک و دکترین این جنگ از کجا نضج میگیرد؟
پنجم: قربانی این جنگ راکی متحمل میشود؟
اگر به این پنج پرسش ساده پاسخ ارایه کردید، آنگاه معنای حضور شما در لویه جرگه روشن میشود. آنانیکه پاسخ را دریافتند، خانه میروند و آنانیکه پاسخ را نیافتند، سه روز دیگر موعظهها را گوش خواهند داد. غذا، خواب و عکسهای یادگاری نیز جالب هستند.
>>> رزاق مامون
چگونگی دست داشتن رسول سیاف در ترور فرمانده مسعود !
ثريا بها
یک هفته از ترور مسعود گذشته بود که احمد ولی مسعود یک تعداد روزنامه های چاپ لندن را برایم فرستاد که درمورد تروراحمدشاه مسعود نوشته بودند و یکی هم آرمان شهربود که نوشته بود ترور فرمانده مسعود به وسیله عبدالرب رسول سیاف و یاسرتوفیق السیری که رییس مرکز تحقیقات اسلامی لندن برنامه ریزی شده بود. یاسرتوفیق السیری دونفرعرب تروریست را به سیاف معرفی می کند به نام های کریم - توزانی برای شان شناسنامه جعلی بلژیکی و ویزه می گیرند. آن دو تروریست نخست وارد پاکستان می شوند و سپس به جلال آباد آمده با سیاف که مهماندار ابوالحانی رهبرالقاعده بود، دیدار می کنند. ابوحانی که ریش سرخ و همسر بوسنیایی داشت چند ماه در جلال آباد اقامت گزید و با سیاف برنامه ترور مسعود را پیش می بردند. سیاف آن دو خبرنگار جعلی را نزد ربانی برای مصاحبه می فرستد. آن دو تروریست دوباره پاکستان رفتند و انجا چند ماه تربیت شدند و به طیارۀ ملل متحد که برای امارت اسلامی طالبان مواد مورد ضرورت و قرطاسیه می رساند،با کمره تعبیه شده مواد انفجاری به قندهار برگشتند.
در این روزهای شوم سیاف باربار آقای ربانی را تحت فشار قرار داد تا احمدشاه مسعود را وادار به مصاحبه با این دوخبرنگاربسازد و وحید مژده هم در وزارت خارجه طالبان در این دیدارها نقش داشت و مسعود که دیگر نمی خواست با عرب ها دیدار کند، راضی نمی شد، فشار همسنگران فروخته شده اش به شبکه های استخباراتی وادارش کردند تا این دو خبرنگاررا که یک هفته در هوتل تالقان منتظرمصاحبه بودند، بپذیرد. انگار که حس ششم مسعود از این مصاحبه نافرجام تاریخی آگاه بود.
آن چه پرسش برانگیز است که خانم نسرین گروس از امریکا که فعلن مشاور عبدالله عبدالله است و خانم شکریه حیدر از فرانسه یک هفته درهمان هوتل تالقان با این دو تروریست منتظر دیدار فرمانده مسعود بودند، همچنان مسعود خلیلی برای دیدن این خبرنگار فرمانده مسعود را به لب پرتگاه کشاند. این ها پرسش هایی اند که پاسخ آن را وابستگان فرمانده مسعود خوب می دانند، اما مقام های دولتی و ایگوی درون شان و زبونی وجدان شان مانع بیان حقایق می شود. زمانی که عامیلن اصلی ترور، بازماندگان فرمانده مسعود را با معاونیت، وزارت ها و سفارت ها خریدند، بدینگونه جنایت رسول سیاف در ترور مسعود کتمان بماند و پروندۀ ترور مسعود را پیگیری نکردند. چنانچه درسفر پاریس تنش ها و تیرگی روابط رسول سیاف با مسعود درحضور خبرنگاران داخلی و خارجی مطرح شد ، اما کجاست ذهن پرسشگر وهوشیار پیروان زبون مسعود که برای چند روز قدرت راه و ارمان مسعود را فروختند و در کنارسیاف چمپانته زده نشستند.
>>> پول خیلی به سیاف شرنی دارد تا زمانیکه پول را نگرفته بود مخالف بود و وقتیکه پول بدسترسش قرار گرفت خودش دوان دوان قبل از غنی احمدزی در صحنه حاضر شد بنامتدویر این شورای مشورتی صلح پین ملیون دالر مصرف گفته شده اما بیشتر از ان ارقام مصرف یگردد کدام مرجع است که حساب انرا تعقیب کند و صورت حقیقی مصرف را بمردم بگوید وزیر مالیه و ریس بانک و ریس امنیت ملی همه از یک حلقه هستند راز مصرف را افشا نمیکنند ورنه با دادن پول به سیاف و تعدادی از اشخاص حاضر در صحنه از ولایات و دزدی پول توسط دو شریک خاین پولپرست عمر داوود زی و ضیاالحق امر خیل واضحیست که بیشتر از پین ملیون دالر از خزانه ملت کشیده شده .
>>> زنده باد جرگه قبيلوي
>>> سنت "لويه جرگه" چنگيزخانى مغولى در گردن آدم خان افغانى
به اساس زبان شناسى "وامگيرى" (قرض گيرى) واژه چيزى بدى نيست. دولت طاغوت پرست افغان خودش در فابريکه لغت سازى پشتو متواتر لغت پشتو توليد کرد مانند کارت آراى براى حيوانات و از مغول چنگيزى تا انگريزى لغت قرض گرفت و در دهان خود انداخت در شکم بلعید.
ولى عليه گرفتن واژه هاى پارسى ناب که در ايران کشف واختراع مى شد تبليغات فاشيستى مى کرد و مى کند و فارسى زبانان را در ستان مثل خودشان حقير وفقير فرهنگى مى پنداشتند. و اما غضب واژه ديگران مانند غضب زمين ديگران کار خلاف ارزشهاى پسنديده فرهنگى ملل هاى متمدن جهانى اند . مثلا چک٬ پسته٬ مگزن٬ صفر٬ اد ميرال دريا سالار انديرا وامهاى زبان پارسى اند. ستر جنرال = ژنرال بزرگ; سترگ; گسترده گسترش در زبانهاى ايرانى زبانهاى کلان (زبانهاى "استر" "سترگ" ايرانى ) مانند کوردى٬ بلوچى پشتو و پارسى وجود دارد. "لوى" و "لويه" واژه زبان ايرانى نيست. ستر، غټ، پرتمين، همند ، پراخ ، غوره زياته چون که به کنده زبان پشتو وجود دارد و در زبان هاى جرمنى هم وجود دارد مانند "Stern" "ster" Asteroid" شهاب سنگ. "لوى" و "لويه" در زبانهاى هندواروپايى وهندوايرانى وجود ندارد . پس جستجوى و پژوهش خود را روى زبانهاى سامى (عبرى و عربى) معطوف مى نمايم. ستاره در فضاى زبانى يهودى و عبرى وجود ندارد ولى قمر و شمش و نجم چرا? پشتو ستوري = پارسى ستاره = عربى نجم عبرى هم כוכב ( نجمه) . علم نجوم = ستاره شناسى يا ستورى پوهه بزرگ به عربى عظيم و کبير زبان ییدیش (يهودى اروپايى از آلمانى ) اکثريت يهودان در آلمان بودند از اين جهت גרויס = groys گرويس تغير گروس gross بزرگ خود .
"جرگه" یک اصطلاح شناخته شده از زبان منگوليا يا مغولستان است. زبان مغولستان زبان "تورکى التايى" است که با زبانهاى آسياى ميانه تا ترکيه خويشاوند و مغولها در زمان دودمان مينگ در چين دودمان مينگ چين را شکست و هشتصد سال پيش چنگيزخان آسياى ميانه شرق ايرانزمين و سپس تيمور شش قرن پيش و بابريان چارصدسال پيش کل آسياى ميانه ايرانزمين و هند را آباد نمودند.
برخلاف "افغان" هميشه سرزمين ستان ما را ويران نمودند. چه با پيسوند زوى زى وام گرفته پشتون از زاد پارسى مانند ځلميان و زمريان وچه با طلابان و طالبان فقط مى طلب اند مانند طلبکاران
خان و لوى و جرگه را مغولها گورگانى به افغانها به ميراث دادند. "جر" و "بحث" لغتهاى فارسى نيست. واژه هاى وام اند. "جر" تورکى و "گر" گورگانى مغولى است. و "گر" در زبان مغولى (چادر گرد يا خيمه حلقوى ) معنى مى دهد: "جر" (Ger) : کسى را قهر کردن ; "جر": پاره کردن, غار کردن; جر کردن: تارهاى ابريشم و پشم و پنبه گدود شدن; گر٬ جر٬ يا ٬غر غار کوه و يا خرگاه (Lager). جرگه (Garge, Gorge) در لغتنامه دهخدا گرفته شده است. و تاريخ وام گيرى آن و يا لغت نامه و نام فرهنگ لغت هم ناميده شده :
چو تیغت کند کار بر جرگه تنگ
درآید بدم لابه غران پلنگ .
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج ).
گر آهوی چین در غزال خطاست
که در جرگه ٔ چشم جادوی اوست .
محسن تأثیر (از آنندراج ).
سرور جرگه ٔ شاهان جهان
شاه نجف صفدر معرکه ٔ شیردلان . سعید اشرف (از آنندراج ).
اگر زاغ و گر صعوه ٔ ناتوانم
همین بس که در جرگه ٔ بلبلانم .
طالب آملی (از آنندراج ).
جرگه حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان ). صف کشیدن انبوه مردم . (غیاث اللغات ). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد،خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده . (از آنندراج ) (بهارعجم ). حلقه . حوزه . جرغه . پره . مجمع. جماعت . محفل .رج . سپاه . صف . قطار. فرهنگ آنندراج یکی از فرهنگهای زبان فارسی نوشتهشده در سده نوزدهم میلادی و از کاملترین و منظمترین فرهنگهای زبان فارسی عصر خود است. این فرهنگ را محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محییالدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راجمنه سلطان بهادر، راجهٔ ایالت ویجینگر از ایالات دکن هندوستان، بر اساس چند کتاب لغت دیگر گردآوری کردهاست. تاثير زبان وفرهنگ مغولى درپشتو عملى مى شود ولى در بين پارسى زبانان و بويژه "بين هزاره هاى مغولى" و اوزبيکى و تيموريان وتورکان نى! شکل اولیه چادر کروى "گر" Ger "جر" Jer يا جرت Jurt (یورت ) از زمان چنگیز خان تا اکنون تغییر نکرده است. و لوى از کجاه آمده ? لوى از "لقب خان را به پشتونان تقديم نمودند و "گر" و دوى" Doi مغولى که مانند "ikh" مغولى داهيم "dahim" تورکى آمده است شکل اولیه "گر"٬ "جر" و جرت دوى، از زمان چنگیز خان تغییر نکرده است. کليه سران اقوام عشايرى و چادرنشين کوچى مغولستان جنيگيز خان را در همين گونه خيمه دايروى به عنون خان خانات هاى مغولى انتصاب نمودند. در پشتو يک سلسله قوانين ساختن لغت هاى زبانهاى هندو اروپايى و هندو ايرانى غربى و شرقى وجود دارد که براى اش تغير دال و لام گويند
د به ل
"دختر" : پارسى Dochter
"توختر" : آلمانى Tochter
"دوتر": انگليسى daughter
دختر= لور: پشتو : Lor
دوى مغلولى بزرگ به لوى پشتو نيزه شده د به و و ر به ل
* دار < > وال
* شهر دار<> ښار وال
* پاس دار <> پاس وال
*پدر <> پلار
* ده <> لس
* دست <> لاس
* درس <> لوست
* ديدن <> وګورئ
* دستيار<> مرستيال
در بين تورانى هاى هندوستان و دکن و اکنون ميان پشتونها چندين نوع سیستم جرگه سيمتى (انگليسى سران) (اجلاس سران ) و جرگه صباح نوعی اجلاس روستای قبیله ای
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است