تاریخ انتشار: ۱۲:۲۳ ۱۳۹۸/۲/۹ | کد خبر: 158420 | منبع: | پرینت |
خلیلزاد گفت: "صلح با طالبان به معنای پایان جنگ در افغانستان نخواهد بود".
برای یکبار هم که شده با خلیل زاد موافقم. صلحی که در باره آن مذاکره میشود صلح میان امریکا و طالبان است. اما جنگی که ادامه خواهد داشت و نمیتوان در حال حاضر ماهیت و دامنه آنرا پیشبینی نمود ولی با آنهم میتوان گفت که در اوضاع بعد از صلح امریکایی نیروهای که میتوان آنرا طرفدار ترقی و حفظ دست آوردهای نیم بند ۱۸ سال اخیر اند در برابر طالبان و متحدین آنها در درون "حکومت وحدت ملی" از نگاه تناسب قدرت در موضع برتر قرار ندارند واصلآ ناچیز اند.
جنگی که خلیل زاد از آن صحبت میکند به مقاومت نیروهای پراکنده " دموکرات ها " علیه نظام طالبانی (حتی اگر در قالب امارت هم نباشد) محدود نمیشود. این جنگ بصورت آشکار خصلت قومی خواهد داشت. "جهاد اسلامی" دهه های گذشته و دوام قدرت قومی و قبیلوی طی ۱۸ سال اخیر همه نیروهای سیاسی را قومی ساخته، تاحدی که دیگر جایی برای دموکرات ها، ملی گراها و دگر اندیشان واقعی وجود ندارد. در این میان بازهم مردم بیگناه و بدون پناه قربانی این تضادها که هدف اصلی آن حفظ قدرت و یا بر گشت به قدرت و یا تسخیر آن است، خواهند بود.
در مصاحبه با تلویزیون طلوع خلیلزاد همچنان بدون آنکه نام ببرد یک واقعیت دیگر را بیان داشت. وی در پاسخ به این سوال که چه کسانی موجب برگذارنشدن کنفرانس بین الفغانی دوحه شدند، گفت : " کسانی استند که انحصار قدرت را خواب میبینند." اشاره وی به تلاشهای اشرف غنی است که با تهیه یک لیست ۲۵۰ نفری، بدون مشورت با هیچ کس تلاش دارد که از توافق امریکا با طالبان جلوگیری کند. وی ادامه قدرت غیر قانونی خود را فقط در ادامه جنگ میبیند.
کریم پاکزاد
>>> akemi
درکابل جرگه صلح برگزار میکنند، اما دربغلان با مردم می جنگند.
اعتراض مردمی بغلان وارد چهارمین روز خود شد وشاهراه عمومی هنوز مسدود است.
>>> هر مداری یک جمبوری دارد.
غنی جمبوری است
>>> Chopan
این افغانستان آرمانی اشرف غنی، و حواریون او است. افغانستان، آرمانی اسماعیل یون، طاقت و کسانی که از یکسو صحبت از وحدت ملی و افغانیت می کنند، ولی از آنسو در افغانستان رویایی آنها جز " افغان " که همان " پشتون " است، جا ندارد. در افغانستان رویایی اشرف غنی، طالب جنایتکاری مثل عباس ستانکزی، قابل قدر و حرمت است و از صدر نشینان اما محمد سرور دانش، بعنوان معاون دوم اشرف غنی، و نماینده یک قوم بزرگ بومی این کشور، حتی در عکس و در نمایه هم نمی گنجد!
در افغانستان آرمانی پشتونیست ها کرزی، که دیگر هیچ سمت رسمی در دولت وحکومت ندارد، بعنوان ملی مشر به زور برمردم تحمیل می شود، اما معاون اول اشرف غنی، جنرال دوستم که نماینده یک ملیت بزرگ و بومی این سرزمین است حتی در عکس های تبلیغاتی و تشریفاتی هم جا ندارد!
این عکس از تلویزیون مسما به تلویزیون ملی است؛ تلویزیونی که اصولا باید آیینه تمام نمای همه مردم افغانستان فارغ از تعلق تباری و مذهبی و سمتی و زبانی آنها باشد، ولی این رسانه مهم بجای اینکه صدای رسای همه مردم افغانستان باشد، در گنداب تفکر قبیلوی غرق شده و به پخش افکار غیرملی مشغول است.
جایگاه زنان را در اندیشه قبیلوی که همانا زادگاه و پرورشگاه اندیشه طالبانی است نگاه کنید. زن در لباس سیاه و زندان آبی رنگی که او را به دلیل جنیست از بقیه جامعه جدا میسازد و زن را مبدل به نماد اطاعت و پیروی از اسلام سیاسی - قبیلوی میکند.
اینست افغانستان آرمانی اشرف غنی، و پشتونیستها در دو سر طیف افراطی قبیله که همه تلاش شان به هدف بهم وصل کردن همین دو سر طیف افراطی است، تا حلال شکسته پشتونیسم دو باره بصورت ماه کامل در آسمان سیاه سرنوشت مردمان غیرافغان، نمایان شود و حاکمیت استبدادی قومی احیا شود .
اینست افغانستان آرمانی اشرف غنی....
>>> کودتای خونین هفت ثور ١٣٥٧ مستقیما به همکاری و رهبری مشاورین نظامی شوروی که درزمان حکومت داودخان در اردوی افغانستان ایفای وظیفه مینمودند صورت گرفتند آغازی فصل تازه جنایت وبدبختی ها درافغانستان شروع گردیدند.گرچه ظاهرا این کودتای خونین به قومانده حفیظ الله امین یکی ازاعضای حزب خلق صورت گرفته است اما این کودتا مطابق پلان شوم وپلان جنگ سردحکومت وقت شوروی به طرف سرحدات جنوب کشور شان صورت گرفته است. درسال ١٣٥٧ شمسی که درپوهنتون پولیتخنیک کابل محصل صنف سیوم بودم وبه چشم خود میدیدم که استادان شوروی درپولیتخنیک کابل از کودتای هفت ثور با چه خوشحالی وشادمانی به محصلین در صنوف مختلف پولیتخنیک تبریک میگفتند این استادان شوروی آنقدر خوشحال بودند که گویا درکشور خود شان تحول خیلی مثبت وخوشحال کننده صورت گرفته باشد وعملا مداخله شوروی ها درافغانستان آشکارا مینمودند.بعضی استادان شوروی درپولیتخنیک بی شرمانه ومغرضانه در صنوف درسی به محصلین میگفتند که اگر شمایان کدام ضد انقلاب ثوررا در هرجا میبینید فورا به نیروهای امنیتی دولت خلق وپرچم اطلاع دهید اما این اعمال مغرضانه شان با عکس العمل محصلین پولیتخنیک مواجه میگردید وبعضی محصلین با عکس العمل شدید از مداخله بیشرمانه ومغرضانه استادان شوروی را خوش نبودند و واکنش نشان میدادند که درنتیجه همه این محصلین وطن پرست وخداجو توسط اطلاعات جهنمی خلق وپرچم گرفتارشدند وزنده به پولیگون های پل چرخی زیر خاک شدند روح همه شان شاد باشند.کودتای خونین هفت ثور که فقط برای گرفتن قدرت دولتی توسط حزب خلق وپرچم بود خیلی به سرعت دچار اختلاف وکشمکش های داخلی شدند وجناح پرچم را به نام اشرف زادگان ازبدنه دولت جدا کردند ورهبران عمده پرچمی ها را به حیث سفیران افغانستان توسط وزیر خارجه حفیظ الله امین به ممالک مختلف اعزام کردند.جنایت کاران حزب خلق خیلی سریع ازطریق استخبارات جهنمی خود مخالفین نظام خودرا درهرگوشه وکنار افغانستان به محابس فرستادند وبعضی مناطق را به بمباران هوایی مطیع خود ساختند.بازهم حزب جنایتکار خلق برای سلطه قدرت داخلی شان بین نورمحمد ترکی وحفیظ الله امین اختلافات شدید بروز کردند درنتیجه حفیظ الله امین با یک توطیه موفق نورمحمد ترکی را ازصحنه سیاست دور کردند وباالاخره نورمحمد ترکی را بالیشت کشته وبه قول آبچکان کابل به خاک سپرد.حفیظ الله امین فقط صد روز در راس حکومت درکابل قدرت را به دست گرفته بود وبالاخره شامگاه شش جدی ١٣٥٨ شمسی توسط قوای شوروی درتپه تاج بیگ دارالامان کابل کشته شد وقوای شوروی به قومانده مستقیم برژنف ملعون وارد خاک افغانستان گردید وافغانستان را بی شرمانه طبق پلان دراز مدت حکومت وقت شوروی اشغال نمودند وببرک کارمل این وطن فروش خاین توسط قوای شوروی بحیث رییس شورای انقلابی قدرت دولتی را به نام حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان به دست گرفت جناح های خلق وپرچم ظاهرا دوباره متحدگردیدند.دوران حکومت ننگین ببرک کارمل مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان درکنج وکنار افغانستان برای استقلال وآزادی افغانستان فعالیت وجنگ های چریکی وعلنی شان را باشدت بیشتر ادامه دادند ببرک کارمل این عروسک برژنف ملعون با بیحیایی ازروابط دوستانه ملت مومن افغانستان با دولت وقت شوروی در محافل ومجالس دولتی سخنرانی میکردند درحالیکه ٩٥ فیصد مردم مومن ومجاهد ومبارز افغانستان مخالف دولت دست نشانده دولت وقت شوروی بودند.درین مدت هزارها مجاهد ومبارز ومردم افغانستان عم از ذکور واناث واطفال توسط قوای زمینی وهوایی شوروی ها کشته ومعیوب شدند وخانه های مسکونی،کارخانه ها ومزارع شخصی مردم شریف افغانستان باخاک یکسان گردیدند.مردم شریف افغانستان علیه اشغال افغانستان توسط ارتش حکومت وقت شوروی و ممالک متحد پیمان نظامی وارسا درداخل افغانستان آنقدر به شدت مبارزه وجهاد ادامه دادند که با سرعت ازطرف ممالک پیمان ناتو واکثر ممالک بیطرف پشتیبانی نظامی وسیاسی گردیدند وخواستار خروج قوای شوروی ازافغانستان گردیدند.همزمان جنبش های آزادی بخش در ممالک اروپای شرقی که زیر سلطه حکومت وقت شوروی بودند اوج گرفتند وبرای اولین بار اتحادیه مستقل کارگری دربندر گدانسک پولیند به رهبری لخ والیسا شروع به فعالیت نمود و وخیلی زود به انقلاب استقلال خواهی در پولیند تبدیل گردید که شروع این انقلاب دولت کمونیستی پولیند سقوط کرد وحکومت جدید مستقل به رهبری لخ والیسا درپولیند شروع به کار کرد.انقلاب جدید درپولیند به کشورهای همجوار اروپایی شرقی هم خیلی زود تاثیر نمودند وحکومت های مقتدر اروپایی شرقی با انقلاب های جدید مردم شان یکی بعد ازدیگری سقوط نمودند وازچنگال وسلطه حکومت وقت شوروی خلاص گردیدند ودرعین زمان تحولات جدید درحکومت افغانستان شروع گردید وپایه های لرزان حکومت ببرک کارمل نیز به لرزان بیشتر درآمدند.بامرگ برژنف ملعون وفاشیست سقوط وتغیر حکومت ببرک کارمل نیز شروع گردید وباروی کار آمدن میخاییل گورباچوف ببرک کارمل ازقدرت کنار گذاشته شد وداکتر نجیب الله بحیث رییس شورای انقلابی ورییس دولت درافغانستان تعیین گردید.دولت دست نشانده داکتر نجیب الله هم با مقاومت شدید ازطرف ملت مومن ومجاهدین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند بالاخره بافشار کشورهای خارجی وجوامع بین المللی وهم با مجاهدت بیسابقه مجاهدین جان برکف افغانستان دولت وقت شوروی به طرح خروج قوای شوروی ها ازافغانستان تن دادند وخروج شروع قوای شوروی مطابق جدول زمانی ازافغانستان شروع گردیدند.حکومت داکتر نجیب الله که باخروج قوای شوروی وقت، آینده حکومتش را لرزان فکر میکردند مصالحه ملی را درافغانستان مطرح کرد آخرین قوای شوروی در١٥ فروی ١٩٨٩ازافغانستان خارج گردیدند همزمان دولت داکتر نجیب الله درکابل وسایر ولایات حملات شدید خودرا علیه مجاهدین ادامه دادند که بامقاومت شدید مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان مواجه گردیدند.داکتر نجیب الله که ازقدرت قوی مجاهدین اطلاع کامل داشت درعین زمان طرح مصالحه ملی در افغانستان ،استعفا وبرکناری ازقدرت خودرا را درافغانستان مطرح کرد دراین اثنا بود که یک کودتای نظامی توسط کمونیستان تند رو درشوروی هنگامیکه گورباچوف دررخصتی سالانه اش درجزیره دورافتاده بسر میبرد به وقوع پیوست واین کودتا با مداخله مردم واعضای پارلمان در اتحاد شوروی خنثی گردید وگورباچوف حزب کمونیست اتجاد شوروی بادایر نمودن جلسه بیوروی سیاسی ،حزب کمونیست اتحادشوروی را خاین اعلان نمود وخواستار منحل نمودن حزب کمونیست اتحادشوروی وقت گردید ودربیست وپنجم دسمبر سال ١٩٩١ میلادی حزب کمونیست اتحادشوروی بعد از هفتاد پنج سال قدرت سیاسی دراتحادشوروی ،حزب کمونیست اتحادشوروی توسط میخایل گورباچوف منحل گردید وجمهوری های اتحادشوروی ازبدنه دولت اتحادشوروی سابق جداومستقل گردیدند ودرعین زمان ثابت گردیدند که قدرت های استعماری تحت هرنام وطرح که باشند سرانجام با مبارزه وجنبش های آزادیخواهانه ملت شان سرانجام به استقلال و آزادی ناییل میایند.دولت مرکزی کابل به رهبری داکتر نجیب باالاخره بافشار مجاهدین ومبارزین جان برکف افغانستان وجوامع بین المللی روند استعفای داکتر نجیب الله بیشترگردیدوداکتر نجیب فکر خروج مصون خودرا با ارگان های ملل متحدمطرح کردند وداکتر نجیب الله که میخواست توسط نیروهای ملل متحد درشب تاریک از کابل خارج گردند و به هند کنار فامیل شان بروند توسط قوای ازبیک جنرال دوستم وجمعیت اسلامی درمیدان هوای کابل مانع خروج داکتر نجیب الله وهمراهانش گردیدند وداکتر نجیب الله مجبور گردید که بارفقایش دردفترملل متحد درکابل پناهنده گردیدند ودولت دست نشانده حزب دموکراتیک خلق وپرچم با کشته نمودن ومعیوب ساختن صدها هزار مجاهدین ومبارزین حکومت کودتای ننگین شان درافغانستان ختم گردید وافغانستان دوباره مستقل وآزاد گردیدوسران ورهبران حزب خلق وپرچم برعکس ادعاهای قبلی وانقلابی شان به دامن کشورهای سرمایداری وکاپیتالیستی پناه بردند وملت مومن،مجاهد جان برکف ودلیر افغانستان برای همیشه افتخار کسب استقلال وآزادی افغانستان ناییل گردیدند و به اصطلاح کمونیزم ملحد ومتجاوز را برای همیشه به زباله دان تاریخ سپردند.
و من الله التوفیق. انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا
>>> بلاخره ما نفهمیدیم که این چوکي لعنتی که مردم هر روز رنج میبرند وهر روز اذیت و آزار ميبند.چه سودی دارد که این ها اینها هیچ وقت دل نمیکنند.
>>> خیلی هم مهم نیستید شما هر قسم که راحت هستید .
لالا هراتی
>>> محترم ناصری صاحب!
ملت مجاهد ودلیر وقهرمان افغان از چکک گریختند زیر ناوه نشستند وبجای این که ازادی کسب نمایند اسیر دام امپریالیزم دیگری شدند بیگانه بیگانه است ومتجاوز هم متجاوز چه شرقی باشد ویا غربی در حین حکم روای روسها هم نماینده های انها چون تره کی وامین وببرک ونجیب برشانه های ملت سوار بودند ودر حال کنونی هم کرزی وعنی وعبدالله شما چه فرقی با این دور وان زمان می بینید یک چند اخبار ویا تلویزیون ازادی نیم بند ونشریات کاملا مخالف عنعنات ملی وفرهنگ اسلامی افغانها دارند این را استقلال وازادی اگر بنامیم در غیر ان کنترول اسمان وزمین واردو وپولیس و...هیچ کدام در دست حتی افغانهای مزدور ودست نشانده هم نیست که هنگام تجاوز روسها خیلی بهتر ازین بود ودر هنگام اجینت های روس ازادی واستقلال عمل داشتند واز طیاره وتانک وهزار ها میل توپ وتفنگ برخوردار بودند حال بدون چند فروند هلیکوبتر اکسفایر شده وتاریخ گذشته جیزی در اختیار شما نیست انهم هفته ای یک فروندش سقوط نموده جان چند افغان بیچاره را میگیرد اگر واقعا تحلیل شما از اوضاع طبق برداشت شخصی تان باشد امید وارم تا بهتر مطالعه نماید وگرنه من وشما هم در پهلوی امرخیل وسایر مزد بگیر های خارجی محسوب خواهیم شد
در زمان طالب ها یک پاکستانی که مربوط جماعت اسلامی پاکستان بود همه روزه از من خواهش میکرد تا باهم روی مسایل افغانستانصحبت نمایم من تن در نمیدادم ونیک میدانستم که او شاید مرا میخواست تحت تاثیر تبلیغات ظاهرا اسلامی وبه اصطلاح برادری اسلامی قرار دهد بلاخره یک روز باهم نشستیم او صحبت را اینطور شروع کرد <خان بهای اچه هوگیا که لال سامراج افغانستان سی نکلا > یعنیخوب شد که استعمار سرخ از افغاننستان بیرون شد من بی درنگ گفتم ولیکن کالا سامراج اسکی جگه مین ایا--گتم متاسفانه استعمار سیاه بجای ان امد پسیار پریشان حال پرسید که است استعمار سیاه من گفتم شما وفوج شما بسیار کوشش نمود که مرا قانع سازد ما برادر مسلمان شما هستیم وهمسایه ویک ملت هستیم وسه ملیون افغان را در کشور خود جا دادیم وشمارا ازخطر کمونیزم نجات دادیم و... من گفتم ایکاش این همه را بخاطر خدا وبرای ما میکردید فقط ملت مارا در مقابل روسها سپر گوشتی ساختید وخودرا نجات دادید وملیارد ها دالرکمک های مجاهدین ومهاجرین مارا حیف ومیل نمودید و...اقبال صاحب بسیار مایوس شد ودیگر ازمن دست برداشت
جاندار ازجاغوری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است