اشرف غنی با وجودی تمامی مخالفت های که نسبت به برگزاری لوی جرگه مشورتی اش صورت گرفت، این جرگه را برگزار کرد.
اینکه این لوی جرگه چه سود و زیانی بحال کشور و مردم دارد سرجایش بماند، اما این سوال همچنان به قوت خود مطرح است که چرا جریان های سیاسی و نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری نتوانستند اشرف غنی را از این کارش منصرف کنند و مجبور به پذیرش خواست اکثریت جامعه نمایند؟

آیا اشرف غنی خیلی خودسر و خود رای است که حتی با وجود مخالفت اکثر گروه ها، احزاب و تکت های انتخاباتی بازهم بر موضع خود اسرار می کند و برخلاف همگان به تصمیم عمل می نماید و یا اینکه گروه ها، احزاب و تکت های انتخاباتی خیلی بی وزن و بی تاثیر هستند که هیچ ترس و هراسی از تحریم و مخالفت شان در دل اشرف غنی پیدا نمی شود؟

من بر این نظرم که غنی خیلی لجوج و یک دنده است و حساسیت ها و نزاکت های حاکم برجامعه‌را درک نمی کند و حاضر است به هر طریق امیال و خواسته هایش را بر مردم و مخالفان سیاسی اش تحمیل کند، نه اینکه احزاب و تکت های انتخاباتی این اندازه بی وزن و بی اهمیت باشند. درضمن اکثریت مردم نیز مخالف این جرگه بودند و قطعا مردم که نمی توانند برای غنی بی اهمیت باشند.

اگر غنی همین است که می بینیم آیا سپردن قدرت برای پنج سال دیگر به یک چنین شخصی کشور را به بن بست و فروپاشی مطلق گرفتار نخواهد کرد و بسوی جنگ و منازعات خطرناک قومی و گروهی پیش نخواهد برد؟

صفرمحمد مظفری

>>>   صفر محمد مظفری،
شما شاید در قانون از صلاحیت های ریس جمهور خبر ندارید که این چنین فکر میکنید.
یکی از صلاحیت های ریس جمهور در قانون اساسی دایر کردن جرگه ها و مجالس و فرمان دادن است که ضرورت به مخالفت ندارد .چون در قانون قبلآ تسجیل شده است .

>>>   بلی در قانون تسجیل گردیده مگر با مشوره ملت زیرا نمیشود در روی سرک قیر تخم زعفران بکارند بخاطریکه نتیجه اش صفر است و مصرف تخم ان ضیان مالی درمان خواهد بود .
در ضمن بودجه از ملت است اخذ مالیه توسط دولت و مدیریت مصرف بودجه بنابر پلان های قبلا تهیه شده در بودجه سالانه زیر نظر نماینده گان مردم تصویب وظیفه دولت میباشد بنا حق مصرف خود سر انرا هیچ کس ندارد این بوی جرگه خو بعد از دوسال حکومت وحدت ملی باید تدویر میگردید .مگر اون وقت تسجیل نگردیده بود
اگر من بجای ریس صاحب جمهور باشم نخست مشاوران عقده مند متعصب تفرقه انداز خود خواه بر تری طلب خود را شناسایی و آنها را بجای زندانی های که در پلان مطروحه آزادی آنها روی دست بوده راهی جایگاه آنها مینمودم.ملیون ها کسانی بودند که از سایر اقوام و اقشار بزرگ این سرزمین بدون در نظرداشت مسایل قومی سمتی زبانی و ذهنیت های اشخاص مریض شما را انتخاب نمودند و به شما رای دادند .اما شعار ها مقرری ها گزینش ها و استخدام ها واضح میسازد که اهداف بسیار کوچک کوتا مدت بوده باعث فاصله جوانان با دولت گردیده در ادارات و وزارت ها به سطح ریسان که اکثرا روزانه بیشتر اوقات شان در فیس بوک مصروف هستند بجای خدمت پارت بازی راه میندازند بست ها را به عناوین مختلف تا وبالا تصفیه کاری میکنند و حلقه سازی میکنند روز گار ادارات سکتوری روز به روز بد بد تر شده روان است که خود باعث ایجاد فاصله نامرعی بین دولت و ملت و اقوام میگردد که عامل آن چند تا از مریضان که اجداد شانرا تعصب کور کرده و نتیجه اش در طول ۴۰ سال برای همه اقوام شریف باهم برادر رسیده است .بنا هنوز هم وقت است طی یک فرمان این مریضان را از رده های امور دولت دور کنید انشاالله ملت با شما خواهد بود
بااحترام

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است