تاریخ انتشار: ۱۰:۰۱ ۱۳۹۸/۲/۱۲ | کد خبر: 158476 | منبع: | پرینت |
پايان بخشيدن به استبداد و حاكميت پشتونيست ها مستلزم آگاهي مردم از برنامه هاي مخرب آنها، اتحاد و همبستگي، يك پارچگي، مبارزه مستمر و هدف دار با رهبري و مديريت درست تحقق پيدا مي كند نه با وزارت، معاونيت، سفارت، مدير، نماينده مجلس، فرمانده سخنان شيرين و...
متاسفانه جامعه ما سطحي نگر، خوش باور، زود رنج و فراموش كار است. البته در بسياري موارد آنها حق دارند چونكه اين شرايط را رهبران بي خٌرد مذهبي كه جايگزين سياستمداران شده اند به وجود آورده اند رفتارهاي نادرست آنها در گذشته مردم را بي باور و نا اميد كرده اند و در انتخاب شان مردد هستند كه چه كسي براي منافع شان است.
ما نيازمند يك مركز و كانون مقتدر هستيم كه در آن سياستمداران، انديشمندان و بزرگان پارسي زبان حضور فعال داشته باشند و هر چه اين نهاد مستحكم تر شود اقليت هاي تركمن، بلوچ، ازبيك، هندو، در پايان پشتونها را در خود جذب كند و براي نبرد در همه زمينه ها حضور فعال در سطح جامعه داشته باشد. از آنجا كه يك كشور ضعيف هستيم قدرت همسايگان و كشورهاي دخيل را مد نظر بگيرند روابط را با آنها گسترش دهند دروازه هاي گفتگو را با آنها باز و منافع متقابل را در نظر بگيرند.
نيازي به جنگ و در گيري نيست در يك انتخابات كه به هر صورت برگزار شود نماينده آن كانون پارسي زبانان قدرت را در دست مي گيرد چونكه اكثريت جامعه به آن راي خواهند داد...
اين را صادقانه بايد گفت از گماردن آن عده پشتونها كه افكار قبيله اي و پشتونيستي دارند تا زماني كه ملي گرا نشده اند در پٌست هاي اساس جداً اجتناب كنند.
آن كانون پارسي زبانان همه چيز را مديريت كنند وقتي پايه هاي حاكميت را مستحكم تر كنند اقليت هاي كوچك تر را وارد ميدان كنند آنها را به نمايندگي از طرف خود وارد كارزار انتخابات رياست جمهوري كنند تا قومگرايي و انديشه هاي اكثريت و اقليت بودن در جامعه رخت بندد.
آن كانون انديشمندان پارسي زبان به مرور زمان بايد در برداشتن فاصله هاي قومي و مذهبي تلاش كند يك دولت فراقومي و فرا مذهبي تشكيل بدهند. از برنامه ها و حركت هاي كه حساسيت هاي قومي و مذهبي را بر مي انگيزد جداً اجتناب كنند، نقش افراط گرايان ديني را در مراحل برنامه ريزي شده بكاهد، از آزادي و عدالت به هر قيمتي دفاع كنند، هر گز به فكر حذف كردن ديگر اقليت ها نباشند چونكه حذف كردن جبهه اي ديگري را شكل مي دهد و مبارزه اي ديگري از آنطرف با آن نظام قومگرا ديكتاتورانه و فاشيستي جديدي كه پارسي زبانان به وجود آورده اند شكل خواهد گرفت و اين داستان جنگ سرزمين مان براي سالهاي متمادي ديگر قرباني خواهد گرفت.
پس بايستي براي استقلال، آزادي، عدالت ارزشها، آرمانها و منافع ملي مبارزه كنيد تا اين بحران خانمانسوز پايان يابد.
گل امیری
>>> رهبرانی که تاریخ را به استهزا گرفته اند !
مسوول شستشوی مغزی شماری ازجوانان بی خبرازتاریخ گذشته همین رهبران معاصر اند، که تاریخ را برمبنای نیازها وعقده های تباری خود با ترفند و جعل و دروغ دستکاری، تعبیر و تفسیر کرده و به خور جوانان معصوم و احساساتی داده اند و از آن جا که فضای فیسبوک مطالعات گستردۀ علمی و تاریخی را بسیار اندک کرده است جوانان به چند جمله این رهبران اعتماد کرده و چنان گمراه می شوند که می پندارند تاریخ یعنی همین سخنان چند رهبرگزافه گو و اصلن شک نمی کنند، شک است که آدمی را به حقیقت می رساند. بروند ریسرج کنند و خودشان با اندوخته های خود به حقیقت برسند.
مردمی که تاریخ نمی خواند وملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار آن خواهد بود.
آقای داکتر عبدالله نمی دانم باز روی کدام منافع سیاسی گفته است : که « شاه امان الله مستوفی الممالك پدر استاد خلیل الله خلیلی را اعدام کرد و خلیلی را به امر خود ممنوع التحصیل ساخت واین نیز بخشی از واقعیت تاریخ است » اما آقای عبدالله کاش تاریخ خوانده بود و واقعیت تاریخ را هم می فهمید و می نوشت. اگر صرف صفحه ۳۸۵ تاریخ میر محمد صدیق فرهنگ بهترین مورخ کشور را خوانده بود، علت کشتن وی را می فهمید و همچنان می دانست که پدر استاد خلیلی درسالهای آخرحکومت امان الله کشته شد و حبیب الله کلکانی به قدرت رسید که باغبان مستوفی عبدالممالک بود و خلیل الله خلیلی هم گل سرسبد حبیب الله کلکانی بود چرا تحصیل نکرد و پس از اعدام کلکانی، خلیلی شاعر دربار نادر و ظاهرشاه بود چرا بازهم تحصیل نکرد؟
خوب قبول کنم امان الله پدر استاد خلیلی را کشت و عبدالله کشتن یک فرد را پیراهن حضرت عثمان ساخته است؛ بگذریم، اما از این کشتارها چه می گوید:
امیر عبدالرحمان خان هزاران بیگناه را کشت نادرغدارهزاران انقلابی مشروطه خواه را اعدام کرد، واسکت برید و به دهن توپ بست و سالها زندانی های سیاسی را شکنجه و تیل داغ کرد و هاشم صدراعظم نیز، تره کی امین و نجیب هزاران انسان بیگناه را کشتند و کرزی و غنی با رهایی طالبان چند صد هزار انسان را کشتند، همین اکنون دست های خود داکترعبدالله در شراکت با غنی در خون ۴۵هزار سرباز آلوده است و مردمان ملکی به صدها هزار می رسند.
آفای عبدالله از این واقعیت تاریخ هم یک چیزی بگو..
Soraya Baha
>>> جناب گل امیری صاحب نبشته های خودت هنوز باعث محکم شدن ای سنت ناروا کهنه برای عده از متعصبین مریض و قوم گرا ها میگردد. بنا نمیدانم هدف خودت هم همانطور باشد تا ان مریضان را بیدار کند تا غفلت نکنند و وظیفه گک خود را در زیر چطر قوم تبار پا برجا بمانند.ای دلسوزی را بگزار برای همان کسانی که وقار سیاسی را به ماموریت سیاسی معامله کردند ما داریم اکثر برادران خود را از اقوام مختلف که اصلا از این رفتار شیوه و فرهنگ حذف متنفر استند ای نبشته های خودت ان قشر را نیز به گروه های مریض قومی و تباری وصل خواهد نمود.
بااحترام
>>> اگر اقوام غیر پشتون با هم متحد شوند گلیم قدرت پشتونستها خود بخود جمع می شود. ولی با کمال تأسف اقوام غیر پشتون اعتماد به نفس خود شان را از دست داده و مانند کنجشکهایی که در برابر مار خود را می بازند آنان هم در برابر پشتونها دست و پای شان را گم می کنند و مشغول خود زنی می شوند. چندین بار اقوام غیر پشتون با هم ائتلاف کردند اما با دیدن مار وحشتناک پشتونها از هم پاشیدند و علیه هم دیگر قرار گرفتند و از هم پراکنده شده و دامهای مختلف پشتونها افتادند. تابوی پشتون در افغانستان باید بشکند تا این تابو نشکند هیچ کسی در این کشور روی آسایش و آرامش را نخواهد دید حتی خود پشتونها نیز از اسایش و امنیت برخوردار نیستند.
>>> من به عنوان یک نفر که از دور نگاه می بینم چنان تشخیص می دهم که مقصر تاجیک ها هستند هزاره اقلیت مذهبی است چند بار هم همه سرش آوار شدند آنها نمی توانند به تنهایی جلو بیفتند اگر تاجیک ها پر زور حرکت کنند و مصمم باشند هزاره هم پشتشان را خالی نخواهند کرد یک گردن کلفت پیدا شده الا بدبختی هم چیزی برای دیگران نیاورده تا همه مردانه پای کار نباشند قومیت بازی ادامه دارد از همه جلوتر هم باید تاجک و ازبک سنی باشند تا هزاره را با خاطر مذهب وسط تنها نگذارند غیر این ظلم بر سر همه شان است
>>> چرا مردم را به تعصب دعوت میکنی این کارت دیگران را نیز به ستیز آورده در عاقبت کاری خواهد شد که نه تو خوده جمع کرده بتوانی و نه دیگران هدفت از این یاوه گویی های چه است رهبران که تنها به نام رهبری دیگر اقوام را عهده دار هستند همه مست عیش و عشرت اند بیایید به میدان رقابت سالم حلقه بردگی را از گلو خود بکشید
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است