جنگ در افغانستان، قرائت ناهمسان از اسلام؟!
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۳۵    ۱۳۹۸/۲/۱۴ کد خبر: 158532 منبع: پرینت

آیا جنگ در افغانستان به قرائت متفاوت و ناهمسان از اسلام بر می گردد؟
در بند سوم قطع نامۀ جرگۀ مشورتی صلح اعضای این جرگه می گویند که یکی از عوامل اصلی جنگ در افغانستان ناهمسانی فهم و قرائت از اسلام است. و در همین بند، اعضای این جرگه از دولت افغانستان، تحریک طالبان و علمای دینی افغانستان می خواهند که قرائت خود را از اسلام یکسان و واحد بسازند تا جنگ در اثر این قرائت ناهمگون و متفاوت از دین صورت نگیرد.

جالب این بود که ساعاتی پس از اعلان این قطع نامه که اشرف غنی آن را نقشۀ راه و پلان عمل حکومت خود اعلان کرد، طالبان با نشر اعلامیه ای این قطع نامه را رد کردند و به خصوص تقاضای اعضای جرگه مبنی بر آتش بس در ماه رمضان را مردود و در تناقض با احکام قرآن و اسلام در مورد جهاد خواندند. طالبان گفتند که برخلاف، جهاد در رمضان ثواب بیشتر دارد و طالبان با تشدید جهاد در ماه مبارک رمضان، این ثواب را بیشتر کمایی می کنند.

حالا پرسش اصلی این است که چه کسی راست می گوید؛ طالبان و یا بند سوم قطع نامۀ جرگۀ مشورتی صلح؟
پاسخ درست آن است که هر دو دروغ می گویند. هم طالبان و هم اعضای جرگه مشورتی صلح که عامل اصلی جنگ افغانستان را در قرائت متفاوت از اسلام می دانند.

در این جنگ عوامل مختلف دخیل است:
1 – بخشی از عوامل جنگ افغانستان، جنگ استخباراتی سازمان های جاسوسی همسایگان، کشورهای منطقه و جهان است که بر مبنای اهداف و منافع متفاوت آن ها قرار دارد و افغانستان را میدان بازی های استخباراتی خود ساخته اند.
2 – بخشی از عوامل این جنگ ریشه در تقابل سنت و مدرنیته در جامعۀ سنتی و عقب ماندۀ افغانستان دارد که ساختار اجتماعی قومی و قبیله ای آتش این جنگ را مشتعل نگهمیدارد.
3 – بخشی از عوامل جنگ به فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، بی عدالتی های عمیق و گستردۀ اجتماعی و عوامل مختلف دیگر بر می گردد که ریشه ها و زمینه های آن به سالیان متمادی پیشین بر می گردد.
4 – بخشی از عوامل اندک جنگ حتی اگر به فهم و قرائت دینی طالبان از دین ارتباط داشته باشد و اعضای جرگۀ مشورتی صلح راه حل آن را در ایجاد قرائت واحد توسط طالبان، دولت و علمای دینی تلقی کنند، این تلقی نادرست و غیر عملی و نا ممکن است.

مشکل قرائت متفاوت از دین، یک مشکل لاینحل تاریخی است که در طول تاریخ اسلام از همان زمانی که جمعی از مسلمانان بر خانۀ حضرت عثمان خلیفۀ سوم اسلام هجوم بردند و او را در حال تلاوت قرآن شهید ساختند، تا مسلمانان صدر اسلام و اصحاب پیامبر اسلام و تابعین و تبع تابعین که در جنگ های جمل، صفین، نهروان، کربلا و .......... بروی هم شمشیر کشیدند، خون همدیگر را ریختاندند و تا حالا این خون و خون ریزی ادامه دارد، این مشکل هم چنان لا ینحل باقی مانده است.
بنا بر این توصیۀ جرگۀ مشورتی صلح در بند سوم قطعنامه یک توصیۀ غیرعملی و انکار از واقعیت جنگ افغانستان و عوامل اصلی آن است.

محمد اکرام اندیشمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ
اسلام
نظرات بینندگان:

>>>   سه بیرق است و یک کلمه طیبه
بیرق داعش
بیرق طالب
بیرق دولت
حال چه باید کرد

>>>   طالبان باید مطابق آیه کریمه البیل و من التاوان و التبرو من الهیچ،این را درک کنند که تجاوز روس ها به افغانستان یک عمل غیر اسلامی بود و جهاد در مقابل شان فرض بود.
قوای بین المللی در افغانستان به رهبری امریکا،بخاطر مبارزه علیه تروریزم آمده اند و همین که تهدیدات تروریزم ختم شد،از افغانستان بیرون میروند.
بنأ جهاد در مقابل آنها فرض نیست.
این که تروریزم چه وقت در افغانستان از بین میرود،بستگی به این دارد که چه وقت پاکستان و ایران و روسیه،دست از حمایت تروریزم در منطقه بر میدارند.
هرچند دونالد ترامپ در اولین تماس تیلفونی اش بعد از انتخاب ریاست جمهوری اش با رییس جمهور پاکستان اظهار داشت که پاکستان و ظایف خود را بدرستی انجام میدهد،اما فهمیده نشد که این وظایف عبارت از مبارزه علیه تروریزم بود و یا مبارزه برای صدور تروریزم بود؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است