روایت کرده اند که در پایتخت کشور؛ شب نشینی برپا بوده است که حتی در اعلام یادداشت نشر تصویر در شبکه اجتماعی فیسبوک هم اتفاق نظر نشده است.
حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

۱
صفحه امیر اسماعیل خان
«نشست اعضای شورای رهبری جمعیت اسلامی افغانستان.
در این نشست پیرامون اوضاع سیاسی کشور، مذاکرات صلح و مسایل درون حزبی بحث و مشوره صورت گرفت.
کابل - ۱۵ ثور ۱۳۹۸ (شب اول ماه مبارک رمضان)»

۲
صفحه عطا محمد نور
«نشست جلسه شورای رهبري جمعيت اسلامي به اشتراك معاونين، ريس شورای اجرایی و اعضاي رهبري حزب دایر گردید.
در این جلسه پیرامون مسايل جاري سياسي در كشور، انتخابات رياست جمهوري، پروسه صلح، آوردن اصلاحات در حزب و فعال کردن تشكیلات حزب از طريق برگزاری كنگره بحث هاي همه جانبه صورت گرفت.»

۳
صفحه احمد ضیا مسعود
«جلسه اعضای شورای رهبری جمعیت اسلامی در اقامتگاه احمدضیاء مسعود معاون جمعیت اسلامی برگزار گردید.
محور بحث‌ صلح و اوضاع جاری کشور»

۴
صفحه رسمی جمعیت اسلامی افغانستان ، این مهمانی را چنان حایز اهمیت ندانسته است که خبرش را منتشر نماید!

٥
صلاح الدین ربانی خبر این مهمانی را در حدی ندانسته است که در صفحه‌ی خود بازنشر نماید.

۶
استاد شاداب که در مهمانی حضور داشته اند، اصلاً خبر را منتشر نکرده اند.

۷
اما جالب ترین یادداشت اندر احوال این نشست یادداشت آقای سید ذبیح الله می باشد، که کاملاً روایت متفاوتی را نقل کرده اند.
«طبق هدایت رییس جمعیت اسلامی افغانستان و هماهنگی دار الانشای آن حزب، مورخ ۱۵ ثور۱۳۹۸ ه.ش جلسهء شورای رهبری جمعیت اسلامی در منزل معاون اول جمعیت اسلامی جناب احمدضیا مسعود برگزار گرديد.
در این نشست مسایل مهمی همچون مساله صلح، ضرورت احیایی نهاد های حزب جمعیت و‌انسجام درون حزبی به صورت تفصیلی‌مورد بحث و ارزیابی قرار گرفتند و راه حل‌های در این زمینه پیش‌نهاد گردید که تصمیم ‌گیری در این موارد به جلسه بعدی موکول شد که قرار است بعد از برگشت رییس جمعیت اسلامی افغانستان از سفر رسمی برگزار گردد.»

نتیجه
این اعضا و حواریون جمعیت اسلامی افغانستان که خود را عضو شورای به اصطلاح رهبری مؤقت جمعیت می خوانند، حتی از یک شب نشینی کابل هم روایت واحد ندارند.

عبدالحی خراسانی

>>>   همه مردم این را میداند که اینها چنین هستند ،اسمعیل خان باید راهش را ازینها جدا سازد وبا استاد سیاف بپیوندد بگذارد که این شروفساد همچنان درفساد غرق باشند

>>>   چراغ ظلم تا ابد نمی‌ماند . ... اگر شبی ماند شب دیگر نمی‌ماند.
حسینی

>>>   یک حزب و ده شاخه جدا شده از تنه حزب ، این اشخاص و افراد کسانی هستند که در شر وفساد در زمان کرزی صاحب میلونها دالر شدند و سرمایه های هنگفت شان بیحساب است
عبدالله ریحان

>>>   برادر گل استاد سیاف با خام بازی اخیر اش که مخفیانه با اشرف غنی احمدزی قول و قرار بسته بود که به همان قول و قرار مخیانه قبلی ان از جانب غنی بحیث ریس نشست مشورتی صلح سهاخت هدف مند غنی استاد سیاف بحیث ریس مجلس اتصاب گردید شما چگونه از امیر اسماعیل خان دعوت پیوستنش را با سیاف با اینکار اش که با تمام مجاهدین پشت کرده کرده اید سیاف هم وزنه خود را باخت و رسوا شد .

>>>   نابودی جمعیت ....نزدیک است.

>>>   در افغانستان باید دو حزب رسمی وجود داشته باشد،یکی حزب طالب خواه ها و حزب اسلامی خواه ها و خلقی خواه ها و افغان ملت خواه ها.
حزب دیگر حزب مجاهد خواه ها و پرچمی حواه ها و وحدتی خواه ها و جنبش خواه ها اتحادیه شمال خواه ها.

این دوحزب باید یک اساسنامه و مرامنامه برای خود جور کنند و ثبت وزارت عدلیه شوند و در انتخابات اشتراک کنند.دیگر احزاب نیز باید خود را درین دو حزب ادغام کنند و شامل یکی ازین احزاب شوند.
مثل دو حزب جمهوری خواه و دموکرات در امریکا.
اما حزب دموکرات های امریکا،با وجودی که اتحاد شمال دموکرات تر از حزب طالبان است،اما آنها از از زمان کلینتن تا بحال از طالبان پشتیبانی میکنند.
اما جمهوری خواه ها که نظر به دموکرات ها کمتر دموکرات هستند ار اتحاد شمال که دموکرات تر هستند،پشتیبانی میکنند.

>>>   جمعیت سنگ تهداب جهاد است

>>>   دیگر چیزی هم برای فصب واختلاس ودزدی باقی نمانده بهمین سبب اینها هم خسته وناراض هستند

>>>   اين چند شاخگي در حالي است كه أصلاً حقوق برادران پشتون جمعيت بالكل محترم دانسته نميشود، بهترين گزينه براي بقاي جمعيت مذاكرات با استاد سياف و قناعت وي براي ادغام اتحاد و جمعيت و حتي حزب ارغنديوال است، در غير آن چهره هاي مكار نظاري فعلي مورد قبول جمعيت اسلامي افغانستان نيست،

>>>   ین تاجیکِ درد دیده را ؛ دیگر نیازارید...
با وعده های نمایشی
با دروغ های شاخدار
با فریب های مداوم
با آواهای ملایم و...
نیازاریدش که دیگر طاقت و توان‌ رنج و بدبختی در او نمانده است.
بسیار غم‌ کشیده است او ...
بسیار ستم کشیده است او ...
بسیار مایوس است او ...
نکنیدش این همه خموش و پَرسوز...
رهایش کنید به حال خودش تا نفسی آرام بکشد و بداند برای چه دارد نفس میکشد .
سپس او میداند که چه کند و چه نکند ، چه به خیرش است و چه به زیانش ...
خیر تان که برایش نرسیده است ، نمیرسد و نخواهد رسید.
کم از کم ، شرِّ تان‌هم را نرسانیدش.
ادریس خراسانی

>>>   اویانی
طالبان گفتند: «انگور شمالی حرام است؛ گنجشک شمالی دشمن است.»
دیکتاتور احمدزی میگوید: «همه تان را یا با تفنگ قوم و یا با زور خارجی ها، ازینجا گم میکنم.»
یعنی، نه گنجشک شمالی ماند و نه انگور شمالی روید.
طالبان گفتند: «انگور شمالی حرام است، گنجشک شمالی دشمن است.»

>>>   شمالی
جمعیت سواران
جمع لندکروزر سواری که اشتباهات زیادی را مرتکب شدند، تشکیلات جمعیت را به انجمن مافیا تبدیل نمودند در حدی خوردند و ندیدند که حداقل یک منشی ندارند که دو جمله ی واحد از آدرس حزب بنگارند و متحدالمال منتشر نمایند.
وقتی که قصاب کابل عربده می کشد این جمع بکجا آرمیده اند؟

>>>   اویانی
بازهم گلچین کردند!
با هر خار و خرکار خود گلی را پر پر دارند
با هر ستور پای لوچ خود مغزی را به تیر بندند

اینبار اسدالله کهزاد، یکی از برجسته ترین های حزب کنگره ملی را از ما گرفتند؛ چونکه او اندیشه بود؛ اندیشه مبارز با استبداد. او روشنگر بارز و آزادیخواه راستین کشور بود.
او را در برابر خانه اش، در پلخمری به باران تیر فاشیزم پختونوالی بستند. مانند همیشه، از نام طالب و داعش و ...
گناه او این بود که او روشن بود و با اندیشه همگرایی تاجیکان. او می رزمید با دانش خود و در پاسداریی از ارزشهای مادریی این سرزمین بود.
او دانش داشت و آگاه بود. او پرکار بود و پیکار داشت در برابر استبداد و بیداد گری های فرمانروایان کشور.
او را آتش زدند و مگر؛ آیا ترور کهزاد، فرجام کار فاشیزم است؟
نه!
آغاز ترور نزدیکان دکتر پدرام است و برنامه کشتن خودش.
بیاییم بس بگوییم به کشتار مان بدست فاشیزم فرمانروا!
بس کنیم خسپیدن گوسپندی را!
تا چه زمانی، به گفنه کدام فرزانه ی:

«گوسفندی ببرد گرگ مزور همه روز
گوسفندان دیگر خیره بر او می نگرند!»

>>>   استاد سیاف مانند کوه پغمان ثابت است درجرگه هیچ حرفی بسود کدام شخص نگفت،

>>>   شاید یک روز نازی های جرمنی منسجم شوند
لیکن همی تیکه داران و کلاه برداران جمعیت منسجم نمیشوند
جمعیت مانند کاسه چینی توته توته شده که نه جور میشود و نه پطر .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است