تاریخ انتشار: ۱۰:۰۵ ۱۳۹۸/۲/۲۳ | کد خبر: 158643 | منبع: | پرینت |
طالبان و کوچی ها با کمک ارگ نشینان بالای منطقه کجاب بهسود و ولسوالی پاتوی دایکندی حمله کرده اند!
همین چند روز قبل بود که اشرف غنی احمدزی مبلغ دو میلیارد افغانی را در اختیار کوچی ها گذاشت و بعد از آن وعده سپرد که چراگاه ها را برای بیست نسل برای کوچی ها حفظ می کند.
منظور از چراگا ها کوها و بیابان های بومی های کشور است که از زمان امیر عبدالرحمن خان تا کنون توسط حکام قبیله برای بیرون راندن بومیان کشور از آن استفاده می گردد.
اشرف غنی احمدزی که خود یک کوچی تبار است قانون را در حکومت وحدت ملی با کمک سرور دانش به امضا رسانیده اند که اجرای آن تکراری جنایت های هولناک دوره امیر عبدالرحمن خان مبنی بر اشغال سرزمین های بومی های اصلی این کشور است.
طبق این قانون تمام علفچر ها، دشت ها و کوها که خارج از جویبار های آبیاری است به کوچی ها تعلق می گیرد که حمله بالای بهسود و پاتوی دایکندی هم در همین راستا و پس از کمک ها و وعده های ارگ نشینان صورت گرفته است.
ارگ نشینان با عدم موافقت ایجاد فرقه های منظم در مناطق هزاره نشین خود زمینه تجاوز طالبان را در لباس کوچی ها بالای مردم هزاره مساعد می سازند. چنانچه برهمگان واضح است حالا طالبان در لباس کوچی ها با همکاری ارگ نشینان بالای بسیاری مناطق و به خصوص مناطق هزاره نشین حمله می کنند، اکنون که سرور دانش و رسول طالب به نمایندگی از هزاره ها در ارگ نشسته اند و مصروف تبلیغات لوی جرگه هستند باید برای مردم هزاره پاسخگو باشند و به صراحت بگویند که در کجای بازی قرار دارند و چرا در مقابل ادعای سخنگوی طالبان مبنی بر حمله بالای بهسود و پاتو سکوت اختیار کرده اند؟
مگر حکومت وظیفه ندارد که از مردم هزاره دفاع نمایند و یا حد اقل مردم هزاره را در مقابل تهاجم طالبان و کوچی ها، مسلح سازند، علفچر ها و کوهای هزاره ها برای مواشی خود هزاره ها بسنده نیست از همین علت است که مالداری در مناطق هزاره نشین سیر نزولی داشته و در حالت سقوط قرار دارد و چه بسا که جنجال ها برسر علفچر ها در میان خود هزاره ها وجود دارد و هیچ محل وجود ندارد که برداشت کوچی ها را داشته باشند و کوچی ها صرف بهانه ای است برای بیرون راندن مردم هزاره از سرزمین شان.
حسن علی عدالت
>>> 25 mins
قاتل بازداشت شد، راز نهفته افشأ شد و ارجیت سینگ را امروز از گور در میاورند تا بسوزاند!
ارجیت سنگ، هنگامی که دروازه دکان ادویه یونانیاش را میبندد و به سمت خانه حرکت میکند، چند قدم نمیرود که از سوی افراد ناشناس مورد حمله قرار میگیرد و به زور و شکنجه، داخل موتر برده میشود. تاکنون کسی نمیداند که چند نفر بودند، موتر اختطافچیان از کدام نوع بوده و ارجیت سنگ، در مقابله با آنان چگونه دستوپا میزده است.
ارجیت سنگ بیستودوساله، شام روز چهاردهم حوت سال پیش، به خانه نمیرسد. خانوادهاش نگران میشوند و ساعت نه شب، پولیس حوزهی نهم امنیتی را در جریان میگذارند. پولیس تحقیقاتش را آغاز میکند، اما هیچ سرنخی پیدا نمیشود. ارجیت سنگ تلاش میکند از چنگ اختطافچیان فرار کند. با لتوکوب و شکنجه روبهرو میشود.
انارکلی هنریار، نمایندهی هندوباوران و سیکها در مجلس سنا، میگوید که ارجیت سنگ، از سوی اختطافچیان چنان شکنجه شده بود که منجر به مرگش شد. خانم هنریار میافزاید که براساس گفتههای کسی که متهم به قتل ارجیت سنگ است، دو گلوله نیز به وی شکلیک شده است.
پولیس حوزهی هفتم، به تاریخ پانزدهم حوت سال پیش، جنازهای را از مربوطات این حوزه به کمک مردم محل، پیدا میکند. صورت جسد شناخته نمیشود و آثار شکنجهی شدید در آن قابل دید است. از این حوزه به آن حوزه تماس میگیرند و خبری از خانوادهی جنازه نمیرسد. به گفتهی خانم هنریار، طب عدلی نیز جنازه را نمیپذیرد و میگوید که قابل نگهداشت نیست. پولیس، در همآهنگی با شهرداری، قبری در شهدای صالحین حفر و جسد را در آن دفن میکند.
چهار روز قبل، متهم قتل ارجیت سنگ، در حال فرار به ولایت بغلان، در ساحهی بالادوری شهر پلخمری، از سوی پولیس بازداشت شده است. خانم انارکلی میگوید که پس از بازداشت، وی به تمام جنایات خود در برابر ارجیت سنگ، اعتراف کرده است. خانم هنریار میافزاید که اختطافچیان در حالی که ارجیت سنگ را کشته بودند، با خانوادهاش تماسهای تلفنی داشتهاند؛ اما در این تماسها هیچ چیزی واضح نشده است. اختطافچیان مطالبات و خواستهای مشخصی را نیز از این رهگذر مطرح نکردهاند.
انندر سنگ، پسر عمه ارجیت سنگ، میگوید که آنان در دو ماه گذشته، شفاخانهها، ارگانهای امنیتی و حتا سردخانههای طب عدلی را گشتهاند، اما هیچ اثری از ارجیت سنگ دیده نشده است. با این حال، پرسشی را که نزدیکان ارجیت سنگ مطرح میکنند، این است که با وجود آنکه پولیس از اختطاف شدن ارجیت سنگ آگاه بود، زمانی که جسدی را مییابد، چرا به خانوادهاش خبر نمیدهد تا جسد شناساسی شود. جسد، به طب عدلی برده میشود، اما به خانوادهاش خبر داده نمیشود. جنازه را شهرداری و پولیس در گورستان شهدای صالحین به رسم و سنت مسلمانان دفن میکنند، در حالی که خانوادهی ارجیت سنگ، لحظهبهلحظه منتظر احوالی از گمشدهیشان هستند و تمام شهر را زیرورو میکنند.
آقای انندر سنگ، اضافه میکند که تمام مشخصات ظاهری یک «سردار» از سایر شهروندان متفاوت است. با این حال، سوال اینجاست که پولیس چرا نتوانسته است سر وقت، تشخیص بدهد که جسد یافتشده، همان ارجیت سنگ است. انارکلی هنریار نیز میگوید که این پرسش، تاکنون پاسخ نیافته است که پولیس چرا پس از کشف جسدی در ساحهی دوغآباد کابل، تماسی با خواندهی ارجیت سنگ که گمشدهای دارند، نمیگیرد.
قرار است امروز، دوشنبه، بیستوسوم ثور، جسد ارجیت سنگ از گورستانی در شهدای صالحین کابل بیرون در آورده شود. خانواده و نزدیکان او، میخواهند به رسم و سنت دین خودشان، ارجیت سنگ را بسوزانند. این نخستین قتل فجیع هندوباوران نیست. به گفتهی خانم انارکلی، پیش از این، در ولایتهای کندز، هرات و کندهار نیز هندوباوران و سیکها هدف حمله افراد مسلح ناشناس قرار گرفته و کشته و زخمی شدهاند.
زندهگی هندوباوران و سیکهای افغانستان، همواره با چالشهای فراوان روبهرو بوده است. یک تحقیق تازه نشان میدهد که شمار شهروندان هندو و سیکِ افغانستان به شکل بیپیشینهای رو به کاهش است و تعداد این اقلیت قومی و مذهبی از ۲۲۰ هزار تن در سال ۱۹۸۰ میلادی، اکنون به حدود ۷۰۰ نفر کاهش یافته است. این رقم، کاهشی بالاتر از ۹۹ درصد را نشان میدهد.
در مورد ابهاماتی که در رویداد اختطاف و قتل ارجیت سنگ وجود دارد، خواستیم پاسخ وزارت امور داخله را نیز داشته باشیم، اما سخنگویان این وزارت، دیروز اطلاعات کامل این رویداد را در اختیار ما نگذاشتند.
>>> من در عجبم
در زمان مجاهدین هزاره ها متحدانه کمر دولت را شکستند و مسعود را نگذاشتند که آب راحت از گلویش بگذرد.
مگر در مقابل چند تا کوچی و طالب ناله و فغان شان گوش فلک را کر کرده.
همه از خیانت نصری هاست
>>> دقیقن
>>> غنى كوچى
نجيب كوچى
قيوم كاكاى تا سن ٨٧ سالگى سفير كوچى
نيم زمين افغانستان چراه گاه كوچى
از عسكرى معاف
ماليه معاف
١٠ كرسى فوق العاده در پارلمان
كرسى فوق العاده در سنا
سرحد پاكستان برويش باز
ليسه رحمان بابا در اختيار شان
وزارت اقوام و قبايل در اختيار شان
صاحب دها حتى صدها مراكز تجارتى ، شركت هاى ترانسپورتى و تيل و نفت و گاز
صد ها جنرال و دگروال و ريس ومعين و وزير ازقوم كوچى احمدزى
.
.
صدها امتياز ديگر اما هنوز هم محروم؟؟؟؟
همين حرف شما را نفهميدم.
برادر : كوچى ها يكى از وسيله هاى دست داشته استخبارات خارجى بخصوص انگليس ها اند. در تمام دنيا كوچى ها مسكن كزين شدند ولى انگليس ها و پشتونها هرگز نگذاشتند كوچى هاى افغانستان مسكن كزين شده اهلى و احل مكتب، درس و تعليم شوند چون خارجى ها ميتوانند از كوچى ها براى پيشبرد أهداف مختلف استفاده كنند مثلا ار بين بردن زراعت ، مين گذارى، سوختاندن مكاتب و تعميرات دولتى و خصوصى، جنگ هاى محلى و فرقه يي، جاسوسى و صدها عمل تخريبى ديگر. غنى چون اجنت است پس او هم در تقويه كوچى ها با انگليس ها همكار است ورنه گفته ميتواند كه در كدام قشر و طبقه ، مردم غريب تر، فقير تر و محروم تر از كوچى وجود ندارد؟
ميدانى كه هنوز يك تعداد مردم در بدخشان و تخار و غور و چغچران حتى برنج و شرينى (چاكليت) را نمي شناسند؟ ايا انها ازين مملكت نيستند ؟؟؟؟
>>> سرور نادان(دانش) چنان شوق و ذوق چوکی معاونیت ریاست جمهوری انرا فریفته کرده که حال نه بفکر قوم و تبار خویش است ونه به رسوایی و بد نامی اینده اش سرور دانش دیگر از قوم ملیت محترم هزاره با گرفتن تذکره الکترونیکی و تبدیل قومش به افغان مربوط قوم و زبان غنی احمدزی این شخص معتصب قوم و زبان و قومگرایی پیرو به عبدالرحمن خانی دیگر مردم هزاره از سرور نادان قوم فروش توقع دفاع از قوم هزاره که مردمان کوچی قوم غنی بر بالای مردم هزاره ظالمان وارد عمل شده تا زمین ها و علفچر های انها را بزور سلاح داده شده از جانب ارگ از انها بگیرند و مردم هزاره را مانند دوران عبدالرحمن خانی از منطقه شان کوچ اجباری دهند .
>>> من به هموطنان هزاره توهینی روا نمیدارم اما با این همه خیانت ها دانش در حق مردمش، همینکه روزی از قدرت بدور انداخته شود و به برادران هزاره مراجعه نمایید، او را به آغوش باز خواهند پذیرفت و مانند خلیلی و محقیق، بازهم گل سرسبد خواهد بود. این به معنی رحم، عطوفت و مهربانی نیست بلکه به معنی اینست که برادران هزاره، از مراجع قدرت نمیتوانند رو گردان شوند. انها فکر میکنند که غیر ازینان کسی دیگری نمیتواند در موضع قدرت قرار گیرد در حالیکه چنین نیست.
>>> دانش محقق و خلیلی تاریخ مصرف شان گذشته آنان فقط به درد خانتواده شان می خورند نه به درد مردم هزاره. مردم هزاره باید به دنبال یک رهبر مخلص و خدمت گذار باشند به خدا همان شجاعی بی سوار بهتر از دانش و خلیلی و محقق است. اینها نان به نرخ روز می خورند. همین محقق را دیدیم که اصلا موضع ثابتی ندارد. گاهی به میخ می زند گاهی به نعل.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است