(تبصره کوتاه در مورد طرح حکومت سرپرست) نوشته سرور دانش را، در رخنامه یکی از کارمندان دفتر ایشان خواندم. به نظر غیرکارشناسانه من، دانش در این نوشته با ادبیات سیاسی و زبان جدلی- ژورنالیستی، از ماندن غنی در راس قدرت تا فردای انتخابات دفاع کرده است و ادامه کار غنی را با استناد به رویه خلاف قانون که در زمان کرزی به وجود آمد و صریحا مخالف قانون اساسی بود توجیه کرده است.

در زمان کرزی هیچ انتخاباتی در زمان معین که در قانون اساسی پیش بینی شده است برگزار نشد، و همیشه انتخابات ها بنا خواست کرزی یا مصلحت های دیگر، سیاسی به تعویق افتاد، ولی مگر این قانون شکنی ها و قانون ستیزی ها می تواند رویه حقوقی حساب شود که سرور دانش آن را دست مایه اسدلال حقوقی اش ساخته است؟

دانش با اینگونه موضع گیری های سیاسی که ظاهرا رنگ و لعاب حقوقی دارد، هم اخلاق حقوقی و حرفه اش را بعنوان یک حقوق دان، در حقوق عمومی، کاملا زیر سوال می برد و هم (نیمه سواد حقوقی) اش را حراج توجیه سیاست های اشتباه و غلط غنی می کند.

توجیه به اصطلاح حقوقی و قانونی اقتدار غنی تا ختم برگزاری و اعلام نتیجه انتخابات توسط دانش، نشان داد که اخلاق حقوقی و انصاف عدالت خواهی دانش بخاطر ماندن در کنار غنی و معاونت وی برایش هیچ ارزشی ندارد، و مقام معاونت یک سیاست مدار انحصار گر، برای دانش از تمامی ارزش های حقوقی و هنجارهای قانونی کشور ارزش مند تر است، و دانش حاضر نیست از این معاونت دل بکند و شرف و صداقت علمی اش را ذبح آستان قدرت غنی نکند.

صفرمحمد مظفری

>>>   سرور دانش را این چو کی دالری مزه داده هچلا حیا نمی خود اهد این چو کی را رها کند برصو در یک جای کراچی وانی کن ترا به چو کی معا ونیت بی صلاحیت چی روزانه به صد ها جو ان ما کشته می شود غم تو غم غنی چه است

>>>   سرور نادان (دانش)‌چوکره گک ارگ حرف و سخنش نه ارزش حقوقی دارد و نه اعتبار و ارزش نزد مردم است سرور نادان بخاطر حفظ چوکی خودش و دوام قدرت امراش غنی احمدزی چیز های از معده خود میکشد تا مردم را با این چلندیات گویی مگر بتوانند مردم را قانع سازد تا غنی احمدزی در قدرت باقی بماند و خودش بحیث معاون ان اما مردم دیگر تحمل این ارگ نشینان عوام فریب دروغگوی مردم ازار ضرر رسان را ندارند و دیگر این حکومتداران را نمیخواهند.

>>>   دانش اگر سواد حقوقی میداشت غنی سوارش نمیشد.
بی دانشی دانش از این جا پیداست که غنی کاریکه دلش میخواهد انجام میدهند بعد به دانش دستور میدهد که برهان حقوقی برایش پیدا کن.
چون برهان حقوقی برای کارهای غنی در کتاب های حقوقی وجود ندارد جناب دانش از معده خود چیز هایی بیرون میدهد که پوی گندش همه جا را میگیرد.

>>>   این یک اصل حقوقی و شرعی است که :
خطاء ، سهو و عمل سلف سند خلف نه میشود .
م. حکیم کار شناس حقوق

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است