صلح زمانی تامین خواهد شد که میان امریکا، روسیه و چین یک توافق عملی برای پایان دادن به جنگ افغانستان بوجود بیاید و بعد اینها مشترکاً بازیگران منطقه ای را بسوی این توافق بکشانند و بر سر صلح توافق و تعهد کنند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۵ ۱۳۹۸/۳/۱۳ | کد خبر: 158953 | منبع: | پرینت |
1 - تلاشهای صلح افغانستان به شمول نشست های پیهم زلمی خلیلزاد و طالبان در قطر و نشست سیاسیون و نمایندگان طالبان در مسکو، ظاهرا هیچ کدام ره به جایی نبردند. بینتیجه ماندن این دو اقدام و تلاشها از سوی دو ابر قدرت شرق و غرب روی مسأله افغانستان همان بنبست پروسه صلح است.
حرف اصلی کشورهای منطقه به خصوص روسیه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است که ظاهراً طالبان نیز خود را با این خواسته هماهنگ کرده است. متقابلاً اما امریکا بر حضور در افغانستان تاکید دارد آن گونه که به تازگی جنرال دانفورد نیز صریحا به این موضوع اشاره کرده است.
با این حساب فکر نمیکنید که ادامه تلاشهای دو کشور همچنان بی نتیجه خواهد بود؟
به هر حدی که روسیه و امریکا در مورد افغانستان موضع و دیدگاه ناهمسو و مخالف داشته باشند، بن بست پروسۀ صلح پیچیده تر و عمیق تر می شود. روشن است که در چنین بن بست، مذاکرات هر چند که ادامه یابد، بی نتیجه می ماند. از مذاکرات بی نتیجه، طالبان سود بیشتر می برند و در واقع هم در میدان نظامی و هم در میدان سیاسی و دیپلوماتیک از این حالت حد اکثر استفاده را می کنند. خشونت و کشتار را در افغانستان شدت می بخشند تا در میدان سیاسی و در میز مذاکره قدرت نمایی کنند و امتیاز بگیرند. حضور شان در میز مذاکره و در عقب تربیون ها چه در مسکو و چه در قطر از قباحت و جنایتگری شان به عنوان یک گروه دهشت افگن و خون ریز می کاهد.
تلاش های امریکا و روسیه برای صلح در افغانستان زمانی نتیجه می دهد که آن ها مواضع خود را درمورد افغانستان و برای صلح، همسو و هماهنگ سازند. اما با توجه به تضاد منافع هر دو کشور در جهان از اوکراین تا خاور میانه و ونزویلا چشم انداز این همسویی در افغانستان تاریک و مبهم به نظر می رسد.
2 - موضوع دیگر این است که امریکا و یا حداقل بخش های از نیروهای فعال در امریکا به خروج نیروهای این کشور تمایل دارند و در صورتی که فشار بالای واشنگتن زیاد شود، احتمالا به خاطر ایجاد یک خلاء بزرگ هم که شده امریکا اقدام به خروج نیروهایش از کشور کند، با این حرف موافق اید؟
این نکته واضح است که امریکا و هر قدرت جهانی دیگر که در کشورو یا کشورهایی حضور نظامی پیدا کنند، این حضور در گام نخست مبتنی بر اهداف ومنافع خودشان استوار است. هر زمانی که منفعت و مصلحت را در ترک آن کشور ببینند، این کار را بدون اعتنا به خواست و تقاضای ماندن از سوی دولت و یا گروه های سیاسی و اجتماعی آن کشور و کشور ها انجام می دهند.
اما، اولاً؛ با توجه به سیاست های امریکا در منطقه که در خاور میانه با ایران خصومت و با روسیه رقابت دارد و در شرق دور با چین به عنوان قدرتِ نمایان شده و رو به گسترش رقابت و اختلاف دارد، بعید به نظر می رسد که افغانستان را به عنوان کشوری که در همجواری و موقعیت مناسب جغرافیایی دشمنان و رقیبانش قرار دارد، ترک کند.
ثانیاً؛ خروج امریکایی ها از افغانستان بگونه ای که دولت مورد حمایت خود را بی حامی و بی دفاع در برابر طالبان بگذارند که به سرعت در معرض سقوط قرار خواهد گرفت، یک بی آبرویی وافتضاح برای امریکای ابرقدرت است. این افتضاح، ایالات متحده امریکا را در بسیاری نقاط دیگر جهان به خصوص در خاور میانه، شرق اروپا و حتی امریکای لاتین به شدت تضعیف و بی اعتبار می کند. به نظر نمی رسد که امریکایی ها پس از 18 سال جنگ طولانی و هزینۀ سنگین این جنگ چنین رسوایی و افتضاحی را انجام دهند و تبعات آن را بپذیرند.
مخالفت داخلی امریکا به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان در صورتِ به عامل اجتناب ناپذیر این خروج تبدیل شود که امریکا ار درون به بحران های عمیق سیاسی و اجتماعی مشابه اتحاد شوروی اوایل دهۀ نود سدۀ بیستم مواجه گردد. در چنین حالت است که امریکا افغانستان را به سرعت ترک می کند. اما نشانه ای از چنان بحران مشابه در درون امریکا به مشاهده نمی رسد و در آیندۀ نزدیک نیز محتمل نیست. امریکا از بیرون نیز مورد تهدید کدام کشور دیگر قرار ندارد که به ایجاد بحران فروپاشی در درون امریکا بینجامد و گزینۀ خروج از افغانستان اجتناب ناپذیر شود.
3 - فکر نمیکنید که چه با حضور نیروهایی امریکایی در افغانستان و چه با خروج این نیروها از کشور، صلح پایدار در افغانستان تامین نمیشود و مصالحه با طالبان و تامین ثبات در کشور به دلیل تضاد منافع امریکا و روسیه، ناممکن است؟ زیرا دو قدرت همواره مانع طرح ها و تلاش های در رابطۀ صلح افغانستاننند.
اگر عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی جنگ و بی ثباتی افغانستان بر طرف نشود، صلح در افغانستان چه با حضور نیروهای امریکا و چه با خروج این نیروها محقق نمی شود. بر عکس با خروج نیروهای امریکایی و ناتو بدون یک توافق همه جانبۀ عملی صلح با همسویی و همگرایی منطقه ای و جهانی، این جنگ وارد مرحلۀ جدیدی در بازی های بازیگران رقیب و متخاصم منطقه ای و جهانی می گردد که در این مرحله پیچیده تر و خونین تر خواهد بود و هر گونه روزنۀ صلح مسدود می شود.
در حالی که جنگ افغانستان بُعد داخلی دارد و عوامل مختلف سیاسی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و غیره از زاوایۀ داخلی در این جنگ نقش دارد، عامل منطقه ای که از تضاد منافع همسایگان و کشورهای مختلف منطقه و حتی جهان ناشی می شود، نقش مهم در تدوام جنگ و بی ثباتی افغانستان دارد. این جنگ در دهۀ نود بدون حضور حتی یک نفر امریکایی ادامه داشت. افغانستان میدان بازی کشورهای متخاصم منطقه، میدان دشمنی و بازی خصمانۀ هند و پاکستان، ایران و عربستان و رقابت های روسیه و چین با امریکا و غرب است. اگر امریکا تضاد منافع خود را با روسیه در افغانستان به توافق و همسویی تبدیل نکند، بودن و نبودن امریکا در افغانستان به پایان جنگ نمی انجامد. بر خلاف ترک امریکا بدون توافق با روسیه به تشدید و پیچیدگی جنگ افغانستان تمام می شود و صلح را از دسترس دور تر می سازد.
صلح در افغانستان زمانی تامین خواهد شد که میان امریکا، روسیه و چین در قدم اول یک توافق عملی برای پایان دادن به جنگ افغانستان بوجود بیاید و بعد اینها مشترکاً بازیگران منطقه ای را بسوی این توافق بکشانند و همه با هم بر سر صلح درافغانستان توافق و تعهد کنند و مهمتر از همه متضمن تحقق توافقات خود باشند و هزینۀ تامین صلح و نیازمندیهای نظامی و اقتصادی افغانستان را با جامعۀ بین المللی متقبل شوند. در غیر آن صلح بوجود نمی اید.
4 - تصور می شود که برای رسیدن به هدف نهایی که همان تامین صلح واقعی و پایدار در کشور است، حضور یک نیروی بی طرف در افغانستان نیاز است تا هم پاسخگوی نیازهای امنیتی باشد هم جوابگوی نگرانی های تمامی کشورهای دخیل در مسالۀ افغانستان. آیا میتوان این موضوع را با شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد و سازمان ملل می تواند به عنوان یک سازمان مورد قبول تمامی کشورهای جهان به عنوان ناجی و تضمن کنند پروسه صلح مظرح شود؟ موفقیت چنین طرحی را د رایجاد صلح و میکانیزم ضمانتی صلح چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا سازمان ملل تا کنون چنین نقشی در کشورهای دیگر و بحران های مشابه در جهان داشته است؟
این یک طرح خوب می تواند باشد که نیروی بیطرف به توافق و تایید شورای امنیت در افغانستان استقرار یابد که پاسخگوی نیازمندی های امنیتی باشد و نگرانی های کشورهای دخیل را مرفوع کند. اما عملی شدن این طرح بستگی به توافق امریکا، روسیه، چین و سایر اعضای شواری امنیت و توافق کشورهای همسایه و منطقه و هم چنان توافق طالبان، دولت و تمام گروه های دیگر دارد. اگر قرار باشد این ها همه برای پایان جنگ توافق کنند و متضمن توافق خود باشند، صلح بدون نیروی بیطرف با حفظ نظام سیاسی و ساختار های امنیتی و نظامی آن با ایجاد اصلاح و تغییر می تواند بوجود بیاید. در این صورت افغانستان بسوی پایداری ثبات سیاسی و توسعۀ پایدار در عرصه های مختلف می رود. در حالی که وجود نیروی بیطرف خارجی این ثبات سیاسی را پایدار نمی سازد.
اگر تمام کشور های دخیل برای صلح در افغانستان توافق و تعهد کنند، چرا به جای پرداخت هزینۀ یک نیروی بیطرف که تشکیل آن دشوار و غیر عملی خواهد بود برای نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان این هزینه را فراهم نکنند تا صلچ و ثبات در کشور بسوی پایداری و استحکام برود؟
نگاه به نقش تاثیر گذار سازمان ملل متحد در حل منازعات کشور های درگیر منازعه نشان می دهد که این سازمان در آن کشورهای موفق بوده است که اعضای شورای امنیت برای حل آن منازعه سیاست هماهنگ و همسو داشته اند. وقتی رقابت و بازی کشورهای دخیل برای جنگ در افغانستان ادامه داشته باشد، سازمان ملل کاری از بیش برده نمی تواند.
محمد اکرام اندیشمند
>>> حامد کرزی از طالبان خواستار سه وزارت شده است
کرزی در صدد ایجاد تشکیل حکومت با طالبان است
گزارش واصله مشعر است که جامعۀ بین المللی اطلاعات شش دور مذاکره خلیلزاد با رهبران طالب را هر نوبت در اختیار حامد کرزی می گذاشته است؛ از همین رو کرزی به محور پویای قدرت بدل شده، درعوض، درۀ فاصله میان کرزی ودولت اشرف غنی عمیق تر و به مرز ستیزه گری شخصی کشیده است.
کرزی سوگند یاد کرده است تا غنی را از دوردوم قدرت به زیر بکشد.
بدین ترتیب وقتی«مُهره های درباری» از جمله استاد کریم خلیلی و حاجی دین محمد که هماره از آب و هوای ارگ تنفس می کردند، دست اتحاد به کرزی دادند، دکترغنی به خانه پیرسیاست- استاد سیاف- پناه برد. وزنۀ سیاف خصوصاً در لویه جرگه، گروه غنی را جرأت بخشید تا چند دخترجوان را به گونه ای تحریک آمیز در بست های بالا مقرر کند.
اما با تدویر نشست دوم در مسکو، بازار غنی کمرنگ و حامد کرزی در محور قرار گرفته است.
نکتۀ باریک این است که ملا برادر از قوم پوپلزای است ودر گذ شته هم با کرزی مراوداتی داشت. حال با روی کار آمدن ملا برادر، رخنه کرزی در صف طالبان دو باره باز شده است.
گزارش مشعر است که در نشست مسکو به طور مشخص در مورد تأسیس دولت طالبان صحبت های جدی شده است؛ به شکلی که تیم کرزی در آن سهیم باشد. حامد کرزی خواستار وزارت مالیه، مالیه و اطلاعات و فرهنگ در حکومت بعدی شده است. طالبان قضیه را به مشورت و تصمیم شورای کویته ارجاع داده اند.
در خبر آمده است که پیشنهاد کرزی برای هیأت طالبان غیرمنتظره بود.
>>> Shabnam Popalzai
امریکا و روسیه و کشورهای منطقه برای منافع خود میجنگند نه برای صلح .... افغانستان بیچاره میدان نبرد کشورهای ابر قدرت سالهای سال است که قربانی میدهند انهم بخاطری سیاستمدار ها ، رهبران و سیاسون فروخته شده ... فراموش نکنید که برای روسیه و غرب طالب یک بزنس خوب شده است هر کشوری که میاید میگویند ما میتوانیم در باره صلح با طالبان و حکومت افغانستان خوب نقش بازی کنیم نقش که هر روز مردم بیچاره و مظلوم این دیار قربانی میدهند .
>>> روسیه هیچ فرصت و اراده ای برای موافقه با امریکا را بخود نمیبیند! و امریکا گزینه ای جز تداوم و افزایش تحریمها بالای چین و سایر مخالفین خود، و زیر فشار گرفتن پاکستان و طالبان توسط اعراب و تحریمهای اقتصادی ندارد.
مردم متفرق و ضعیف افغانستان فشارها و حتی خلاءهای به مراتب کلانتر ناشی از سیاستهای امریکا در این حصه را متحمل خواهند شد تا سیاسیون ما بیشتر بطرف عدالت اجتماعی ، شفافیت ، و مردم سالاری تغییر کنند.
استاد اندیشمند
>>> اندیشمند صاحب عزیز!
بدون شک این راهی که شما واکثر محللین سیاسی روان هستید به تر کستان است ریش سفید های سابق میگفتند <اولیا نی الدیگه ایکی دنیا بر قدم>ضرب المثل اوزبیکی است معنیش این است که در نزد اولیای خدا هردو دنیا یک قدم میباشد دیگردر میان قدرت های بزرگ جنگ تانک وراکت نیست که از موقعیت استراتیجی کشور ما استفاده بعمل اورند هرکه پیشترک شروع نمود کار طرف دیگر را فیصله مینماید روس وچین وامریکا وهم پیمانها شان میخواهند ریشه های فرهنگی این ملت را خشک نمایند ازتمام ملت اشرف غنی بسازند که در نماز جنازه سجده نماید این یک روی سیکه وشاید هم برای تصاحب تریلیونها دالر سرمایه های تخمین شده ای این مرزوبوم اینجا جا خوش نموده اند ومیشود در اینده این سرمایه را هم میان هم تقسیم وترکه نمایند
دهر خلقی را به مرگ اغنیا می پرورد
یک نهنگ مرده اینجابهر صد ماهی غذاست
هم اطاقی لیلیه ای پولی تخنیک شما
>>> امریکا در تمام کشور های اسیای میانه پایگاه نظامی دارد که موقعیت بهتری برای رسد چین و روسیه به امریکا میدهد به نسبت افغانستان. تداوم حضور امریکا در افغانستان فقط برای فشار بر روی ایران است
>>> درکدام سال هردوی تان هم اطاقی درلیلیه پولی تخنیک بوده اید؟من ازسال ١٣٥٥ شمسی تا ماه دلو ١٣٥٩ درلیلیه پولیتخنیک بوده ام وازدیپارتمنت ساختمان های صنعتی ومدنی گروپ ٥١ پوهنتون پولیتخنیک کابل فارغ التحصیل شده ام. دهر خلقی را به مرگ اغنیا می پرورد
یک نهنگ مرده اینجابهر صد ماهی غذاست شعر نهایت جالب است.
انجنیر ع.ناصری ازآسترالیا
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است