تاریخ انتشار: ۱۱:۴۱ ۱۳۹۸/۳/۲۱ | کد خبر: 159054 | منبع: | پرینت |
حمدالله محب در گفتگویش با طلوعنیوز گفت ما هنوز باور نداریم که طالبان صلح کنند و کسانیکه میگویند طالبان آماده صلح استند، نمیدانم معلومات شان از کجاست؟ آقای محب شما بعنوان مشاور امنیت ملی افغانستان وقتی میدانید که طالبان آماده صلح نیستند، پس رهایی نزدیک به یکهزار زندانی طالب از سوی رییس تان اشرفغنی زیر نام حُسن نیت گفتگوهای صلح به چه معناست؟ شما گفتید که روزانه بگونه مستقیم و از نزدیک با نیروهای امنیتی در تماس استید و به صحبت و نگرانی آنان گوش میدهید. حتمن خبر شده باشید که در آخرین مورد شهید فرمانده فواد اندرابی از داغترین جبهه نبرد در مقابل گروه طالبان، با رهایی زندانیان این گروه مخالفت نموده و آن را بیاعتنایی در مقابل خون سربازان نیروهای امنیتی گفته بود.
آقای محب اگر در گفتار و عملکرد تان با نیروهای امنیتی کشور صادق استید و به قربانی آنان ارج میگذارید، چگونه به خود حق دادید که رهایی نزدیک به یکهزار زندانی طالب را به اشرفغنی مشوره بدهید تا در گفتگوهای صلح با گروه طالبان حُسن نیت نشان داده باشید، در حالیکه اعتراف میکنید طالبان نیت بر صلح ندارند؟ آقای محب شما در حالی از شکستاندن کمر گروه طالبان تا چهار ماه دیگر خبر میدهید که رییس تان با تعهد بر رهایی نزدیک به یکهزار زندانی گروه طالبان قصد دارد تا کمر آنان را محکمتر بسته کند. مردم به گفتههای ضد طالبی شما باور کنند یا به عملکرد حمایوی تان از طالب؟
امانالدین معنوی
>>> كساني كه به ادبيات گفتاري داكتر حمدالله محب ايراد مي گيرند، بايد بدانند كه در مديريت و رهبري، سخنوري چندان نقش ندارد. گپ ديگر اينكه: داكتر محب با زبان فارسي تسلط كامل ندارد و بيشتر با پشتو و انگليسي راحت است.
اين را هم بايد بدانند كه ما كساني را در سمت مشاوريت امنيت ملي داشتيم كه همانند بلبل مي خواندند؛ اما هيچگونه موثريت نداشته اند.
داكتر محب در تيم ارگ يك جوان ملي گرا و با احساس و وطن دوست است.
گذشته از اينكه ما در تيم مخالف ايشان قرار داريم، اما اين يك واقعيت است كه محب يك ظرفيت بزرگ در كشور است!
نخستين باري كه ما داكتر محب را ديديم در حضورش با شديد ترين الفاظ از عملكر آقاي غني انتقاد كرديم. با وي گفتم: شما نزد ما يك چهره فاشيست معرفي هستيد و دليل عمده ناكامي حكومت آقاي غني سهيم نبودن تاجيك هاست! اما واقعا او را يك چهره متفاوت يافتيم!
داكتر محب از جا برخاست و نقشه افغانستان را برايمان نشان داد، با احساس متفاوتي، گلويش را بغض فشار مي داد و گفت: حفظ اين جغرافيا براي من خيلي با اهميت است!!!
بعدا اشاره به چند مورد استخدام تازه در شوراي امنيت ملي كرد و گفت: همه اين جوانان از خانواده هاي فقير هستند؛ هيچ كدام شان خواهر زاده و خانواده من نيستند.
من برايش گفتم: مردم شمالي در زمان مقاومت دو بدترين روزگار، از جان و مال خود مايه گذاشتند، در برابر هيولايي بنام طالب مقاومت كرده اند. اكنون هم مردم ما بيشترين قرباني در دفاع از نظام مي دهند.
برايم گفت: پدرم در ولسوالي مير بچه كوت كفيل بود.
ولسوالي آن زمان مي خواست پدرم را در يك توطيه بركنار كند، مردم ميربچه كوت در برابر اين موضوع مردانه ايستاد شدند و از پدرم دفاع كرده و گفتند: كفيل صاحب مهمان ماست، هرگز اجازه نمي دهيم كسي او را بركنار كند.
او گفت: پدرم هميشه از جوان مردي، عياري و كاكگي مردم شمالي بسيار به نيكي ياد مي كرد.
بعد از گپ هاش برايش گفتم: عياري شاه حبيب الله كلكاني و قول او بود كه او را به جوبه دار سپرد، من به عنوان يك جوان شمالي، قول مي دهم كه چه در موقف باشيد و چي نباشيد، رفيق ما هستيد.
داكتر محب با آغوش باز ما را تا بيرون همرايي كرد و گفت: دفتر مشاوريت شوراي امنيت ملي خانه شماست!
نكته:
آنچه را كه نجفي زاده در مورد مخالفت داكتر عبدالله با اظهارات داكتر محب در سازمان ملل مطرح كرد، وي در آن مورد پاسخ منطقي داد و گفت ما در درون كشور به اجماع ملي نياز داريم!
اما من مي گويم: داكتر عبدالله بخاطر تملق و امتياز گيري آن مواضع را عنوان كرد؛ اما داكتر محب مطابق منافع ملي افغانستان حرف زده بود.
Hamid Rahguzar
>>> همینکه گفتید : من مقاومت کردم دیگر ترا شناختیم که از مکدام قماش هستید تو ائول روی حودرا سپید بساز بعدا محب را تضمین کن !
>>> با قضایا احساساتی برخورد نکنید. همین آقای محب و ولی نعمت هایش طالب و تروریزم را چاق کردند، به نفاق قومی دامن زدند حالا که تشت رسوایی دولت غنی به لب بام رسیده این ها شده اند ضد امریکا!
اگر به یاد داشته باشید داوود خان هم در اواخر دهه 70 میلادی با رهبر شوروی برخورد جدی نموده بود. داوود شاید با آن عمل وجدانش را راحت ساخت اما بهای آنرا تا حال مردم می پردازند..... من در ضدیت با امریکا هیچ خیری را برای مرد و آینده و استقلال کشور نمی بینم. از حضور امریکا هم همین هایی بیشتر نفع برده اند که حالا به ظاهر با امریکا مخالفت میکنند.
من و نسلم تاریخ زنده پر ادبار این مملکت استیم. به یاد میاورم که در سال های آخر حضور شوروی در افغانستان مجاهد و دولتی ها بدون استثنا مخالف حضور قوای شوروی در افغانستان بودند جز شمار اندکی از آدم های دور اندیش. قوای روس در سال 1367 خورشیدی خارج شدند... حملات راکتی مجاهد نما ها (سیاف وهابی و گلبدین) بالای شهری های بزرگ و مخصوصن کابل شروع شد. تعداد زیادی از مردم عادی و بیگناه و عادی در شهرهای بزرگ قربانی راکت های کور مجاهدین و باداران عربی شان شدند. افغانستان فراموش شده بود مانند مجروحی که زخمی عمیق دارد و بدون دارو و داکتر رها شده باشد!! دولت دکتر نجبیب الله به دلیل مشکلات مالی واقتصادی و سبوتاژ داخل حکومتی و ضعف مدیریت بحران توسط دکتر نجیب سقوط کرد. مجاهدک ها افغانستان را اشغال کردند... و زندگی از قبل تراژید مردم را تراژیدی تر کردند. شهر کابل میان گروه های جهادی بی خرد و بی ناموس تقسیم شد و دیری نگذشت که افراد مزاری و سیاف مانند گرگ های گرسنه سایبریا به جان هم افتادند. شهرکابل را به راکت بستند و تا میتوانستند آدم کشتند. گلبدین بی عزت آنقدر کابل را راکت باران کرد که لقب راکت یار گرفت. ... من و نسلم تاریخ زنده ایم آری برادر!! به عزت خانواده ها تجاوز شد، حرمت ها شکسته شد و خو ها ریخته شد ... بار ها از مردم معمولی شنیدم که ای کاش شوروی از افغانستان نمی رفت!!! این نکته را توجه کنید خیلی معنا دار است! مردمی که خود بر ضد اشغال شوروی مبارزره کرده بودند با دیدن جنایات گروه های جهادی خود را ملامت میکردند که چرا خطر تباهی جهادی را درست درک نکرده بودند. هر انسانی میخواهد آزاد و مستقل زندگی کند و اما با رفتن امریکا از ملک آیا ما کشور آزاد میشود؟؟؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است