تاریخ انتشار: ۰۶:۳۰ ۱۳۹۸/۳/۲۷ | کد خبر: 159113 | منبع: | پرینت |
آیا در وضعیت کنونی این بانک در ولایت بلخ، مدیریت زون این بانک مقصر است یا رییس عمومی و مسؤولان این بانک در مرکز؟
در این خصوص کوتاهی از کیهاست و گره اصلی چالش موجود در کجا است؟
پاسخ این پرسشها چندان دشوار نیست و راه حل معضل کنونی نیز آسان است اگر مسؤولان محلی و مرکزی حکومتی و مسؤولان ردهی نخست این بانک در مرکز دست بهکار شوند و به جستوجوی راه حل مشکل پیشآمده برآیند و به این مسأله اهمیت و اولویت بدهند.
چنانکه همه میدانیم در گذشته این بانک خصوصی بود و به نام کابلبانک یاد میشد و پیشنهی درخشان و موفق کاری داشت اما از گاهی که این بانک دولتی شده است و در فرجام نامش صفت «نو» افزوده شده هم تجهیزات و جایش کهنه شده است هم فکر مسؤولان و مدیران بالایی این بانک. در این جای شک نیست که کمی آسیاب کند است و کمی گندم تر اما به جرأت و به گونهی مستند میتوان گفت هر نهادی که دولتی شود گرفتار چنین معضلی میشود و این روند طبعی کار در کشورماست و بسیار شگفتیآور خواهد بود که در میان نهادها و ادارات دولتی، یکی از این نهادها کارش متفاوت و برابر به معیارهای روز باشد.
- مشکل نخست این بانک همین است که بانک دولتی شده است.
- مشکل دوم آن کاهش شعبهها و مراکز خدماتی متعدد این بانک در این ولایت و شاید هم در تمام ولایات کشور باشد.
- مشکل سوم کهنهگی ابزارها و تکنالوجی کاری این بانک و نونکردن آنهاست.
- مشکل چهارم فشار کار و متمرکزشدن حجم کار بر کارمندان این بانک است و این مشکل سبب میشود که گاه برخی از کارمندان این بانک با اشتیاق، باانرژی و مسؤولانه کار نکنند و گاه محل کار خود را ترک بگویند.
- مشکل پنجم همزمانی اجرای معاشات و کمیت و آمار بلند مراجعان برای گرفتن معاش در یک زمان در این بانک است که این کار باید از سوی مستوفیت این ولا متوازن و درجهبندی شود و معاشات و برگهها و آویزهای تخصیصی و بانکی در برهههای زمانی نوبتی به کابلبانک نو ارجاع و ارسال گردد. گفته میشود که کمابیش ۱۰۰۰۰۰(سدهزار) کارمند و مأمور و منسوب دولت از این بانک معاش میگیرند.
- مشکل ششم ممکن است سوء مدیریت عمدی مدیران و مسوولان مرکزی این بانک جهت بدنامکردن این زون و این بخش و جابجا کردن مهرههای کاری خود شان در مدیریت این بانک و سودجوییهای شخصی و تباری باشد.
- مشکل ششم شاید نبود تواناییهای لازم و معیاری برای خدمات و رسیدگی به وضعیت و کاستیهای این بانک به ویژه بخشهای ولایتی و زونهای این بانک باشد.
- مشکل هفتم شاید کمکردن و کاهش معاشات مأموران، مدیران و کارمندان این بانک در مقایسه با کابلبانک پیشین باشد و این امر شاید انگیزهی کاری کارکنان این بانک را کاهش داده باشد.
- مشکل هشتم مسألهی امنیتی و تهدیدات بالقوهی امنیتی است که ممکن در صورت وقوع رویدادی برایند آن خیلیها فاجعهبار و غیر قابل جبران باشد و این تجربهی تلخ را پیش از این در ننگرهار و جاهای دیگر گواه بوده ایم.
- مشکل نهم وجود رابطه و حمایت از کارمندان ناتوان و کمکار و مداخلات بیرونی در کار این بانک است که مدیریت بانک نمیتواند در آوردن اصلاحات و پیشنهاد تغییر و تبدیل چنین افراد اقدامی کند.
این مشکلات راه حل هم دارد اگر مسؤولان حکومتی و مرکزی این بانک ارادهیی برای حل آن و خدمات بهتر بانکی و ایجاد سهولتهای ممکن داشته باشند.
راه حلها اینهایند:
۱- ایجاد شعبههای بیشتر ولایتی برای ارایهی خدمت و سهولت.
۲- تجدید تجهیزات و تکنالوجی کاری و مورد نیاز بانک.
۳- محولکردن بخشی از توزیع معاشات کارمندان دولت به بانکهای خصوصی و قراردادبستن با آنها.
۴- تدریجیساخت و به نوبتکردن اجرای معاشات و ارجاعات از سوی مستوفیتهای ولایتی و ولایت بلخ.
۵- فراهمآوری تسهیلات برای مراجعان مانند ایجاد غرفههای بیشتر، استخدام کارکنان بیشتر برای اجرای معاشات و جای مناسب و مصون نشستن در انتظار نوبت.
۶- انتقال ساختمانها به جایهای مصون و دور از تهدیدات امنیتی و کرایهگرفتن ساختمانهای معیاری.
۷- رعایت اصولی و اخلاقی نوبت در گرفتن معاش از سوی مراجعان و مدیران و مسؤولان حوزوی و ولایتی بانکها و شعبات آن.
۸- دادن انگیزه و سپاسگزاری و ستایش از کارمندان و مسؤولان خوب، متعهد و کارآزمودهی این بانک. گفته میشود آنان در ماه مبارک رمضان حتی فراتر از اوقات کاری رسمی و معینهی شان کار کرده اند و برای مردم معاش توزیع کرده اند.
۱۰- هماهنگی مسؤولان محلی استان بلخ، نمایندگان مردم در مجلس نمایندگان از این ولا و شورای ولایتی بلخ برای حل این معضل و دادخواهی و پیشکشکردن آن به مراجع مربوط و پارلمان کشور.
پ.ن: بسیار دردآور و غیر اخلاقی است کسانی از مسؤولان ردههای بالای حکومتی و دولتی در بلخ_ که بدون نوبت، امیازجویانه و بههنگام میآیند و معاشات خود را از این بانک میگیرند_ اما امروز فقط مشکلات این بانک را نظارهگر اند و در صدد راه حل آن و آوردن سهولت به مردم هیچ کاری نمیکنند. آنان نه تنها کاری نمیکنند که کابلبانک بلخ و مدیریت آن را مسؤول و عهدهدار تمام مشکلات کنونی میدانند که چنین پنداری هم ناجوانمردانه است هم نامنصفانه.
باور بامیک
>>> دوست های گرامی!
مسبب سقوط کابل بانک بخاطررقابت های ناسالم عده تاجر های خونخوار وظالم چون الکوزی وحسین فهیم وابراهیم محب ومحمود کرزی وباقی دزد ها واستثمار گران بی مروت ودر راس کرزی وزاخیل وال بودند به علت این که یک تاجر تاجک توانسته بود این ابتکار وافتخار بزرگ را بدست بیاورد وبعضا همچومبغض که در ای ای بی بانک شراکت دارد وبیطار فریدون وعزیزی نخواستند نابل بانک به شهرت برسدویا سهم دار کابل بانک بودند وازان استفاده های غیر قانونی نموده بودند چون حاجی عبدالله سدخیل وعزیزی وعلی اکبر وطاهر ظاهر دزد مشهور ومعروف کابل بانک وحسین فهیم ومحمود کرزی خواستند تا ان ده ها ملیون دالر دزدی های خودرا پنهان نمایند به سقوط کابل بانک سبب گردیدند حال که دیگر کابل بانک سقوط نموده ونوی کابل بانک را به قیمت خون شیرخان فرنوت ساختند دیگر مانند سایر موسسه های دولتی از دست برد سردمداران قبیله در امان نیست وباید هم به مشکل مواجه باشد واینها همه که مسببین قتل شیر خان فرنوت هستند خون ان شهید مظلوم دامنگیر همه شان گردیدهدر دنیا واخرت انهارا خوار وذلیل خواهد کرد
خون ناحق دست از دامان قاتل برنداشت
دیده باشی داغ های دامن قصاب را
فطرت از امریکا
>>> در بعضی کشور های غربی بانک هایی وجود دارد که اصلاً هیچ کارمند ندارند.
این بانک ها توسط هوش مصنوعی اداره میشوند و صد ها شعبه مجازی در داخل و خارج کشور دارند ،بدون آن که آدرس معینی داشته باشند.
تمام کار های بانکی شما را بشمول اجرای معاشات و حواله ها و کریدت ها و پس انداز های شما،توسط هوش مصنوعی محاسبه و آن لاین به شما خبر داده میشود و حتی خود هوش مصنوعی بازار را ارزیابی میکند و آینده بازار را میسنجد و خودش سرمایه خویش را در بخش های مختلف سرمایه گزاری میکند و سهام میخرد و میفروشد و املاک میخرد و میفروشد.خلاصه تمام امور بانکی بدون کارمند توسط هوش مصنوعی پیش برده میشود.
دیگر آن دوران های قرون وسطی بی را که یک خربوزه فروش در افغانستان خربوزه خود را میفروخت و نوت های کهنه و پاره و چرک و کثیف را در خریطه پلاستیک می پیچاند و در جیب خود میماند،در کشور های پیشرفته آب برده است و خرید و فروش ها آن لاین و آهسته آهسته بدون پول فزیکی صورت میگیرد.
اکثر شعبات بانک ها در کشور های پیشرفته،به سبب سیستم مدرن بانک داری و عدم موجودیت مراجعین بسته شده است و یگان شعباتی که وجود هم دارد،کارمندان شان از بیکاری فاجه کشیده نشسته اند و پشه نیز درین کشور ها مثل افغانستان نیست که در دهن شان خانه کند.
بنأ سیستم بانکی افغانستان با سیستم بازار و خرید و فروش و انتقالات بانکی شان،هنوز بسیار عقب مانده است و وقت زیادی ضرورت است تا تمام مردم به سیستم های مدرن بانکی عادت کنند و دولت و شرکت های خصوصی زمینه عیار سازی چنین سیستم ها را مهیا کنند.
این موضوع تنها به سیستم فعالیت بانک ها خلاصه نمیشود،بلکه ماشینیزه شدن سیستم تولیدی و خدمات در جهان و استفاده از روبات ها و هوش مصنوعی،در مجموع تولید جهانی را متحول و مردم را بیکار و زمینه اشتغال مردم را از بین میبرد.
هرچند بعضی ها میگویند که با پیشرفت تخنیک و تکنالوژی زمینه شغل های جدید برای مردم فراهم میشود،اما تا جایی که من شاهد هستم،در بعضی کشور های پیشرفته جهان،مشاغل نه بخاطر ضرورت،مثلی که در قرن هژدهم و نزدهم و بیستم،در ساختن فابریکه ها سرمایه گزاری میشد و مردم به کار بخاطر تولید گماشته میشدند،بلکه بعضی مشاغل صرف بخاطر مصروف بودن مردم ایجاد میشود تا مردم به پروبام های روانی و غیره مواجه نشوند.
این نمونه را در افغانستان نیز ما شاهد هستیم که بنام توانمند سازی زنان،بعضی پروژه های خورد و ریزه مرغداری و غیره پروژه ها برای زنان احیا میشود،در حالی که این پروژه ها میتواند توسط یک فابریکه بزرگ مرغداری که سالانه میلیون ها مرغ و گوشت مرغ و تخم تولید کند،جایگزین شود.
و یا در عرصه خیاطی میتواند فابریکه های بزرگ خیاطی با ظرفیت میلیون ها جوره لباس که توسط ماشین ها اتومات به دیزاین های مختلف دوخته شود،جایگزین شود.
بنأ بشریت به طرف نابودی خویش توسط ماشین و روبات ها و هوش مصنوعی میرود و این تقلب هایی که برای مشغولیت خویش انجام میدهند،جایی را نمیگیرد و ما شاهد تحولات بزرگی خواهیم بود که بشریت جایگزین خواهد شد.
همانطوری که با تکامل خویش خود را در راس تمام زنده جانهای دیگر قرار داد،به همین منوال با تکامل خویش،جایگزین خویش را نیز در روی کره زمین،قبلاً آماده کرده است.
فقط مثلی که یک پدر و مادر،اولاد به دنیا می آورد و او را بزرگ میکند و آموزش و پرورش میدهد و جایگزین خود میکند و یک روزی خود شان ازین دنیا رحلت میکنند،به همین منوال انسانها در مجموع با ساخت ماشین ها و روبات ها و هوش مصنوعی،آنها را بزرگ میکنند و به ثمر میرسانند و جایگزین خویش میکنند و خود شان رحلت میکنند.
>>> در شهر کابل که پایتخت کشور ۵۰۰۰ هزار ساله است بیا و ببین که در تمام شعبات کابل بانک جه می گزرد. وای از چه بنالیم. صد ها نفر به دنبال گرفتن معاش خود در شعبات کابل بانگ یکروز را سپری می کند تا نوبت برسد اما کسی نیست که به این مشکل رسیدگی کند . معاش مغز متفکر به خانه اش پرداخت می شود وی به غم مردم کی است . افغانستان را آباد کرده صرفاٌ دو کار بزرگ پیشرو دارد ۱. یکی اعمار و ترمیم پل کمپنی و ۲. دیگری اصلاح سیستم کاری شعبات کابل بانک و رفع مشکل پرداخت معاش سرباز و مامور ین دولت . اگر همین دو کار را هم انجام داد افغانستان گل و گلزار شده همه تعهدات و وعده های کمپاینی غنی تکمیل می شود؟؟؟؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است