تاریخ انتشار: ۲۱:۴۹ ۱۳۹۸/۴/۱۱ | کد خبر: 159276 | منبع: | پرینت |
هموطن عزیز !
آیا پند داستان کوتاه "کندن کله گرگ" یاد شما است؟
و یا اگر این داستان به دل شما چندان چنگ نمیزند و ممکن است هم فراموش شما شده باشد، پس بهتر است به سخنان با ارزش و منطقی بزرگان علم، ادب و معرفت سرزمین خود مان چون رودکی بزرگوار گوش بدهید.
هرکه نامخت از گذشت روزگار-نیز ناموزد ز هیچ آموزگار.
دقیقآ دوسیه حضرت شاه حسین مرتضوی را بعد از بی ریشه ساختن اش در جامعه بستند و به دهنش کوبیدند و برای تحقیر بعدی به صف لشکر بیکاران بی مسوولیت معاش بگیر شامل اش نمودند.
تعدادی که اکنون در تحت فرمان فاشیزم قبیلوی جولان میزنند و صف آرایی نموده اند و به مداحان مزدبگیر عصر تبدیل شده اند و دستور دشمنان قسم خورده این میهن را تبلیغ و زمزمه میکنند، این را بدانند که این رژیم قبیلوی به هیچ ارزش انسانی تمکین نکرده و تمکین نخواهد نمود. روزی هم قطعآ برای شما نه رحمی و نه هم وفایی خواهد نمود، همانطوری که گرگان درنده هرگز به گله گوسپندان رحم نمی کنند، زیرا این خصلت اصلی و ذاتی شان است فقط و فقط خود را می شناسد نه دیگران را و این پندی دیگری است که نقد و تازه باید آنرا آموخت.
آی هموطن با شرف تو را خطاب می کنم!
این گروه های تبهکار تفنگ بدست مادرزاد تحت هرنامی و هر حرکتی «چه دولت ساز و چه هم اعتدال و صلح پرور و چه هم با پسوند اسلامی» و هرنام دیگری وابسته به این قشر در این بازار گرم فعالیت میکنند و تعدای همتباران ما هم به دور شان حلقه زده اند فریاد نعره تکبیر را تمرین می کنند، دیری است که شکار شده اند، در حالیکه این همان درنده هایی هستند که فقط روش درندگی شان و رنگ جامه شان باهم فرق میکند ورنه برای نابودی من و تو قطعا تفاوتی باهم ندارند.
به هررنگی که خواهی جامه میپوش
من از طرز خرامت میشناسم.
فراموش نباید کرد اگر قرار باشد عدالتی هم در این حاکمیت استبدادی مد نظر گرفته شود، آن عدالت شباهت به «عدالت حیوانی» است که همه ما به آن حکایت شاه جنگل و شکار روباه و گرگ... آشنا هستیم... حاکم جنگل تقسیمات را بر اساس زور انجام میدهد و در آخر کار ممکن است برای بقیه استخوانی برسد و آنهم اگر شاه جنگل این را بخواهد.
قطعا شکی ندارم و زمان گواه بر این است که روزی حتی بدتر از سرنوشت حضرت شاه حسین خان مداح و همچون دیگر یاران و همسنگران دیروزی خویش گرفتار خواهید شد و صاحب قلم از نوشتن اسم های شان ابآ می ورزد و این صفحه حتی خجالت میکشد که اسم های ننگین آفرین شان را در خود بگنجاند، آنچنانیکه بدون هیچ نوع دلیلی و مدرکی از صف خویش چون مواد بیکاره به بیرون پرت گردیدند و تحقیر انسانی شدند، که امروز اینجا و آنجا میخواهند آبروی برباد رفته خویش را حداقل برگردانند که متاسفانه خیلی ناوقت شده است و تاریخ قضاوت بیرحمانه خود را انجام داداه است.
وای به حال آن روزی که که نمک خود گندیده گردد.
عطا صفوی
>>> خبشد همین موزه پاک
>>> این مداح متملق سزاوار هر خفت وخواری هست.
>>> سرنوشت مرتضوی متوجه دیگران هم است. آنان در حال حاضر مست قدرت و تقرب به اشرف غنی هستند یک روز از خواب گران بیدار خواهند شد که در گوشه ای نشسته و منتظر معاش خود هستند. من از برخی خودیهای که سالها درسهای حوزوی و دینی خوانده اند امروز در خدمت یک فرد بی دین لائیک و متعصبی قرار گرفته اند و با پولهای آمریکایی اولادهایش شان را تغذیه می کنند. چه بیچاره هستند اینها که برای چند دالر در خدمت دشمن خود قرار گرفته اند.
>>> انشاءالله بزودي نظر بخواست طالبان اكثر چهره هاي بيگانه باز نشسته و خانه پدر خود ميروند، و بزودي قيمت دريشي و نكتائي به صفر تقرب خواهد كرد.
>>> من قبلا در پست های فیسبوک مرتضوی پیام می گذاشتم که این قوم قابل اعتماد نیست و نباید آبروی خود را حداقل در بین مردم ببری ولی انگار معاش دالری و دلبری غنی چشم و عقل اش را از او گرفته بود تا اینکه حالا نه پست فیسبوکی مرتضوی را میبنم و نه حتی خبری در فضای مجازی از ایشان دارم. فقط میگویم خدا ایشان را بی امرزه که نه از مردم شد و نه از قوم.
>>> این کچالو خوب دفاع میکرد ولی تا آخر سرپرست ماند تا آنکه گ۰۰ در سخن هایش کمتر شد و مخکش های ارگ گمش کردند۰
>>> بلی، انشاءالله بزودي قیمت هیزار و هیزاربند اوغان ـ پاکستانی چندین برابر خواهد شد۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است