تاریخ انتشار: ۱۹:۱۰ ۱۳۹۸/۴/۱۳ | کد خبر: 159303 | منبع: | پرینت |
اعتبار و جایگاه جنرال دوستم در سال های اخیر درحد باور نکردنی افت کرده است!
اعتبار و جایگاه جنرال عبدالرشید دوستم که در گذشته به عنوان رهبر کاریزماتیک اوزبیکهای افغانستان شناخته میشد، در سالهای اخیر در حد باور نکردنی اُفت کرده است. نام دوستم در سالهای نخست دههی 60 خورشیدی زمانی به سر زبانها آمد که وی بهعنوان سپاهی سرسپردهی رژیم طرفدار مسکو در برابر مجاهدین در شمال و جنوب جنگ میکرد و لقب “قهرمان جمهوری دموکراتیک افغانستان” را از حکومت ببرک کارمل کمایی کرده بود.
قیام قوتهای نظامی در شمال علیه حکومت دوکتور نجیبالله و سقوط رژیم کابل جایگاه جنرال دوستم را به عنوان یکی از بازیگران نظامی- سیاسی در معادلات بعدی تثبیت کرده بود. محرومیت تأریخی اۉزبیکهای کشور عامل مهم دیگری بود که این قوم بزرگ را در محور یک حرکت نظامی – سیاسی تحت نام “جنبش ملی – اسلامی افغانستان” متحد کرد که همزمان با سقوط رژیم کابل در ولایت شمال تشکیل شده بود. دوستم که به حمایت رژیم کابل در شمال به محور قوماندانهای اوزبیک و نیروهای نظامی تبدیل شده بود به راحتی توانست خود را به مقام رهبری سیاسی این قوم جا بزند. روشنفکران اوزبیک و ترکمن و حلقات سیاسی دیگر شمال در فضای ایجاد شده چارهای جز حمایت از “جنبش” و دوستم نداشتند.
در آن سالها دوستم که از امکانات بلند نظامی و اقتصادی در شمال برخوردار شده بود، مؤلفههای خودشیفتگی، استبداد رای، تمامیتخواهی در شخصیت او چیره میشد. افکار و نظریات مخالفانش را در داخل “جنبش” قبول نداشت، دیگراندیشان و اصلاح طالبان را یکی پی دیگر به بهانههای گونهگون به حاشیه میراند.
دوستم با روشنفکران، صاحبنظران قوم خود کنار نمیآمد. او با قوماندانهای بیسواد، مطیع و فرمانبردار و تحصیل یافتههای دستبوساش راحتتر است. دوستم بارها از تحصیلکردهها و آگاهان قومش زبان به شکایت گشوده، قوماندانهای بیسواد قومش را ستوده و گفته است که آنها (فرماندهان بیسواد) به درداش میخورند.
روش خودخواهانه و استبدادی دوستم سبب شده است که امروز بیشترین روشنفکران، متخصصین و تحصیل یافتههای قوم اوزبیک با وی تعامل ندارند.
شخصیت کُشی از بدترین شاخصههای شخصیتی جنرال است. او رقیبان بالقوه و بالفعلاش را در میان قوم اوزبیک هرگز تحمل نمیکند. میکوشد تا فرصتهای رشد آنها را خنثی کند و برای کشتن شخصیت شان از هیچ تلاشی فرو گذاشت نمیکند. تمامیتخواهی دوستم در حدی است که او نمیخواهد در حیاتاش هیچ آدرس سیاسی – مدنی موازی با “جنبش ملی – اسلامی افغانستان” در جامعۀ اوزبیک وجود داشته باشد.
دوستم همواره با ایجاد تشکلهای سیاسی و مدنی اوزبیکها مخالفت کرده است. او با انجمن فرهنگی “آیدین افغانستان” که به اشتراک تحصیل کردههای اوزبیک در ترکیه تأسیس شده بود سرِ ناسازگاری پیشه کرد و همیشه فعالین و اعضای رهبری این انجمن را جهت پیوستن به جنبش جوانان افغانستان (سازمان جوانان تحت حمایت دوستم) تحت فشار قرار داد. حالا انجمن فرهنگی آیدین افغانستان کارآیی پیشین خود را از دست داده است. دوستم باری در مراسم معرفیاش به عنوان معاون نخست ریاست جمهوری در قصر صدارت انجمن آیدین را “انجمن بیدین” خطاب کرد.
حافظۀ زمان در سالهای اخیر حوادثی را در خاطره دارد که جنرال دوستم برای از میان برداشتن رقیبان خود در میان قوم اوزبیک در تکوین این رویدادها نقش بازی کرده است. در سال 1383 دوستم طرفدارانش را در برابر قاضی عنایتالله عنایت والی وقت فاریاب به مظاهره و مقابله ترغیب کرد، که از جنرال اطاعت نمیکرد.
در بهار سال 1387 حمله به خانۀ فقید محمد اکبر بای رییس شورای اسلامی ترکتباران افغانستان در محلهی وزیر محمد اکبر خان کابل و شکنجه وی از کارنامههای ضد بشری دیگر جنرال شمرده میشود. او در آن وقت رییس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح مملکت بود.
در سال 1392 محمد عالم ساعی والی ولایت جوزجان را که از نزدیکان جنرال دوستم بود، با راهاندازی تظاهرات و حملۀ مسلحانه به خانهی وی ساعی را مجبور به ترک جوزجان کرده بود.
گرفتاری، شکنجه و زندانی کردن انجنیر احمد ایشچی از مؤسسین “جنبش ملی اسلامی افغانستان” و از رقبای سیاسی دوستم در پنجم قوس سال 1395 توسط معاون اول ریاست جمهوری وجدان بیدار بشریت را آزار داد.
جنرال دوستم دو بار به مقامهای بلند دولتی خود را نامزد کرد و وارد میدان رقابتهای انتخاباتی شد. بار نخست در سال 1383 نامزد ریاست جمهوری شده بود. اوزبیکها (حتا مخالفان وی در میان اوزبیکها به منظور تثبیت جایگاه قومی شان) به دوستم رای دادند. او با کسب بالاتر از 800 هزار رای (10% کل آرأ) در میان 18 نامزد در جایگاه چهارم قرار گرفت.
او در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 در تکت انتخاباتی محمد اشرف غنی به عنوان معاون اول وارد کارزار انتخاباتی شد. دوستم در جریان کمپاینهای انتخاباتی بارها در مراکز نفوذش از هواخواهانش (اوزبیکها) خواست تا به اشرف غنی رای بدهند. جنرال، کسانی را که به نامزدان دیگر رای بدهند، خایین خواند.
جنرال دوستم هیچ رجال اوزبیک مستقل و رقیبش را بیرون از دایرهی نفوذ خودش تحمل ندارد. در نخستین سال کار حکومت وحدت ملی تیم ثبات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله سردار رحمان اوغلی از کادرهای اوزبیک را به وزارت اقتصاد نامزد کرده که با مخالفت جدی دوستم رو به رو شد. رحمان اوغلی در پی تلاشهای طرفداران دوستم در ولسی جرگه نتوانست از مجلس رأی اعتماد به دست آورد.
در هفتهای که گذشت محمد عالم ساعی از چهرههای سیاسی اوزبیک برای احراز کرسی معاونیت اول ولسی جرگه رقابت کرد. ساعی در دور اول با کسب 93 رای پیشتاز انتخابات برای رقابت در دور دوم بود. اما در دور دوم او در برابر رقیباش رای کمتری به دست آورد. ساعی با نشر نامهای به زبان اوزبیکی در صفحهی فیسبوکش، دوستم، پسرش باتور نمایندهی مردم در ولسی جرگه و برخی ار طرفداران جنرال را متهم به راهاندازی کمپاین علیه خودش کرد. یک تن از نمایندگان بیطرف مردم اوزبیک در ولسی جرگه در صحبت با نگارندهی این مقاله ادعای عالم ساعی را تأیید کرده گفت که دخالت منفی دوستم و طرفدارانش در انتخابات ولسی جرگه سبب شد تا اوزبیکها کرسی معاونیت اول مجلس را از دست بدهند.
دوستم مانند هر رهبر تمامیتخواه قومی دیگر میخواهد در هر سطحی سرنوشت قوم اوزبیک را در انحصارش داشته باشد. او مداخله در مقدرات سیاسی و اجتماعی این قوم را حق بلامنازعهی خویش تلقی میکند. و این رویکرد دوستم از نفوذ وی میان قوم اوزبیک به ویژه سیاسیون، قشر آگاه، تحصیل یافتهها و روشنفکران کاسته است.
رقیبهای دوستم او را مرد “شتر کینه” میگویند. او شخصیتهای متنفذ، سیاسیون آگاه اوزبیک را که با وی همنوایی ندارند، هرگز نمیبخشد. اگر فرصت مهیا شود از آنها انتقام میگیرد.
اما به هرحال، زوال سیاسی جنرال دوستم سالها پیش آغاز شده است. ماجراجوییها و کنشهای خلاف موازین حقوق بشریاش از وی چهرهی نامطلوب در داخل و بیرون به تصویر کشیده است. حالا دوستم در مجامع سیاسی جهان دیگر شخصیت قابل اعتنأ و اعتماد نیست.
داکتر سهراب سمندری
>>> دونالد ترامپ از عمران خان دعوت کرده است تا با اجرای یک معامله سرنوشت افغانستان به پاکستان سپرده شود وامریکا بتواند سربازانش رابه آرامی وآبرومندانه خارج سازد ،
پاکستانی هلا باعقل ومهارت که دارند صد ها عسکر امریکائی وهزارها سرباز روسی را کشتند ودرمقابل ملیارد ها دالر از امریکا پول گرفتند وحالا سرنوشت افغانستان هم به دست آنها سپرده میشود
ما که بجای عقل تنها غیرت داریم به این میماند که یک گاو قوت دارد اما برابر یک نخود عقل در سرش نیست
ر
>>> جناب سمندری از جنرال صاحب چیزی نگو جنرال دوستم بود که زبان اوزبیکی به کشور ات به رسمیات شناخته شد وگرنه کجاست او روشن فکر هایت که کار کندیک چند وقت است که بابای ملت از سحنه دور رفته تمام چوکی های که بلند رتبه بود از دست اوزبیک ها رفته کجاست اورقم یک ملت پرست وطن پرست یک روشن فکر که حق اوزبیک ها را بگیرد گپ های ناحق نزن جنرال دوستم است که نام اوزبیک ها در زبان است وگرنه اوروشن فکرهای که شمامیگوید اله دست بیگانه هاست غلام مردم های دیگریست تو در خواب استی بیدار شو به بابای ملت توهین نکن وگرنه ما جان فدایش هستیم
بااحترام
همدم
>>> جنرال دوستم اگر جنرال نمی تواند درست فارسی حرف بزند معنی اش آن نیست که سواد ندارد.زبان مادری اش اوزبکي است.جنرال میداند که در افغانستان ملت ازبک اقلیت است برای همین تلاش می کند و سعی می کند همیشه یک پارچه باشد اگر یک قوم اقلیت3 پارچه شود هرکدامشان با تفکرات خودشان عمل کنند به هیچ جای نمی رسند.و همیشه مثلی قدیم ضعیف باقی می ماند.خیلی ها از وجودی جنش اسلامی دوستم حسرت میخورند و سعی می کنند این قوم را پارچه پارچه نموده و تحقیر و توهین و سرکوب نمایند. اما دوستم را مانعی این کار میدانند .یک مسل است میگویند رخش رستم نام رستم.اگر دوستم از نظری بعضی ها فعلا حاشیه نشین و ضعیف تلقی می شود اما برعکس درخفا قوی تر و استوار تر وبا پشتباني مردم حالا حالا می تازد ومتاسفانه اشخاص احمق وکودن درسطح رهبری ازبک مثلی ايشچي و یک تعداد کله خام های دیگری هم وجود دارد که بخاطر چوکي و پول خودشانرا به دیگران فروخته اند بدون اینکه به آینده ای خودش و قوم ازبک فکر کرده باشند
>>> خايايش افت كرده تا يك نفر ما ازبك ها باشيم دوستم پادشاه رهبر ما است بعد از او باتر دوستم و ساير پسرانش رهبر ماست.
>>> زنده باد باباي ملت جنرال دوستم
>>> برای تخریب وجهه جنرال دوستم چقدر پول گرفتی . جنرال دوستم فعلآ نزد مردم خود محبوب است . دروغ های شمارا کسی باور نمی کند .
>>> سمندری!
اگر میخواهی دوستم رویکار شود, رول ایشچی را بازی کن!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است