به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) نشست "به اصطلاح" بین الافغانی در دوحه قطر پایان یافت. در این نشست حدود شصت تن از کابل و هفده تن از طالبان شرکت داشتند.
همه شرکت کنندگان در این نشست چند ساعته صرفا نظاره گر بودند و فقط چند نفر محدود صحبت کرده و در اخیر قطعنامه را تنظیم کردند و مانند لوی جرگه ها همه را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند. دیگران هم از ترس اینکه ممکن است در جلسات بعدی نادیده گرفته شوند، سکوت را بر اعتراض و بیان حرف دل مردم، ترجیح دادند و آرام سرجای خود نشستند و خوردند و دیدند و واپس برگشتند.

کمیته هشت نفری آماده کردن پیش نویس قطعنامه نشست قطر، این افراد بودند: رنگین دادفر اسپنتا از جانب آلمان، عمر زاخیلوال و نادر نادری و حبیبه سرابی از جانب اشرف غنی، لطف الله نجفی زاده از جانب تلویزیون طلوع و مورد تایید سفارت آمریکا و مولوی حنفی، مولوی متقی و شهاب الدین دلاور از جانب طالبان.
از دیگر افراد صرفا به عنوان سیاهی لشکر استفاده شد و هیچ تاثیری بر روند جلسه و گفتگوها نداشتند و حتی کسی به آنان اجازه صحبت کردن هم نداد چه رسد به تصمیم گیری و ....

ملابرادر رییس دفتر قطر و مسوول سیاسی گروه طالبان این نشست را جدی نگرفت و به این نشست حاضر نشد و حتی از دیدار با هیات کابل امتناع ورزید ولی برای مردها عطر و خرما و برای زنان چادر و جانماز فرستاد.

از این قسمت قضیه که بگذریم! این سوال پیش می آید که شرکت کنندگان در نشست های صلح را چه کسانی و یا چه سفارتخانه هایی دعوت می کنند؟ این مذاکرات در دستان چه کسانی می چرخد و چرا افرادی که باید در این نشست ها حضور داشته باشند نیستند و در عوض کسانیکه باید از آنها به عنوان افراد پیاده استفاده کرد، در این نشست ها به عنوان کارشناس سیاسی دعوت می شوند؟

تا قبل از این نشست، سفارت آمریکا همه کاره این نشست ها بود و هرآن کس که مورد تایید شان بود دعوت می شد، اما در این نشست پای آلمان ها نیز به میدان مذاکرات باز گردید و آنان نیز افرادی برای معرفی به این نشست ها معرفی کردند اما به دلیل اینکه سفارت آمریکا زیاد به این نشست راضی نبود، تمامی مسوولیت و دعوت افراد را به نماینده آلمان واگذار کرد و سفارت آلمان هم با مشورت جناب اسپنتا، شصت نفر را برای نشست دو روزه دوحه انتخاب کرد.

در این نشست هیچ کاری از پیش نرفت و صرفا یک نشست بدون محتوا و نتیجه بود. فقط یکبار دیگر مقداری از یوروهای جرمن ها به مصرف رسید و آلمان نیز در این میان خودی نشان داد و پس از آمریکا وارد گفتگوهای قطر گردید و نماینده آلمان انتظار دارد که از این ببعد در تمامی نشست های قطر دعوت شود.

در قعنامه یازده ماده ای که بعدا هشت ماده شد، هیچ جمله و کلمه ای که رساننده آتش بس و یا عقب نشینی طالبان از مواضع قبلی شان باشد، به چشم نمی خورد. در حقیقت تمامی بندهای قطعنامه تکرار مکررات بود. چنانچه دو طرف هیات کابل و طالبان اذعان داشتند که چیزی از این نشست عاید شان نشده است.

عباس استانکزی رییس هیات طالبان در این نشست، از نتیجه به دست آمده از این کنفرانس گفت:این کنفرانس بود. هر کس نقطه نظرات خود را بیان می کرد و هیچ فیصله ای صورت نگرفت. هیچ الزام از انچه گفتیم وجود ندارد.

نادر نادری نماینده حکومت نیز ابراز داشت: طالبان تا هنوز حاضر نیستند به بحث آتش بس و جنگ وارد شوند و حتی حاضر نیستند، درباره جنگ اصلا بحث کنند. طالبان تا هنوز حاضر نیستند درباره گروه های تروریستی که در افغانستان حضور دارند و می جنگند بحث نمایند. اما ما امیدوار هستیم...

واقعیت قضیه این است که با این نشست ها هیچ دردی از مردم دوا نمی شود و صرفا سران قبیله به اهداف شوم شان که همانا کمک به غارت بیشتر افغانستان و فریب مردم و حاکمیت قبیله با انضمام طالبان باشد، می رسند.
در این میان بیچاره کسانیکه بی خبر دنباله رو این جریان گردیده و ناخواسته بر اقتدار بیشتر قبیله کمک می کنند.

کد (4)

>>>   اگراینها افغان هستند وبرای مردم افغانستان میخواهند کارکنند یک آتش بس چند روزه خوکاری ندارد تعدادی از اطفال ومردم غریب پیچاره را هلاک ننمایند چی قسم این خوراکی ها بگلوی شان پاین میرود....

>>>   نشست آلمانی ، مکان قطر ، چرا برلین نه؟
یکی از دلایل اینست که شاید چند تن از هیئت افغانستانی پناهنده آلمان شوند ، دلایل سیاسی اش را شما حدس بزنید
کاروان

>>>   فوزيه كوفى:
"در جريان گفتگوهاى"بين الافغانى"حرف ها ركيك برايم گفته شده " ما انتظار ادب از اين غولها نداشتم!

>>>   همه گروه ها وارد كارزار صلح شده اند. از سازمان هاي حزبي - قومي تا خانه زاد هاي سفارتي، رسانه گران گزينش شده و كارگران وابسته به مزد جامعه مدني.
جاي خالي شوراي علماي شيعه افغانستان به شدت حس مي شود. انتظار مي رود اين شورا، خطوط سرخ مذاكره و شرايط آن را در مورد جامعه مخاطب خود به روشني اعلام كند. حتي لازم است با كشورهايي كه هيات مذاكره گر را سره و ناسره و تعيين مي كند وارد صحبت شود تا در تركيب هيات بعدي، شماري از روحانيون با فهم سياسي، غير وابسته، خوشنام و غير حزبي از جانب شوراي علماي شيعه شركت كند. علمايي براي اين امر انتخاب شوند كه به دنبال آينده سياسي خود راه نيفتند و با حريت و استغنا، مدافع ارزش هاي مرجع و مانع انحراف از معيار هاي اصلي اين شورا در مذاكرات باشند.
شجاع محسنی

>>>   صلح بین الافغانی برای تحکیم حاکمیت اوغانی وتعهد برای تمدید حکومت غنی در قطر نزدیک بفیصله است وگردن پت های غیر اوغان هم در نهایت بی ننگی شله در رکاب اوغانیت ناخوانده امضاکننده این تمدیدنامه
مردم باید متوجه وضعیت باشد که اوغانیت اخرین زور خود را میزند وبگفته غنی توسط خارجی ها ما مردم غیر اوغانرا گم میکنند که بدبختانه این برنامه را هم توسط همین خمیر خور های معاون ناشده خود ما اجرا میکنند
حبیب

>>>   از تیم حاضر در دوحه ی قطر که از جانب حکومت افغانستان برای مذاکرات مثلا صلح رفته اند انتظار می رفت که بخاطر ادای احترام به قربانیان و زخمی های دو رویداد وحشتناک غزنی و کابل مذاکره را ترک و خواستار آتش بس فوری برای ادامه مذاکرات می شدند. در هیچ کجای جهان سراغ نداریم که هم در زیر چتر صلح برای مذاکره بنشینند و هم تومار مرگ افراد بی گناه را بی هیچ ابایی امضا کنند و جشن پیروزی سر دهند. خیانتی آشکارتر از این به حق این مردم بی دفاع سراغ دارید؟!
نه به #پروسه_صلح_همراه با انتحار
عذرا

>>>   امتیازگیری به قیمت خون
طالبان با نمایندگان غیر رسمی دولت در دوحه مشغول مذاکره هستند، اما برای امتیازگیری از امریکا و دولت افغانستان، با موتر بمب در شهر غزنی حمله کرده تا کنون 12 نفر کشته و 179 نفر زخمی اعلان شده است.
این چه نوع مذاکره صلح است که مردم افغانستان را میکشند، ولی به روی نمایندگان غیررسمی دولت لبخند میزنند؟ دیشب وقتی ویدیوی نشست طالبان وسیاسیون وابسته به دولت رادر دوحه مشاهده میکردم، به این نتیجه رسیدم که این نشست میان حکومت وطالبان یک نشست غیررسمی واعلان نشده می باشدواین واقعیت نیزدرذهنم خلجان زد که :
- تمام راهها به یک اصل بنیادی منتهی میشود که آن عبارت ازحفظ اقتدار300 ساله شوونیزم وبه حاشیه راندان جوامع محروم افغانستان است. عوض شدن مهره ها ی سیاسی برای استحکام این اقتدارصورت میگیرد وبس.
غزنی بزرگ، مهد تمدن جهان اسلام که اکنون ازسرورویت غبارغم می بارد ؛ در این اندوه طاقت سوزت ، شریکم.
علی تقوایی

>>>   خواست امریکا اینست که طالبان را قدرت بیشتری دهد که تمام دنیا انها را به رسمیت بشناسند. چونکه این ساختار آمریکاهای بوده که تشکیل چنین گروب جنایتکار و ضدبشری. امریکا با نقش های که دارد ورفته رفته این گروب را بزرکتر کرده تا برای اراده شخصی خویش استفاده کند. بزرگترین ترویست جهان آمریکا هست.
Imran Anvari

>>>   به حول قوهٔ الهی و نشست صلح در دوحه بخیر زنان از مردان جداتر می‌شوند.
لباس زنانه و مردانه، تشناب زنانه و مردانهٔ مجزا داشتیم، اتاق تجارتی زنان و اتاق تجارتی مردان، سمینارهای زنانه و مردانه هم به صورت مجزا داشتیم، هتل عروسی بخش زنانه و مردانه نیز هم‌چنان، مساجد بخش زنانه و بخش مردانه، رستورانت بخش زنانه و مردانه، حالا جدید اضافه شده که دانشگاه زنانه و مردانهٔ جدا و در آیندهٔ نه‌چندان دور شاهد دفاتر کار مجزای زنانه و مردانه و هم‌چنان محل تفریحی زنانه و مردانه جدا و همین‌طور ادامه خواهد یافت یا به جدایی مطلق برسیم. به جایی که از بطن خانواده خواهر و برادر را جداسازی کنند تا مبادا به گناه آغشته شوند.
ما قربانیان نسل جداسازی هستیم و اطفالمان نیز قربانیان بعدی. هیچ وقت مفهوم روابط اجتماعی با جنس مخالف را نخواهیم فهمید و هر برخوردی به گناه ختم خواهد شد. هم‌چنان دختران و پسران ما فقیرتر و فقیرتر خواهند شد در همه چیز. ما فقر‌زادگان افغان هستیم. دلمان خوش است که صلح می‌آید، صلحی که یک دنیا بین من و جنس مخالفم دوری می‌اندازد. حالا باز بگویید همه چیز را جنسیتی نکنید. ما بخاطر زن بودن‌مان محکوم به جدایی هستیم، محکوم به محرومیت و محدودیت. معنی صلح این است، زنده ماندن به قیمت از دست دادن روابط‌ها، آزادی‌ها و حصار کشیدن‌ها. این جداسازی برای هر دو قشر مشکلاتی را ببار خواهد آورد. مردها خوشحال نباشند که دخترشان، همسرشان، مادرشان و خواهرشان در امنیت کامل به‌سر می‌برند، زمان که بگذرد فقیرها به گرگی گشنه و تشنه بدل خواهند شد و همه را می‌درند. آن‌گاه فریاد صلح این‌چنینی را باز هم بلند خواهید کرد.
زهرا ناظمی

>>>   طالبان بدون تازیانه مثل کجدوم بدون نیش و شیر بدون دندان و غررش‌اند.

تازیانه طالب اسلام نام دارد، و سلام طالبی محتوای تدوین شده ندارد و هیچ کسی نمی‌تواند در دل متون دینی به شکل منظم_ نص یا حدیث متواتر_ آن را بیابد.

بلکه اسلام طالبانی تصور و علاقه‌‌یی بدویی انسان بدویی است به ظاهر رفتارها و کردارهای مردمان بادیه نشین حول و حوش نبی اسلام(ص) در جزیره العرب.

آنها به ظاهر یک کار و یا انسان می‌بینند، یا مطابق مزاج می‌یابند یا مخالف مزاج. اگر ظاهر بدویی و عربی نداشته باشد ذهن ظاهرگرایی طالبانی فوری آن فرد را مجوس و نصارا و یهود فکر می‌کند، به همین جهت، سه دین یاد شده در ادبیات طالبان، یعنی کفر. همین که افراد تقلیل به کفر یافتند، دیگر بار کردن هر حکمی برایشان ممکن، ساده و گاها واجب می‌گردد.

بنابر این، طالبان یک خاطره و مجسمه ذهنی دارند از اسلام، همه چیز را با آن می‌سنجند تا یک آیین نامه و نظام نامه مکتوب!!!

بنابراین تقاضای مردم باید از طالبان این باشد که آن الگو و خاطره‌تان را مکتوب کنید تا همه بدانند شما چه می‌خواهید و اسلام شما یعنی چه؟
ضیا صدر

>>>   اين نشست صلح نه بلكه يك دسيسه براي قدرت بخشيدن بيشتر به قبيله پشتون است به همين منظور چند نفر بي نام و نشان را دعوت كردند تا بلي گوي باشد. اگر واقعا صلح ميخواهند بايد رهبر طالبان با رهبران جبهه مقاومت دور يك ميز نشسته مذاكره كنند در غير ان ما اين را يك دسيسه سازي دانسته و هيچ عنوان قبول نخواهيم كرد.

>>>   طالبان مشکل شان باامریکا است کی امریکا از افغانستان خارج شوند پس چرا مردم بیگنارا می کوشند اگرراست میگویند. چرایکبار اینتهاروانفجار بالای امریکایهانیست

>>>   ادعاهای تازه درباره آزار جنسی زنان در ارگ؛
مشاور اشرف‌غنی و یک وزیر از سوی ۶ زن متهم به درخواست رابطه جنسی شدند

پس از ادعاهای مطرح‌شده از سوی برخی مشاوران سابق اشرف‌غنی؛ رییس حکومت وحدت ملی مبنی بر سوء استفاده جنسی از زنان در ارگ ریاست جمهوری، اکنون ۶ زن دیگر ادعا کرده‌اند که از سوی نزدیکان آقای غنی، از جمله یک مشاور و یک وزیر مطرح کابینه او مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند.

یکی از کارمندان زن که پیش از این کارمند حکومت بوده و نخواسته هویت‌اش افشا شود، به بی‌بی‌سی گفته‌است که یک وزیر بارها او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده‌است. به‌گفته او یک روز هنگامی که او به دفترش رفته با حمله فیزیکی نیز مواجه شده‌است.

این کارمند پیشین حکومت گفته‌است که زمانی که به‌خاطر کار به دفتر وزیر رفته از او درخواست رابطه جنسی شده‌است. او افزوده‌است: «وزیر به‌طور مستقیم از من درخواست رابطه جنسی کرد. به او گفتم که من واجد شرایط کار و باتجربه هستم. من هرگز تصور نکردم که چنین چیزهایی را به من بگویید. ایستادم تا او را ترک کنم. دستم را گرفتم و مرا به اتاق عقب دفترش برد. او مرا با فشار به سمت اتاق راند و به من گفت: فقط چند دقیقه طول می‌کشد، نگران نباش، با من بیا!»

او گفت: «من او را از خود دور کردم و گفتم دیگر بس است و فریاد زدم. خیلی عصبانی بودم و این آخرین باری بود که او را دیدم.»

این زن کارمند سابق دولت گفته‌است که پس از این حادثه از کارش استعفا کرده‌است. او گفته که به پولیس و دادگاه نیز شکایت نکرده‌است؛‌ چون به‌باور او، «دولت قابل اعتماد نیست و پولیس و دادگاه فاسدتر از این مقام‌ها اند و زنان را سرزنش می‌کنند».

او همچنین گفته‌است که رییس او که اکنون وزیر ارشد حکومت است، به دو زن تجاوز جنسی کرده‌است. این کارمند سابق حکومت گفته‌است: «او این کار را به طرز وحشیانه‌ای و بدون هیچ ترسی انجام می‌دهد؛ چون او یک فرد بانفوذ در دولت است.»

یافته‌های بی‌بی‌سی نشان می‌دهد که این مشکل تنها به افراد و وزارتخانه‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه یک چالش عمومی حکومت در برابر زنان است.

زن دیگری که با این رسانه مصاحبه کرده گفته‌است که زمانی که برای کار در دولت افغانستان درخواست کرده از او خواسته شده که با یکی از مشاوران اشرف‌غنی دیدار کند.

این مشاور اشرف‌‌غنی که به‌گفته‌ او، همیشه در عکس‌ها با آقای غنی حضور دارد، از او دعوت کرده که به دفتر خصوصی‌اش برود و در مقابل تایید سندهایش برای قبول‌شدن در کار «درخواست سکس و مشروب‌نوشی» کرده‌است.

او می‌گوید که چند تن دیگر از اطرافیان رییس جمهور نیز از او درخواست رابطه جنسی کرده‌اند و از این پیشنهادها شوکه شده و آن‌جا را ترک کرده‌است.

او نیز دادستانی و نهادهای عدلی را به ضعف متهم کرده و گفته‌است که اگر به شکایت به این نهادها مراجعه شود، آن‌ها نیز چنین درخواست‌هایی می‌کنند و کسی پاسخگو نیست.

او گفت: «این کار اکنون به یک فرهنگ مبدل شده؛ مانند این‌که هر مردی که در اطراف شما است، می‌خواهد با شما رابطه جنسی داشته‌باشد.»

این ادعا در حالی مطرح می‌شود، که حدود یک‌ماه پیش، حبیب‌الله احمدزی؛ مشاور پیشین اشرف‌غنی نیز ادعاهایی را مبنی بر سوء استفاده جنسی برخی حلقات ارگ از زنان مطرح کرد. پس از آن دست‌کم یک پیشین دیگر نیز این موارد را تایید کرد؛ اما ریاست جمهوری تمامی این اتهامات را رد کرد.

پس آن دادستانی کل افغانستان گفت که بررسی‌ها را در این مورد آغاز کرده و از آقای احمدزی خواست که شواهد و مدارک خود را به این نهاد بسپارد؛ اما جنرال احمدزی می‌گوید که دادستانی کل نهادی بی‌طرف نیست و مدارک‌اش را در حضور رسانه‌ها، علما، جامعه مدنی و ناظران به این نهاد خواهد سپرد.

>>>   درمورد این استادان ترورست نمیدانم اما اینرا میدانم که امنیت ناملی اداره دولتی نیست کمپنی خصوصی امنیتی مربوط پنشیر وردک است ، اکثرا برای بدست آوردن مدال پول چوکی برای افرادیکه هیچ ربطی به ترورست ها ندارند دسیسه میسازند که گویا طالب وترورست است صد ها هزار پول کمپنی را مصرف میکنند تا بر ای کسی دامی بنشانند که گویا پرسونل همیشه بیدار شمشیر زدند ویک طالب یا ترورست را کشف کردند حالا باید جیب هتا شان از پول حرام پر شودوبه یک چوکی بالاتر که هرگز مستحقش نیست ارتقا داده شود !
حتی اطفالی را وادار میکنند که بگوید: من می خواستم انتحاری کنم درپاکستان فلان مولوی مرا تریننگ دغاد اما ریاست امنیت ملی مرا زنده دستگیر کرد!!! درین معامله هردو فایده9 میکنند ، آن نوجوان به پرورشگاه میرود نان مفت درس وتعلیم و آن پرسونل دسیسه باز وحرام خور هم مستحق مدال و مکافات نقدی میشود ،
ر

>>>   بی بی سی از خوک های نر در ارگ کابل و حکومت افغانستان سخن دارد:
گزارش بی بی سی از فحشا در ارگ:
_«دستیار رییس جمهور، این مرد که در عکس‌ها با غنی احمدزی دیده می‌شود. از من خواست به دفتر خصوصی‌اش بروم.. و گفت بیا و بنشین من اسنادت را تایید می‌کنم.. به من نزدیک‌تر شد و گفت بیا نوشیدنی بنوشیم و سکس کنیم.»

_«وزیر مستقیم از من تقاضای جنسی کرد. به او گفتم، من کارمند هستم. هرگز فکر نمی‌کردم که تو چنین چیزهایی را به من بگویی. ایستادم تا از دفترش خارج شوم. او دستم را گرفت و مرا به اتاقی در پشت دفترش برد. او مرا به سمت اتاق هل داد و گفت ‘فقط چند دقیقه طول می‌کشد. نگران نباش. با من بیا. ‘ من او را پس‌زدم و گفتم بس است. مجبورم نکن جیغ بزنم. این آخرین باری بود که او را دیدم. من خیلی عصبانی و ناراحت بودم.»
محمد اکرام اندیشمند

>>>   اگر من هم به جای ملا برادر میب.دم جنین و بد تر از این میکردم ج.ن در هیت که در رس ان از طرف ملت افغانستان سپنتا و نادری و اصیلا وردک باشد چی امید دارید که طالب با این ها صلح کند ایا طالب با این ها مشکل داشت این ها خود به فساد های اخلاقی و اداری متهم هستند

>>>   طالب نوکر است
طالب به انسانها وحقوق آنها احترام ندارد
طالب به خودش رحم نمیکند وانتحاری میکند خودش را
آنوقت ازطالب توقع دارید به دیگران احترام بگذارد

طالب خود رابه حق میداند
طالب یک درصد کشور را تشکیل نمیده
طالب شصت هزار است
آیا طالب اکثریت است

چرا سی میلیون افغان حق انتخاب نداشته باشن
آنوقت شصت هزار طالب هر آنچه بخواهد به آنها داده شود

چرا افراد تحصیل کرده دانشجویان دکتران مهندسان
حق رئیس بودن نداشته باشن وزیر حاکمیت جهل طالبی زندگی کنن
کارا باید به کارادان داد چوپان باید چوپانی کند
معلم معلمی کند
آخوند آخوندی کند
مهندس مهندسی کند
دکتر دکتری کند

وقتی یک طالب بیسواد بخواهداقتصاددان باشد این بدبختی نیست آیا این زور نیست آیا یک طالب بیسواد میتواند افغانستان را جلو ببرد
چرا خاست شصت هزار طالب باید به ما تحمیل شود
باورکنید طالب یک پروژه است برای ویرانی ونابودی نسل در نسل افغانستان
طالب عقل وشعور سیاسی ندارد
طالب ازخود اختیار ندارد

زمانی که طالب افغانستان را اشغال کرد یک خارجی درکشور نبود
بلکه جنگجویان خارجی همراه طالبان علیه احمدشاه مسعود میجنگیدن
این طالبان بودن پای خارجی ها رابه کشور باز کردن
وهمه تروریستها ی جهان با طالبان علیه احمدشاه مسعود میجنگیدن
ازحقیقت فرار نکنید من یک شهروند افغانستان هستم وازاحمدشاه مسعود دفاع نمیکنم ازحق خود دفاع میکنم
چون چهل سال است بنام اسلام خون مردم ریخته میشود
طالبان دکترنجیب راکشتن وگفتن اوکمونیست است چون با شوروی سابق وروسیه حال بود
خب الان طالبان با روسیه هستن ومردم رامیکشن وسرسفره روسیه نشستن آیا علیه طالبان جهاد فرض نیست

جمشیدی هرات

>>>   صلح واقعی
سنگپای روی طالب صـورت مه پاره نیست
حلـقۀ گـوش غـلامی زینت گـوشـواره نیست
از رباط خشک جنگی صلح خواهی تا بکی
غیر کشتن کار تیغ و مـوشک خمپاره نیست
صد هزاران بار اگـر آزموده را آزمون کنید
جز خطا درامتحان و سنجش و انگاره نیست
در دل سـنگـیـن ظالـم مهـربـانی مـرده اسـت
رحم و نرمی ومدارا در سرشت خاره نیست
نیـش افـراطی نـدارد غـیـر زهـر قتل و کین
نوش شـیریـن در نهاد عـقـرب جرّاره نیست
طالـب و داعـش مـریــد و پـیــرو الـقــاعــده
ریشۀ هرسـه به جز در وحشت غدّاره نیست
رنگ تبعیـض و ســتـم در مسـلـخ افـراطـیت
غیرخون کودک و پیروجوان در داره نیست
تا که جنگ و فـتـنـۀ افـراطیـت شـد مشـتعـل
جـز نــوای نـالـۀ بـی خــانــه و آواره نـیست
طالب و ملاغـنی در جنگ قـدرت غرقه اند
گویی این دریای خون آلوده را کناره نیست
فـرق فـاشـیـزم نـژادی چیسـت بـا افـراطیت
هر دو کشتارگاه انسانی در هـر قاره نیست؟
چـشـم تـاریـخ وطـن آیـیـنـۀ کـردار هـاسـت
نیک پنداری که اشغال و ستم همواره نیست
پند تاریخ ار بـه گـوش دل نشیند؛ بعـد ازان
جـایی بر افـراطی و اشـغالگرِ مکاره نیست
اسـتـقـامت در هـمـه ابعـاد صلح واقعـیـست
دام اسـتبداد طالـب راه حـل و چـاره نیست
طالب وداعش فقط ابزارجنگ ووحشت اند
طرح قدرت ها به سود مردم بیچاره نیست
حـق اسـتقـلال و آزادی مجــو از کـنفرانس
وحـدت و همبسـتگی پیمان پاره پاره نیست
رسول پویان

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است