ضعیف مدیریت در ریاست صحت عامه و شفاخانه هرات منجر بی عدالتی، فساد و نابرابری وبی توجهی به بیماران شده درمواردی هم منجر به مرگ بیماران می شود.
نمونه آن مرگ جوانی در شفاخانه هرات که اقارب اش مدعی اند بی توجهی منجر به مگر فرزند جوان آنها شده و او تنها بیماری اپاندیس داشت!
پدرش اکنون شکایت رسمی به والی برده به امید دادرسی و تحقیق.

از سوی دیگر گروهی در پی بدنامی داکتر مشخص شدند که از قضای روزگار او هم در لیست نوکروالی همان شب رویداد بوده است.
کسی از ریاست، مدیر، رییس بخش و کارمندان موظف انتقاد نکرده و انگشت نشانه رفته طرف یک شخص بنام دکتر شعیب حیدری.

از سویی دیگر در شفاخانه فقط یک نفر مسولیت ندارد بلکه همه داکتران تحت نظر تیم نوکریوال هستند و خطای یک داکتر خطای تمام تیم محسوب میشود در صورتی که خطا ثابت شده باشد.

مطمئنا داکتر حیدری و سایر پزشکان که دلسوزی دارند موقف خطیر خود را درک مینماید و از تلاش برای جان مریضان دریغ نمیکنند.
بیایید به عنوان شهروند به فرصت طلبان اجازه ندهیم تا کارکرد شفاخانه و پرسونل زحمت کش آن را به هدر بدهند. البته در صورتی که اشتباهی مرتکب شوند قابل نقد هستند.

خبرنگاران هرات

>>>   بلی بی نظمی وجود دارد که جای شک نیست ولی به عوضی انتقاد پیشنهاد باید داد راه حل باید جستجوکرد
هروی

>>>   این همه ریشه در بی دینی و بی اعتقادی یک تعداد افراد در افغانستان است که به دین و خدا و پیغمبر و قرآن ایمان ندارند و در عوضی که مریض را نزد یک ملا ببرند تا بالایش آیات قرآن کریم را بخواند و برایش تعویذ و تشتاب بدهند تا مریض گل واری جور شود،به داکتر و شفاحانه و دوا و عملیات و غیره اعتقاد میکنند و مریض را شفاحانه میبرند و در نتیجه مریض تلف میشود.
با احترام
مولوی شفا بخش،از بخش درمان اپندیسی زیارت مولا علی در مزار شریف.

>>>   غربی ها فرهنگ خودرا برما تحمیل کردند، نگذاشتند که همان ملاصاحبان همه مشکلات مکارا با یک تعویذ رفع سازند.
مردمان هشیار ولایت خوست بقایای حسد یک عرب انتحاری دو کمر بنده را که در بین شاگردان مکتب انتحار کرده بود جمع نموده در یگ گوشه دفن وبنام شاه دو کمربنده آنرا زیارت ساخته اند ، مراجعین آنرا گره گشای همه مشلات وخواست های خویش در دوجهان میدانند مثلا از او می خواهند که خانمش این هنوبت پسر تولد کنذد، یا اینکه دیگر یمی آید واز آن زیارت می خواهد درد دنان یا درد ستون فقراتش را شفا دهد، دیگری می آید بلای قبرش شمع روشن میکند واز او می خواهد خودش همراه پدر مادر وهمه اقاربش مستحق درجه اول جنت گردند ، دیگری می خواهد همه قروضش ادا گردد ، جوانی دیگری میرود واز شاه دو کمربنده می خواهد فلان دختر در قسمتش باشد به این ترتیب همه مشکلات مردم خوست حــــــــــل است ، دیگر به هیچ کس نیاز وضرورتی ندارند!
ر

>>>   رئیس شفاخانه قانونی را طرح کرده که مریضان های عاجل باید بیرون دروازه شفاخانه از وسایط نقلیه خارج و با چوکی یا تذکره به داخل شفاخانه انتقال یابند که این کار باعث ازار و اذیت مریضان و مریضداران شده است امیدوارم رئیس شفاخانه که بخاطر همین مریضان معاش می گیرند وظیفه انسانی و اسلامی خود را درست انجام دهند و فکر کنند مریضان اعضای خانواده خود شان هستند.
مکن که آه فقیری شبی بیرون تازد
هزار همچون تو از خانه مان بر اندازد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است