تاریخ انتشار: ۱۶:۰۰ ۱۳۹۸/۵/۹ | کد خبر: 159628 | منبع: | پرینت |
یکی از آشنایان را، که دارای تواناییهای اداری هم است؛ و منتقد وضعیت سیاسی و اجتماعی و سیاستمداران ضدمردم هم میباشد، مشاهده کردم که در کمپین یکی از تیمها پیوسته است.
علت را پرسیدم. گفت: غم نان. سرمایه ندارم، واسطه هم ندارم. از سیوی دادن و مراجعه به اعلانهای دروغین استخدامی ادارات و بخشهای خصوص هم ذله شدم. کور سویی در اینجا پیدا شده که زیاد هم مطمیین نیستم. زیرا در چاپلوسی و ملاق زدن هم هنری ندارم.
"غم نان" درد دیرینه مردم محروم است؛ که در طول تاریخ و درسیطره درازمدت و پیچیده حاکمیتهای جور، موجب شده است که "ریسمان" بردگی و اسارت، رعیت بودن و تمکین از زمامداران ، دوام حاکمیتهای خودکامه و سلطه افراد خودخواه، برگردن آنان پیچانده باقی بماند.
اهرم فشار "غم نان" تعمیل و تحقق این تیوری است که برای پیشگیری از عصیان و خاموش ساختن صدای معترضین و عدالت خواهان، آنان را نه بزنید و نه بکشید، بلکه نان شان را ببرید.
بنابراین امروز، اگر بصورت ناباورانه و تعجب برانگیز شاهدیم که صف ثناگویان و هلهله کنندگان طولانی شده میرود، بازار نمایش و بزرگ نماییها و کیش شخصیت تراشیها رونق یافته است، آن را جدی نگیرید و واقعی نپندارید و بر افراد نیز برنیاشوبید. البته صف و حساب عده ای که ثناگویی و ملاق زدن را پیشه شریف خود قرار داده اند و ناف مبارک شان با قیچی "چاکرمنشی" بریده شده است، از صف و حساب توده های "محروم" و گرفتار "غم نان" جدا است.
*پر واضح است که موضوع مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت شان و اعمال خود ارادیت آگاهانه آنان در روند دموکراتیک و قابل اعتماد، از طرح دردمندانه موضوع بالا متمایز بوده و نباید باهم خلط شود.
شکور اخلاقی
>>> عبدالله را نه زنید و نه بکنید دریشی و نکتایی هایش را ازش بگیرید
>>> تا ارباب رعیتی باشد مشکل پا برجا است
این رهبران باید انتخابی باشند نه مادامالعمر
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است