مهم نیست چه کسی رییس جمهور است ولی هرکسی با چنین صلاحیتهای شاهانه ای رییس جمهور این ملک نفرین شده شود، خطر استبداد و فساد همچنان وجود خواهد داشت | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۷ ۱۳۹۸/۵/۹ | کد خبر: 159630 | منبع: | پرینت |
جدا از جدالهای انتخاباتی و جدا از خیلی موارد دیگر، میخواهم بگویم ایستادگی شما و جناب نور برسر " تمرکز زدایی قدرت" ستودنی است. هرچند ممکن است در این ایستادگی، حتی منافع فردی بیشتر از هرچیز دیگر لحاظ شده باشد، اما با آنهم از آنجایی که تمرکز قدرت، فساد آور است و مانع قوام مردمسالاری، توسعه متوازن و حتی شکل گیری دولت_ملت به معنی واقعی کلمه میشود و چیزی جز فساد، ویرانی دیکتاتوری و استبداد را به دنبال ندارد، پس هر تلاشی که برای جلوگیری از تمرکز قدرت باشد، ستودنی و قابل حمایت است. اما آنچه را میخواهم خدمت جناب عالی عرض کنم این است که راه و تیم و چهرهی که برای رسیدن به "تمرکز زدایی قدرت" انتخاب کرده بودید، از اول اشتباه بود.
حتما به یاد دارید که چندماه قبل، وقتی رایزنی برای تشکیل تیمهای انتخاباتی جریان داشت، در جلسهی در منزل آقای نور در کابل خدمت شما آمدیم. جناب اسماعیل خان نیز بودند. آقای نور حرفی نزدند و فقط شنیدند، جناب اسماعیل خان شک و تردیدهای زیادی را مطرح کردند و پخته و محکم حرف زدند، اما شما که از ان پس نیز معلوم شد در تیم سازی این جمع را مدیریت می کنید، پس از تحلیل مفصل از اوضاع، استدلال کردید که "تنها کسی که میتواند غنی را از ارگ بیرون کند، اتمر است" و بنا براین، قابل حمایت است.
من آنجا از شما سوالی پرسیدم، سوالی که شما آن روز جواب ندادید ولی سرانجام "زمان" جواب روشنی به آن سوال داد.
سوال من حتما یادتان هست، ولی دوباره اینجا مینویسم. سوال من این بود: آقای قانونی شما با شخص غنی مخالف هستید یا با فکر غنی؟
اگر با فکر غنی مخالفید، اتمر از لحاظ فکری همان غنی است، جوانتر و مرموز و غیر قابل اعتمادتر و تاکید کردم اتمر همان چهرهی است که چهار سال تمام تصمیمها را در حکومت وحدت ملی گرفت، ولی در آخر تمام تقصیرها را به گردن غنی انداخت و خود با اکت و ادای یک اصلاح طلبی که در داخل برای اصلاحات بسیار تلاش کرده اما ناکام مانده است، بیرون شد و خود را کاندیدا کرد.
من آنجا عرض کردم که غنی ممکن است زیر فشار به مشارکت سیاسی و تقسیم قدرت تن بدهد، اما اتمر حتی زیر فشار شدید هم حاضر به تمرکز زدایی قدرت نیست. چنانچه این روزها میبینید که او دقیقا با شعار "نظام ریاستی برای ما اصل است". به میدان آمده است.
یادآوری میکنم که آنروز جلسه ما بدون نتیجه به پایان رسید، اما یادم هست که گفتید ما بیگدار به آب نمیزنیم و با درسی که از ۲۰۱۴ و ریاست اجرایی بیصلاحیت گرفتهایم، با احتیاط قدم بر میداریم.
جناب آقای قانونی!
همه مان میدانیم که در لوی جرگه قانون اساسی که شما از اعضای موثر آن بودید، چه سنگ کجی گذاشته شده است، متاسفانه آنجا، برای سرود ملی و ثبت نام مسعودشهید بعنوان قهرمان ملی، جنجالهای فراوانی شد، ولی برای کاستن صلاحیتهای رییس جمهور، صداهای بسیار ضعیفی بود که حفیظ منصور، دکتر محیالدین مهدی، شماری از روشنفکران ازبک، از آن جمله بودند ولی این صداها از سوی بزرگانی چون شما، مارشال صاحب مرحوم، آقایان خلیلی و محقق و جنرال صاحب دوستم حمایت نشدند.
مهم نیست که امروز چه کسی رییس جمهور است و فردا چه کسی خواهد بود، ولی مهم این است که هرکسی ولو خود شما با چنین صلاحیتهای شاهانه ای رییس جمهور این ملک نفرین شده شود، خطر استبداد و فساد همچنان وجود خواهد داشت.
پس رسالت هر سیاستمداری در شرایط کنونی تلاش برای تغییر اساسی سامانه قدرت است. اما با روش و مکانیسمی که پیامد آن واقعا تغییر اساسی باشد نه تغییر ظاهری و صوری، آنچه را شما با جناب اتمر توافق کرده بودید، حتی برفرض اینکه آقای اتمر به توافق خود عمل کند، یک تغییر صوری است. یک مسکن اغفال کننده است، یک مرهم موقت است. نه چیزی بیشتر از آن.
در شرایط کنونی تا زمانی که قانون اساسی تغییر نکرده ناگزیریم آنرا پاس بداریم ولی از مجاری مشروع بصورت جدی در پی تغییر اساسی آن باشیم.
توفیق مزید و تندرستی نصیب تان باد، اما فکر میکنم زمان برای تصمیم درست هنوز از دست نرفته است.
داوود ناجی
>>> سلام و درود خدمت سیاست مدار و مرد خرد این سرزمین آقای تاجی، بنده متن شما را منحیث یک فرد عادی که سالها در آن کشور نفرین شده زندگی کرده بودم را تا آخر خواندم.
باید خدمت تان عرض کرد این کسانی که شما از آنها نام برده اید نه سیاست بلد اند و نه در کوچه سیاست قدم برداشته اند، بلکه از جمع همان دلقک های هستند که بعد از بازی بر روی صحنه داخل خیمه دلقک ها شده و منتظر مزد خود مینیشینند. بیخبر از اینکه صاحب خیمه در آخر نتنها پول وعده شده را برایشان نمیدهد بل چهره اصلی شان را به تماشاچیان نمودار مینماید که فرق چندانی با مسخ کردن صورت قمار بازان و به دور شهر گشتاندن در کوچه و بازار دوران طالبان ندارد. ولی فرق اساسی این قمار بازان با قمار بازان زمان طالبان اینست که آنها پول و آبروی شخصی خویش را در قمار میباختند ولی این دلقک های به اصطلاح سیاسی ابرو و سرنوشت یک قوم و شاید اقوام این سرزمین را به قمار میبازند. اما جای تأسف اینجاست که این ملت گوسفندی با وجود باخت مکرر این دلقک ها و بی آبرو شدن بار بار آنها هنوز هم دنباله روشان هستند گویی در بین این اقوام نفرین شده قطعاالرجال است و هیچ کسی را بهتر از اینها ندارند. باور کنید که مردمان زیادی در این سرزمین موجود است که میتوانند بهتر بدرخشند و حق سایر اقوام را از این دیو صفتان مانند اتمی و غنی و سایرام بگیرند اگر این دلقک ها به آنها اجازه بدهند که هرگز نخواهند داد. شما خود گفتید که به منزل قانونی رفته اید، آیا ندیدید که بخاطر امنیت شخصی اش تمام کوچه ها و پس کوچه ها را به دژ مستحکم بسته است. ؟ آیا میدانید که این دژ مستحکم در طول سه دهه در آنجا باعث اذیت و آزار محله یی که ۹۹ درصد مربوط قوم خودش است گردیده. همینطور معلم عطا و اسماعیل خان و عبدالله و غیره و غیره....
اتمر، این اجنت ک ج ب این نوکر آی اس آی و این دلال ام ای ۶ که حاضر است بخاطر نابودی سایر اقوام این مملکت نفرین شده ناموس خویش را هم به معامله بگذارد. ولی این سردمداران و سیاسیون سایر اقوام حاضرند به خاطر به قدرت رسیدن سرنوشت میلیونها مردم خویش را به معامله بگذارند. یکی دنبال بزرگنمایی قومی است که اگر درست سر شماری صورت گیرد حتی سی درصد مملکت را در برابر سایر اقوام این سرزمین تشکیل نمیدهد و دیگری دنبال حفظ دارایی های باد آورده ی است که از خون ملت خویش بدست آورده است. پس به یقین برد با اتمر و امثال ام است تا دلقک ها.
نمونه خوب این دلقک های به قدرت رسیده همین عبدالله میباشد که کوچک ترین خدمتی از آدرسش به نفع قوم و اقوامی که از او پشتیبانی کردند صورت نگرفته. ولی عطر و پودرش و سبک زندگی شخصی اش از رئیسان اروپایی و امریکا یک قد بلندتر شده. هر روز صدها بچه شمالی و هزاره و ازبک در جنوب کشته میشود و در عوض قدرت و حکومت به غنی و اتمر و بی دین میرسد. جای بسا خجالتی است که امروز میبینم امرخیل و نورستانی کسانی که انتخابات را به نفع غنی تغییر دادند در مسند های بزرگ گماشته شده اند ولی در عوض جنرال ظاهری که به خاطر حق همین عبدالله ایستادگی کرد خانه نشین است.
شرم باد به این دلقک ها
کوهستانی
>>> سلام و درود خدمت سیاست مدار و مرد خرد این سرزمین آقای تاجی، بنده متن شما را منحیث یک فرد عادی که سالها در آن کشور نفرین شده زندگی کرده بودم را تا آخر خواندم.
باید خدمت تان عرض کرد این کسانی که شما از آنها نام برده اید نه سیاست بلد اند و نه در کوچه سیاست قدم برداشته اند، بلکه از جمع همان دلقک های هستند که بعد از بازی بر روی صحنه داخل خیمه دلقک ها شده و منتظر مزد خود مینیشینند. بیخبر از اینکه صاحب خیمه در آخر نتنها پول وعده شده را برایشان نمیدهد بل چهره اصلی شان را به تماشاچیان نمودار مینماید که فرق چندانی با مسخ کردن صورت قمار بازان و به دور شهر گشتاندنشان در کوچه و بازار دوران طالبان ندارد. ولی فرق اساسی این قمار بازان با قمار بازان زمان طالبان اینست که آنها پول و آبروی شخصی خویش را در قمار میباختند ولی این دلقک های به اصطلاح سیاسی ابرو و سرنوشت یک ملت را به قمار میبازند. اما جای تأسف اینجاست که این ملت گوسفندی با وجود باخت مکرر این دلقک ها و بی آبرو شدن بار بار آنها هنوز هم به دنباله روشان هستند. گوی در بین این اقوام نفرین شده قطعاالرجال است
>>> این مملکت هرگز نفرین شده نیست بلکه افتخارات دارد که هیچ کشور دنیا انرا ندارد بلکه تاجائیکه این کشور درین 4 دهه اخیر درجهان نفرین شد یگانه دلیل اش موجودیت شما مزدوران و جاسوسان کشور های بیگانه بودید که این کشور را به یک کشور نفرین شده مبدل کردید
قمرالدین پنچشیری از دنمارک
>>> اتمر ماین جابجا شده در میان مخالفین غنی است
>>> با اتمر حكومت ساختن نه تنها بخير تاجكها نيست، بلكه بخير قانوني و نور هم نبود. اينها بسيار بزودي با دسيسه ها منزوي ميشدند. آقاي اتمر در اين كارها ماستر است. حالا آقاي محقق هرچه زودتا خودرا نجات بدهد. اما پيوستن به گلمرجان هم بخير هيچكس نيست. اين آدم بي خاصيت، سازشگر و ماده سينه تنها فكر وذكرش به آرايش، تشريفات و مود و فيَشن است. او نه در فكر وطن است، نه به فكر قوم و نه به فكر آبادي.
>>> اگر با این گپ هایت میخواهی قانونی را آدم معرفی خوب در غیر آن صورت که همه او را میشناسند
>>> برخی افرادتا وقتی که از حکومت بیرون هستند سرو صدایشان زیاد است، ولی به محضی که یگان پست و مقامی گرفتند، گویا که تمام این حرفها افسانه بوده. داود ناجی و دارو دسته نا همگونش از همین قماش هستند. آنان فقط برای قدرت طلبی چند سال پیش دهها جوان تحصیل کرده فقط برای اهداف سیاسیشان به مسلخ بردند.
من اینرا به تمام فرزندان دوستدار سرنوشت وطن می گویم که از امثال ناجیها کاری ساخته نیست.
بیاییم خودمان برای کشور کاری کنیم.
هرچند در شرایط فعلی که از هر طرف وضعیت کشور در غل و زنجیرهای وابستگی اسیر است و دخالتهای قدرتها و کشورهای صاحب منافع در افغانستان که تعدادشان کم هم نیست، قدرت ابتکار عمل را از خود ما گرفته اند ولی باز هم نباید نا امید شد.
عبدالله خلیل از افغانستان
>>> بیاید باتیم لطیف پدرام ملحق شوید خیر شما هس عبدالله را رها کنید
>>> خدا کند تغییر و امندمنت قانون اساسی به دست طالبان نه باشد .
ثناءالله
>>> دانش و فهم این جامعه به آن حد نرسیده که به یک شخصی چون پدرام رای بدهند. این کور و کر های بیسواد و گوسفند صفت باز هم به تکرار بار بار خر سواری کدام اوغان تمامیتخواه و قبیلوی دیگر میشوند و بعد خود شکایت خواهند کرد.
>>> متاسفانه ما کشوری هستیم که همیشه اشتباهات خویش را تقصیر دیگرا میگزاریم هیچ گاه نمیخاهیم قبول کنیم سوی مدیریت ما در بحران ها نقش داشته است همیشه اقوام بومی کشور را به جاسوسی متهم میکنیم و هیچ با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز نداریم تا وقتی وضع اینچنین است و خود را اصلاح نکنیم انتطار تغییر در وضع موجود نباید داشته باشبم مسایل و مشکلات ما ریشه داخلی دارد که حزب حاکم برای پوشاندن ضعف و بی تدبیری خود مسائل را به کشورهای همسایه و دیگران ربط میدهد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است