در اول قوس اصل معاهده کابل امضا شده است در این روز است که انگلستان اعلام کرد افغانستان کشور مستقل و مساوی الحقوق با انگلستان است. روز استقلال افغانستان دقیقا اول قوس است نه 28 اسد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۰ ۱۳۹۸/۵/۲۷ | کد خبر: 159830 | منبع: | پرینت |
سال 1919 میلادی بود که افغانستان در زمان شاه امان الله خان به استقلال سیاسی خود دست یافت. می شود گفت که یک سده است که افغانستان استقلال سیاسی دارد. در این مدت زمان افغانستان نظام های گوناگونی را تجربه کرده است. از نظام های شاهی مطلقه تا مشروطیت و نظام های ایدولوژیک سرخ و سبز و سفید، جنگ های خونین داخلی را پشت سر گذاشته است. میلیون ها انسان در این فاصله کشته شدند و میلیون ها انسان دیگر به چهار گوشه جهان آواره شدند. می شود گفت که افغانستان شاید به اندازه منابع زیر زمینی خود گورستان هایی جمعی داشته باشد. پس از 98 سال هم اکنون افغانستان، در چه جایگاه تاریخی قرار دارد؟ آیا افغانستان در تصمیم گیری های سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی خود مانند یک کشور آزاد و مستقل عمل می کند. مردم افغانستان پاسداران واقعی این سرزمین هستند. ولی همیشه پس از آنکه هجوم را پس زده اند کمتر دولت ها توانسته اند که حقوق شهروندی و حقوق مدنی آنها را حفظ و حراست کنند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، غلام محمد محمدی، نویسنده و تاریخ نویس در برنامه «گفتمان» گفت: 28 اسد استقلال افغانستان یک روز است اما 28 اسد مناسبت ندارد یعنی در این روز به هیچ وجه در سیر تاریخی افغانستان هیچ حادثه ای رخ نداده است. اگر بخواهیم این موضوع را دقیق بررسی کنیم، مثلا 21 فبریه1919، 4 حوت پادشاهی امان الله خان است. 24 فبروی 5 حوت است که در میدان مرادخانی استقلال اعلام کرده است. 28 فبروی 9 حوت می شود که سردار اصلان خان از پادشاهی اش انصراف داده و 29 فبروی ده حوت می شود که عنوان مردم و ملت افغانستان یک اعلامیه صادر کرده اند.
وی ادامه داد:3 مارچ 1919 دوازده حوت می شود امان الله خان خبر پادشاهی خود را به سلطنت هند داده است. سه مه جنگ در دره خیبر آغاز شده است. سه جون چهارده جوزا می شود آتش بس متحرکه جنگ اعلام شده است. 8 اگوست که 17 اسد می شود معاهده صلح راول پندی امضا شده است و 20 جنوری 1921، سه جدی مذاکره میان محمود ترزی و اندی دابس در کابل آغاز شده است. 22 نوامبر که اول قوس 1300 می شود. در همین روز اصل معاهده کابل امضا شده است در این روز است که انگلستان اعلام کرده است که افغانستان کشور مستقل و مساوی الحقوق با انگلستان است. روز استقلال افغانستان دقیقا اول قوس است. نه 28 اسد، هیچ مناسبتی وجود ندارد. امان الله خان در نه حوت استقلال را جشن می گیرد، روزی که عمویش در جلال آباد استعفا داده است. کلکانی یک بار در 6 جوزا این روز را جشن گرفته است روزی که امان الله خان خارج شده است. سال بعدش در آگوست جشن گرفته است. نادر خان در شش جوزا آن را جشن می گرفته است. روزی که امان الله خان خارج شده است. ظاهرشاه در اول جوزا آن را جشن می گرفته است. بعد ها در اول سمبله آن را شروع کرده است. داوود خان هم در 26 سرطان و حالا هم که ما آن را در28 اسد آن را جشن می گیریم.
محمدی، در خصوص این همه اختلاف در روز استقلال افغانستان بیان داشت: علت این موضوع بی نظمی در سیر تاریخی افغانستان است. دولت ها خودشان بی نظم بودند و امروز هم بی نظم هستند. تاریخ استقلال کشورهای دیگر مانند هند و پاکستان و دیگر کشورها هیچ تغییری نمی کند چراکه دولت های بانظم دارند.
وی، در خصوص ماجرای روز اعلام استقلال توسط امان الله خان گفت: در قتل حبیب الله سراج، چهار حلقه امنیتی نادرخان و برادرهایش بودند. حلقه اول شاه ولی خان بود. حلقه دوم پسر عمویش و حلقه سوم سردار احمد شاه خان بود و حلقه چهارم خود نادرخان بود. حدود چهار هزار نفر بودند که خیمه اش را محاصره کردند. در آنجا قتلش به وسیله شاه ولی خان صورت گرفته است. و شاه ولی خان خواهر اصلی امان الله خان را گرفته است یعنی پدر زنش را کشته است. در حقیقت مشاورالممالک هم بی گناه کشته شد، علیرضا خان هم بی گناه کشته شد و دست های امان الله خان هم به خون آلوده است و این خیانت بسیار بزرگی است. چرا که در این میان امان الله خان مستوفی الممالک را کشته است.
محمدی در ادامه افزود: اگر خاطرات استاد خلیلی را بخوانیم، درباره مستوفی نوشته است که در جلال آباد عصر بود که حبیب الله خان به دروازه ما آمد. پدرم فهیمد که موتر پادشاه است. خودش رفت و دروازه را باز کرد. پادشاه گفت که چه گل های خوبی در حیاط تان دارید. من صبح کله گوش میروم تو هم همراه من بیا. پدرم توصیه کرد که نرو در آنجا خطر است. متوفی اعصابش خرد شد و موترش را برگرداند که و گفت که تو هر روز مرا توصیه پدرانه می کنی. پس از آن یک مولوی به خانه ما آمد و پدرم به وی گفت که پادشاه را خطر تهدید می کند. چه کنم؟ مولوی گفت که برای وی خط بفرست. پدرم خط را نوشت و صبح به دست پادشاه رساند. اما امیر حبیب الله آن را در جیبش گذاشت و اصلا آن را نخواند. خط را نخواند و متوجه خطر نشد. قاتل وی نادرخان و برادرهایش است. سربازان هم که در جلال آباد شورش می کنند نادر خان و برادرهایش را می بندند به کابل روان می کنند. اما امان الله خان آنها را نجات داد و کسانی را که بیگناه بود را کشت. چرا که امان الله خان در این قتل دست داشته است. دلیل اینکه امان الله خان به سرعت استقلال اعلام می کند برای این بوده است که مردم نفهمند که وی در قتل پدرش دست دارد. جو را طوری پیش برد بدون اینکه کابینه ای تشکیل دهد بدون اینکه مشورت کند فوری استقلال اعلام کرد. این کاری بسیار فوری و عجله ای بود.
وی در ارتباط با وضعیت استقلال در زمان امان الله خان می گوید: استقلال و آزادی دو معقوله جدا از هم هستند. در زمان امان الله خان استقلال در کشور حاصل شد و هم آزادی. آزادی شامل آزادی های مدنی می شود که امان الله خان کرد. کاری که امان الله خان کرد حتی امروز هم زمامداران آن را نمی توانند انجام دهند. مثلا لغو بردگی، رسمیت یافتن مذهب جعفری، لغو محدودیت ها بر مذاهب دیگر، قانون سازی، نه گفتن به استعمار و آزادی زنان. این کارها را انجام داد. منتها امان الله خان در همان سه چهار سال اول تا 1924 یک پادشاه محبوب بود. اما بعد از آن می گویند یگانه عاملی که امان الله خان را بدنام کرد خویش و اقارب مادرش بود و هر جرم و جنایتی علیه امان الله خان می شد نزدیکان مادرش می کرد. در واقع آنها خیانت بزرگی به خانواده خودش کردند که این کار به مردم و استقلال افغانستان هم ضربه رساند.
کد (30)
>>> استقلال چی ؟؟؟؟!!!!
خراسان از اول استقلال داشت ودارد .استقلال چی؟؟!!!!
اگر امنظور افغانستان است .که هفتاد سال است که ما تحت سلطه افغان ها هستیم.باید تلاش کنیم که از زیر سلطه افغان ها خارج شویم تا به استقلال برسیم.
>>> تاریخی که به دست شما مزدوران انگلیس نوشته شده باشد برای مه نا معتبر است چون شما مزدوران دزدان و خاینان را آتل و قهرمان میسازید و خدمت گذاران را خاین و دزد مانند امان الله خان و اشرف غنی و نادرشاه و امرخیل گوسفند جلاب که در مقابل تمام دنیا خیانت نمود اما شما مزدوران باز هم اورا آتل ساختین
>>> شما هم در خمیر استخوان می پالید!!! یعنی که چه مردم افغانستان سالهای سال است که 28 اسد را بنام روز استقلال میشناسند
>>> Safaa
پس چرا امان الله غازي شد و در كتاب درسي به او غازي خطاب شده و تحميل گرديد؟؟ او معيار نداشت؟.
چرا نادر غازي شد؟
چرا احدشاه ابدالي و ظاهر بچه نادر بابا شدند؟. بابا شدن و غازي شدن هم معيار دارد.
>>> مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
امان الله خان پدر فشیزم پشتونی بود او بود که پشتونهای آنطرف سرحد را به کشور ما آورد و زمینهای آبی وحاصلخیز ازبیکها، تاجکها و هزاره ها را مجانی و بدون پول به ناقلین تازه وارد داد. امان الله خان از دید من تاجک نه تنها قهرمان ون اجی استقلال نیست بلکه یک جنایتکار فاشیست است که مطابق نظریه ماکیاولی اراضی و سرزمین ما را اشغال وبه همتباران خود بخشید.
>>> Pedram
لطیف پدرام
حالا یک قهرمان ملی به من نشان بدهید که در سرزمین بیگانه مرده باشد. مگر قهرمانان جهان مثل ارنستو چگوارا یا نورمن بیبیسون سویدنی که در کنار صدر ما و در راهپیمایی طولانی جان اش را برای آزادی زحمتکشان از دست داد. سرداران بزرگ همچون چگوارا، احمدشاه مسعود، عمرمختار و لومومبا اینگونه می میرند اما بعضی از مدعیان سوراخ دعا گم کرده اند و از هر کسی قهرمان می سازند و جاده ها افتتاح می کنند. اینها باج دادن های غیرمستقیم است درعین خودخواهی و ادعا.
>>> متأسفانه تا حال افغانستان هيچ گاهي زمامدار مخلص و افغان اصيل نداشته، و همه شان بگونه نوكر فرنگي و اجنبي بوده اند، أمان الله پدر گاي بوده، و از كم علمي خودش زير تأثير گپ محمود طرزي رفت و حتي بخاطر قدرت پدر خود را كشت، و إنشاءالله جايش تا أبد نار جهنم است، چون پدرش نظر بخودش مذهبيتر بود.
>>> Salam
افغانستان دوبار استقلال داشت ، بار اول در دوره يى كوتاه امير خبيب الله كلكانى و بار دوم هم در زمان استاد برهان الدين ربانى و شهيد احمد شاه مسعود ، براى همين هم مورد بى مهرى استكبار قرار گرفت و شكست خوردند، ديگر هر كى از استقلال سخن بگوئيد واقعن شرم آور است. زمين و زمان و آسمان اين كشور در خدمت خارجى ها قرار دارد ، دولت و اين سيستم از پول و ماليه يى كارگر بيچاره يى غرب تغذيه مى شود ، چنين كشورى حق ندارد لاف استقلال بزند.
>>> یک بست قهرمان ملی کم است باید چند بست باشد مثلا :
قهرمان ملی اوغو = شاه امان الله
قهرمان تاجک ها =احمد شاه مسعود
قهرمان ازبک ها = دوستم پاچا
قهرمان قوموی ازره = بابه مزاری
>>> .گوسفند چي راضي دارد با روز استقلال ؟
نكند اين استقلال هم با رأي گوسفند بوجود امده
بانو نيلوفر إبراهيمي نوشته :
چرا من احساساتي و متعصب ميشوم؟
دليل
امروز پكتيا، پكتيكا، لغمان و قسمتي محدودي از شهر هرات داخل ولايت اش، شاهد بزرگترين تجمعات مردم بخاطر جشن استرداد و استقلال بود.
حالا سوال من اينجاست چرا انتحاري در بين اينها داخل نشد و خود را انفجار نداد؟
چرا انتحاري در بين مردم كه إز ٨ ثور تجليل ميكنند داخل ميشود و خود را انفجار ميتند؟
ايا به انتحاري گفته ميشود كه ٨ ثور حرام و مردمان أش كافر است و ٢٨ اسد حلال و مردمان أش مسلمان؟
چرا ٨ ثور پيروزي شرفساد و جنگسالاران خوانده ميشود، و ٢٨ اسد روز ملي و استقلال ؟ در حاليكه در ٢٨ اسد انگليس شكست داده شده كه فعلاً إز زمين هوا در چنگال انگليس امريكا قرار داريم و برعكس ٨ ثور كه شكست قشون سرخ شوروي بوده يك نفر روس هم در افغانستان ديده نميشود.
چرا در تظاهرات پشتون هاي ما انتحاري نميشود، در تظاهرات تاجيك هزاره و ازبيك انتحاري ميشود؟
پاسخ اين چرا ها را بتين كه منهم إز فردا بر خود لباس از رنگ بيرق افغانستان درست كرده اتن كنم، در غير أن روز تا روز به نفرت انزجار أم افزود خواهد شد.
بس است خسته شديم از جاده يكطرفه
>>> این لوده را بیبنید فکر کنم که در وقت سخن ګفتن سر را خم و پس را بلند ګرفته بود که بدون مرمی فیر میکند این لوده مراد خانی
>>> شناخت درونی وواقعی ازامیر امان الله داشته باشیم ، لطفآ این سند تاریخی وغیر قابل انکار را به شکل دقیق مطالعه بفرمایید وآنوقت شما میتوانید به راحتی مفهوم غازی ، شخصیت متمدن ، اصلاح طلب...وووو را دریابید . اینهم سند تاریخی که درتمام موزیم های دنیا جمع اسناد دیگر درزمینه موجود است :
با حقائق وناگفتنی های تلخ تاریخ آشنا شوید ...
امان الله خان ،در جنوری 1926 به قندهار رسید وسه روز بعد،بزرگان وسرشناسان بومی را فرا خواند ودلایل کناره گیری خود را از تاج و تخت توضیع داد :
در همان زمان ،او سوگند خورد که تا آخرین قطرۀ خون خود وتا «نابود سازی رهزنان» به زعم خودش برزمد .دراین حال امان الله متوسل به بر انگیختن احسا سات ملی وقبیله هایش شد : «مطمئن هستم که هیچ اففانی [(پشتونی]) به خصوص درانی ها و غلزایی ها ، ونه حتی هیچ هزاریی از رژیم شرم آور بچۀ سقآ اطاعت نه خواهند کرد ،قدرت باید دردست افغان ها (پشتون ها) بماند .».....
مأخذ:
امان الله بنا بر دلائل نامعلومی به زبان پارسی سخنرانی کرد که سخنانش از سوی عبدالعزیزخان – والی قندهار به پشتو ترجمه می شد .
این است گویا نهضت امانی؟! نهضتی که آغازگرتفاوق طلبی ها و قوم گرائی های این دورۀ تاریخ در تحت رهبری امان الله ومحمود طرزی علیه دیکر ملیت های ساکن در این سرزمین از خود به جاه مانده است
>>> Bayat
پاسخ كوبنده مردم!
- حضوري كه ميليوني خوانده ميشد، به چند هزار كاهش يافت.
- در فضاي مجازي فقط شمار اندكي از مردم به لوگوها و طرح هاي مسوولان پروژه، لبيك گفتند.
- آگاهي مردم نسبت به اصل ٢٨ اسد كه دروغين و جعلي است، بطور بي سابقه اي افزايش يافت.
- سست عنصرهايي كه پايبند هيچ ارزشي نيستند و پشت نقاب روشنفكري يا مدنيت پنهان ميشوند، به مردم معلوم شدند.
- اوج تعصبِ برخي از موافقانِ اين جشن با "دشمن" و "حرامي" خواندن منتقدان، مشخص گرديد.
پ.ن: اي كاش مقدور ميبود تا دست تك تك شما مردمِ آگاه و فهيم را ببوسم. براي شما جان دادن هم افتخار است اگر همواره همينطور آگاهانه حركت كنيد.
>>> پدرام راست میگوید قهرمان کسی است که پائیتخت رادرکولاب انتقال داد
>>> جای تاسف است که دوزدهای معلوم الحال رابه غازی امان الله خان مقایسه میکنید قهرمان ساختگی هرگز جای غازی امان الله خان راگرفته نمیتواند.
>>> هشت ثور روز بدبختی مردم مظلوم افغانستان است روزی که دزدان و جاهلان بعد از 14 سال کشتن مردم بیگناه به اصطلاح جهاد شان بود هشت ثور روزی است که کابل هرگز به خود ندیده بود هشت ثور روز خرابی و ویرانی - روز ذلت و بدبختی بود.
خدا لعنت کند انسان های را با عث این همه بدبختی و ویرانی کشور شدند.
اسماعیل احمدی
>>> افرین قربان ادم هوشیار نظر نشوی به زعم شما روزاستقلال دروقت گل نی است
خوب باشد پروانداره ای توخوش
>>> مستوفی الممالک رابه دلیل اینکه چندین تن از همرزمان امانی رابه کشتن داده بود اعدام کرد وکاری خوبی کرد
ر
>>> خلاصه امان الله خان قهرمان ملی همه ماوشما است
گیلگمش
>>> از آدم کشی های چگوارا خبرندارید که چی تعداد مردم را به چی آسانی وبیرحمی کُشت ،
گیلگمش
>>> با شنیدن نام بعضی ولایات کدام چیزها درذهن ما حضور می یابند: ؟
قنـــــــدهار : احمد شاه ، میوند ، انار ، پای لچ ها ، طالب
هـرات : ، بند سلما، انگور ، زعفران ، چاپلوسی
بلـــخ : مولوی ، حضرت علی ، روضه ، حیرتان ، گُمرک ،
جوزجان : دوستم ، پهلوانی بزکشی ، نفت وگاز
سمنگان : تخت رستم ، بادام
غـور : منار جام ، رای دادن به پنشیریها ،
باد غیس : پسته ، خربزه للمی ، مالداری ،
فاریاب : قابلی پلو ازبکی ، قـره قــــُل
هلمند : تریاک ، طالب ، دریای هلمند
ننگرهار: نارنج ، گرمی ، ملاریا ، زیتون ، هده ،
لغمان : نیشکـــر ، شادی بازی ،
وردک : زردک ، سیب ، بند چک ، راه بندی درسالار یا جلریز ،
پروان : انگور ، مُرچ ، دُزدی ،شمالی ،
نورستان : چارتراش ، قاچــــاق ،
با میان : بودا ، بند امیر ، کوچی ها ،
بدخشان : لعل ، پامیر ، میرمفتون پنشنبه ، موملائی
تخار : آی خانم ،
خوست : دندکی ،امارات ، مورمیره سلوک ، منگل ،جاجی ،
پکتیا : لوی پکتیا ، ریش های سرخ و زرد و سیاه ، چوب خشک ، قـــوم ( کوم )
پنشیر : پُک گری ، کلان کاری ، فیرهوائی ، لاجورد زمرد ، مسعود
پکتیکا : لنگی های زرد کلان ، نصوار ، نیزه زنی ،
غزنی : سلطان محمود ، سنائی
کنر : دریای کنر ، سلفی وهابی ، چارتراش ،قا چاق ،
فراه : فر اه رود ، دشت بکواه ،تریاک
کاپیسا: تپه سرخ ، تگاب نجراب انار
چاراسیاب : راکت ، مندوی ، فروشگاه ،
بغلان : بندبرق ، فابریکه قند ،چشمه شیر ، ،
کندز : خان اباد ، برنج ، دوره ، سقوط شهر،
( گیلگمش )
>>> آنهای که مریض و بیگانه هستند به ظور غیر منظقی چرندیات میگویند. روز استقلال همین ۲۸ اسد است وبس. بیگانه ها و نوکران دشمن که هیچ افتخارات ندارند، برای تسکین روانی خویش چتیات میگویند.
چاریکاری
>>> کابل نه دیگر نشان از شاه بیت خیالات و یقینات قهار عاصی دارد و نه هم نشان از شجاعت و مردانگی قهرمانان بخاک رفته ی دیگر .نه می توان دیگر کابل را در شعر و غزل در خیالات خود سرود و نه هم می توان با گلوله ی عدالت بر پیشانی فاشیست ظلمت شلیک کرد. کابل کربلای خون به دست افراد دون و مجنون برای انسان های این سرزمین شده است.
گل های بوستان زندگی پر پر شد و زمین کابل در شب یکشنبه سیاه، به خون لاله و نرگس تر شد. باد سرد سحری کابل، دیگر بوی خوش دامان جوانان را نمی آورد، پیام خون وحشت و دهشت از قتلگاه انسانیت می آورد. زمین از تن های بی سر، سر های بی تن حکایت دارد. آسمان بر غم بی کران مادر افغانی خون می گرید.از سنگ صدا می آید.از آسمان خون می چکد. چوب و سخره و دریا، در چهار سوی دنیا، در جوش و غروش آمده است. کابل، این مامن مالوف انسان های آزاده دنیا، قتلگاه برای مردم بی کس وتنها شده است. کابل عطر خون دارد و خون سرخ شهیدان، کابل را به جهان تعریف می کند. کابل را با رنگ سرخ خون بی گناهان نقاشی کرده است. مردم در دریای خون سرخ بی گناهان دست و پا می زند و خون فلسفه ی زندگی این ملت شده است.
میرویس " سُهیل "
>>> غنی غرق شده یی را میماند که به هر خس و خاشاک دست می اندازد.
چه امان الله بچه حبیب الله یه چه ۲۸ اسد یا لر چیز دیکر
>>> ( ر )
محمد نادرخان که تا آن ساعتها یک مرمی تفنگ هم بطرف انگلیسها فیرنکرده بود مرکز نظامی تل رابه گونه تشریفاتی توسط توپچی فتح نمود وباز او به بسیار بی انصافی وبی عدالتی فتح تل را بنام خود مسمی ساخت،
نادرخان اصلا معتاد قسم خوردن وامضا بر قرآن بوده است >
هرورق تاریخ را بگردانی می بینی نادرخان باکسی تعهد وامضا برقرآن نموده وسپس بیدرنگ آنرا زیر پانموده است :
امضا وتعهد نادرخان با جنرال یارمحمد وزیری :
وزیری به نادرخان گفت:
سپهسالار صاحب !
این جنگجویان قهرمان را که اینجا می بینید به اعتبار فرمان اعلیحضرت غازی املان الله خان جمع شده اند که فرمان را وزیر صاحب عبدالاحد خان مایاربتاریخ 12/حمل /1308 درشاه جوی بمن سپرده بود ،
بعدا عبدالله خان مداخیل برادر زنگی خان مداخیل گفت :
سپه سالار صاحب ! جنرال صاحب وزیری قوماندان لشکر نجات چیزی را بیان کرد که ما برسر آن تعهد کرذده ایم حاضرین به این فیصله کردند که فردا 4میزان 1308درین مورد جلسه میکنیم ،
درجلسه سران لشکر نجات ونادرخان به 15 ماده موافقه کردند که از جمله دو مورد آن چنین بود :
1-پیوست به نجات قدرت به امان الله خان یا یکی از اعضای فامیل او سپرده شود
2- تا آمدن امان الله خان نادر خان کفیل قدرت باشد
( بعد ازان نادرخان باما درقرآن مهروامضاکردکه به تمام فیصله های جرگه گردن می نهد)
>>> اگر به واقعیت کلمه استقلال و آزادی توجه شود افغانستان امروز آزادی ندارد لذا تجلیل از یک چیزیکه وجود ندارد لازم نیست.
اما موضوع فعلی و امروزه اینست که امروز هم برای به اصطلاح صلح با یک مشت لاابالی و دست نشانده و مزدور بیگانه برمیز مذاکره می نشینند .وصلح گدایی می کنند .
>>> شاه امان يك بي دين و لچك بود كه به پدر خود رحم نكرذ و او را ازتيغ كشيد. يك عاق پدر چگونه ميتواند استقلال داشته باشد. اين طايفه تا كه توانستند نوكري ميكنند وقتي ديدند از چوكي و مقام افتادند يك دو دعو انگليس را ميزنند و باقي مانده هايشان او را با با خطاب كرده ميدان هاي هوايي را بنامش ميكنند. اينست سر گذشت اينها.
>>> غلط کرده اند با خپلواکی و استقلال چه معنا دارد!
>>> افغانستان گذرگاه راه ابریشم و چهارراه وصل آسیا و تجارت جهانی است که نمی تواند مستقل عمل کند چون قدرتهای جهانی (انگلیس استعماری و جماهیر شوروی و ایلات متحده) همواره دخالت میکنند و خواهند کرد.
استقلال واقعی افغانستان زمانی است از دخالتها استفاده کند و ثبات ، سرمایه گذاری ، و صادرات فراوان به ارمغان بیاورد.
اس پ هزاره
>>> امان الله
استقلال را نگرفته بلکه مردم ما فداکاری وقربانی دادند.
>>> میگویند درخت سبز کرده جواب میدهند که خیر است ما در سایه اش استقلال تجلیل میکنیم۰
>>> میدانیم که استقلال جاپان و افغانستان در یک روز بوده یعنی بتارخ ۱۹۱۹ پس فکر بکنیم جاپان به کجا رسیده هست و ما در کجا هستیم فرق ما با جاپان بیش نیست جاپانی ها کوشش می کنن آنهای که شکست خوردن به نابغه تبدیل بکنن و ما آنهای که نابغه هستن ره کوشش می کنیم که شکت بخورن چرا ما نتانیم پیشرفت اصلا جشن استقلا نگیرن کوشش بکنن که به استقلال برسن
>>> تجلیل از روز استقلال یک عمل مضحک است از کدام استقلال جشن بگیریم
- ما در شرایط قرار داریم که معاش تمام نیروی دفاعی ما از بودیجه خارجی ها پرداخته میشود
- در وضعیت که صلح و جنگ لجام اش به دست بیرونی ها است
روز جشن روزی خوشی و ساز سرود است که نماد از قدرت و توانی دولت است که درین روز رزمایش ها ی نظامی به نمایش گذاشته میشود که معرف حس حفظ استقلال و نه گفتن به هر نوع و ابستگی و مبیین تحت تاثیر نبودن یک کشور است
>>> مولاداد رستمی
سلام آقای حکومت:
فردا بیست و هشت اسد است، چند سال است شما روز استقلال نامگذاریش کردید. تا جایی که می دانم قرار است جشن و پایکوبی باشد. از بنده هم دعوت به عمل آمده که جا دارد از اهتمام تان به این جانب علو درجه ی سپاس را به جا آورم.
راستی چقدر جالب که در کشور همسایه ی ما نیز فردا روز مهم و تاریخی ست، بیست و هشت مرداد یا همان اسد خودمان. حتما می دانید که ...
خلاصه وقت تان را نمی گیرم، خواستم بگویم من در جشن شما شرف حضور را از دست دادم چون باید ده ها پیکر بی جانی را که روی دستم مانده به زمین بسپارم، البته شما ناراحت نباشید من به این کار ها عادت دارم.
شما راحت ِ راحت به رقص بپردازید.
از قدیم گفته اند: یک سرِ پلاس غم، یک سرش شادی. امیدوارم عذر بنده را بپذیرید.
با احترام
ملت
>>> Abdul Ghafar Hanifi
مسئول همه این قتل و کشتار رهبران جبه متحد یا اتحاد شمال است.
همین جنایتکاران بودند که بعد از شهادت قهرمان ملی در مقابل یک مشت پول ناچیز در یک معامله ننگین شرف و عزت مردم افغانستان را فروختند و ماموریت را توام با ذلت و حقارت پزیرفتند و اقتدار و حاکمیت سیاسی را برای سیکولاران سگ شوی مزدور فروختند و تمام نیروهای متعهد و مخلص وطن را که سالها در مقابل تجاوزات بیرونی و توطئه های درونی جوانمردانه و جانبازانه رزمیده بودند و از خاک ،ننگ، ناموس، شرف ،عزت و تمامیت ارضی، آزادی و استقلال این وطن دفاع و حراست نموده بودند همه را بنامDDR از وظایف شان برکنار و خلع سلاح نمودند و در عوض آنها بقایای نظام کمونیستی و طالبانی و جاسوس های پاکستانی را جابجا نمودند که حال ما شاهد چنین قتل و کشتار مردم بی دفاع خود استیم.
اگر مردم بخود نیایند و علیه این سیکولار های مرتد بسیج نشوند و دست این مزدوران بی دین و بی فرهنگ را از قدرت کوتاه نکنند ما شاهد فجایع بدتر از این قتل و کشتار خواهیم بود.
برماست تا به صفت یک مسلمان علیه این جنایتکاران مزدور که قدرت را در انحصار گرفته اند و خون ملت را به اشکال مختلف می مکند بسیج شویم و مسئولیت انسانی و دینی خود را در برابر خدا و مردم ادا نماییم در غیر آن ما نزد خداوند و رسول مسئول وپاسخگو خواهیم بود.
>>> حد اقل در کنار جسدهای تکه پاره شدهی برادران و خواهران من "جشن" برپا نکنید!
زمین و زمان سرزمین ام ماتم دارند.
از جشن بیزاریم!
>>> تلویزیون شمشاد به مثابه عامل اصلی نفاق و شقاق ملی عمل می نماید !
در حالیکه در شهر کابل ماتم همگانی و عزاداری عمومی جریان دارد و اکثریت اقوام کشور در همبستگی با قتل عام مراسم عروسی خود را شریک دانستند و حتی ارگ را مجبور کردند که به ظاهر اعلامیه صادر نمایند که برنامه کمپین انتخاباتی و مراسم برگزاری جشن استقلال را به تعویق اندازند اما در حقیقت وابسته های ارگ به دستور ارگ هم کمپین انتخاباتی را اجرا کردند ، در خیمه لوی جرگه ، بامیان و شیبر کمپین کردند ، و هم در بعضی سفارت خانه ها ، و نمایندگی ها مراسم جشنواره ، رقص و پایکوبی اجرا کردند و تا توانستند به شعور و احساس مردم اهانت کردند از جمله تلویزیون شمشاد که یگانه زبان تبلیغاتی اشرف غنی احمدزی است و وظیفه پیشبرد برتری جویی قومی و شکاف های قومی را به خاطر رضایت کشورهای بیگانه به عهده دارد بدون کوچکترین احساس انسانی و عاطفی جشنواره استقلال ، آتن ملی ، رقص و پایکوبی را به نمایش گذاشت و کوچکترین ارزش برای ماتم داران کشور قایل نگردید .
حسن علی
>>> در کشورهایکه مستقل بودن شان چالش زا باشد؛ همیشه تلاش ها برای با شکوه گرفتن جشن ها وجود دارد، تا از یکطرف ذهن توده را که ظاهربین اند بفریبند و از جانبی اپوزیسیون را به نوعی غافلگیر بسازند، حکومت افغانستان که از کودتای ثور ۱۳۵۷ تا کنون وابسته گی سیاسی و اقتصادی اش وی را از مستقل بودن به معنای واقعی دور ساخته، سوگمندانه هر سال و در هر رژیم کوشش شده تا با جشن های گوناگون به مردم بفهماند که در همه بخش ها مستقل است، اما وابسته گی های سیاسی، اقتصادی و در بعضی دوره ها فرهنگی نقش استقلال کشور را کمرنگ ساخته است. اهمیت جشن امسال در پهلوی یک سده شدن آن، اهمیت کمپاینی برای تیم حاکم را نیز دارد تا بتواند از این طریق احساسات جمعی را بطرف خود جلب کند؛ اما چون تمویل آن از بودیجه ملی امکان پذیر نیست خود استقلال اقتصادی را به چالش میکشد، کشور که استقلال اقتصادی نداشت، استقلال سیاسی و فرهنگی اش نیز سوال بر انگیز میباشد؛ به امید روزیکه جشن استقلال را با خود کفایی اقتصادی ؛ استقلال سیاسی و باروری فرهنگی تجلیل کنیم..
میرویس" سُهیل"
>>> نجیب بارور
افغانستان سهبار استقلال گرفته است، استقلال نخست با بگومگویههای فراوانی مواجه است. یکتعداد باور دارند که امانالله جنگ را در برابر انگلیس باخته بود، لاکن انگلیسها بنابر ضعیف شدن و تغییر مسیر سیاسی افغانستان را ترک کردند، اما برای من امانالله خان به حیث یک شاه تجددگرا همیشه قابل احترام است. بار دوم از چنگ روس و بار سوم ما استقلال افغانستان را از پاکستان گرفتیم. از نظر من اشغال دوم و سوم افغانستان به مراتب شدیدتر و خطرناکتر از انگلیس بود. روس به وسیلهیکمونیستان و پاکستان در تمام دورهی طالبان در افغانستان حاکمیت داشتند. استقلال دومی و سومی را احمدشاه مسعود قهرمان ملی به دست آورد.
>>> Abbud Haqyar
وقتی برای ارگ نشینان و همدستانش کمپاین می کنید در واقع برای تشییع جنازه خودتان کمپاین کرده اید!
فراموش کرده اید تبسم و همراهانش را سر بریدند و به خاک خون کشاندن عروس فیروز کوه و همراهانش را یادتان رفته است!
جزغاله شدن ممد سیاه و همرزمانش را که مدافع حریم تان بود از یاد بردید!
جنایات و نسل کشی خون آشام ها را در جلریز، ارگو، بدخشان، کهندژ ( قندوز)، هلمند، غزنی، دشت قره باغ، بهسود، کجاب و...، به طاق نسیان سپردید!
تظاهرات مسالمتآمیز عدالتخواهی برگزار کردید و ارگ برای شما سمینار آشتی هزاره ها با قدرت را در بامیان به واسطه ای کسانی که شما برای شان روزی کمپاین کرده بودید برگزار کردند!
شما دادخواهی برای عدالت و انکشاف متوازن برگزار کردید، خون آشام ها برای شما جنایت میدان دهمزنگ را مرتکب شدند!
شما احقاق حقوق خود را مطالبه نمودید و خون آشام ها برای شما جنایات هولناک تری رقم زدند!
شما انتقاد کردید و خون آشام ها انتحار کردند!
شما مدنیت را به نمایش گذاشتید و خون آشام ها افغانیت را در قالب جنایت مرتکب شدند!
شما خواستار مبارزه با تروریسم خون آشام شدید و خون آشام ارگ دسته دسته خون آشام ها را از زندان رها کردند!
شما با صدق خدمت کردید و خون آشام ها شما را با تهمت و افتراء محاکمه و به زندان محکوم کردند!
شما صدق حضور به پای صندوق های رأی بردید و خون آشام ها برای شما تابوت ساختند!
خون آشام ها گفتند و امضاء کردند و شما نیز باور کردید!
شما حرمت و آبروی دختران تان را سوژه قرار دادید و خون آشام ها همه شما را هدف قرار دادند!
شما در مرگ کسی شماتت کردید و خون آشام ها بهره برداری کردند!
شما تبیین واقعیت کردید و خون آشام ها شما را از واقعیت با توقیع و توشیح چند دفتر خالی فریب دادند!
شما از خون آشام ها وجدان می خواهید در حالی که خون آشام ها
پس شما در خواب هستید و خون آشام ها هر روز از شما قربانی می گیرند!
پس بدانید!
که امنیت، عدالت و انکشاف متوازن در چنین جامعه ی با انتقاد، خود زنی، شعار و...، محقق نمی شود بلکه باید با بیداری و آگاهی در مسیر مبارزه ی مدبرانه گام بنهیم و نگذاریم بیش از این به واسطه ای تشنگان قدرت و دل دادگان شهرت از مردم سوء استفاده کنند و با رها کردن خون آشام ها هر روز با اشکال گوناگون مردم ما را به خاک و خون بکشند!.
>>> بـــــــــه :" میدانیم که استقلال جاپان و افغانستان در یک روز بوده!!!
همین موضوع را از کدام تاریخ یا کتاب خواندی ؟
ر
>>> میگویند درخت سبز کرده جواب میدهند که خیر است ما در سایه اش استقلال تجلیل میکنیم۰
>>> ما باید ان روز را ازدی بدانیم که امیر بخارا بخار شد!
زنده باد ۲۸ اسد روزیکه همه جهان انرا بیاد دارد!
/....
>>> کجای کار میلنگد؟
داستان یک قهرمان فراری!
ظاهر شاه در سفری به ایتالیا که پایگاه شاهان فراری افغانستان شمرده میشود، با امان الله خان دیدار کرد و امان الله اصلاً به دیدار وی به میدان هوایی آمده بود، ولی زمانی که از سفر برگشت هیچ از او تقاضا ننمود که با وی به کشور بر گردد !
حالا پرسش این است اگر واقعاً امان الله را دوست داشتند و با سیاست های مختلف وی موافق بودند، چرا او را دوباره بر نگردانیدند تا افغانستان را در پیشرف وترقی یاری می رساند ؟
و اگر هیچ از او درخواست صورت نگرفت ، پس آیا ظاهرشاه در حق وی که ادعا میشود بانی استقلال بود، جفا و خیانت نکرد ؟
اگر جفا و خیانت کرد ، پس چرا ظاهرشاه را محکوم نمی کنیم که ملت افغانستان را از افکار ترقی خواهانه امان الله خان محروم نمود و لقب بابای ملت هم برایش اعطا شد ؟
اگر کار خوب کرده و امان الله را سزاوار برگشت ندانسته و به عنوان فراری به سوی او می نگریست، پس چرا باید قهرمان سازی ظالمانه صورت گیرد ، زیرا قهرمانان هیچگاه ملت خویش را رها نمی کنند و در کنار آنان تا پای مرگ می ایستند ؟
مردم مظلوم خطه را تا چه وقت بفریبیم و با همچون بازی های متناقض سیاسی یکی را بابای ملت و دیگری را بانی استقلال خطاب نماییم؟!!
>>> هرروزی که باشد استقلال خوبدست آمد
>>> خراسان شرقی یا ایران شرقی از باستان استقلال داشته اما خیانت کثیف پشتونهای خونخوار که مردم اصفهان را هم به خاک و خون کشیدند باعث شد خراسانات تکه تکه شود.... ما زنده ایم گرچه ایرانی هستیم اما دلیلی نمشود خیانت پشتونهای کثیف و نوادگانشان از جمله کرزی و غنی را فراموش کنیم بهتراست پشتونها در مناطق خودشان جدا شده و این روز را خودشان جشن بگیرند خراسانات همیشه سرافراز است.
تهران
>>> قبیله در روز استقلال هم تقلب کرده.
>>> تجلیل از روز استقلال در حالیکه امنیت اینها را قوای خارجی گرفته نه تنها یک حماقت و بیغیرتی محض است بلکه سخت قابل شرم هم است.
درخت در ک.. شان سبز کرده و میگویند در زیر سایه آن استقلال تجلیل میکنیم.
در حالیکه سرنوشت شان در دوحه بین پاکستانی ها و امریکایی و سگ های نوکر آنها فیصله میشود و خود نه خبر ندارند نه اجازه اشتراک در کشور این بیغیرت ها استقلال تجلیل میکنند.
عجب بیغیر هایی؟
>>> روز استقلال افغانستان را از انګلیس و دنیای دیګر بپرسید! بخیلی نکنید! تاجکستانرا نیز خدا ازاد خواهد کرد! چون پدرام عطا، و ... را دارد! و شاید روزی هم از ازادی تاجکستان روسی صدا بلند کند! و سقور ا محکوم کند!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است