تاریخ انتشار: ۱۲:۲۹ ۱۳۹۸/۵/۳۰ | کد خبر: 159868 | منبع: | پرینت |
امروز صبح همينكه از خواب بيدار شدم شيطان لعنتى تويت سفير امريكا درباره رهايى خليل فيروزى را در ذهنم آورد و اعصابم خراب شد. پيش خود گفتم: "صد سال ميشه كه ما استقلال داريم تو چه كاره باشى كه در امور داخلى و سياست خارجى كشور مستقل ما حرف بزنى."
يكبار حِس استقلال خواهى ام به جوش آمد و يك مقدار پول گرفتم و خواستم كمى استقلال بخرم. دوكان هاى اطراف مان به خاطر تدابير شديد امنيتى بسته بود.
يادم آمد كه اشرف غنى براي فراهم ساختن پول كمپاين انتخاباتى استقلال مي فروشد. به طرف ارگ حركت كردم، از چهار راه فرودگاه كابل به مسير ارگ گذشتم، چند عراده تانك كه بيرق انگليس داشت راه را بسته بود، جاده پُر از وسايط بود و در پهلوى من چند عراده لندكروزر زرهى كه بيشتر از ٣٠ محافظ داشت و با عكس هاى امان الله خان غازى مزين شده بود نيز توقف كرده بود، ساعت ها منتظر مانديم و هيچ يك جرأت نداشتيم كه از كنار اين چوچه هاى انگليس رد شويم.
راه باز شد رسيدم به چهار راه شهيد مسعود، راه ارگ را سفارت امريكا ديوار كرده بود و هيچ كس نميتوانست از اين مسير عبور كند. خواستم از مسير ديگرى بروم. هر كوچه را يكى از كشور ها بسته بودند و ارگ مستقل مان در محاصره چهل دو كشور! بالآخره توانستم از مسير چهار راهى زنبق به طرف ارگ روان شوم.
امنيت ارگ هم به دست آمريكايى ها بود، در همين حال متوجه شدم كه والى پروان خود را با پرچم سه رنگ كشور مزين كرده ميخواهد وارد ارگ شود. نمايندگان مردم، علما، ريش سفيدان و جوانان همه در قطار ايستاده بودند تا اينكه نوبت شان برسد و تلاشى فزيكى شوند و من نظاره ميكردم كه چگونه اشخاص با رسوخ كشورم توسط سگ ها تلاشى ميشدند تا اجازه يابند وارد ارگ شوند.
در يك گوشه نشسته بودم، متوجه شدم كه مشاوران رئيس جمهور كرسى هاى دولتى را ليلام كرده اند و براى مردان در مقابل پول هنگفت و براى زنان در بدل سكس، وزارت، معينيت، رياست و حتى وكالت ميفروشند.
نزديك شان رفتم گفتم من استقلال ميخرم، گفت استقلال را در بدل پول افغانى نمى فروشيم. پرسيدم مگر از كجا دانستيد كه نزد من پول افغانى است، گفت از جيب هايت معلوم ميشود. ما آنقدر ارزش افغانى را در مقابل اسعار خارجى پايين آورديم كه كور هم ميتواند پول افغانى و اسعار خارجى را از حجم آن تفكيك كند.
گفتم: اينجا افغانستان است، بايد پول افغانى در داد و ستُد استفاده شود. گفت: حوصله ندارم، معاملات در كابل به دالر امريكايى، در ولايت هاى مشرقى، جنوب شرقى و جنوبى به كلدار پاكستانى و در زون غرب با تومان ايرانى صورت ميگيرد خلاص.
ديگر از استقلال و استقلال خواهى نا اميد شده بودم و به طرف خانه حركت كردم. در راه با خود فكر ميكردم كه شاه امان الله خان غازى چطور توانست به تنهايى خود انگليس را شكست داده استقلال را بگيرد. چرا محمد ولى خان دروازى، شجاع الدولة غوربندى، نادرخان، عبوالقدوس خان...و صدها هزار هم وطن مان با شاه كمك نكردند كه يك تابلو به پاس رشادت هاى مجاهدين گم نام آن زمان نيز در گوشه اي از شهر در نظر گرفته ميشد.
ديگر خسته بودم و خواستم سرى به فيسبوك بزنم. در فيسبوك همه دوستانم حتى "شاه حسين مرتضوى" ماتم زده و عزا دار بودند و هريك به نحوي با بستگان رويداد تروريستى شنبه شب كابل غم شريكى ميكردند. به استثناي اشرف غنى كه اين همه درد و مصيبت و پارچه پارچه شدن غيرنظاميان بي گناه را امتحان الهى ميدانست.
استقلال مبارك؟
نقیب الله سپاهی
>>> قلمت رسا باد جناب نقیب الله ولی کجاست گوش شنوا غنی فعلن در سایه همان درخت خوشست ..
>>> قلمت رسا باد
>>> لعنت برمزدوران استعمار وامپریالزم وحشی .
>>> قلمت رسا عمرت دراز ذهنت شگوفا باد لبخند معنی دار را بر لبان مردم آوردی و ای کاش بجای وزیر اطلاعات و فرهنگ یک آدم بدرد بخور و با خبر مقرر میشد تا سری به سایت های مهم و با ارزش اجتماعی میزد و از نوشته های پرمفهوم مضمون آموزنده برای مردم درست میکرد. و این نوشته های زیبا را ثبت میکرد و تحفه برای استقلال آوران میداد. در قرن 21 از یک پادشاه فراری توصیف میکنند.
>>> یکی از سیاست های غرب تلاش برای جابجایی ارزشها است استقلال افغانستان نیز از این توطئه آب می خورد استقلال در فرهنگ لغت های آمریکایی به معنای وابستگی تمام قد به شیطان بزرگ است یعنی نگهبانان کشورت سگ و سرباز امریکایی باشد و هم قطارانش نیز انگلیسی
>>> شما انقدر پول را از كجا كرده بوديد كه جيب هاي تان پر بود؟ ما چرا نداربم؟ پس معلوم است كه شما هم به پوست پاك نيستيد. واي به حال اين ملت كه نان خريده نميتوانند ولي يك سپاهي گم نام اين رژيم دزد اشرف غني جيب هايش از پول پر است و ميخواهد استقلال را به پول بخرد.
>>> ﻭﺍﮊﻩ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺷﺎﻩ ﺷﺠﺎﻉ (ﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﻧﺸﺎﻧﺪﻩ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ) ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﻪ ﻗﺮﻥ 19 ﺗﻮﺳﻂ ﺍنگلیس ها ﺩﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻌﺎﻫﺪﻩﻫﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. ﺍﻓﻐﺎﻥ ﻣﺴﺘﻌﺮﺏ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﻭﻏﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﭘﺸﺘﻮﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﺳﺎﺳﯽ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﻫﺮ ﺗﺒﻌﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﻧﻈﺮ ﺍﺯ ﻗﻮﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻥ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺭﺩ «ﺍﻓﻐﺎﻥ» ﺍﻃﻼﻕ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
ﻧﺎﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﯿﻤﻪ ﻗﺮﻥ 19 ﻫﯿﭻ ﺭﺳﻤﯿﺖ ﻭ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻢ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﺭﺍﻧﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﻧﻘﺸﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻢ ﺍﺛﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻧﻘﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﻟﺖ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﺭﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﻭ ﮐﺎﺑﻠﺴﺘﺎﻥ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﭘﺪﯾﺪﺍﺭ ﮔﺸﺖ, ﺟﺎﺳﻮﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺍﻟﻔﻨﺴﺘﻦ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺶ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺳﻤﯿﺖ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺳﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﻤﮑﻠﺖ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ می خوانند.
خودت را از تاریخی بساز که هیچ سیاستی تو را به استسمار نگیرد (تاریخ همیشه زنده است و تکرار می شود)
>>> نام افغانستان نام باختر نام خراسان هرسه اش تقلبي است نام اولي و اصلي اين سرزمين اريانا است . اگر تعغير ميكند باييد پس به اريانا تعغير كند نه خروسان يا ماكيانان .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است