تاریخ انتشار: ۰۸:۵۱ ۱۳۹۸/۶/۱۴ | کد خبر: 160056 | منبع: | پرینت |
نبیل را زیاد ملامت نکنیم؛ درست است که در برخی موارد کمکاریهایی داشته و ریسک سیاسی نکرده اما وقتی یک خودکامه و جامعالکمالات قومندان اعلای قوای مسلح باشد و خلاف منافع ملی و با استبداد رای تصمیم بگیرد، او در چنان وضعیتی چه کار فوقالعادهیی میتوانست انجام بدهد جز گزارشدادن و در نهایت پیشکردن استعفای خویش؟
او باوجودی، که میداند در این دور انتخابات برنده نیست و ارادهی پیوستن به دستهی انتخاباتی دیگری را به دلیل مشارکت سیاسی و سهیمشدن در منافع و قدرت دولت آینده نیز ندارد، با تعهد ملی همه موارد را صادقانه بیان کرد. این صداقت و تهور سیاسی و اخلاقی او درخور ستایش است. در زمان وی ریاست امنیت ملی حیثیت و اعتبار ملی داشت و این اداره کارآیی لازم امنیتی و استخباراتی و قدرت نفوذ و انجام عملیاتهای واکنشی در اراضی دشمن را داشت. در حالی که این اداره در وضعیت کنونی به یک ادارهی فاسد، ناکارآمد و منفعل مبدل شده است. رییس کنونی این اداره یک شخص عاطل و باطل و کسی است که به احتمال اغلب به توصیهی پاکستانیها به این کرسی رسیده است و تجربه و سابقهی استخباراتی نیز ندارد.
نبیل یگانه نامزدی بود که به بیشترین پرسشها پاسخ صادقانه و منطقی داد. پاسخ او در مورد خط فرضی و خون سیاوش دیورند خیلی منطقی و بادید استراتژیک بود. او وقتی میگوید زخم را با زخم و مرهم را با مرهم باید پاسخ داد، به معنای این است که باورمند به مکافات و مجازات و قاطعیت سیاسی و استخباراتی است. نگاه او در پیوند به کشور و مردمش ملی و فراقومی است. رفتن او به پذیرایی رییس استخبارات پاکستان در فرودگاه خواجهرواش کابل به دستور رییسجمهوری نیز منطق دیپلوماتیک خود را دارد. در چنین موارد باید همتایان سیاسی به پذیرایی یکدیگر بروند؛ نه مقام بالاتر و نه فروتر.
نبیل یک شخص عملگرا، قاطع و استخباراتی است نه یک شخص سخنران، مبلغ و متکلم فصیح و به همین دلیل او ارائهی خوب نداشت و اندکی در آغاز دستوپاچه بود اما در نیت میهندوستی و کارآیی او نباید تردید کرد.
قومگرایان و آنانیکه عینک فاشیستی را بر دیدهگان خود گذاشته اند، باید از او درس اخلاقی و میهندوستی بگیرند و کمی آدم شوند.
شاید او به دلایل مصالح امنیتی و کشور نتواند بسیاری از رازها و رسواییهای سران حکومت وحدت ملی و دمودستگاه زمان حاکمیت کرزی را افشا کند و نباید از این بابت او را ملامت کرد.
فقط در یک مورد میتوان او را مورد بازپرسی و انتقاد تند قرار داد و آن افشانکردن بههنگام تقلب آشکار توسط ماشینهای چاپ برگههای رایدهی در وزیر اکبرخان در دومین دور انتخابات زمان کرزی است.
باور بامیک
>>> Arianfar
بزرگترین کشف تاریخی اشرف غنی:
نسخه یی برای همه رییس جمهورهایی که می خواهند کشورهای شان در صف پیشرفته ترین، آرامترین و با ثبات ترین کشورهای جهان قرار بگیرد،:
با صدراعظم، معاون اول و وزیر امنیت دولتی تان ماه ها دیدار نکنید!
امشب مصاحبه بسیار جالب آقای نبیل را با تلویزیون طلوع دیدم و شنیدم . ایشان فرمودند که در یک مقطع سه ماه آزگار می خواستند رییس جمهور را ببینند، اما موفق نمی شدند.!!!! عین شکواییه و گلایه را داکتر عبدالله چند سال پیش در یک مصاحبه یا سخنرانی بیان داشته بود.!!! حالا می گذریم از این که با معاون اول خود اصلا نمی بیند.
خوب، رییس جمهور یک کشور باید شب و روز با صدراعظم و وزیر امنیت ملی و معاون اول خود تماس های پیوسته و بلاوقفه داشته باشد.
هنگامی که این دو نفر نتوانند ماه ها با رییس جمهور تماس و دیدار داشته باشند، و معاون اول بیخی از گردونه حکومت کنار گذاشته شده، معنایش چه است؟
یکی نبود سیستم که خود گواه بر معیوب بودن و ناقص بودن سامانه مدیریتی کشور است.
این کمترین که چندین سال در یکی از مجرب ترین شرکت های مشوره دهی (کانسالتنگ) آلمان کار کرده ام، این موضوع را از دید علم مدیریت (منجمنت وادمنستراسیون) کفرمحض می دانم.
این در حالی است که رییس جمهور باید الگوی مدیریت شایسته و برتر در کشور باشد.
دو دیگر، به سلامتی روانی و عقلی رییس جمهور شدیدا شک و تردید پیدا می شود.
در این مورد، باید به کاستی و ضعف معیارهای نامزد شدن برای کرسی ریاست جمهوری اشاره کرد که باید نامزد ریاست جمهوری آدم سالم و دارای عقل و خرد سلیم و برخوردار از سلامت روانی باشد.
دردمندانه که درهر دو مورد ضعف های بزرگی درآقای اشرف غنی احمدزی دیده می شود. یعنی نه مدیر خوبی است و نه هم از سلامت روانی برخوردار.
حال من به آنانی حیران هستم که چگونه می خواهند باز هم چنین آدمی را پنج سال دیگر بر شانه های مردم بینوای ما بالا کنند؟
>>> Aziz Arianfar
بزرگترین مسوولان فاجعه کنونی در کشور حامد کرزی و اشرف غنی احمدزی اند و باید هر دو از گردونه سیاسی حذف و به زباله دانی تاریخ افکنده شوند.
دوستان شاهد اند که من سال های سال شب و روز داد زدم و به این دو مشر نابه کار، ستمگر ، کله شق و یک دنده راهنمایی ها کردم، پیشنهادها دادم، هشدار ها نوشتم.
اما این دو چنان سرمست از باده قدرت و مغرور و سرکش و سوار پیل مست بودند که گویی هرگز گوش شنوا ندارند.
هیچ گامی در راستای نجات کشور برنداشتند و حاضر نشدند از سر مرکب جهل و خودکامگی و انحصارگرایی لگام گسیخته فرود آیند. برعکس، پیوسته ناز بر فلک و امر بر ستاره می کردند.
امروز اگر کشور با فاجعه روبه رو است، اگر فرصت های طلایی بر باد رفته اند، اگر فاقد نظام و سیستم و دولت و ملت هستیم؛ همه این بدبختی ها و سیه روزی ها از دست این دو تبهکار بزهکار و سیهکار است.
این دو به خاطر اغراض و مقاصد آزمندانه، خودخواهانه، برتری جویانه و تمامیت خواهانه خود چنان کشور را غرق در تعصبات، نفاق، شقاق و استخو انشکنی و برادرکشی کردند که سال های سال کشور در آتش آن خواهد سوخت.
بیگمان نام های این دو شیاد مفتن با درشت ترین الفاظ سیاه درج دفتر تاریخ خواهد شد و نفرین ابدی نسل های آینده نثار شان خواهد شد.
>>> نبیل یک انسان با تهدیب ، وطندوست ، وسیع فکر ، دورنگر و بی تعصب است . در بین کاندیدان کاندید بهتر از ایشان وجود ندارد. امید هموطنان ما به ایشان رای دهند .
شمس تمنا
>>> به باور بنده نیز نبیل فراقومی اندیشید و سخن راند از هردو ع و غ کرده بهتر بود
>>> افغانستان پنجهزار سال تاريخ دارد ولي صرف پنج سال استقلال در وقت پروفيسور رباني شهيد كه انرا هم چهار پيل كرده ارام نماندند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است