تاریخ انتشار: ۱۷:۰۲ ۱۳۹۸/۶/۱۶ | کد خبر: 160087 | منبع: | پرینت |
انحطاط و ابتذال در سوگسراییها و نحوۀ برگزاری آیین عزاداری اباعبداللهالحسین، از جای دیگری برمیخیزد؛ از حذف امام حسین از سبد سیره و سلوک جمعی و فردی مان بهعنوان مدعیان پیروی از آن امام شهید.
آفتی که در مزرعۀ دینداری عاشورایی ما افتاده است، چندان ریشهبرانداز است که حتی اصلاح و انسانیسازی آیینهای سوگواری نیز نمیتواند کاری از پیش ببرد.
عاشورا، چیزی جز عمل امام حسین نبود و نیست و سوگوار عاشورا هم اگر اندرزها و آموزههای امام عاشورا را در عمل به کار نبندد، قادر به تعیین نسبت پیشوایی و پیروی بین خود و او نخواهد شد.
شیعۀ امروز امام حسین در کلیت خود هر چیزی هست، جز شیعۀ امام حسین و ما در مقام منتقدان سبکها و سنتهای نوظهور عزاداری سیدالشهدا، در این معنا باید تأمل کنیم که آیا این ابداعات بدعتآلود، بخشی از بازتاب بیرونی انحراف درونی ما از مکتب و مرام حسینی نیست؟
من دربارۀ دیگران داوری نمیکنم، اما این سخن دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف جانآگاه ایرانی را فروتنانه در مورد خودم تکرار میکنم که «خیلی دوست دارم شیعۀ امام حسین باشم، اما نیستم.»
راحل موسوی
>>> پیام زنجیر زنان و تیغ زنان بی خبر از مذهب و دین در جاده ها پیام حماقت و جاهلیت است !
ماتم داری و عزاداری حق مردم است به شرط اینکه برای مردم آزار و اذیت نکنند ، ماتم دار باید در خانه خود ماتم بگیرد نه در خانه ای از مردم ، در ایام عاشورا جای ماتم در مساجد و تکایا است ، کارنیوال های زنجیر زنی و تیغ زنی در کوچه ها و جاده ها نماد از وحشت و افراطیت در مذهب و دین است و فقط ارتباط به انسان های دارد که بیشتر به جنبه خودنمای و خود ارضایی روانی خود توجه دارند و اصلأ پابند به هیچ اصول مذهب و دین هم نیستند و حتی شاید نماز نخوانند و یا اصلا نماز را یاد نداشته باشند .
افغانستان کشوری کثیرالمذاهب است که حرمت پیروان مذاهب دیگر باید رعایت گردد و مزاحمت برای پیروان آنها خلق نگردد .
زنجیر زنی و تیغ زنی نه به امام حسین کمک می کند نه به پیروان امام حسین و نه هم به مردم ، این دسته ها اگر غیرت دارند بروند در دره مرگ در جلریز از مردم خود دفاع کنند که هر روز مانند کربلا سربریده می شوند .
حسن علی عدالت
>>> همو رسم اهدا خوان بهترین عمل است اگر کسی براستی فداگاری میکند بهتر از اهدای خون کاری نیست
>>> صلی الله علیک یا مولا یا امام حسین علیه السلام
ایام محرم حسینی را خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جمیع شیعیان و محبان خاندان عترت نبی اکرم صلوات الله علیه تسلیت میگویم و به قاتلان امام حسین(علیه السلام)جگرگوشه پیامبر نفرین و لعن میگویم.
>>> ماتم داری و عزاداری حق مردم است به شرط اینکه برای مردم آزار و اذیت نکنند ، ماتم دار باید در خانه خود ماتم بگیرد نه در خانه ای از مردم ، در ایام عاشورا جای ماتم در مساجد و تکایا است ، کارنیوال های زنجیر زنی و تیغ زنی در کوچه ها و جاده ها نماد از وحشت و افراطیت در مذهب و دین است و فقط ارتباط به انسان های دارد که بیشتر به جنبه خودنمای و خود ارضایی روانی خود توجه دارند و اصلأ پابند به هیچ اصول مذهب و دین هم نیستند و حتی شاید نماز نخوانند و یا اصلا نماز را یاد نداشته باشند .
>>> به جواب حسن علی عدالت!
.... نه پیروان امام حسین (ع) زیرا امام حسین (ع) تنها از شیعیان نیست بل از تمام مذاهب است و حتی از غیر مسلمان این که میگویی زنجیر زنی کمکی به امام حسین(ع) نمی کند پس لطفاً جواب من را بدهید ! اگر پدر، مادر، برادر و یا خواهرت در یک چنین حمله ناجوان مردانه مثل فرخنده که در شاه دو شمشیره رخ داد ایا تو بخاطر آن خواهرت و یا برادر، مادر و پدرت تنها مینشستی و می نگرستی و یا می گریستی و به سر و صورت خود می زدی که چرا خواهر، مادر، پدر و برادرم در چنین حالتی توسط افراد جاهل از بین رفت؟؟؟؟؟؟
یقیناً جواب تو اگر از عمق قلبت باشد همانند زینب( سلام الله علیها) خواهد بود یعنی به سر و صورت خود می زدی و گونه هایت با اشک چشم انت تر می شود.
فلهذا شیعیان هم به نحوی بخاطر اینکه بتوانند با مادرشان زینب (سلام الله علیها) غمشریک باشند این چنین کاری را انجام میدهند.
بگذار تا مطالبی را برایت بنگارم:
علاقه و محبت پیامبر (ص) به حسین (ع)
1 . زمخشری (از علمای بزرگ اهل سنت)، صاحب تفسیر معروف «کشاف »، در کتاب «ربیع الابرار» نقل می کند:
«فاطمه (ع) با فرزندانش حسن و حسین (ع) خدمت رسول خدا (ص) رسیده و عرض کرد: یا رسول الله! هدیه ای به این ها بده. حضرت فرمود: پدرت فدایت، من مالی ندارم تا هدیه کنم.
سپس حسن (ع) را بغل کرده، بوسید و روی پای راست خود قرار داد و فرمود: به این فرزندم، اخلاق و هیبت خود را هدیه می کنم و حسین (ع) را نیز بغل کرد و بوسید و بر روی پای چپ خود نهاد و فرمود: شجاعت و جود خود را بدو بخشیدم.»
ربیع الابرار، ص 513، به نقل از «احقاق الحق » ، قاضی نورالله شوشتری
2 . ابوهریره (از علمای اهل سنت) می گوید: رسول خدا (ص) را دیدم که حسین (ع) را در بغل گرفته و می فرمود: «خدایا! او را دوست می دارم تو هم او را دوست بدار».
مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 177
3 . قاضی نورالله شوشتری (از علمای اهل سنت) در کتاب «احقاق الحق» می نویسد:
ابوالمؤید موفق بن احمد در مقتل الحسین از راویان مختلف و آنها از ابوبکر (رض) نقل می کنند که پیامبر (ص) فرمود: «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند.»
احقاق الحق، ج 10، ص 708
4 . حافظ ابونعیم اصفهانی (از علمای اهل سنت) در کتاب حلیة الاولیاء (ج 4، ص 139) نقل می کند که او با سلسله راویان مختلف از جمله عمربن خطاب (رض) روایت می کند که پیامبر (ص) فرمود: «حسن و حسین سرور جوانان بهشت هستند.»
همان، ص 564
5 . احمد بن حنبل در مسند خود به نقل از راویان متعدد، می نویسد:
پیامبر، حسن و حسین را به سینه خود می چسباند و می فرمود: «خدایا! من این دو را دوست دارم، تو نیز آنها را دوست بدار.»
مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 369
و در مورد زنجیر زنی بگذار تا مطلبی را برایت بنویسم؟
خیلی ها هستند که جهت عزاداری در این ماه، سینه زنی میکنند، نوحه سرایی میکنند و هستند کسانیکه از زنجیر های کاردی یا قمه هم استفاده میکنند و خون خودرا در جاده ها میریزانند.
همین موضوع را در فیسبوک جاغوری نیوز هم به اشتراک گذاشتم که دیدگاه های متفاوت وجود داشت؛ اما اکثریت با زنجیرهای کاردی مخالفت خودرا نشان دادند و این را یک عمل ناجایز دانسته اند.
در بعضی از وبسایت ها هم در این مورد جستجو نمودم و تقریبا در همه آدرسها همین موضوعات مطالب زیادی نوشته بود که ذات خود یک مفهوم را ارائه مینمود که بخش کوتاه آنرا با شما شریک میسازم.
چرا ما در عزای امامان مخصوصا امام حسین بر سینه خود می زنیم و سرمنشا این عمل و تفکر اولیه در شکل گیری آن چیست؟
گفته میشود که عزا داری برای امام حسین (ع) همیشه مورد تاکید بوده است و برای آن اجر و اثرات بی شماری در روایات آمده اند. عزادارى بر امامحسين(ع) از زمان شهادت او بوده است؛ ولى تا زمان آلبويه (در سال 352 ق) اين عزادارى مخفى بود. قبل از قرن چهارم، عزادارى براى امام حسين(ع)، علنى نبود و نهانى در خانهها انجام مىگرفت؛ اما در نيمه دوم قرن چهارم، سوگوارى در روز عاشورا آشكار و در كوچه و بازار انجام مىيافت. عموم مورخان اسلامى – مخصوصاً مورخانى كه وقايع را به ترتيب سنواتى نوشتهاند؛ از قبيل ابنالجوزى در كتاب منتظم و ابناثير در كتاب الكامل و ابنكثير در كتاب البداية و النهاية و يافعى در مرآت الجنان و ذهبى و ديگران – در ضمن ذكر وقايع سال 352 و سالهاى بعد از آن، كيفيت عزادارى شيعه را در روز عاشورا نوشتهاند.
همین سینه زدن نوعی عزاداری عرفی است و از آنجا که نشان است برای عزادار بودن و با شأن مسلمان منافاتی ندارد لذا آن را جایز دانسته اند، سینه زنی و عزاداری که که حدود شرعی آن رعایت شود و به نحو متعارف باشد(موجب وهن مذهب در مقابل مردم و یا باعث ضرر بدنی قابل توجه نشود و به عنوان یک عمل عرفی، عامل ابراز حزن و اندوه و احساسات عزادار باشد)، اشکال ندارد . ولی چنان چه موجب ضرر بدنی یا عمل حرام دیگری شود، جایز نیست.
مسأله زنجير زنى در عزادارى امام حسين(ع) از دو جنبه قابل بررسى و دقت است؛ نخست بعد فقهى آنست كه به آن به عنوان عملى مجاز، مستحب و يا جز آن نگاه مىكنند و اين كه با چه شرايط و تا چه ميزان به عنوان عمل پسنديده اسلامى و اظهار سوگوارى امام حسين وشعاير دينى، مىتوان بدان نگريست. طبيعى است كه از اين نظر موضوع فوق بايد از مراجع تقليد استفتاء شود و مراجع معظم نيز درباره كيفيت انواع سوگوارى نظر دادهاند!
از نظر تاريخى در مصادر اصيل تاريخى چندان مورد توجه نبوده است.
دوران عزاداری در حقیقت پنج دوره را گذرانده اند:
دوره اول: مربوط به زمان امامان معصوم است. در اين دوره عزاداري به صورت محدود و در حال تقيه انجام مي شد و چنين نبود كه حكومت هاي اموي جلسات عزاداري را تحمل بكنند.
دوره دوم: دوره خلفاي عباسي است. در اين دوره عزاداري بدون تقيه انجام مي شد. در اين دوره ها عزاداري به صورت گريه، مرثيه خواني و تشكيل جلسات عزاداري صورت مي گرفت.
دوره سوم: در قرن چهارم و در زمان، حكومت آل بويه بود كه انواع گوناگون عزاداري انجام مي شد و در اين دوره سينه زني و دسته هاي عزاداري در جاده ها و كوچه و بازار، به وجود آمد و سابقا دسته هاي سينه زني و حركت در خيابانها نبود. در اين دوره، در مراسم عزاداري بازار تعطيل مي شد.
دوره چهارم: دوره صفويان است. در اين دوره علاوه بر مراسم سابق، شبيه خواني ( تعزیه خوانی )هم جز برنامه هاي عزاداري شد.
دوره پنجم: مربوط به قرن سيزدهم هجري قمري است و در اين دوره علاوه برهمه آن مراسم قبلي زنجيرزني و قمه زني هم جز مراسم عزاداري شد.
پس قمه زني در قرن سيزدهم هجري قمري رسم شده است که با مخالفت اکثریت مردم روبرو بوده و آنرا عمل ناجایز میداند.
خیلی ها هستند که جهت عزاداری در این ماه، سینه زنی میکنند، نوحه سرایی میکنند و هستند کسانیکه از زنجیر های کاردی یا قمه هم استفاده میکنند و خون خودرا در جاده ها میریزانند.
همین موضوع را در فیسبوک جاغوری نیوز هم به اشتراک گذاشتم که دیدگاه های متفاوت وجود داشت؛ اما اکثریت با زنجیرهای کاردی مخالفت خودرا نشان دادند و این را یک عمل ناجایز دانسته اند.
در بعضی از وبسایت ها هم در این مورد جستجو نمودم و تقریبا در همه آدرسها همین موضوعات مطالب زیادی نوشته بود که ذات خود یک مفهوم را ارائه مینمود که بخش کوتاه آنرا با شما شریک میسازم.
چرا ما در عزای امامان مخصوصا امام حسین بر سینه خود می زنیم و سرمنشا این عمل و تفکر اولیه در شکل گیری آن چیست؟
گفته میشود که عزا داری برای امام حسین (ع) همیشه مورد تاکید بوده است و برای آن اجر و اثرات بی شماری در روایات آمده اند. عزادارى بر امامحسين(ع) از زمان شهادت او بوده است؛ ولى تا زمان آلبويه (در سال 352 ق) اين عزادارى مخفى بود. قبل از قرن چهارم، عزادارى براى امام حسين(ع)، علنى نبود و نهانى در خانهها انجام مىگرفت؛ اما در نيمه دوم قرن چهارم، سوگوارى در روز عاشورا آشكار و در كوچه و بازار انجام مىيافت. عموم مورخان اسلامى – مخصوصاً مورخانى كه وقايع را به ترتيب سنواتى نوشتهاند؛ از قبيل ابنالجوزى در كتاب منتظم و ابناثير در كتاب الكامل و ابنكثير در كتاب البداية و النهاية و يافعى در مرآت الجنان و ذهبى و ديگران – در ضمن ذكر وقايع سال 352 و سالهاى بعد از آن، كيفيت عزادارى شيعه را در روز عاشورا نوشتهاند.
همین سینه زدن نوعی عزاداری عرفی است و از آنجا که نشان است برای عزادار بودن و با شأن مسلمان منافاتی ندارد لذا آن را جایز دانسته اند، سینه زنی و عزاداری که که حدود شرعی آن رعایت شود و به نحو متعارف باشد(موجب وهن مذهب در مقابل مردم و یا باعث ضرر بدنی قابل توجه نشود و به عنوان یک عمل عرفی، عامل ابراز حزن و اندوه و احساسات عزادار باشد)، اشکال ندارد . ولی چنان چه موجب ضرر بدنی یا عمل حرام دیگری شود، جایز نیست.
مسأله زنجير زنى در عزادارى امام حسين(ع) از دو جنبه قابل بررسى و دقت است؛ نخست بعد فقهى آنست كه به آن به عنوان عملى مجاز، مستحب و يا جز آن نگاه مىكنند و اين كه با چه شرايط و تا چه ميزان به عنوان عمل پسنديده اسلامى و اظهار سوگوارى امام حسين وشعاير دينى، مىتوان بدان نگريست. طبيعى است كه از اين نظر موضوع فوق بايد از مراجع تقليد استفتاء شود و مراجع معظم نيز درباره كيفيت انواع سوگوارى نظر دادهاند!
از نظر تاريخى در مصادر اصيل تاريخى چندان مورد توجه نبوده است.
دوران عزاداری در حقیقت پنج دوره را گذرانده اند:
دوره اول: مربوط به زمان امامان معصوم است. در اين دوره عزاداري به صورت محدود و در حال تقيه انجام مي شد و چنين نبود كه حكومت هاي اموي جلسات عزاداري را تحمل بكنند.
دوره دوم: دوره خلفاي عباسي است. در اين دوره عزاداري بدون تقيه انجام مي شد. در اين دوره ها عزاداري به صورت گريه، مرثيه خواني و تشكيل جلسات عزاداري صورت مي گرفت.
دوره سوم: در قرن چهارم و در زمان، حكومت آل بويه بود كه انواع گوناگون عزاداري انجام مي شد و در اين دوره سينه زني و دسته هاي عزاداري در جاده ها و كوچه و بازار، به وجود آمد و سابقا دسته هاي سينه زني و حركت در خيابانها نبود. در اين دوره، در مراسم عزاداري بازار تعطيل مي شد.
دوره چهارم: دوره صفويان است. در اين دوره علاوه بر مراسم سابق، شبيه خواني ( تعزیه خوانی )هم جز برنامه هاي عزاداري شد.
دوره پنجم: مربوط به قرن سيزدهم هجري قمري است و در اين دوره علاوه برهمه آن مراسم قبلي زنجيرزني و قمه زني هم جز مراسم عزاداري شد.
پس قمه زني در قرن سيزدهم هجري قمري رسم شده است که با مخالفت اکثریت مردم روبرو بوده و آنرا عمل ناجایز میداند.
اولاً در قسمت زنجیر زنی دقت کن بعداً زنجیر زنی درست است ناجایز است و خوب خواهد بود که ما بجای خون ریختن به خیابان (سرک) و اماکن مقدس آن را به شخص مریض دیگری هدیه بدهیم.
اما عشق که مرز نمی شناسد اگر خودت عاشق کسی باشی و شخص دیگری بیاید و آن را برایت بد تعریف کند تو ندای قلبت را می شنویی و یا حرف و سخن شخص مقابلت را؟؟؟
پس در مورد امامان چیز بدی ننویس که مبادا روزی پشیمان زده به در خانه اش برویی و معذرت بخواهی؟
با حرمت
س.ع.م
>>> روح و روان امام بزگوار را که به خاطر حق ودر راه حق جان سپرد با این عزا داری تان خدشه دار میسازید مگر نمیدانید که در اسلام بالاتر از سه روز عزاداری نیست والا برادران این طوریکه شما خود را خون و خونپر میکنید بسیار یک تصویر خراب از اسلام برای جهانیان رونما میسازید ،باید شخصیت برازنده امام را به معرفی بگیرید مبارزه عادلانه او را به سمع جهانیان نشان دهید ،چون او مرد بیمانند بود حق و عدالت میخواست و در مقابل ظلم ایستادگی کرد و به مردانگی جام شهادت را نوشید واما از عزم و قاطعیت هیچگاه در مبارزه خود به عقب نرفت نمیدانم شما برادران هزاره و شعیه ما شما چه گناه کردید که این قدر خود را عذاب میسازید ،او توسط یک حاکم خونخوار و نااهل به شهادت رسید که همه اصحاب رسول خدا از او ناراضی بود ،پس لطف نموده شما از این امام مبارز و نواسه رسول امین ،این عزا داری خشنونت بار را کنار گزارید وپیروان حقیقی امام باشید از حق و عدالت دفاع کنید و راه اصلی امام را تعقیب کنید.
ریحان
>>> مولوی بلخی
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
;کجایید ای سبکبالان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای شهان آسمانی
بدانسته فلک را درگشایی
حافظ شیرازی
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
عطار نیشابوری
اولیاء با انبیاء هر دو یکند
هر دو نور ذات بیچون بیشکند
مصطفی ختم رسل شد در جهان
مرتضی ختم ولایت در عیان
جمله فرزندان حیدر ز اولیا
جمله یک نورند حق کرد این ندا
پاک و معصوم و مطهر چون نبی
این سخن را مینداند هر صبی
کیست حق را پیمبر را ولی
آن حسنسیرت حسین بن علی
آفتاب آسمان معرفت
آن محمد ـ صورت و حیدرصفت
نه فلک را تا ابد مخدوم بود
زآن که او سلطان ره معصوم بود
تشنه او را دشنه آلوده به خون
نیم کشته گشته سرگشته به خون
آن چنان سر را که بُرد بیدریغ
کافتاب از درو آن شد زیر میغ
گیسوی او با به خون آلوده شد
خون گردون از شفق پالوده شد
>>> باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کز او
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است!!
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پرورده کنار رسول خدا حسین
کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا!!
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا!!
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا!!
آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد
کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بیستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیمابوار گوی زمین بیسکون شدی!!
کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی
کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی
گر انتقام آن نفتادی بروز حشر
با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی
>>> بخاری از ابونعیم نقل می کند که از عبدالله بن عمر شنیدم که در جواب کسی که از او در باره کشتن مگس در ماه محرم پرسیده بود، گفته است:
مردم در باره کشتن مگس در ماه حرام سؤال می کنند در حالی که پسر دختر رسول الله را کشته اند! و از او نمی پرسند و حال آن که پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم در باره حسن و حسین فرموده است: «آنها گل های خوشبوی من در دنیا هستند .
>>> حضرت على عليه السلام هنگامى که گذرشان از كربلا افتاد فرمودند: اينجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهيدان است. شهيدانى كه نه شهداى گذشته و نه شهداى آينده به پاى آنها نمی رسند؛ چه خوشبويى اى خاك! در روز قيامت مردمانی از تو به پا خيزند كه بدون حساب و بىدرنگ به بهشت روند.
>>> ابا عبدالله الحسین فرمودند این مصیبت ها همه بر من آسان است چون خدا میبیند ولی آن چه که باید بدانیم این است که مصیبت اصلی و حقیقی کج فهمی و جهالت و غفلت و پستی و رذالت و قساوت قومی است که از یاد خدا غافل شده و برای پاره تن رسولشان و امام بر حقشان نامه میفرستند تا بر یزید هوسران فاجر شرابخوار خروج کند سپس به علت قساوت قلب و حب دنیا و طلا و نقره و کنیزکان اینچنین ظالمانه امام کشی میکنند و اهل بیت رسول خدا را اسیر میکنند!!
>>> من هم مسلمان هستم. به شیعه وسنی مسلمان وغیر مسلمان٫حتا اناییکه به دین قطعا باور ندارند وانرا جزو تشوشات عقلی میدانند احترام دارم.در هر دین وحتا بیدین ها اشخاص خوب وخراب وجوددارد.درکش مشکل نیست به شرطیکه اندکی چشم خودراباز کنیم.
عاقل
>>> وقتی درزندگی ام با بهترین انسان از نظر ادب ٫اخلاق وکرکتر اشنا شدم٫برایم جالب بودکه دین نداشت.وقتی جویای علت شدم گفت والدینم دودین متفاوت داشتند باتعقل که داشتند انتخاب دین رابه خودم گذاشتند.وقتی ۱۸ شدم٫بعدازان وتاامروزهم کدام کمبودی درزندگی حس نکردم. ترجیح دادم ازاد وبدون دغدغه بیمورد زندگی کنم.
بشارت
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است