حسین قیام آزادگی و آزاد زیستن کرد؛ او به انسانها درس میدهد که در بسیاری از موارد شمشیر پیروز نیست بلکه خون برنده میدان است؛ حسین به انسانها یاد داد که ایستاده و با عزت و سربلند بمیرید و تن به ذلت و بیعت با ستمگر ندهید | ||||
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۷ ۱۳۹۸/۶/۱۸ | کد خبر: 160110 | منبع: | پرینت |
انقلاب های بسیاری در جهان صورت گرفت؛ از انقلاب کبیر روسیه تا انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب چین؛ همه اینها به نوعی سبب تغییرات در هرج و مرج سیاسی و فرهنگی و اجتماعی شدند، مائو امروزه مکتب سیاسی اش چین را رهبری می کند، جنبش چپ روسیه تزار را فرو افکند، ناپلئون بناپارت جهان گشایی کرد و جرج واشنگتن در امریکا پایه گذاری انقلاب نوین در امریکا شد اما با همه اینها انقلابی را که حسین ابن علی در کربلا بوجود آورد هیچکدام از این انقلاب ها نتوانستند تاثییر گذاری طولانی مدت بر روان اعتقادی و فکری و اجتماعی مردم جهان و حتی خارج از مرزهای جغرافیایی داشته باشد.
باید گفت که حسین ابن علی در کربلا خواهان تغییر نظامی بود که یزید آن را رهبری می کرد؛ از نگاه حسین این نظام فاسد، نامشروع سبب تغییر جدی و انحراف مخرب در دین پیامبر بود؛ شاید یزید را بتوان الگویی از سکولاریزم آندوره دانست و شاید نگاه ماکیاولی یزید به دین سبب شد تا حسین در صدد یک انقلاب بزرگ و تاریخی شود. این انقلاب از دو جهت، سیاسی و عاطفی حائز اهمیت است. او بر اساس خواست مردم شام (سوریه فعلی) از مکه به آنجا با تمام خانواده، فرزندان و وابستگان خود راهی این مبارزه شد. در مقابل هزاران سربازی که برای کشتن او کمر همت بسته بودند. در این راه حسین حتی کودک شش ماهه اش را از دست داد؛ علی اصغر کودک شش ماهه حسین در حالی تیر بر گلویش می نشیند که حلقومش خشک و بی آب بود؛ حسین ابن علی جوان هجده ساله اش را در جنگ با حریفان خود از دست می دهد. برادرش ابولفضل عباس در مسیر آب آوردن از دریای فرات به زنان و کودکان خیمه های داغ کربلا دستانش بریده میشود و در نهایت از بین میرود و بسیاری از یاران حسین در این انقلاب کشته میشوند اما بودند کسانی که در نیمه های شب حسین را تنها گذاشتند و فرار کردند؛ هفتاد و دو تن انسانهایی که میدانستند زنده نخواهند ماند اما انقلابی را بوجود آوردند که بیش از هزار و چهار صد و چند سالی بر افکار جهانیان ماندگار شد.
آنسوتر نصرانی ها، رومی ها یا یونانی ها و یهودیان نبودند، در آنسوی جبهه مسلمانانی بودند که میدانستند در مقابل شان نواسه پیامبر اسلام قرار دارد. یاران یزید آدمهای ملحد و ستمگر و بی دین نبودند، شمر کسی که سر از تن حسین جدا کرد؛ شانزده بار با پای پیاده به حج رفت و نیمه شبان از ترس خدا میگریست؛ عمر سعد که فرماندهی سپاه یزید را بر عهده داشت از تاثییر گذارترین مسلمانان آندوره بود که پدرش از صحابی پیامبر و از سرداران اسلام در جنگ قادسیه بود. حسین در مقابل هزاران سپاهی قرار داشت که او را با آنکه میدانستند کیست اما خارجی و از دین خارج شده میدانستند؛ آنها طرفدار زور و زر و شکم و منافع قدرت شده بودند؛ کاخی که برای آنان در مقابل جنگ با حسین، منصب و چوکی و پست های تشریفاتی وعده کرده بود؛ اینجا بود که حسین راه خود را انتخاب کرد و با شعار آزادی و هیهات از ذلت و بردگی وارد میدان شد، جانش را از دست داد؛ سرها به نیزه رفتند، خیمه ها تاراج شد و حتی گوشواره های دختری سه ساله به نام رقیه یکی از دختران حسین تاراج شد؛ هر چند یزید ظاهرا برنده این جنگ شد و حسین و یارانش را نابود کرد اما پرده سناریوی واقعه به سرعت افتاد و زینب خواهر حسین ابن علی با سخنرانی آتشین خود در دربار یزید؛ خود را و همه اسیران و کشته شده گان حادثه کربلا را معرفی کرد و گفت که ما خاندان رسوالله هستیم. این واقعه سبب شد تا قیام مختار به خونخواهی حسین ابن علی در برهه ای از تاریخ اسلام رخ دهد.
میخواهم در اینجا بگویم که حسین قیام آزادگی و آزاد زیستن کرد؛ انقلابی که به انسانها درس میدهد که در بسیاری از موارد شمشیر پیروز نیست بلکه خون برنده میدان است؛ در جایی که حسین به انسانها یاد میدهد که ایستاده و با عزت و سربلند بمیرید و تن به ذلت و خواری و زبونی و بیعت با ستمگر ندهید؛ در انقلابی که یک کودک شش ماهه تحول آفریدٰ جوانی هیجده ساله جانفشانی کرد و پیرمرد هفتاد ساله ای چون حبیب ابن مظاهر با پاکبازی خویش درس فداکاری داد؛ در این میدان از همه اقشار وجود داشت؛ مردان؛ زنان، جوانان، کودکان و حتی مردی نصرانی وارد این معرکه شد. اینجاست که ورق بر میگردد و خون آزادیخواهانه حسین به بسیاری از جوامع و مرزها و کشورها و در میان بسیاری از نژادها و تبارها و تفکرات مختلف بشری نفوذ میکند و انقلاب کربلا تاریخی میشود حتی تاریخی تر و تاثییر گذارتر از تمامی انقلاب های جهان.
مهدی ثاقب
>>> شمر کسی که سر از تن حسین جدا کرد؛ شانزده بار با پای پیاده به حج رفت و نیمه شبان از ترس خدا میگریست؛ عمر سعد که فرماندهی سپاه یزید را بر عهده داشت از تاثییر گذارترین مسلمانان آندوره بود که پدرش از صحابی پیامبر و از سرداران اسلام در جنگ قادسیه بود.
وقتی چنین اغرادی اینگونه عمل میکنند از طالب وداغش وشروفساد هرچیز باید انتظار داشت
اما این معلوم نیست که بجز شتر امام حسین دیگر غنیمتی نصیب اینها شده یا نی ؟ ....
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است