تاریخ انتشار: ۱۱:۱۵ ۱۳۹۸/۶/۳۰ | کد خبر: 160238 | منبع: | پرینت |
قرار است ششم میزان انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود.
هرچند شانزده نامزد حاضر تا کنون در رقابت های انتخاباتی طرفداران و هواداران خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری تشویق می کنند، اما پیش بینی می شود که تعداد شرکت کننده در این انتخابات به مراتب از انتخابات های گذشته کمتر خواهد بود.
زیرا هنوز هیچ نشانه مشخصی از برطرف شدن چالش های قبلی مبنی بر آوردن شفافیت و دور کردن افراد متقلب از کمیسیون انتخابات، وجود ندارد. با آنهم همه نامزدان تاکید دارند که جلوی تقلب را می گیرند در حالیکه سیستم تشخیص تقلب در مراکز رای دهی و دفتر مرکزی کمیسیون انتخابات مراکز احزاب و ناظران شان ایجاد نشده است.
با وجود درنظر نگرفتن رای مردمی و تقلب های فراوان در انتخابات های گذشته، بازهم در انتخابات شرکت می کنید؟
کد (10)
>>> چنانچه از خواب بخت بی بی ک ... بور شده بود اینبار از این انتخابات ک... بور خواهد شد. زیرا همین حالا میان کمیشنران و ریُس دارالنشاه که یک فرد کاملاٌوابسته به حکومت است اختلافات شدید وجود دارد و این شخص همین حالا رول امر خیل را بازی می کند !
>>> مردم بین دو بد و نجس یعنی امارت ننگین طالب و انتخابات تقلبی ارگ قرار گرفتند نمیدانند چکار کنند. امارت طالب بدتر از زندان و دوزخ است و انتخابات تقلب و دزدی و فساد را میآورد. طالب تمام سرمایه و معادن افغانستان را به پاکستان میدهد و ارگ همه را در جیب دزدان اندازد مردم حیران و سرگردان قتل عام میشوند. خدا رحم کند.
>>> انتخابات در افغانستان به انتخابات آدمی نمی ماند تا انسان بتواند درباره آن اظهار نظر کند. خداوند ما را از شر این انتخابات حفظ کند. به نظر بنده حاکمیت یک دیکتاتور دلسوز بر افغانستان به مراتب بهتر از رئیس جمهوری است که زاییده این انتخابات باشد.
>>> اختلافها و لت و کوب در کمیسیون انتخابات
برای استخدام معاونیت مالی و اداری دبیرخانۀ کمیسیون انتخابات، سه نامۀ متفاوت از سوی سه مقام این کمیسیون به کمیسیون اصلاحات اداری فرستاده شده است.
کرسی معاونیت مالی و اداری کمیسیون انتخابات از سال پار تاکنون از سوی عبدالاحد رشتیا، سرپرستی میشود.
بربنیاد سندهایی که به طلوعنیوز رسیدهاند، حوا علم نورستانی، رییس کمیسیون انتخابات به روز ششم ماه اسد سال جاری هجری خورشیدی، در یک نامۀ رسمی از کمیسیون اصلاحات اداری خواستهاست که بست معاونیت دبیرخانۀ این نهاد را بگونۀ عاجل طی مراحل کند. اما عصمتالله مل، معاون کمیسیون انتخابات و نیز رییس دبیرخانۀ این کمیسیون، در نامههای جداگانه از این نهاد خواستهاند که تا پایان انتخابات طی مراحل بست معاونیت مالی و اداری دبیرخانۀ کمیسیون را معطل نماید.
نهادهای ناظر بر روند انتخابات، هشدار میدهند که اگر تنشها میان اعضای کمیسیون و دیبرخانۀ این نهاد پایان نیابند، سبب ناکامی روند انتخابات ریاستجمهوری خواهند شد.
محمد یوسف رشید، مسؤول بنیاد انتخابات آزاد و عادلانه گفت: «افشاسازیهایی که صورت میگیرد در کمیسیون نشان میدهد که درماندگیهای در این نهاد وجود دارد و ظرفیتی که بتواند مشکلات داخلی خود را حل کند وجود ندارد، راه معقول را پیدا کنند نیست. گاهی اوقات برخورد فزیکی دشنامها و لتوکوب کارمندان صورت میگیرد از سوی بعضی اعضای کمیسیون. همه نشاندهندۀ این است که اینان کمیسیون را ملکیت شخصی میدانند نه یک ادارۀ ملی.»
نهادهای ناظر، میگویند که یک عضو کمیسیون انتخابات، رییس بخش فنآوری اطلاعاتی را لتوکوب کردهاست. به گفتۀ این نهادها، دشنام دادنها و بی احترامیها در میان مقامهای کمیسیون انتخابات وجود دارند.
نهادهای ناظر، تأکید دارند که اعضای کمیسیون انتخابات برای منافع شخصی بیشتر کار میکنند و آنها به جای اینکه برای مدیریت انتخابات کار کنند می کوشند تا تنخواه و امتیازات خود شان را افزایش دهند.
نعیم ایوب زاده، مسؤول بنیاد انتخابات شفاف افغانستان اظهار داشت: «ما نگران استیم از قضایا آگاهی داریم. امید واریم که اینان در رقابتها و پرخاشگریهای شان در جنگی که جریان دارد میان دارالانشا و کمیشنران ساختار را زیر سوال نبرند و پروسه را قربانی نسازند و ما نتوانیم شاهد برگزاری یک انتخابات شفاف باشیم.»
فضل احمد معنوی، رییس پیشین کمیسیون انتخابات بیان داشت: «یک وضعیت بسیار نا بهسامان در کمیسیون انتخابات وجود دارد. میان رهبری کمیسیون و دارالانشای کمیسیون یک فاصله بسیار جدی ایجاد شده. کاری را که دارالانشای کمیسیون میکند که به هیچ کسی نه پاسخگو است نه هدایت گیرنده که این وضعیت صدمه بسیار جدی را میتواند به انتخابات وارد کند. اگر فردا به انتخابات میرویم اینان موقف متضاد داشته باشند همه پروسه را میتواند زیر سوال ببرد.»
این همه در حالی است که نُه روز تا برگزاری انتخابات ریاستجمهوری باقی ماندهاند. قرار است انتخابات ریاستجمهوری به روز ششم ماه میزان برگزار شود. اما شبکۀ نهادهای ناظر بر سلامت انتخابات، کمیسیون انتخابات را برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آماده نمیداند و میگوید که این انتخابات باید با بیست روز تأخیر برگزار شود.
>>> کمیسیون انتخابات مرکز جنگ فساد اخلاقی و فساد اداری است رییس قبلی کمیسیون انتخابات سه دختر بیچاره را که همه کمیسیون خبر دارند مورد سو استفاده جنسی قرار داد زهره، ظریفه و طیبه کریمی این سه دختر بیچاره در بدل تقرر عزت خویش را از دست دادند از این کمیسیون چی گله وقتی رییس کمیسیون این کاره کنه حالا هم فساد در کمیسیون ادامه دارد
>>> كميسيون مستقل انتخابات مرجع رييس جمهور ساز است. در هر كشور مردم سالار اين كميسيون انتخابات را شفاف برگزار و نتايج نهايي انتخابات را اعلام ميكند . ولي در افغانستان متاسفانه اعضاي اين كميسيون توسط رييس دولت افغانستان انتخاب و تععين ميشوند از همين رو به نفع دولت تقلب ميكنند و همه ارمان هاي كشور را برباد داده ميدهند.
كثيف ترين انتخابات ها را در افغانستان حكومت اشرف كوچي داشت .
پاكترين انتخابات افغانستان در دوره اول انتخابات رياست جمهوري و پارلماني و ولايتي بود. چون در ان زمان انتخابات در دست سازمان ملل بود و دفتر يوناما انرا برگزار ميكرد كه وابسته به دولت افغانستان نبود.
>>> انتخابات با کار کنونی کمیسیون، مشروعیت ندارد
>>> اعمال کمیسیون انتخابات و اداره ثبت احوال نفوس قابل توجیه نیست.
این دو نهاد نسبت به حفظ اسرار و اسناد ملی مثل تذکره و مثل استیکر کوتاهی کرده گناهکار و مقصر می باشند و هیچ شکی وجود ندارد که ماموران این دو نهاد دست گسترده در تقلب دارند.
بس کنید این همه تقلب و روسیاهی و تباهی قابل توجیه نیست اما راه حل بحران انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری انگشت نگاری رای دهنده در روز انتخابات می باشد و در انتخابات پارلمانی سیستم باید تغییر نماید و مکانیزم درست نظارتی ایجاد شود.
محمد ناطقی
>>> Azadi
غنی احمدزی بر حوا علم نورستانی میگوید؛ شرم نیست به یک تاجیک و اون هم یک پنجشیری رای میدهید ! خودت میتوانی ریس کمیسیون انتخابات باشی، بعد ازآن انتخابات باردیگر شکل میگیرد و محمد عبدالله حذف میشود.
>>> خداکند که این عضای جدید انتخابات به طور مسولانه کارکند اکر درست کارنکند انتخابات آینده باز تکرار خواهند شد
>>> حیف مصرف این پول !
حتی اگر همین پول را بین کاندید های ریاست جمهوری تقسیم کنند به نفع افغانستان است بجای اینکه بنام وسایل بایو متریک وخریداری ها مصرف گردد
>>> استخدام مهرههای کارآزموده متقلب انتخابات
پروسه ی استخدام مهرههای کارآزموده کمیسون متقلب انتخابات گذشته در پستهای اجرایی و اعزازی تکمیل شده است.
این فرآیند دو هدف را دربردارد:
1. مدیریت غیرمستقیم انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری پیش رو
2. تحریک، سرزنش و سرکوب تیم ورشکست شده مقابلِ پنجاه-پنجاه
هرچند تعهد تیمی در این استخدامها تثبیت و تجدید میگردد اما این اقدام نادرست سیاسی چهار پیامد وحشتناک نیز دارد:
1. بیاعمتادی بیشتر مردم نسبت به نظام و بویژه شخص رییس جمهور
2. بیباور ساختن مردم به برابری، شایسته سالاری و تفکر ملی
3. بی اعتبار شدن پروسههای ملی (انتخابات) و دموکراسی
4. بیشتر شدن شکاف قومی، سمتی و سیاسی که سبب بحران آفرینی بیشتر خواهد شد
دید شود چه میشود!
عزیز رفیعی
>>> این خیال پردازان متقلب جبر زمان را پزیرفتند در حقیقت پادزهر را قبول کردند.
ع-ب-کابل
>>> بایومتریک کردن تقریباً 9 میلیون ثبت نام شوندگان برای انتخابات در روز انتخابات که آنهم یکروز است غیر ممکن است. اکثراً این سیستم :
1- به مشکلات تخنیکی مواجه میشود،
2- پرسونل که باید برای اینکار استخدام شود تا حال معلوم نیست.
3- پرسونل توانائی این را ندارد که در یکروز در تمام مراکز به تعداد 9 میلیون اشتراک کنندگان را ثبت و بایومتریک نمایند. چون از نگاه وقت فقط 8 ساعت در روز وقت داریم.
4- استخدام پرسونل به کدام شکل صورت میگیرد چون تنها در کابل به تعداد 540 سایت رأی دهی است، دیگر ولایات را بجایش بگذارید.
5- اگر فرضا هر یک نفر در یک سایت وظیفه داشته باشد اینهم امکان پذیر نیست.
6- تا حال با شرکت که بتواند به این نیازمندی ما تقریباَ در یک ماه جوابگو باشد با پیدا نشده و تا اکنون با شرکت برنده قرار داد نشده.
7- آیا شرکت میتواند در مدت تقریباً یکماه آماده فعالیت در تمام ولایات کشور شود.
این و امثال این موضوعات اند که تا اکنون لاینحل باقی مانده اند و احزاب محترم فشار وارد مینمایند که باید رأی دهندگان بایومتریک شوند.
در صورتی میتوان به این کار جامعه عمل پوشانید که انتخابات پارلمانی به تعویق بی افتد و کمیسیون این توانائی را پیدا نماید تا این پروسه را به شکل مؤفقانه آن به اتمام برساند. در غیر آن در مدت یکماه به هیچ صورت امکان ندارد که این پروسه به سر برسد. اما میشود که در آن هم تقلب کرد و در مدت یکروز 9 میلیون رأی دهندگان را ثبت و بایومتریک کرد.
>>> خوب است که کمیسون وحکومت به خواست کثریت مطلق تمکین کند اگردولت خواسته باشد درطی بیت روز تیم تخنیکی راآراسته وآمده بکار میکند
>>> تصاميم فرا قانوني کمیسیون انتخابات
به نظر مي رسد، كميسيون انتخابات، براي أجابت خواست هژموني خواهان قومي و حلقات فشار، دست به اقداماماتي در جوزه بندي ولايت غزني مي زند، كه علاوه بر زير سؤال بردن استقلال أين نهاد، بحران "وحدت ملي " را تشديد نموده زمينه نفاق و شقاق ملي را بيشتر مي سترد.
تصميم "تجزيه قومي انتخابات غزني" ، علاوه بر نقض مباني حقوقي، قوانين كشور، با هيچ يك از أصول دموكراسي ، حق انتخاب، موازين جوامع مدني ساز گار نبوده ، اقدامي است براي تجزيه قومي ، سمتي سرسزميني كه سمبل "أفغانستان كوچك " بوده و تاريخ افتخارات همدلي را در دورهاي تاريخ رقم زده است.
در نهايت ، در صورت عدم أجابت خواست هاي مشروع اكثريت مردم أين ولا، راه إندازي حركت هاي مدني، بسيج نخبه گان سياسي...تا تحريم انتخابات گزينه هايي است ، براي اعمال قانون انتخابات همسان و هم سطح كل ولايات أفغانستان.
محمد علی احمدی
>>> تا زمانی که اشرف خانم آقای رئیس صلح؟؟ و قانونپوه ؟؟ را دارد هر بلایی سر این مردم بیاورد ممکن است چون توجیه قانونی توسط قانونپوه راه را برای اشرف کاملا هموار کرده است به شرطی که آدم های دایکندی را از بست خارج نکند. این معامله کلان کشوری است غزنی فدای دایکندی با توجیه قانونی مردم غزنی باید بیدار شوند و گرنه این تحریم سیاسی ادامه خواهد یافت.
>>> Khalid
در کشور ما همیش غریب و بیچاره خوار است و قابل مجازات، آب از بالا خیط است.
کمیسیون انتخابات: کارمندان که در روز رأی دهی غفلت وظیفوی کردهاند مجازات میشوند.
تقلب در جمع مسوولین بلند پایه و ارگ نشینان طرح و غمی میشود ولی در مقابل باید کارمندان بیچاره مجازات شوند. این است تطبیق عدالت اجتماعی
>>> در لیست ثبت نام قبلی افراد فوتی و غایب به عنوان رای دهنده بچه ها و دخترهای فیلم هم رای دهنده هستند.
>>> کمیسیون از کدام معیار برای تفکیک رای سفید و سیاه استیکر های اصلی استفاده می کند؟
>>> اینجا باید شورای نامزدان انتخابات و احزاب و مجموعه های ناظر بر انتخابات و مجامع مدنی به میدان بیایند و لیست قبلی کمیسیون را به چالش بکشند
شیما کابل
>>> چه تعداد را ی دهنده داریم؟
نه میلیون باور نداریم که باشد، لیست رای دهندگان انتخابات پارلمانی کاملا ناقص است و اینها بر اساس همان لیست بطرف انتخابات می روند.
>>> دلیل اصلی عدم مشارکت مردمی در ثبت نام رای دهندگان عدم آگاهی اعتماد می باشد که کمیسیون در این زمینه هیچ کاری نکرده و با چشمان بسته رفتند به طرف یک انتخابات
>>> همین پولیکه برای انتخابات مصرف میشود نیم آنرا برای 17 کاندید بدهید تا به نفع غ ازکاندید شدن صرف نظر کنند
>>> کمیشنران انتخاب شده اشرف غنی احمدزی طوریکه جریان کار انها تا حال دیده شده به این میماند زنی در مقابل نداف نشسته بود و شرم گاهی ان معلوم میشد نداف در ضمن پخته تکانی اش با صدای بلند میخواند چنگته پت کو چنگته پت کو از زن وقتیکه متوجه صدای نداف گردید و میخواست که برای خاموش کردن صدای نداف دامن خود را کش کند تا انجایی را کهمورد توجه است پنهان کند در همین وقت صدای گاز شکمش هم بصدا برامد نداف خواندن اش رابا صدا بلند خواندن گرفت بی نبود بدتر شد بی نبود بدتر شد حال کمیشنران گذشته خو بی نبودند مگر این کمیشنران اشخاص ضعیف و وابستهبه ارگ تا جاییکه دیده شده عمل شان ضعیفتر و بدتر از گمیشنران گذشته و تحت امر و نهی ریس ارگ قرار دارند استقلالیت کامل از خود ندارند بدون اجازه و اراده ارگ هیچکاری را انجام داده نمیتوانند از دستورات ارگ پیروی میکنند اگر انتخابات ریاست جمهوری توسط همینکمیشنران موجودهم برگزار گردد بمراتب از گذشته ضعیف و پر تقلب و بنفع کاندید خاص شخص اشرف غنی احمدزی ریس جمهور توافقی پیشین بدون در نظر داشت رای پاک مردم و قوانین کشور چیزی دیگری نیست .
>>> اشرف غنی در طی پنچ سال حکومتدار 95 درصد ناکام بوده
غنی انسان شرارت انداز وحشت وجنایت کار و متعصب اهل کار نیست به امین خاطر است که مملکت ما را درآتش سوختاندو میسوزاند. درطی پنچ سال حکومت غنی از 442 حمله انتحاری 180 هزارنفر کشته و 45 هزار سرباز وطن شهید و در کابل تنها 150 ساختمان اثر انفجارتخریب شده است.
چون بود اصل گوهری قابل
تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نخواهد کرد
آهنی را که بد گهر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند
چون بیاید هنوز خر باشد
حقیت زندگی مردم کشور عزیزم و اوضاع اقتصاد وسیاسی کشور به مراتب بدترو قابل تشویش است.غنی مانند کودن است که بر شاخچه درخت نشته ومصروف بریدن کند ه است و تاکنون درک نکرده که ختم این کار خود ش هم نبود می کند دارد.
غنی مغز متفکر شرارت هم جامعه را بطرف نابودی سوق و می دهد چرا گفته اند که کار به اهل کار سپرده شود این غنی روانی اهل کار نیست به امین خاطر هداف لر و بر 45000 ایده پوچ غنی شرات انداز در منطقه سرباز جوان وطن توسط ترویستان تربیت یافته پاکستان در طی چهار سال حکومت بی برکت این شخص روانی جنایت کار و متعصب و قدر طلب کشت شده اند.
غنی چگونه خود را از محاصره مردم غیور ما به دلیل بی عاطفه گی در قبال هزاران قتل عام سربازان شجاع و مردم بی دفاع توسط تروریستان از زندان رها ساخته خود نجات می دهد؟
مغز متفکر شرارت انداز بایده ای اقدار تک قومی که با مردم ما یک روز با زبان صادقانه و انسانی ادبی حرف نزده است و هر واژه که از دهان اش بیرون می شود جز از گذافه گویی چرندیات، هزیان و توهین به مردم شریف ما نیست.
غنی شوونیست تک قوم گرا خود کامه چهل سال که بیرون از وطن بوده نه به مذهب مردم باور دارد و نه به فرهنگ و عادات مردم آشنایی دارد چگونه مردم غیور با دیانت ما بر او احترام بگذارند؟
غنی عوام فریب دروغگو که غیر از جیغ زدن و رفتار روانی و گزافه گویی آن هیچ جذابیت برای مردم قاقل و دانا چیز فهم کشور ندارد؟
غنی شرات انداز دست نشانده جانکری که ارگ را با اطرافیان اش یک باند ما فیایی به آشیانه شیطانی و مدیریت توطیه علیه اقوام به اقوام تبدیل کرده با کدام جرات از مردم شریف با دیانت ما کمک می طلبد؟
غنی تروریستان را برادران جان برابر خود می شمارد و از زندان ها آزاد می سازد به کدام وجدان از مردم کمک می خواهد؟
غنی مصنوعی بی عاطفه که در غم و اندوه مردم عزادار شریک نمی شود و در کنار مردم قرار ندارد با کدام رویی به مردم شریف ما رجوع می کند؟
اشرف غنی انسان از خودراضی قبل از اینکه از روی درماندگی به مردم خطاب کند باید به خود خطاب کند که او کیست« انسان شرارت » ؟
مردم از تو غنی بی عاطفه مدریت سالم , صداقت سیاسی , عدالت, سپردن کار به اهل کار , امنیت , فقرزدایی « فقر يكي از خطرناك ترين پديده هاي اجتماعي است كه مي تواند حيات اقتصادي، سياسي و فرهنگي ملت ها ی شریف ما را تهديد كند » , برنامه ریزی برای مسیر شغلی افراد بر مبنای برآورد های عینی از نیاز های آتی و اسعداد های بلقوه و ارزیابی عملکرد افراد متخصص باتجربه می خواهند و به همین دلایل مردم نا جارشده اندکارت به استخوان رسیده دست به قیام زده اند.
>>> او مردم غیور بادیانت اکثریت این حاکمان قدرت طلب ما نند غنی عبدالله دروغ گو هسستند ، چون معمولا دروغ بعد از مدتی آشکار میشود و انسانها دروغگو بی برنامه در بین مردم رسوا میگردد.
باید گفت نجات اشرف غنی و عبدالله از انزوای چهار دیوار ارگ صرفا با استعفا و معذرت خواستن از مردم افغانستان.
>>> ادامه رهبری این حکومت تنبل و سست ٍ ضعیف بی نظم و بی برنامه در مدیریت امور رفا ه و آسایش شهروندان قضاوت به دست شما هموطنان ! اشرف غنی باید شرایط برای پذیرفتن صدها کادر و ده ها داکتر علوم در هم بخشها سکتوری که دارای طراح های جامع هموطنان ما در خارج وجود ادرد آماده می کرد نه کرده است , خواهشم ایسنت که هموطنان آگاه و قلم بدست
>>> ریس کمیسیون یک زن است ایا در افغانستان مرد نبود که زن را ریس کمیسونساخت
>>> کمسیو ن که به دست یک زن رهبری شود او هر گز نتیجه نمی دهد خا طر جمع باشید فقط دولت مردم را بازی می دهد
>>> اوغانها در کل از انتخابات شفاف هراص دارند و میدانند که میبازند پس مجبور هستند توسط مورده بابای خود ضمینه تقلب و خیانت را فراهم کرده برای بقای رژیم فاشیستی و اله دست هر اجنبی خود بکوشند
>>> کسیکه خود در نتیجه تقلب و خیانت های انتخاباتی در راس قدرت رسیده باشد چگونه زمینه یک انتخابات شفاف و بدون تقلب و بدون خیانت را مهیا خواهد کرد؟
غنی کوچی هیچگاهی نمیخواست کمیسیون های سالم انتخاباتی را ایجاد کند و هیچ زمانی نمیخواهد انتخابات بدون تقلب و بدون خیانت عملی گردد، چون در آنصورت نه خودش خواهد بود ونه هم این مخکش های احمقش.
>>> هر بار که میگویید « افغان » و « افغانی»، ریشه فاشیزم اوغانی را محکمتر و قوی تر می سازید.
هر بار که میگویید « تاجیک » و « خراسانی»، زحمت دو صد ساله قبیله پرستان را هیچ می سازید.
نگویید «قالین افغانی» بگویید قالین خراسانی. نگویید « نان افغانی» بگویید نان خراسانی. نگویید «رقص افغانی» بگویید رقص خراسانی. کلمه افغان و افغانی را در مورد هرچیز و همه چیز بیخی از گفتار و نوشتار تان دور سازید. تنها وقتی در باره خود اوغان ها گپ می زنید و یا در باره فاشیزم اوغانی گپ می زنید از این واژه های منفور کار بگیرد و بس.
عمر راوی
>>> اینه شروفساد معامله گر درچی خیال است ؟
کذارش نامهک
عطا نور هم چنان به حمدالله محب گفته است تا مقام لوی سارنوالی را به یونس قانونی و وزارت انرژی را به اسماعیل خان و اداره ارگان های محلی را به خالد نور پسر عطامحمدنور واگذار کنند.
>>> مردم بین دو بد و نجس یعنی امارت ننگین طالب و انتخابات تقلبی ارگ قرار گرفتند نمیدانند چکار کنند. امارت طالب بدتر از زندان و دوزخ است و انتخابات تقلب و دزدی و فساد را میآورد. طالب تمام سرمایه و معادن افغانستان را به پاکستان میدهد و ارگ همه را در جیب دزدان اندازد مردم حیران و سرگردان قتل عام میشوند. خدا رحم کند.
>>> داکتر عبدالله و منتقدان خودی
۱. در این شکی نیست که داکتر عبدالله عبدالله در طول پنج سال گذشته مرتکب اشتباهاتی شده. به این مسأله بارها خودش نیز به صراحت اعتراف کرده. اشتباه کردن در میدان سیاست که عرصۀ آزمون و خطاست طبیعیترین اتفاق ممکن است. اما این کمال بیانصافی است که این اشتباهات و کمکاریها را محملی بسازیم برای آب به آسیاب انحصارطلبی و تمامیتخواهی ریختن و عرصه را برای رقیب خالی گذاشتن؛ رقیبی که برنامههای شومی در سر دارد و اگر یکهتاز میدان شود دست به اعمالی میزند که برای ثبات و یکپارچگی افغانستان خطرناک خواهد بود.
۲. در عین حال، این را هم نباید از یاد ببریم که بیرون گود نشستن و به دیگران دستور دادن که پشت حریف را به خاک بمالند هنری نیست. هنر این است که به میدان پا بگذاری و با واقعیتهای زمخت پنجه در پنجه بیفکنی و به سهم خود تغییری ایجاد کنی. چند نفر از اینهایی که در برج عاجها نشستهاند این جرأت را دارند که از خود مایه بگذارند و برای ایجاد دگرگونی هزینه کنند و تنها به حرف زدن و انتقاد کردن بسنده نکنند؟ بعضی از این «فعالان سیاسی» را میشناسم که حتی برای یک ماه اقامت در افغانستان را تحمل ندارند و دلشان زود زود هوای «وطن اصلی» میکند.
۳. به آنهایی که پیوسته از نیمۀ خالی لیوان سخن میگویند متواضعانه توصیه میکنم که بکوشند از سیاه و سفید دیدن مسایل بپرهیزند. واقعیت آن است که نفس تأسیس ریاست اجرائیه یکی از دستاوردهای مهم در پنج سال گذشته است. سفر هزاران کیلومتری با گام نخست آغاز میشود. احتمالاً اگر چیلکاندازیهای ریاست اجرایی نمیبود اوضاع به مراتب بدتر از حالا میبود.
۴. طرح بدیل آنهایی که زیر نام مسؤولیتگریزیِ داکتر عبدالله بر طبل مخالفت با او میکوبند و دوست دارند داکتر عبدالله میدان را رها کند، چیست؟ چه کسی میتواند جز او اشرفغنی را از تخت به زیر بکشد و چه شخصی غیر از او پتانسیل و جاذبۀ حلقۀ وصل اقوام و احزاب سیاسی مختلف شدن را دارد؟ البته اینانی که جایگزین ارائه میکنند یادشان باشد به شعور دیگرانی که عاقل و بالغاند توهین نکنند.
۵. اگر ریاست اجرایی نتوانست به توقعات مردم طوری که لازم است پاسخ بدهد مسؤولیت بخشی از این نارساییها به کسانی برمیگردد که از پشت خنجر زدند و وارد معاملههای پنهانی با ارگ شدند و به نحوی اقتدار ریاست اجرائیه دچار تزلزل کردند. بعدها دیده شد افرادی که همۀ تقصیرها را به گردن داکتر عبدالله میانداختند وقتی خودشان خواستند وارد بازی شوند چه ناشیانه رفتار کردند.
۶. مشکل عمدۀ منتقدان داکتر عبدالله این است که آرمانگرایانه به سیاست برخورد میکنند و تصور میکنند که میتوان یکشبه ره صد ساله را رفت. این درحالی است که سیاست با واقعیتهای تلخ روزمره سروکار دارد و اگر کسی بخواهد بر اساس توهمات و خیالات سیاستورزی کند به زودی سرش به سنگ میخورد و از رده خارج میشود.
مهران موحد
>>> جناب نويسنده مضمون ! ليست رأي دهنده گان در تمام جهان به يك نوعي وجود دارد. در جهان متمدن غرب كمسيون مستقل انتخابات صلاحيت خاص خود را دارند ، و فهرست مفصل تمام شهروندان قابل رأي دادن را ترتيب مينمايند، و شهروندان جوان بمجرد هژده ساله شدن در اين لست اضافه ميشوند، و هم چنان مهاجرين و اتباع خارجي زماني شهروند ميشوند درج اين لست ها ميشوند. و همه شهروندان مسؤليت دارند تا در انتخابات صدارتي يا رياست جمهوري ، انتخابات ايالتي ، و حتي انتخابات شاروالي ها و كونسل هاي هر ناحيه اشتراك نمايند، و در صورت عدم اشتراك در انتخابات بدون عذر مقبول جريمه نقدي و يا اخطار رسمي دريافت ميكنند. و در هنگام انتخابات در هر حوزه لست شهروندان همان حوزه موجود بوده و اثناي داخل شدن در صالون رأي دادن اول بايد اسم رأي دهنده را در لست پيدا نموده و آنرا نشاني ميكنند و بعد از آن أوراق رأي را برايشان داده و بعد از نوشتن و پر كردن در صندوق هاي مشخص انداخته ميشوند. و در صورتي كه رأي دهنده روز انتخابات نظر به دلائل قانع كننده در حوزه خود حاضر نباشد ميتواند در ديگر حوزه ها رأي خود را در أوراق خاص براي أشخاص غائب از حوزه خود بريزند، حتي كساني كه چند روز قبل از روز انتخابات سفر مينمايند ميتوانند در ميدان هاي هوائي و جا هاي خاص ديگر رأي خود پيش از وقت بدهند. و هم چنان شهرونداني كه در خارج باشند بطرق مختلف ميتوانند از حق رأي دادن بهره مند شوند.
بر علاوه انتخابات همين ليست هاي انتخابات در أمور قضائي جهت اشتراك در جوري قضيه هاي قضائي محاكم نيز استفاده ميشود، كه قضاء جهت فيصله قضاياي مهم حدود پانزده يا بيست نَفَر را از همين لست هاي رأي دهنده گان ميطلبند كه در محكمه يك قضيه اشتراك نمايند و در اخير قاضي از همين أشخاص دعوت شده ميپرسد كه دريافت اينها از قضيه چه است ، آيا مظنون مجرم است يا بري؟ و فيصله به أساس نظر همين مردم صورت ميگرد و سزا و مجازات مطابق قانون از طرف قاضي حكم ميشود.
>>> هرکه را آمریکا در نظر گرفته باشد همان میشود ناحق وقت و رنگ قلم تان را ضایع نکنید
>>> برادر! من تازه از ايران عودت كردم ميخواهم راي بدهم تا در مردم سالاري شريك شوم ولي ميگويند نميشود راي بدهم چون ليست تكنيل شده .
ما و مردم عودت كرده مثل ما چگونه ميتوانند راي بدهند؟
>>> دوام حکومت وحدت ملی بعید به نظر نمی رسد باز هم داکتر عبدالله که بای رای بیشتر در چشم دید مردم برنده خواهد نظر به اینکه ایشان از گروه مقاومت گران هستند مورد پسند امریکا نیست نباید رییس جمهور باشد
>>> استاد ملیحه باید سریعا آزاد و درمان شود!
استاد #مليحه_حسن يگانه كميشنرى كه مسوولانه، اخلاقی و در جهت منافع مردم و اجرای درست قوانین در تمام دوره خدمت اش در دولت افغانستان به ویژه در انتخابات عمل كرد ه است. او هیچ گاه بر سر اجرای قوانین و دفاع از منافع مردم افغانستان و حفظ تقوای مالی و سیاسی با کسی و یا جریانی سازش نکرد. همواره تلاشش این بود و هست تا به عنوان یک زن و یک استاد دانشگاه مطابق اصول اخلاقی و اسلوب مدیریتی پاک و پیراسته عمل کند.
با توجه به شناختی دقیقی که از استاد ملیحه دارم ایشان واقعا یک الگویی موفق برای زنان و مردان جامعه ما می باشند. استاد اکنون به خاطر گناه ناکرده در زندان به سر می برند و متاسفانه اكنون در وضعيت صحى بسیار بدی نیز قرار دارند.
از حکومت و دستگاه قضایی کشور مجدانه می خواهم تا هرچه عاجل تر در مورد رهایی و درمان استاد ملیحه حسن اقدام نمایند. به قول برخی از افراد موثق اگر امروز درباره درمان استاد تصميم گرفته نشود، احتمال دارد كه فردا ناوقت باشد.
عارف رحمانی
>>> چرا نداشته باشد دارد
یعنی به نظر شما
جز گروه میکشان هوشیاردرمیخانه نیست
>>> یک برادر نوشته چرا رییس کمیسیون انتخابات چرا زن است رییس قبلی اش کهمرد بود چی کرد به ناموس مردم تجاوز کردند سه دختر تاجک را در بدل معاش سوپر اسکیل مورد تجاوز جنسی قرار دادند طیبه کریمی، ظریفه و زهره برده های جنسی صیاد بودند بیچاره ها غنی هم مجبور شد زن را رییس کمیسیون ساخت از بس که بد نام شده بود کمیسیون
>>> تمام انسانها زاده زن است فکرکو جهان را زن رهبری میکند ومیتواند
>>> در بلخ ۸۹ مرکز ، در بدخشان ۲۹ مرکز در فایاب ۴۶ مرکز آینها کاملاٌ مراکز مسدود شده خیالی است و از همین جا تقلب آغاز شده است خدا خیر کند که چه گل های دیگری به آب داده می شود. نوش جانت بچه افضل ؟ با این گونه سازماندهی تقلب اگر خوردی بازهم نوش جانت!
>>> سفارت امریکا در کابل از تقلب در انتخابات ابراز نگرانی کرد و به برگزاری انتخابات شفاف و قابل اعتبار برای مردم افغانستان انگشت گذاشت.
>>> Mehran Muwahhid
به نظرم اینکه از محمد اشرفغنی انتظار داشته باشیم دستکم چند تا سورۀ کوتاه قرآن مجید را به درست تلاوت کند انتظار معقول و بهجایی است. به دو جهت:
یکی اینکه شخصی که عهدهدار امر خطیر سکانداری یک کشور میشود باید برخاسته از بطن جامعه باشد و از جنس مردمان آن کشور باشد و با فرهنگ و عنعنات و آداب و رسوم و عقاید آنها آگاهی داشته باشد. در غیر این صورت، چنین شخصی حکم وصلۀ ناجور را خواهد داشت و ممکن است تصمیمهایی بگیرد برخلاف ارزشهای آن جامعه و به جای اینکه وسمه بر ابرو بزند چشم را کور کند.
دوم اینکه آقای غنی همواره بر این تأکید میورزد که راجع به اسلام تحقیق کرده و اسلامشناس است و مدرسۀ دینی خوانده و سیرت نبوی را مطالعه کرده. وقتی کودکی هفت-هشت ساله در افغانستان میتواند سورههای قرآن را به درست تلاوت کند چرا رئیس جمهوری که اسلامشناس و پیامبرشناس است نتواند چنین کاری را انجام دهد؟ و اگر از عهدۀ این کار برنیاید معنایش این است که اسلامشناس دروغین است و میخواهد با اسلامپژوه جلوه دادن خود مردم افغانستان را که عموماً مردمانی مذهبی استند اغفال کند. آیا مردم و رقیبان سیاسی آقای غنی حق ندارند فریبکار بودن او را برملا کنند و از چهرهاش نقاب برافکنند؟ در واقع، آقای غنی خودش این حربه را به دست مخالفان داده تا با محک زدن اسلامشناسیاش اعصاب خرابش را خرابتر کنند.
>>> احمد سعیدی
بازار سیاست در افغانستان خیلی گرم است. تعدادی از کاندیدان پیشتاز به برگزاری انتخابات تاکید دارند و به این باور هستند که با برگزاری انتخابات افغانستان بطرف ثبات، امنیت، صلح و آرامش میرود. در مقابل تعدادی دیگری از این کاندیدان به برگزاری انتخابات باور ندارند و میگویند که شرایط برای برگزاری انتخابات مساعد نیست.
عده ی از سیاسیون و حامیان کاندیدان بی صبرانه انتظار برگزاری انتخابات را میکشند و عده ی دیگری به برگزاری انتخابات باور ندارند و میگویند که بعد از برگزاری انتخابات کشور در یک بحران ِ عمیقی دیگری فرو خواهد رفت. چنانچه قبل از ظهر امروز نشستی را که در منزل آقای حامد کرزی رئیس جمهور پشین به اشتراک محمد یونس قانونی، استاد عطا محمد نور، الحاج محمد اسماعیل خان و یکتعداد سیاسیون دیگر برگزار شده بود... با صدور اعلامیه ی که در آن گفته شده که شرایط برای انتخابات مساعد نیست و نباید این پروسه برگزار شود. در چنین وضعیتی که یکی میگوید برگزار شود و دیگری میگوید برگزار نشود، یکی میگوید خوب است یکی میگوید بد است آدم نمیتواند تصمیم بگیرد که باید چکار کند. آیا بعد از برگزاری انتخابات ما بطرف صلح خواهیم رفت؟ کمتر امیدی وجود دارد. آیا ما بطرف یک بحرانی فراگیر خواهیم رفت؟ خدا نکند که چنین شود. بنآ با این سرنوشت نمیشود چیزی نوشت. شما بگوید با این سرنوشت چه باید نوشت؟
>>> در گردهمايى انتخاباتى داكترعبدالله عبدالله در تخار از اثر ازدحام مردم، استيچ در هنگام سخنرانى جنرال دوستم شكست.
اما تلفاتى به همراه نداشت.
>>> تا موقعی که معیار و شاخصهای ملی و دموکراتیک و حقوق بشری در کشور محور رقابتهای سیاسی احزاب و هدف کاندیداتورها نباشد، یقیناً انتخابات شفاف و حاکمیت ملی نیز در کار نخواهد بود، زیرا کشاکشهای قومی و مذهبی و نژادی جای مصالح و منافع ملی را گرفته است و هرکس و گروهی فقط ماست و دوغ خود را می فروشد و آلت دست و ملعبهً اهداف شوم و سودجویانهً بیگانگان می گردد.
>>> غنی هم فاشیست است ولی گزینه ای بهتر از او نداریم عبدالله را نه آمریکا قبول دارد و نه مردم به تیم مافیایی اش اعتماد میتانه!
غنی حداقل برنامه ای برای معارف ، برق و اقتصاد کشور دارد اما عبدالله هم ثابت کرد که ضعیف تر از غنی است و هم از دست تیم چپاولگر و کلانش باز هم چیزی به ملت نمی ماند!
بنظر من غنی خود را مستقل تر و با اراده تر ثابت کرده و حداقل برای جلب توجه آمریکا شرایط زندگی در افغانستان را بهتر خواهد تا نامش را برجسته ترین در تاریخ افغانستان بسازد و یگان جایزه صلح بگیرد.
کنشکا ورسجی
>>> پیام استاد عطا محمد نور در پیوند به پروسهی صلح و انتخابات پیشرو،
هموطنان عزیز، مردم سربلند و آزاده کشور !
انتخابات به عنوان یک پروسه ملی و مردم سالاری یک اصل است، اما حق انتخاب را در تایید و یا رد هر شهروند افغانستان دارا میباشد.
شرایط فعلی کشور مشکلاتی دارد که باید به آن نیز دقت کنیم.
هر شهروند کشورحق دارد هریک از نامزدان ریاست جمهوری را انتخاب کند. با آنکه من به دلایل مشخص از هیچ نامزدی حمایت نکرده ام، با احترام به همه کاندیدا های محترم ریاست جمهوری که شخصیت های محترمی هستند و با توجه به اینکه حافظه ما کاستی های پنج سال گذشته را فراموش نکرده، هوا داران، دوستان، همفکران و همرزمان چهل ساله من، میتوانند به هریک از نامزدان محترمی که خواسته باشند، رای دهند. و کسی را انتخاب کنید که آینده و سرنوشت تان تضمین شود و از رای شما دفاع بتواند. اما فراموش نکنیم که آزموده را آزمودن خطاست.
مرتضی جلالی
>>> من به صفت یک انسان آزاده
به پای صندوق #رای دهی نمی روم
انگشتم را رنگ سبز نمی کنم زیرا ترس دارم رنگ سبز انگشتم نقشی در سرنوشت #سیاهی ملتم بازی نکند.
افسوس و صد حیف که مردمان
وطنم
سیاستمداران آزاده و نیک خود را
در برابر یورش بیگانگان تنها ماندن
و غلامان چپی و راستی داخلی با کمک بیرونی آنهارا بنام های متخلف کشتن
تا خودرا برای بیگانه گان شایسته
بردگی نشان داده
و بالای مردمان مظلوم و محکوم افغانستان با کمک باداران بیرونی
خود ذلیلانه حاکیمت کنند .
در این روز ها خیلی حال و هوای کمپاین های رنگارنگ انتخاباتی گرم و رنگارنگ است و مردمانی مظلوم و محکوم افغانستان مورد سوی استفاده ای رهبران بی خرد و بی اندیشه انسانی قرار می گیرند
و هزاران تن مردم مظلوم بخاطر دریافت پنج صد افغانی ساعت ها زیر آفتاب داغ روی خاک ایستاده گوش بر سخنان اعوام فریبانه ای دلقک های رنگه دستگاه های جاسوسی کشورهای مختلف جهان بخصوص کشور آمریکا می دهند و این جای نگرانی است برای آینده سیاست کردن و نمودن برای رهایی و آزادی مردمان مظلوم و محکوم افغانستان
چون این سیاست بازی ها ناخردمندانه دلقک های بیگانه زیر بنای مردمسالاری را نیست و نابود می کند و آینده مردم شریف و نجیب افغانستان بر تمامی روند های سیاسی بی باور شده
عمر مردم سالاری کوتا و کوتاتر می گردد
و تفکر های پوچ و واهی جای پا باز نموده از سر در گمی مردم افغانستان سوی استفاده کرده مردم را به فراسوی نامعلوم و تاریک سوق داده بهره کشی های عظیم می کنند
پس بر ماست تا چون فرزندان صادق و آزاده این ملت مظلوم و محکوم بنویسم و بگویم که هموطن عزیز رنگین شدن انگشت من تو
تعیین کننده سرنوشت دولت کشور من تو نیست
تعیین کننده سرنوشت دولت من تو سیاست های اشغالگران آمریکایی و کاغذ پاره های بنام دالر است و بس اگر من تو میلیون رای دهیم اگر ترامپ نخواهد کسی وارد کاخ ریاست جمهوری افغانستان نمی شود
اگر صد رای هم ندهیم وقتی او بخواهد حتی آقای تورسن وارد قصر ریاست جمهوری افغانستان می شود
هرکی معنی و مفهوم واقعی آزادی
وابستگی را نداند کی میداند
تعیین کننده اصلی سرنوشت دولت در افغانستان کیست؟؟
من می گویم رای نمی دهم چون کسی تاریخچه روشن اندیشی در بین این هفده کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان ندارد با احترام به همه شان.
من داکتر انیسه پشه یی فعال حقوق بشر در افغانستان
شنبه رای نمی دهم چون رای و انتخاب ترامپ مهم و تعیین کننده سرنوشت دولت کشور ما افغانستان است نی رای من و تو .
>>> Akbar Hajhosyni
با احترام به نظریات همه هموطنانم در این آب و خاک و همچنین به شما به حیث یک روشن فکر و فعال مدنی و اجتماعی در وطن اما من باور به شرکت دراین انتخابات دارم چراکه این خود یک مسئولیت بر ملت است و ترویج و شناساندن آن به کلیه افغانستان وظیفه فرد فرد ما مردم افغانستان است و این خود یک نو آغاز مبارزه با زورمندان و جاسوسان است چرا که اهمیت دادن به سرنوشت کشور و سهیم بودن در امورات تاریخی دوگانگی و جدا بودن ملت و دولت ره از بین میبرد و روزی خواهد رسید که فرزندان همین ملت سبکان قدرت و دولت خود ره بدست خواهند گرفت و بیگانگان ره از سر پادشاهی و اربابی بالای افغان و افغانستان به زیر خواهند کشید و همچون کشورهای دیگر که تحت استعمار بیگانگان بودند و توانستند به استقلال واقعی خود دست پیدا کنند کشور ما هم میتانه با حضور در این صحنه ها به این پیروزی نائل آید ان شاالله
>>> Freshta Sheren
غنی و عبدالله
اگر غیرتی در نهاد یک زن و مردم هزاره وجود داشته باشد که به این دو فاشیست رأی نخواهد داد. زیرا آنها جوانان هزاره را در دهمزنگ، در کارته سخی، مساجد امام زمان، جلریز، جاغوری، مالستان، میرزا اولنگ، غور و صدها جای دیگر به خاک و خون کشید. شهید ابوذر گفته بود اگرعروق مردانگی در بدن شما جریان دارد با من بیایید تا انتقام خون مردم به ناحق ریخته شده ای افشار را بگیرم. اینجا هم اگر عروق مردانگی در بدن شما مردم جریان دارد به این دو فاشیست نه بگویید. هرچند کندک های مشاورین دانش و سایر نوکران ارگ امروز تقلای زیادی برای رأی دارد ولی این دو خائن و فاشیست تجربه کافی برای مردم ما داشته است. پس نیاز نیست دوباره دنبال آن دو راه بیافتیم. البته گلبدین حکمتیار نیز از این قلم خالی نیست و در وقت لازمش خواهم نوشت. پس هشیار باشید به کسی رأی بدهید که برای تان حداقل کار کند، نه اینکه شما را از ادارات دولتی اخراج کند و دانشگاه ها را برای شما سهمیه بندی نماید.
>>> ما، عبدالله و اشرف غنی!
===============
اینکه عبدالله خوب است یا اشرف غنی مهم نیست مهم این است اول ما تکلیف مان را با خود مان مشخص کنیم «ما کی هستیم و کسانی برای ریاست جمهوری کشور عرض اندام کرده اند چه کسانی هستند، چه نقش و در کجای این سرزمین آنها و ما جایگاه داریم» بعد به آن بیندیشیم آنگاه به طرف صندوق رای گیری برویم.
پرداختن به این موضوع سرنوشت ساز سیاسی در شرایط حساس تاریخی این روزها مبنی بر اینکه « چه کسی در میان کاندیداها مستحق ریاست جمهوری است» بستگی به بینش مردم ما در مناطق مختلف کشور دارد هر چند در میان کاندیداها میدان رقابت میان دونفر آقای عبدالله و غنی بیشتر داغ است و نگاه مردم و بزرگان سیاسی نیز پله ترازو را می بیند که کدام طرف سنگین تر است به آنطرف بروند تا سهمی در آن دولت داشته باشند.
از نظر مذهبیون سنتی هیچ کی مستحق ریاست جمهوری نیست اما در تقابل آنها تجدد گرایان مذهبی قرار دارند که آقای عبدالله را شایسته ارگ نشینی می دانند ولی افراط گرایان قومی سخت کمر به تقلب بسته اند تا به هر وسیله ای اشرف غنی را مانند گذشته چه با تقلب و چه با ترفند حاکمیت اش را استمرار بخشند.
ما ملتی هستیم؛ هدف و اصول خاصی نداریم سعی می کنیم برای کسی رای بدهیم بزرگان سنتی از آن حمایت می کنند، پشت کسانی برویم آدم های بیشتری پشت آنها بروند، در جاهای جمع بشیم صداهای دول بلند تر شنیده شود، نه حس ملی داریم نه احساسات انسانی، نه ایمان به آزادی داریم و نه به عدالت اجتماعی فقط رهبران مجاهد نما هستند طبل در اندیشه و افکار ما می زنند به کدام سو برویم!
چشمان خود را ببندیم از پنج سال قبل عملکرد عبدالله و غنی را با مردم خویش مرور کنیم آنگاه سوال خودمان را دریافت می کنیم که پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری
«ترفند» آقای عبدالله یا «تقلب» آقای اشرف غنی هیچ تفاوتی برای جامعه ما ندارد، همین آقای شیک پوش (عبدالله) سالها متمادی در کنار جنایات دشمنان سوگند خورده مردم ما قرار داشت و در مقابل هیچ جنایت آنها نه تنها قرار گرفت بلکه به نحوی نیز دفاع هم کرد! عملکر آن در پذیرش تقلب انتخابات، قضیه پرونده دوستم، برکناری استاد عطا، شهادت جنرال رازق، جنبش روشنایی، قاتلان ایزدیار، رهای طالبان، به بند کشیدن فرزندان نسل مقاومت در هجده سنبله، هویت و شناسنامه مردم و بالاخره با افتخار گفتن اش که یک« افغان است!» و صدها مورد دیگر همه یاد آور گذشته تلخ این شخص در مقابل مردمی است که از آن حمایت کرده اند به آن رای داده اند حمایت می کنند و می دهند!
آدم های مانند آقای عبدالله که به هیچ اصولی پایبند نیستند جز منافع شخصی شان جز سر نوشت تلخ را برای مردم ما رقم نخواهد زد آنگونه که در دورهای قبلی فروخته شدیم این بار نیز توسط آن فروخته خواهیم شد.
اندیشه های تان را از بند رسانه های غربی و تبلیغات فاشیست ها آزاد کنید، آزاد ببندیشد تا آزادی را بچشید.
گل امیری
>>> مه به کسی رای میدم که نه لاف میزنه، نه کنایه میگه، نه توهین میکنه، نه نصف وقتش را در آرایش کردن تلف میکند، نه کودکستان جور کده، نه بزور سلاح قدرت را میخواهد بدست بگیرد، نه پُف میکند، نه بخاطر بازنده شدن گریه میکنه و...
به اونی که مه میخواهم رای بدم...
فقط یک مشکل دارد....
نه دو مشکل...
ها یکیش یادم رفته بود:
سه مشکل داره
۱_خیلی جاه طلب و تشنه قدرت است
۲_خیلی متعصب است
۳_ و خیلی زیاد دروغ میگه.
لبته اگه تذکرهام استیکر میداشت
ملک آریایی
>>> یک تعداد سیاسیون از نسل جوان را میشناسم که با زینه ساختن مردم و اطرافیان و دوستان شان به جای و جایگاهی میرسند و به اصطلاح شهرت و قدرتی بدست میآورند و بعد وقتی اندکی«فربهتر» شدند خود را آماده قربانی کردن میسازند. انگار گوسفندانی باشند که با چریدن در باغ و زمین مردم، چاق و چله میشوند تا خریداری پیدا شود و آنان را برای قربانی کردن در بازیهای کلان و کثیف سیاسی بخرد. این دسته از جوانکهای سیاسی نمیدانم برچه اساس و به مبنای چه تفکری وارد سیاست میشوند که این همه کوتاهبین و فروشیاند. شوربختانه خریداران این گونه سیاستبازکها خیلی زیاد است و گویا یک گروه مخفی وجود دارد که مثل «جلابها» در کنار جادههای عمومی کمین کردهاند تا گاو و گوسفند چاق و چلهای ارزان گیرش بیفتد.
اگر نیاز به مثال باشد، مثالش این است: یکی خود را کاندید شورای ولایتی یا پارلمان میکند. از مردم رأی میگیرد و ادعا میکند که من افکار تازه و بکر و رهاییبخش دارم. مردم اعتماد میکنند برایش رای میدهند وقتی وکیل شورای ولایتی یا پارلمان شد، گروهی از راه میرسد که او را خریداری کند و به نفع یک برنامه مافیایی استفادهاش کند وکیلک تازه به دوران رسیده بی هیچ اعتنایی به مردم و به ارزشها و مناسبات نسلی و... میرود، عضو یک تیم خطرناک مافیایی میشود و آشکارا در جهت ضدیت با منافع مردمش قرار میگیرد. این در واقع بخشی از میکانیزم مافیایی شدن قدرت از بالا به پایین است.
نورالله وليزاده
>>> رای دادن به غنی جفا در حق اسلام است،
بنام خداوندِ که برای رسیدن بخودش به هر انسان راهِ جدا آفرید.
من یک خدا پرست هستم که با همه یکتا پرستان دنیا هم باورم؛ ولی در یک خانواده مسیحی فرانسوی بدنیا آمدم که مادرم فرانسوی و پدرم آسیایی است.
چندی قبل با گروهی از دوستانم برای کار تجربی به کابل رفتیم و در دفتر رولا غنی به حیث کارآموز کار میکردم.
بعضی شب ها با دوستانم یک جا مهمان بانو رولا غنی می بودیم و دوستانم با رولا غنی یک جا مراسم دینی خود را به جا میآوردند. من هم می بودم همرای شان؛ ولی من در قید محض مسیحیت نیستم؛ چون خدای من یکتا است که نه زن دارد و نه فرزند.
یک شب با رولا غنی در مورد وضعیت عمومی دین در افغانستان صحبت داشتم. او گفت ؛ مردم افغانستان خوش باور و متدین استند؛ اما در اسارت ملاها باقی مانده اند. گرچه حالا با فعالیت های چند شبکه جامعه مدنی و جمعیت فکر توانستیم نردبان(زینه) استدلال را از زیر پای ملاها برداریم و خیلی گپ های اسلامی شان نزد مردم از ارزش افتاده و دیگر مردم به وحدت امت مسلمه جهاد، هجرت، اسلام سیاسی و دعوت دینی باور ندارند؛ اما نیاز است که برای تیم ما فرصت بیشتر داده شود تا در راس حکومت باشیم و ریشه های اسلام سیاسی را در ساختار حکومت بخشکانیم.
بانو رولا غنی افزود: گرایش مردم روستاهای این کشور به مسیحیت خیلی زیاد است و دعوت گران ما در میان زنان و دختران و پسران روستاها زیاد کار کرده ولی هنوز رابطه مردان کهن سال و میان سال دهات با مساجد محکم است و کسی جرات نمیکند علنی علیه ضعف عقیده اسلامی آشکارا گپ بزند.
او یاد آور شد که در میان یک بخش کوچک شهرنشینان که بیشتر فرهنگیان استند؛ گرایش زیاد پیروی از آیین زرتشت که دین اجدادی شان بوده وجود دارد، که زرتشتی ها نیز به مسیحیت هیچگونه خطر ندارد و بعضی از نهادهای فرهنگی شان را من در کابل و هرات و بلخ کمک فرهنگی میکنم.
من بار بار به بانو رولا غنی گفتم که چه ضرور تا این مردم ترک اسلام کنند و به مسیحیت بپیوندند؟ در حالیکه خدا پرست استند و میتوانید روی این گزینه مشترک خداپرستی تفاهم داشته باشید و دیگر اینکه اگر بقول خودت نردبان اسلام را دفعتاً از زیر پای شان دور کنید با کدام نردبان مطمئن دیگر از این بالایی که رفته اند تاحالا پایین شوند در صورت ضرورت شان؟
او زیاد از اسلام سیاسی و ملاهای مدرسه شکایت داشت و عامل اصلی دشمنی مردم این کشور با ارزش های مدرن را در همین دو گروه میدانست.
من بعنوان یک محصل که فقط برای تحصیل خود برای کار رضاکارانه از طرف دانشگاه به کابل اعزام شده بودم با اینگونه دیدگاه و جسارت یک زن لبنانی مسیحی که شوهرش افغانی است و به برکت ناتو ریس جمهور افغانستان شده خیلی حیرت زده شدم که برخلاف اخلاق انسانی علیه باور هم وطنان شوهرش چنان شب و روز کار میکند که گویا پیامبر مسیحیت باشد و تمام ادیان غیر از خودش بشمول اسلام منسوخ شده باشد.
مردم بیچاره و مظلوم افغانستان
این پیام را به خاطری نوشتم که متوجه عقیده تان باشید که تغییر دین شما را رستگار نمی سازد بلکه انجام دادن کارهای نیکو در جامعه و خدمت با توان ها شما را نزد پروردگار رستگار میکند. پیرو همین اسلام تان باشید ولی کسی را بقتل نرسانید با مستضعفان دست همکاری بدهید قوم گرایی و محل گرایی را رها کنید به همه انسان های روی زمین نگاه مثبت داشته باشید.
همین است راه رستگاری شما.
نامه ملینا
دانشجوی کارآموز در دفتر رولاغنی،
به دانشگاه سلام
>>> دکتور فرامرز تمنا را ار خوردسالی می شناسم ، شاید هم بهتر باشد بگویم از زمان تولدش .
او در زیر سایه پدری رشد نموده وتربیه شده است که نه تنها افتخار هرات و افغانستان میباشد ، بلکه افتخار منطقه بشمار می آید.
آری ! دکتور فرامرز جوان با دانش خطه ادب پرور هرات باستان ، فرزند استاد عبدالکریم تمنا شاعر طنزپرداز و ورزیده کشور ما میباشد.
اگر به تناسب سن و سال کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری با دقت و با بینش ونگرش صادقانه نظر اندازیم ، بدون شک دکتور تمنا در حالیکه جوان ترین فرد درین میان است با استعداد قابل وصف و منحصر به فردش توانسته خدمات شایانی را در زمینه های مختلف اداری و تحصیلی در کشور انجام دهد.
او جوانی است که بیشتر از دیگران درد های جوانان ما را درک میکند ، او افغانستان را برای همه میخواهد ، نه وابستگی حزبی دارد ، نه علایق خاص منطقوی ، لسانی ، نژادی و یا مذهبی . او افغانستانی میخواهد که زنان برابر با مردان در امور کشور دخالت داشته باشند ، او میگوید به هر قیمتی که شود صلح را به کشور بر میگرداند ، از بیکاری جوانان ما رنج می برد ، برای مبارزه با مواد مخدر پلان های گسترده ای دارد که بدون شک قابل اجرا می باشد. او با شعار توسعه و تدبیر به میدان آمده ، پس بیایید برای توسعه یافتن یک کشور منسجم مدیر مدبری را انتخاب کنیم تا با تدبیر اداره کشور را رهبری کند. با امید مؤفقیت های مزید دکتور فرامرز تمنا و همه یاران با دانش او به پای صندوق های رآی می رویم.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی
>>> Hadi Daryabi
راه روشن من
من به نبیل رای میدهم. نبیل برنامه دارد، برنامههایش مبتنی بر واقعیتهای اجتماعی افغانستان است. آرمانی نیست، اما استراتژیک میاندیشد. نمیخواهد از افغانستان فرانسه یا سنگاپور بسازد، میخواهد افغانستان را بسازد. در امنیت هم او هم جنرال مراد، خبره اند. هیچ تیمی بهتر از آنها منابع ناامنی را نمیشناسد. نبیل انجنیر است و فهم درخور ستایش از استرکچر آبادی این خراب شده دارد. صداقتاش را در زمان تصدی ریاست امنیت ملی ثابت کرده. میتوانست مثل معصوم استانکزی باشد، نه جلو انتحاری را بگیرد و نه بساط اخاذی را جمع کند. اما او نبیل است، درد مردم عام و فقیر را میفهمد. آدم پرتلاش و کارگر است و کارگران را خوب میفهمد.
من به نبیل رای خواهم داد.
>>> Mehdi Saqib
انتخابات چقدر ارزش هتاکی و بی حرمتی به رفاقت هایمان را دارد؛ اینکه به نفع کسی مادر و خواهر کسی را فحش دهی و یا اینکه به حمایت از کاندیدایی همه دوستی هایمان را زیر پا لگد مال کنیم، واقعا چقدر ارزش دارد؟؟؟ قبول کنیم کسی میبرد و کسی میبازد؛ اما بازنده واقعی ماییم که در یک قمار سیاسی بزرگترین اخلاق مان را بر باد دادیم؛ سیاستمداران باز هم در سر یک میز با لبخند و فکاهی در مورد مشارکت سیاسی خودشان حرف میزنند، لابی میکنند و منفعت ها را تقسیم می کنند و ما دوباره ساعت وار به دنبال لقمه ای نان صبحگاه برمیخیزیم و در هراس از دست دادن یک کار دوامدار تلاش می کنیم، تیمی حاکم میشود و تیم دیگری اپوزیسیون و ما در میان شعارهای های واهی آنان پوست می اندازیم.
رفیق ! روزهای سخت می گذرد، هیاهوها و لبخندهای موقتی اربابان سیاست رفتنی است و پیشانی های ترش ما که قدرت چشم در چشم یک دیدن را نداریم. بیاییم صاف و ساده بر انتخابی که کردیم احترام بگذاریم، به یکدیگر حرمت کنیم و برای قدرت دیگران همدیگر را بی عزت نسازیم
>>> منفور ترین کاندیدای بعد از غنی احمدزی ، حکمتیار و بی خاصیت و بدون اراده ترین آنها عبدالله است .
هادی امیرزاده
>>> تکلیف غنی روشن است؛ اما نگرانم که به عبدالله رأی دهیم و او همان راه گذشته را انتخاب کند. عبدالله امتحان خوبی نداده است.
رحمت الله رضایی
>>> مردم افغانستان هیچگاه فرصت انتخاب میان بد و خوب را نداشته اند. همیشه محکوم به انتخاب بد، بد تر و بد ترین بوده اند. کم از کم بد از بدتر و بد ترین، بهتر است
محمد اکرام اندیشمند
>>> در خوست ، پکتیا و پکتیکا به جای رأی دهی صندوق ها از رأی پر می شود !
همایون همایون ادعا کرده است که یک روز قبل از انتخابات در ولایات خوست ، پکتیا و پکتیکا پرکردن صندوق ها از رأی شروع شده است ، قوماندان های امنیه ، ولسوال ها و مدیران امنیت متحدانه در پرکردن صندوق ها از رأی به نفع یک تیم خاص همکاری می کنند .
اکنون سوال این است که کاندیدا های ریاست جمهوری مگر نمی توانند به کمک همایون همایون در آن مناطق افراد بیطرف را بفرستند تا از چگونگی این ادعا گذارش تهیه کنند .
جالب این است که در ولایات هرات بلخ و اکثر مناطق شمال حوزه های انتخاباتی بسته مانده است و در ولایات جنوب که اصلاً زمینه کمپین وجود نداشت تمام حوزه های انتخاباتی باز است .
>>> آیا در انتخابات شرکت کنیم؟
بدون مقدمه باید عرض کنم که هیچکدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری افغانستان دارای ابتداییترین استانداردها مانند درایت، مدیریت و تقوای سیاسی برای احراز کرسی ریاست جمهوری نیستند اما این سخن به معنای رفع و دفع پروسه انتخابات نیست. انتخابات، یکی از نمادهای عبور از زندگی ایلی به زندگی شهری است. نمیتوان ادعای عصری بودن کرد اما به مظاهر آن چون انتخابات، باور نداشت. بنابراین، برای تقویت این پروسه مردمی و با هدف تقابل با جریانهای واپسگرا و مرتجع، حضور در پای صندوقهای رأی، ضروری است اما به شرط آن که خطری متوجه شرکتکنندگان نباشد. من اگر افغانستان میبودم، در انتخابات شرکت میکردم اما رأی سفید= باطل به صندوق میانداختم تا با این کارم، ازیکطرف به پروسه انتخابات احترام گذاشته باشم و از طرف دیگر به نامزدها بگویم که ارزش رأی من، بیشتر از شما است. رأی باطل یا سفید من، پیام سوم هم داشت و آن این که با انداختن رأی باطل به صندوق، میخواستم بگویم که به علت تقلب و فساد، رأی سفید با رأی رنگی، مساوی است اما من فقط به خاطر اهمیت پروسه انتخابات، پای صندوق آمدهام.
محمد مرادی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است