تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ ۱۳۹۸/۶/۳۱ | کد خبر: 160252 | منبع: | پرینت |
در ادامه یادی از شخصیت های علمی و فرهنگی هرات!
به یاد نوزدهمین سالروز درگدشت زنده یاد استاد صابر هروی!
یادی از شادروان صابر هروی محمد محسن (از واژه ننداری تماشاخانه استفاده شده است)
محمد محسن متخلص به صابر هروی فرزند محمد رضا سالک در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در محله خواجه عبدالله مصری هرات متولد شد، صابر هروی شاعر، نویسنده و نمایشنامه نویس افغانستانی در خانواده فرهیخته زاده شد. نخست در مکتب خانه ها و پس از آن در مدرسه چهار باغ هرات درس خواند، تحصیلات اش رادر لیسه سلطان غیاث ادلدین غوری پی گرفت، ولی به علت تنگ دستی از ادامه تحصیل باز ماند.
صابر هروی از سال ۱۳۲۶ به فعالتی های هنری روی آورد و نخستین کار هنری وی با هرات ننداری (تماشاخانه) و یا (تیآترهرات) بود و پس از آن با چند گروه نیز همکاری نمود. از سال ۱۳۳۴ تا سال ۱۳۵۲ خورشیدی با مطبوعات استان ها (یا ولایت ها) پروان، بغلان، بدخشان و جوزجان همکاری کرد و مدیریت چاپخانه های دولتی و معاونیت روزنامه های این ولایات را به عهده گرفت.
استاد صابر در سال ۱۳۳۸ خورشیدی متاهل شده شش فرزند دو پسر و چهار دختر دارد. پسر اول ایشان ناصر صابر هروی در جنگ های داخلی در کابل شهید شد که به جناب استاد بسیار تآثر منفی گذاشت. پسر دوم شان احمد شکیب و از دختران صابره، ادیبه، زهره و نجیبه خانم می باشند که همه تحصیلات عالی خود را به اتمام رساندند.
استاد صابر چندی نیز در سمت های عضو تدقیق رادیو افغانستان، مدیریت تبلیغات شهرداری کابل و مدیریت اطلاعات و ثبت دوره هشتم مجلس شورای ملی کار کرد.
استاد صابر از سال ۱۳۲۰ به سرایش شعر روی آورد و سروده هایش در روزنامه اتفاق اسلام، بیدار مزارشریف، ستوری میمنه، سنایی غزنه، اتحاد بغلان، انیس و اصلاح و نشریه های آیینه وطن، صدای عوام، پیام امروز، پیام وجدان، افغان ملت و مجله های ژوندون، پشتون ژغ منتشر شده است.
چند نمایشنامه وی مانند فاخته و پخته ضمن پخش از رادیو افغانستان، ننداری کابل، بیدار تماشاخانه مزارشریف، قندوز تماشاخانه، بغلان تماشاخانه و بدخشان تماشاخانه که خود بنیانگذار آن نیز بود به نمایش درآمد.
شماری از آثار استاد صابر خوشه های ناچیده، بوقلمون، داستان شیلا، مجموعه گل، آهوییتیم، تاریخچه شورا در افغانستان، تاریخچه جرگه های ملی (لوی جرگه) در افغانستان و رساله باغبامه هرات، حوض نامه، هنرمندان از زمان تیموریان تا یک قرن قبل نقاشان، مینیاتوران و معماران هرات قدیم، شعرآی هرات از زمان تیموریان به بعد، خطاطان و خوش نویسان از زمان تیموریان به بعد، هنر رقص و انواع رقص های محلی هرات قدیم، لباس های ملی و محلی هرات قدیم و معاصر، ترانه ها و طرزهای ملی هرات قدیم و یادداشت های پراکنده، لغات و اصطلاحات عامیانه هرات قدیم، از دیگر اثار استاد صابر میتوان به مجموعه ای از سروده های عاشقانه در بیش از هزار بیت و نیز مجموعه دیگر از سرود های انقلابی و اجتماعی در بیش از پانصد بیت و منظومه برگ های پژمرده اشاره کرد.
از وی چندین مقاله در زمینه مسایل تربیتی، بهداشتی، اجتماعی و انتقادی در نشریه های گوناگون منتشر شده است.
نمونه های از اشعار صابر هروی:
شادروان صابر هروی با این شعر از فرهنگیان هرات و یارانش یاد می کند،
ای صبا از من سلامی بربیاران هرات
بعد از آن تعظیم کم برنکته سنجان هرات
شایق و منشی و فکری و رجایی و رسا
نیکزاد و امنی و توفیق و کیوان هرات
هم شهیر مایل و غواص و طالع و طبیب
مفتی و فاضل، حسینی نوا خوان هرات
سالم و سالک، امیدی، نصرت و رونق، سپهر
عکسرو ستاری و رونای عمران هرات
هم بشیروبهره وعشقی و فضلی و فرید
ماهر وحفظی ضعیفی نونهالان هرات
فخری ومصلح ، حنیفی ومنیری و ربیع
هم جلیل و لامع و نادم عزیزان هرات
یک سلام و دیگری محجوبه وصایقه را
عرض کن با حاذقه درسلک نسوان هرات
ای همه همشهریان فاضل دانشورم
ایکه نام تو بود تزین دیوان هرات
صابرخود را چرا یکدم زخاطر برده اید
آنکه بود عمری زجمع عند لیبان شما
روز شب دارد امید از بارگاه کبریا
ته به بیند ازشما سر سبز بسان هرات
ارزو دارد که آید بار دیگر سوی تان
مدتی شد می تپد با درد هجران هرات
نه دماغ شعر دارد نه سر فکر سخن
تا جدا افتاده از بزم ادیبان هرات
گربکنج انزوا دوراز شما بگرفته جا
یاد اش آید محفل گرم جوانان هرات
شاد باد آنکو نوزاد صابر آواره را
با سلامی یا پیامی از رفیقان هرات
----------------
دلبرا عشقت مرا آخر به زندان می کشد
بسکه چون یعقوب کردم گریه ازهجر رخت
یا مرا آخر به قید چاه هجران می کشد
هردو چشمم آب ازمژکان چو باران می کشد
ازفراقت آی مهء نو دردیاری عاشقی
منزل انسم بسوی گتج ویران می کش
جوروبیداد وجفایت برده عقل وهوش من
زانسبب دل از دورن سینه افغان می کشد
آخرازدست جفایت زار ومجنون میشوم
میل خاطرعاقبت سوی بیابان می کشد
دل بسان مرغ بسمل می تپد درخاک وخون
محنت بسیارت ای سلطان خوبان می کشد
بلبل اردارد به دل خارو جفا در راه گل
صابرت بردل جفای صد مغیلان میکشد
محمود منجم زاده
>>> منجم زاده صاحب زحمت زیادی میکشید اما ....
واگر گاهی معلوماتی درمورد سایراشخاص شهیر هرات هم داشته باشید خیلی خوب است چون هرات تنها به شهرکهنه ومحله ی خواجه عبدالله مصری خلاصه نمیشود.
موفق باشید
هراتی
>>> وقتی منجم زاده صاحب یک بخش را پوشش میدهند شما و باقی عزیزان لطف کنید و بخش های باقیمانده را تحت پوشش قرار دهید.
>>> ههههه اشرفک گفته است میخواهد هرات را قریه مشهد بسازد!! خداوکیل است در عقل این بشر شک دارم او تابحال مشهد را ندیده است اگر تو هرات را به حال خود رها میداشتی و بالایش تکلیف معین نمیکردی وضع حال و روز هرویان به از این بود امروز که تمام قریه جات هرات را تسلیم کوچی های پاکستانی ساخته است و همه هرویان اصیل را سبکدوش کرده و یک مشت اولانیزم را ریاست ولایت باستانی مرکز خراسان حاکمیت داده است که صرف دزدی و غارت را میفهمند خدا ما را از شر تو رها سازد همین دعا مستجاب شود الله جلیل را شاکر هستیم.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است