این کمیسیون صلاحیت برگزاری انتخابات را ندارد (3)
مافیای تقلب، علاوه بر روش های قبلی، دنبال تقلب مکانیزه و سیستماتیک است. همین کسانیکه باعث تخریب انتخابات پارلمانی بودند یا همین حالا تشریف دارند و یا ارتقای درجه گرفتند 
تاریخ انتشار:   ۱۹:۵۸    ۱۳۹۸/۷/۲ کد خبر: 160286 منبع: پرینت

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)در حالیکه چند ساعت دیگر تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نمانده است، ناهماهنگی درونی در کمیسیون بیداد می کند و خبر از اختلاف دیدگاه های متفاوتی که هیچکدام زورشان به دیگری نمی رسد، میدهد.
این وضعیت در حالی بر شفافیت انتخابات سایه افکنده است که مافیای تقلب، علاوه بر روش های قبلی، دنبال تقلب مکانیزه و سیستماتیک است و با خیال راحت به همه نامزدان و مردم اطمینان از برنده شدن می دهد.

گفته می شود که بخش اداری یا دارالانشای کمیسیون انتخابات خود را از بخش تصمیم گیرنده که همانا رییس و کمیشنر های کمیسیون انتخابات هستند، جدا می داند و در اکثر موارد به تصامیم آنان اهمیت قایل نمی شود.
شنیده می شود که رییس بخش اداری بطور مستقیم از ارگ دستور می گیرد.

این در حالی است که در میان کمیشنر های کمیسیون انتخابات نیز اختلاف های زیادی وجود دارد، هرکدام از کمیشنرها خود را صاحب اختیار تام کمیسیون می داند و به دیگران اهمیت نمی دهد.
جالب است در موردی که بخش اداری با کمیشنرها موافق بوده، صرفا جابجایی و انتصاب افراد معرفی شده از جانب کمیشنران در کمیسیون انتخابات بوده است.

برخی از کمیشنرها و حتی رییس کمیسیون جهت جابجایی رییس بخش اداری و معاونش به ریاست جمهوری پیشنهاد داده اند اما رییس بخش اداری به کمیسیون اصلاحات اداری نامه زده است که فعلا تا بعد از انتخابات نباید در این مورد تصمیم گرفته شود. زیرا ارگ با هرجابجایی در بخش گماشته های خود در کمیسیون، قبل از انتخابات مخالف است.

یکی از کمیشنران در مصاحبه رسانه ای از ایجاد مافیای تقلب در کمیسیون خبر داده گفته است که افراد متقلب و دزد و نامطمئن که انتخابات قبلی را به بحران برده بودند هنوز در کمیسیون انتخابات حضور دارند و بکار مشغول اند.
وی اضافه کرد: "متاسفانه افرادی که در انتخابات سال پار خلاف هایی را انجام داده بودند مانند گم شدن دستگاه های بایومتریک و کتابهای استیکر و ده ها موضوع دیگر این مجموعه هنوز در داخل کمیسیون هستند.
با وجودی که در روز تحلیف تعهداتی داشتیم که ما این مردم را دور می سازیم اما بنابر دلایلی نتوانستیم. زیرا هم حمایت می شوند و هم کمیشنر ها جرات اقدام به برکناری اینها را ندارند".

مولانا عبدالله افزود: "حدود سه ونیم هزار پاور بانک گم است و حدود سیصد و پنجاه دستگاه بایومتریک و تعدادی دیزل و شیت ها گم است. مجموعه اداری ما تا کنون هیچ تلاشی برای پیدا کردن اینها نکرده است و همین افراد هنوز سر کار هستند".

این کمیشنر در ادامه گفت: "اگر بگوییم که ما کمیسیون را تصفیه کردیم به ملت دروغ گفتیم و این مجوعه هنوز هستند و حمایت می شوند. همین افراد بنام های مستعار کمیشن کاری هایی کردند و رای خرید و فروش کردند و از این کارها...
موجودیت این افراد از جمله چالش هایی است که در انتخابات پیش رو وجود دارد. اگر سپوتاژی و کم کاری پیش آید یک بخشی کار همین ها هستند".

وی در مورد آرای مردم و دستگاه های گم شده در انتخابات قبلی اضافه کرد: "در کابل از سه هزار و هفتاد محل رای گیری کردیم در حالیکه از دوهزار شصت و چند محل شمارش آرا و لوازم داشتیم و بقیه مفقود شد.
همین کسانیکه باعث تخریب انتخابات پارلمانی بودند یا همین حالا تشریف دارند و یا ارتقا درجه گرفتند.
همین افراد متقلب حضور دارند ولی ما سند نداریم که علنی بگوییم کی ها هستند".

مولانا عبدالله در حالیکه از طرد شدن هراس داشت از اشرف غنی به عنوان یک فرد جدی و با اراده در کمک به کمیسیون انتخابات نام برد که مجری برنامه اجازه تعریف بیشتر به وی نداد.

با این اوصاف، چگونه می توان به شفافیت انتخابات امیدوار بود؟

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات
تقلب
نظرات بینندگان:

>>>   این شعر از کیست ؟؟
*تفنگت را زمین بگذار*
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان‌کن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن.

زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.

برادر گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسان‌کش برون آید.

تو از آیین انسانی چه می‌دانی؟
اگر جان را خدا داده ست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را
به خاک و خون بغلتانی؟

گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست،
ولی حق را -برادر جان- به زور این زبان نافهم آتش ‌بار
نباید جست!
اگر این بار ش وجدان خواب آلوده‌ات بیدار،
تفنگت را زمین بگذار!
( ر )

>>>   این بار
یا انتخابات شفاف و بدون تقلب
یا تجزیه افغانستان
چون حوصله موصله نمانده
یا باید اصلاح شوند یا ما دورشان خط می کشیم
انتخابات شفاف همان انتخاباتی است که در جریان و بعد ختم آن قیصری نا رضایتی کمتر از ۳۰ فیصد باشد و رضایت بیشتر از ۷۰ فیصد.
غنی اگر بخواهد با تقلب رئیس جمهور شود آنوقت نه خود بلکه بنیاد و ریشه وعشیره خودرا برباد خواهد داد

>>>   تا موقعی که معیار و شاخصهای ملی و دموکراتیک و حقوق بشری در کشور محور رقابتهای سیاسی احزاب و هدف کاندیداتورها نباشد، یقیناً انتخابات شفاف و حاکمیت ملی نیز در کار نخواهد بود، زیرا کشاکشهای قومی و مذهبی و نژادی جای مصالح و منافع ملی را گرفته است و هرکس و گروهی فقط ماست و دوغ خود را می فروشد و آلت دست و ملعبهً اهداف شوم و سودجویانهً بیگانگان می گردد.

>>>   چرا حقایق را کتمان میکنید ایا همکار نزدیک اقای مولانا عبدالله که در سطح کمیسنر کار میکند یک متقلب وخاین نیست
الی اکنون دوسیه اش در سارانولی است شخصا اقای مولانا دایم از همان دوست کمیشنر خود مشوره می گیرد اب از بالا خت است جانم اصل خاین و متقلب در سطخ تصیم گیری قرار دارد اقای مولانا ادرس را غلط کرده ویا برایشان معلومات غلط داده شد است معلومات خود را تکمیل کنند بعدا مصاحبه بدهند
اسحاق

>>>   این انتخابات نخواهد بود بلکه انتسابات خواهد بود. دزدان که باید همه مجازات و بر طرف می شدند هنوز به نفع باداران خود که از ایشان حمایت کردند و جازات نکردند کار می کنند. عقبت این انتسابات بخیر . خداکند که از آن ک... بور نشود.

>>>   تا موقعی که معیار و شاخصهای ملی و دموکراتیک و حقوق بشری در کشور محور رقابتهای سیاسی احزاب و هدف کاندیداتورها نباشد، یقیناً انتخابات شفاف و حاکمیت ملی نیز در کار نخواهد بود، زیرا کشاکشهای قومی و مذهبی و نژادی جای مصالح و منافع ملی را گرفته است و هرکس و گروهی فقط ماست و دوغ خود را می فروشد و آلت دست و ملعبهً اهداف شوم و سودجویانهً بیگانگان می گردد.

>>>   پیام استاد عطا محمد ‌نور در پیوند به پروسه‌ی صلح و انتخابات پیش‌رو،
هموطنان عزیز، مردم سربلند و آزاده کشور !
انتخابات به عنوان یک پروسه ملی و مردم سالاری یک اصل است، اما حق انتخاب را در تایید و یا رد هر شهروند افغانستان دارا می‌باشد.
شرایط فعلی کشور مشکلاتی دارد که باید به آن نیز دقت کنیم.
هر شهروند کشور‌حق دارد هریک از نامزدان ریاست جمهوری را انتخاب کند. با آنکه من به دلایل مشخص از هیچ نامزدی حمایت نکرده ام، با احترام به همه کاندیدا های محترم ریاست جمهوری که شخصیت های محترمی هستند و با توجه به اینکه حافظه ما کاستی های پنج سال گذشته را فراموش نکرده، هوا داران، دوستان، هم‌فکران و همرزمان چهل ساله من، می‌توانند به هریک از نامزدان محترمی که خواسته باشند، رای دهند. و کسی را انتخاب کنید که آینده و سرنوشت تان تضمین شود و از رای شما دفاع بتواند. اما فراموش نکنیم که آزموده را آزمودن خطاست.
مرتضی جلالی

>>>   در همه جای دنیا رسم است که کاندیداهای انتخاباتی ریاست جمهوری با هم مناظره کنند تا معلوم شود کی بابرنامه‌تر و باهوش‌تر و قوی‌تر است. مردم هم بفهمند که بالاخره پول ها پیش کی است و برای حفظ دموکراسی و پیشرفت جامعه در همایش انتخاباتی‌اش شرکت کنند. از طرفی هم لقمه نانی به کف آرند و به غفلت نخورند.
اما متاسفانه کاندیداهای امروزی زیاد به رسم و رسوم اهمیت نمی‌دهند. یعنی دل به مناظره نمیدهند. برایشان هم مهم نیست که این مردم سردرگم می‌شوند. راه رستگاری‌شان را گم می‌کنند. حتی ممکن است به جهنم بروند.
هر چند ما نمی‌توانیم ادعا کنیم همه کاندیداها همینقدر بی‌فکر هستند. بعضی کاندیداها هم هستند که خیلی مناظره را دوست دارند. هر روز اعلام میکنند هل من مناظر یناظرونی؟
(یعنی تو را به‌ خدا بیایید مناظره کنیم!)

این کاندیداها بعد از مدتی وقتی میبینند که بقیه کاندیداها به آنها بی‌محلی میکنند ناراحت و افسرده می‌شوند. اینجاست که نهاد خانواده وارد عمل می‌شود.
شنیدم که همسر این بعضی کاندیداها در نامه‌ای به بانوی اول، از ایشان دعوت به مناظره کرده است. فکر می‌کنم در صد سال اخیر! این اولین کاندید بانوی اولی باشد که بانوی اول برحال را دعوت به مناظره کرده. نمی‌دانم این کار خوبی است یا نه؟ اما می‌دانم که ایشان که خیلی هم جوان است و اصلا هم خارجی نیست و استاد دانشگاه هم می‌باشد، اگر رعایت چهل و چهار سال سن بیشتر بانوی اول را می‌کرد بهتر بود. بالاخره بانوی اول جای بزرگتر ایشان بود و آدم نباید جلوی بزرگتر پاهایش را دراز کند. ببخشید مناظره! البته من هم مثل رییس‌جمهور محبوب فعلی معتقدم جوان گرایی و حقوق زنان خیلی خوب است و باید اجازه داد یک خانم زیبا و جوان هم اظهارنظر کند. مخصوصا اگر از میان دود و انفجار و انتحار و سنگسار آمده باشد. فقط یک مساله وجود دارد که اگر مناظره های انتخاباتی به سمت خانوادگی شدن برود آیا در آینده شاهد مناظره عمه جان یک کاندیدا با خاله کاندیدهای دیگر نخواهیم بود؟

فرشته حسینی

>>>   من رای می‌دهم
به عنوان یک شهروندِ مسوول می‌خواهم در این کشور ایفای وظیفه نمایم. کسی که فریضه‌یی بر ذمه دارد، اگر بر آن عمل نکند باید از او بازخواست شود، اگر رای ندهم باید از من بازخواست شود تا وجدانم آرام گیرد. چه‌طور در این کشور زندگی می‌کنم و چه نقشی دارم، چه می‌خواهم از آینده. یک رای خیلی مهم و سرنوشت‌ساز است، هرچند که در افغانستان مردم به انتخابات بی‌باور هستند ولی باز هم نباید از نقش خود سرباز زنند، ما به وسیلۀ “رای” می‌توانیم ارادۀ شهروندان را در شکل‌گیری نهادهای سیاسی و تعیین متصدّیان قدرت سیاسی نشان دهیم. نقشی پررنگ و عظیم برای انتخاب رییس جمهور. نمی‌توان نادیده گرفت قدرت”خود” و “مردم” را!
من می‌دانم که خیلی‌ها هیچ ذوقی برای رای دادن ندارند، به‌خاطر تجارب انتخابات گذشته ولی آیا درست است که تکلیف خود را نادیده بگیرید و آیا درست است که اجازه دهید فساد هم‌چنان دامن‌گیر این پروسه باشد. شرکت در انتخابات از بلوغ فکری و سیاسی مردم نشأت می‌گیرد که می‌خواهند در تعیین سرنوشت خویش با درایت، عقلانیت و مشارکت حداکثری در پای صندوق‌های رأی رفته و برای فرد شایسته و منتخب خویش در کشور نقش اساسی و بنیادی را ایفا ‌کنند. به عبارت دیگر، رأی دادن، انتخاب کردن و انتخاب شدن در هر انتخابات، جزء حقوق اساسی و حقوق شهروندی اعضای یک جامعه دموکراتیک است.
«اگر رای ندهم پس نباید انتظاری از مسوولین داشته باشم.»
من هنوز به افغانستانی آزاد، مستقل، آباد و مقتدر باورمندم.
یک کلید خانه دست من، یک کلید خانه دست توست.
زهرا ناظمی

>>>   رأی به اشرف غنی احمدزی رأی به تبعیض و انحصار است امیدوارم مردم افغانستان به تبعیض و انحصار قویآ نه بگویند !
اشرف غنی احمدزی نماد از حکومت تبعیض و انحصار است ، شدت خود کامگی و انحصار در حد است که نه تنها قدرت و ثروت را بلکه فساد اخلاقی و دروغگویی را نیز در اختیار یک حلقه کوچک قرار داده است .
افراد کرایه ای و اجاره ای هرچه می گویند اختیار دارند ، این به مردم افغانستان و آنهای که رأی می دهند تعلق دارد که به تبعیض ، نفاق و شقاق قومی با استفاده از رأی خود نه بگویند و وظیفه وجدانی و شهروندی خود را ادا نمایند .
خوشبختانه موج از اعتراض ها در میان مردم در کمپین های انتخاباتی تیم اشرف غنی احمدزی در سراسر افغانستان از بادغیس گرفته تا بدخشان ، جلال آباد ، بامیان ، کاپیسا و بسا جاهایی دیگر در حضور اشرف غنی احمدزی دیده شد که این نمایانگر آن است که مردم از تبعیض و انحصار خسته شده اند و در تمام لایه های اجتماعی در سراسر افغانستان یک جنبش خودی ضد تبعیض و انحصار به میان آمده است .
امیدوارم که روز انتخابات روز نه گفتن به تبعیض و انحصار تبدیل شود .
حسن علی عدالت

>>>   فرصتی دیگر فراراه دموکراسی:
دموکراسی و انتخابات و سیستم حزبی یگانه راه رسیدن به استقرار سیاسی وعدالت اجتماعی در کشور ما است. پاد زهر تبعیض را هم در همین درمان نهفته می دانم.
اما مشکل "دموکراسی افغانی" ما در این بوده که تمامی مهره های انتخاباتی مطرح ما؛ آری، تمامی آنها، در هژده سال گذشته، جفاهایی نا بخشودنی در حق ارادۀ مردم کرده اند.
هنوز زود است تا بگوییم، چه کسی حرمت رأی و ارادۀ مردم را نگه می دارد و چه کسی عطای آن را به لقای بیگانگان می بخشد!
بشیر انصاری

>>>   آیا نتیجه انتخابات پیشرو تعیین کننده رئیس جمهور آینده افغانستان خواهد بود!؟
رقبای پیشتاز نتیجه انتخابات را قبول خواهند کرد؟
و یا آمریکا پس از هجده سال تلاش برای تضعیف قدرت مجاهدین، یکبار دیگر قدرت را به آنها خواهند سپرد؟
اگر انتخابات به بحران برود، چه نوع حکومت تشکیل خواهد شد؛ در حالیکه حکومت وحدت ملی نیز نتیجه بخش نبوده است؟
اینها سوالاتی هستند که ذهن اکثر مردم افغانستان را درگیر ساخته است.
احسان شفیق

>>>   آمارهای وحشتناکی از تفاوت رای و نفوس در برخی ولایات و ولسوالی ها:
- استالف، ۳۳۰۰۰ نفوس، اما ۱۲۰۰۰ رای دهنده
- خاک جبار، ۱۴۰۰۰ نفوس، اما ۱۸۰۰۰ رایدهنده
- موسهی، ۲۳۱۰۰ نفوس، اما ۲۸۶۰۰ رایدهنده
- پکتیا، ۴۰۰ هزار رایدهنده، اما ۵۳۴ هزار نفوس
بدخشان، ۹۱۹ هزار نفوس، اما ۳۲۵ هزار رایدهنده

>>>   من به صفت یک انسان آزاده
به پای صندوق #رای دهی نمی روم
انگشتم را رنگ سبز نمی کنم زیرا ترس دارم رنگ سبز انگشتم نقشی در سرنوشت #سیاهی ملتم بازی نکند.

افسوس و صد حیف که مردمان
وطنم
سیاستمداران آزاده و نیک خود را
در برابر یورش بیگانگان تنها ماندن
و غلامان چپی و راستی داخلی با کمک بیرونی آنهارا بنام های متخلف کشتن
تا خودرا برای بیگانه گان شایسته
بردگی نشان داده
و بالای مردمان مظلوم و محکوم افغانستان با کمک باداران بیرونی
خود ذلیلانه حاکیمت کنند .

در این روز ها خیلی حال و هوای کمپاین های رنگارنگ انتخاباتی گرم و رنگارنگ است و مردمانی مظلوم و محکوم افغانستان مورد سوی استفاده ای رهبران بی خرد و بی اندیشه انسانی قرار می گیرند
و هزاران تن مردم مظلوم بخاطر دریافت پنج صد افغانی ساعت ها زیر آفتاب داغ روی خاک ایستاده گوش بر سخنان اعوام فریبانه ای دلقک های رنگه دستگاه های جاسوسی کشورهای مختلف جهان بخصوص کشور آمریکا می دهند و این جای نگرانی است برای آینده سیاست کردن و نمودن برای رهایی و آزادی مردمان مظلوم و محکوم افغانستان
چون این سیاست بازی ها ناخردمندانه دلقک های بیگانه زیر بنای مردمسالاری را نیست و نابود می کند و آینده مردم شریف و نجیب افغانستان بر تمامی روند های سیاسی بی باور شده
عمر مردم سالاری کوتا و کوتاتر می گردد
و تفکر های پوچ و واهی جای پا باز نموده از سر در گمی مردم افغانستان سوی استفاده کرده مردم را به فراسوی نامعلوم و تاریک سوق داده بهره کشی های عظیم می کنند
پس بر ماست تا چون فرزندان صادق و آزاده این ملت مظلوم و محکوم بنویسم و بگویم که هموطن عزیز رنگین شدن انگشت من تو
تعیین کننده سرنوشت دولت کشور من تو نیست
تعیین کننده سرنوشت دولت من تو سیاست های اشغالگران آمریکایی و کاغذ پاره های بنام دالر است و بس اگر من تو میلیون رای دهیم اگر ترامپ نخواهد کسی وارد کاخ ریاست جمهوری افغانستان نمی شود
اگر صد رای هم ندهیم وقتی او بخواهد حتی آقای تورسن وارد قصر ریاست جمهوری افغانستان می شود
هرکی معنی و مفهوم واقعی آزادی
وابستگی را نداند کی میداند
تعیین کننده اصلی سرنوشت دولت در افغانستان کیست؟؟
من می گویم رای نمی دهم چون کسی تاریخچه روشن اندیشی در بین این هفده کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان ندارد با احترام به همه شان.

من داکتر انیسه پشه ای فعال حقوق بشر در افغانستان
شنبه رای نمی دهم چون رای و انتخاب ترامپ مهم و تعیین کننده سرنوشت دولت کشور ما افغانستان است نی رای من و تو .

>>>   خاوری‎.
قومیت بالاتر از اسلامیت
تصور کنیم با همین خصوصیات غیر اسلامی غنی احمدزی و زن فرزندان اش رئیس جمهور کشور از ملیت تاجیک، ازبیک. هزاره، بلوچ...میبود شاید هزاران بار اینها حکم تکفیر اشرا صادر می‌کردند...
ولی حالا..

>>>   محمد اشرف غنی:
برای داکتر عبدالله و نبیل باید یک محکمه خاص ایجاد شود!
پاسخ رحمت الله نبيل به اشرف غنى:
آقای محمد اشرف غنی، تهدید کرده که در صورت پیروزی اش، من و عبدالله را به دليل قضيه رهايى خليل فيروزى در مقابل پول به محکمه می فرستد ، به همان محکمه یی تروریستان را برائت داده و جاسوس و دزد را با اخاذی برای کمپاینش ، آزاد می کند . من پیشنهاد می کنم، انتخابات یک هفته به تعویق بیفتد و من اسناد میلیون ها دالر اخاذی و خیانت ایشان را در محکمه یی علنی عرضه می کنم. از گرفتن پول از آى اس آى در كمپاين هاى سال ٢٠١٤ گرفته تا به پيشفروش قرار داد ها و روابطش با شبكه تروريستى حقانى. بعدش مردم ما قضاوت كنند كه كيها قابل محاكمه هستند؟! مردم ما قضيه خليل فيروزى و شهرك هوشمند را حتمن به خاطر دارند! اگر اعضاى بلند پايه تيمش در قضيه گرفتن پول از خليل فيروزى دخيل نبودند باز ايشان حق به جانب هستند، در غير آن خود داكتر اشرف غنى بايد جوابگو باشند. خط ديورند و نصب سيم خاردار در خاك افغانستان باشد سر جايش. يالله "دا گز او دا ميدان". اما بهترین محکمه وجدان است ، اگر هنوز ذره یی وجدان در ایشان هست سر در گریبان خود فرو کنند.

>>>   Qasani
عنوانى كميشنران كميسيون هاى انتخاباتى!
تجربه گذشته نبايد تكرار شود.
عامل تمام بدبختى، ناامنى، فقر، بى كارى، كارشكنى، تعصب و... در كشور كميسيون هاى قبلى مى باشند.
اگر كميسيون هاى انتخاباتى در سال ٢٠١٤ به گونه مسوولانه و غيرجانبدارانه عمل مى كردند، اكنون افغانستان داراى يك حكومت قوى و مردم سالار مى بود.

شما كميشنران كنونى به دلايل قومى، سياسى، تنظيمى و سمتى نبايد تجربه ناكام كميسيون هاى قبلى را تكرار كنيد، هرگونه جانبدارى و تقلب سبب خواهد شد كه سلامت افغانستان با خطر رو به رو شود و شما نيز در دادگاه ملت مورد پيگرد قرار گيريد.
گزارش هاى به بيرون درز كرده كه حلقاتى هم در رهبرى و هم در دارالانشاى كميسيون ها تلاش دارند تا تجربه تلخ گذشته را تكرار كنند.
اين ها بايد بدانند كه خير شان در بى طرفى و برگزارى انتخابات شفاف و عالادنه بوده و مسووليت هرگونه تقلب و دست كارى به دوش آنها خواهد بود.
همچنان برگزارى يك انتخابات سالم، شفاف و با اعتبار مردم و كشور را از شر توطيه هاى بي شمار داخلى ر خارجى نجات مى دهد.

>>>   به آن شاعر داستانسرای سر صفحه باید عرض کنم که، هر جا که دهانها بسته و قلمها شکسته شد ، در آنجا فقط سلاحها سخن گفته و تعیین تکلیف می کنند، آزادی و حقوق و عدالت با دست بوسی و نان به نرخ روز خوری و دلجویی از دیکتاتور و سلام و صلوات و کف زدن بدست نمی آید. هر چند که می دانم در افغانستان روند رشد سیاسی کشور توسط آمریکا با سرنگونی حکومت طالبان باز شده است و عاقبت این روند رشد، صلح و دموکراسی و ترقی را نتیجه خواهد داد، به شرطی که رسانه ها و سایتها و احزاب و توده های مردم به مسئولیت خود عمل کرده و در دام ریاکاران دینی نیافتاده و تابع احساسات مذهبی نگردند و یا رقیبان مذهبی مانند طالبان و حکمتیار و دیگران روند رشد سیاسی کشور را سد نکرده و یا به بیراهه و رقابتهای دینی و مذهبی و دشمنی های کاذب و انحرافی نکشانند. پیروز باد مردم غیور افغانستان.

>>>   یعنی در این کشور سی وپنج ملیونی بجز این تکراری ها ومعامله گران مانند وکرزی هیچ ادمی یافت نمیشود تا ریس جمهور شود یا این غنی میتواند مزدورخوب باشد وخوب تر اهداف خارجیهارا تامین کند درانصورت مردم قاتل خود. اند ومقصر انتخاب کننده گان

>>>   یک تعداد سیاسیون از نسل جوان را می‌شناسم که با زینه ساختن مردم و اطرافیان و دوستان شان به جای و جایگاهی می‌رسند و به اصطلاح شهرت و قدرتی بدست می‌آورند و بعد وقتی اندکی«فربه‌تر» شدند خود را آماده قربانی کردن می‌سازند. انگار گوسفندانی باشند که با چریدن در باغ و زمین مردم، چاق و چله می‌شوند تا خریداری پیدا شود و آنان را برای قربانی کردن در بازی‌های کلان و کثیف سیاسی بخرد. این دسته از جوانک‌های سیاسی نمی‌دانم برچه اساس و به مبنای چه تفکری وارد سیاست می‌شوند که این همه کوتاه‌بین و فروشی‌اند. شوربختانه خریداران این گونه سیاست‌بازک‌ها خیلی زیاد است و گویا یک گروه مخفی وجود دارد که مثل «جلاب‌ها» در کنار جاده‌های عمومی کمین کرده‌اند تا گاو و گوسفند چاق و چله‌ای ارزان گیرش بیفتد.

اگر نیاز به مثال باشد، مثالش این است: یکی خود را کاندید شورای ولایتی یا پارلمان می‌کند. از مردم رأی می‌گیرد و ادعا می‌کند که من افکار تازه و بکر و رهایی‌بخش دارم. مردم اعتماد می‌کنند برایش رای‌ میدهند وقتی وکیل شورای ولایتی یا پارلمان شد، گروهی از راه می‌رسد که او را خریداری کند و به نفع یک برنامه مافیایی استفاده‌اش کند وکیلک تازه به دوران رسیده بی هیچ اعتنایی به مردم و به ارزش‌ها و مناسبات نسلی و... می‌رود، عضو یک تیم خطرناک مافیایی می‌شود و آشکارا در جهت ضدیت با منافع مردمش قرار می‌گیرد. این در واقع بخشی از میکانیزم مافیایی شدن قدرت از بالا به پایین است.

نورالله وليزاده

>>>   رای دادن به غنی جفا در حق اسلام است،
بنام خداوندِ که برای رسیدن بخودش به هر انسان راهِ جدا آفرید.
من یک خدا پرست هستم که با همه یکتا پرستان دنیا هم باورم؛ ولی در یک خانواده مسیحی فرانسوی بدنیا آمدم که مادرم فرانسوی و پدرم آسیایی است.

چندی قبل با گروهی از دوستانم برای کار تجربی به کابل رفتیم و در دفتر رولا غنی به حیث کارآموز کار میکردم.
بعضی شب ها با دوستانم یک جا مهمان بانو رولا غنی می بودیم و دوستانم با رولا غنی یک جا مراسم دینی خود را به جا میآوردند. من هم می بودم همرای شان؛ ولی من در قید محض مسیحیت نیستم؛ چون خدای من یکتا است که نه زن دارد و نه فرزند.

یک شب با رولا غنی در مورد وضعیت عمومی دین در افغانستان صحبت داشتم. او گفت ؛ مردم افغانستان خوش باور و متدین استند؛ اما در اسارت ملاها باقی مانده اند. گرچه حالا با فعالیت های چند شبکه جامعه مدنی و جمعیت فکر توانستیم نردبان(زینه) استدلال را از زیر پای ملاها برداریم و خیلی گپ های اسلامی شان نزد مردم از ارزش افتاده و دیگر مردم به وحدت امت مسلمه جهاد، هجرت، اسلام سیاسی و دعوت دینی باور ندارند؛ اما نیاز است که برای تیم ما فرصت بیشتر داده شود تا در راس حکومت باشیم و ریشه های اسلام سیاسی را در ساختار حکومت بخشکانیم.
بانو رولا غنی افزود: گرایش مردم روستاهای این کشور به مسیحیت خیلی زیاد است و دعوت گران ما در میان زنان و دختران و پسران روستاها زیاد کار کرده ولی هنوز رابطه مردان کهن سال و میان سال دهات با مساجد محکم است و کسی جرات نمیکند علنی علیه ضعف عقیده اسلامی آشکارا گپ بزند.
او یاد آور شد که در میان یک بخش کوچک شهرنشینان که بیشتر فرهنگیان استند؛ گرایش زیاد پیروی از آیین زرتشت که دین اجدادی شان بوده وجود دارد، که زرتشتی ها نیز به مسیحیت هیچگونه خطر ندارد و بعضی از نهادهای فرهنگی شان را من در کابل و هرات و بلخ کمک فرهنگی میکنم.

من بار بار به بانو رولا غنی گفتم که چه ضرور تا این مردم ترک اسلام کنند و به مسیحیت بپیوندند؟ در حالیکه خدا پرست استند و میتوانید روی این گزینه مشترک خداپرستی تفاهم داشته باشید و دیگر اینکه اگر بقول خودت نردبان اسلام را دفعتاً از زیر پای شان دور کنید با کدام نردبان مطمئن دیگر از این بالایی که رفته اند تاحالا پایین شوند در صورت ضرورت شان؟

او زیاد از اسلام سیاسی و ملاهای مدرسه شکایت داشت و عامل اصلی دشمنی مردم این کشور با ارزش های مدرن را در همین دو گروه میدانست.
من بعنوان یک محصل که فقط برای تحصیل خود برای کار رضاکارانه از طرف دانشگاه به کابل اعزام شده بودم با اینگونه دیدگاه و جسارت یک زن لبنانی مسیحی که شوهرش افغانی است و به برکت ناتو ریس جمهور افغانستان شده خیلی حیرت زده شدم که برخلاف اخلاق انسانی علیه باور هم وطنان شوهرش چنان شب و روز کار میکند که گویا پیامبر مسیحیت باشد و تمام ادیان غیر از خودش بشمول اسلام منسوخ شده باشد.

مردم بیچاره و مظلوم افغانستان
این پیام را به خاطری نوشتم که متوجه عقیده تان باشید که تغییر دین شما را رستگار نمی سازد بلکه انجام دادن کارهای نیکو در جامعه و خدمت با توان ها شما را نزد پروردگار رستگار میکند. پیرو همین اسلام تان باشید ولی کسی را بقتل نرسانید با مستضعفان دست همکاری بدهید قوم گرایی و محل گرایی را رها کنید به همه انسان های روی زمین نگاه مثبت داشته باشید.
همین است راه رستگاری شما.

نامه ملینا
دانشجوی کارآموز در دفتر رولاغنی،
به دانشگاه سلام

>>>   دکتور فرامرز تمنا را ار خوردسالی می شناسم ، شاید هم بهتر باشد بگویم از زمان تولدش .
او در زیر سایه پدری رشد نموده وتربیه شده است که نه تنها افتخار هرات و افغانستان میباشد ، بلکه افتخار منطقه بشمار می آید.
آری ! دکتور فرامرز جوان با دانش خطه ادب پرور هرات باستان ، فرزند استاد عبدالکریم تمنا شاعر طنزپرداز و ورزیده کشور ما میباشد.
اگر به تناسب سن و سال کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری با دقت و با بینش ونگرش صادقانه نظر اندازیم ، بدون شک دکتور تمنا در حالیکه جوان ترین فرد درین میان است با استعداد قابل وصف و منحصر به فردش توانسته خدمات شایانی را در زمینه های مختلف اداری و تحصیلی در کشور انجام دهد.
او جوانی است که بیشتر از دیگران درد های جوانان ما را درک میکند ، او افغانستان را برای همه میخواهد ، نه وابستگی حزبی دارد ، نه علایق خاص منطقوی ، لسانی ، نژادی و یا مذهبی . او افغانستانی میخواهد که زنان برابر با مردان در امور کشور دخالت داشته باشند ، او میگوید به هر قیمتی که شود صلح را به کشور بر میگرداند ، از بیکاری جوانان ما رنج می برد ، برای مبارزه با مواد مخدر پلان های گسترده ای دارد که بدون شک قابل اجرا می باشد. او با شعار توسعه و تدبیر به میدان آمده ، پس بیایید برای توسعه یافتن یک کشور منسجم مدیر مدبری را انتخاب کنیم تا با تدبیر اداره کشور را رهبری کند. با امید مؤفقیت های مزید دکتور فرامرز تمنا و همه یاران با دانش او به پای صندوق های رآی می رویم.
با عرض حرمت
قیوم بشیر هروی

>>>   فعلا من به برگذاری انتخابات شفاف باورمند نیستم زیرا تیم تابوت ساز تمام کوشش خودرا از راه تقلبات قبلا امادگی گرفته اند و فهمیده اند که پیروزی از راه ری بردن زیاد ممکن نیست فلهذا تیم تابوت ساز هیچ گاهی نمیخواهند قدرت را از دست بدهند ولو به قیمت دریای خون مردم افغانستان تمام شود.
اسدالله (صالح )


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است